حجاب، کرامت و هویت زن در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، مسأله زن، حجاب و کرامت انسانی از جمله موضوعاتی است که طی دهههای اخیر همواره در مرکز منازعات فکری، فرهنگی و سیاسی قرار داشته است. در فضای جهانی امروز غرب میکوشد تعریف خاص خود از آزادی، بدن و هویت زن را بهعنوان «فرهنگ غالب» تحمیل کند و در مقابل انقلاب اسلامی با ارائه الگوی بدیلِ مبتنی بر کرامت، معنویت و هویت مستقل در حال ایجاد یک جریان جدید تاریخی است.
یکی از مهمترین محورهای این الگو، حجاب است؛ موضوعی که رهبر معظم انقلاب آن را نه یک امر صرفاً فقهی بلکه بخشی از نظام معنایی انقلاب اسلامی و پیوندخورده با کرامت، هویت و استقلال زن معرفی میکنند.
در این یادداشت سه محور اصلی از بیانات ایشان مورد تحلیل قرار میگیرد: نخست تبیین وجوب شرعی حجاب و ضرورت مرزبندی روشن با بدحجابی بدون آنکه این مرزبندی به طرد اجتماعی افراد منجر شود؛ دوم نقد تهاجمی و فعالانه نسبت به مدل زن در غرب و پرهیز از قرار گرفتن در موضع دفاعی در برابر الگوهای تحمیلی تمدن غربی و سوم بررسی ظهور الگوی زن انقلابی که با اتکا به هویت دینی و توانمندی اجتماعی در عرصههای داخلی و بینالمللی نقشآفرینی مؤثر و الهامبخش دارد.
این سه محور در مجموع چارچوبی منسجم از نگاه رهبر معظم انقلاب درباره «زن و حجاب» را شکل میدهد؛ چارچوبی که امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند بازخوانی و بازنمایی دقیق است.
۱. حجاب؛ واجب شرعی غیرقابل خدشه
رهبر معظم انقلاب در بیان صریحی تأکید میکنند که وجوب حجاب هیچ ابهام فقهی ندارد و «حجاب یک ضرورت شریعتی است… یعنی هیچ تردیدی در وجوب حجاب وجود ندارد». این سخن خط بطلانی است بر تلاشهایی که میکوشند مسئله حجاب را در زمره احکام مناقشهپذیر یا غیرقطعی جلوه دهند.
بااینحال نکته مهمتر آن است که ایشان در کنار تثبیت اصل شرعی حجاب نسبت به رویکردهای طردکننده در مواجهه با بدحجابی هشدار میدهند و در عبارتی تکاندهنده خطاب به برخی متدینان میفرمایند: «چرا گاهی بعضی از شما این خانمی را که حجابش ضعیف است متهم میکنید؟… اینها بچههای خودمان مثل دخترهای خودمانند.» ( ۱۴۰۱/۱۰/۱۴ بیانات در دیدار اقشار مختلف بانوان)
بدینترتیب رهبر معظم انقلاب یک تفکیک مهم ایجاد میکنند: حکم شرعی قطعی و غیرقابل تردید است، اما مواجهه اجتماعی باید پدرانه، جذبکننده و غیرتهمتزننده باشد. ایشان برای روشنتر شدن این تفکیک به تجربه شخصی خود در مراسم استقبال مردمی اشاره میکنند؛ جایی که «یکسوم خانمها حجاب ضعیف» داشتند اما با «اشک و شوق» در مراسم حضور یافته بودند. این روایت حامل پیام مهمی است: ضعف در عمل دینی لزوماً بهمعنای ضعف در ایمان، وابستگی سیاسی یا دشمنی با انقلاب نیست.
از نگاه رهبر معظم انقلاب این عرصه نیازمند «مدیریت فرهنگی» است نه «برخورد امنیتی»؛ مدیریتی که ضمن پایبندی به خط قرمز شرعی از رفتار تحقیرکننده با افراد پرهیز میکند و از سرمایه عاطفی و اجتماعی زنان برای تقویت روح دینی و انقلابی بهره میگیرد. چنین نگاهی الگویی میانهرو، عقلانی و کارآمد برای جامعهسازی ارائه میدهد؛ الگویی که نه به رهاسازی فرهنگی میانجامد و نه به خشونت کلامی و طرد اجتماعی. در واقع رهبر معظم انقلاب در این بخش یک «معادله اخلاقی–فقهی» را ترسیم میکنند که بر پایه حفظ حکم و جذب حداکثری مردم رویکرد اصیل انقلاب را شکل میدهد.
۲. عبور از موضع دفاعی
یکی از کلیدواژههای مهم در بیانات رهبر معظم انقلاب، عبارت «من دفاع ندارم؛ من حمله دارم!» است؛ جملهای که عمیقترین سطح نگاه ایشان به مسئله زن و حجاب را روشن میسازد. هنگامی که از ایشان پرسیده شد «در برابر ادعاهای غرب درباره زن چه دفاعی دارید؟» پاسخ دادند: «من دفاع ندارم، من حمله دارم! آنها باید جواب بدهند؛ زن را تبدیل به کالا کردند.» (۱۴۰۱/۰۵/ ۰۵بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور)
این پاسخ از دو جهت حائز اهمیت است: نخست آنکه رهبر معظم انقلاب موضع گفتمانی انقلاب را از حالت تدافعی خارج میکنند و معتقدند این اشتباه استراتژیک است که ایران و اسلام در عرصه جهانی و رسانهای دائماً در موضع دفاع باشند. از نگاه ایشان ما صاحب نظریهای مستقل درباره زن هستیم؛ نظریهای برخوردار از پشتوانه معرفتی، فقهی، تاریخی و اجتماعی.
دوم آنکه ایشان غرب را در جایگاه «متهم» قرار میدهند و از آن مطالبه پاسخ میکنند: چرا بدن زن را به کالای تبلیغاتی و ابزاری در چرخه اقتصاد تبدیل کردهاند؟ چرا زن را وسیله لذتجویی مردانه ساختهاند؟ چرا خشونت علیه زن در جوامع غربی ساختاری است؟ چرا فروپاشی خانواده به بحران تبدیل شده؟ و چرا افسردگی، بیپناهی و بحران هویت در میان زنان آن جوامع گسترده است؟
در اینجا رهبر معظم انقلاب چارچوبی جدید ارائه میدهند: مسئله زن، میدان دفاع نیست بلکه عرصه هجمه به فرهنگ و نظام فکری غرب است. این نگاه برای فعالان فرهنگی و رسانهای پیام روشنی دربردارد: گفتمانسازی درباره زن باید تهاجمی باشد، نه تدافعی.
۳. حجاب و زن ایرانی
در محور سوم رهبر معظم انقلاب احیای هویت زن مسلمان را نهتنها در داخل کشور بلکه در عرصه بینالمللی نیز ترسیم میکنند. ایشان در دیدار با ورزشکاران با صراحت فرمودند: «حجاب شما بانوان ورزشکار به زنهای کشورهای مسلمان دیگر هم روحیه داد… بیش از ده کشور مسلمان با حجاب در میادین بینالمللی ظاهر شدند.» (۱۴۰۰/۰۶/۲۷ بیانات در دیدار قهرمانان المپیک و پارالمپیک ایران در بازیهای ۲۰۲۰ توکیو ) این سخن دربردارندۀ یک تحلیل تمدنی عمیق است؛ تحلیلی که نشان میدهد زن ایرانی در قامت حامل پیام انقلاب ظاهر شده است.
در نگاه ایشان حجاب ورزشکار زن ایرانی از سطح یک «پوشش فردی» فراتر رفته و به «نشانه هویتی» تبدیل شده است؛ نشانهای که روایت استقلال و شجاعت زن مسلمان را بازتاب میدهد به دختران مسلمان جهان اعتمادبهنفس میبخشد و نظم فرهنگی مسلط جهانی را به چالش میکشد. در ادامه ایشان نشان میدهند که چگونه حجاب در میدانهای بینالمللی به نماد مقاومت فرهنگی بدل شده است؛ جایی که تا چند سال پیش حضور زن محجبه در رقابتهای جهانی نادر بود اما با الگوی زن ایرانی حجاب نه تنها مانع تلقی نشد بلکه ظرفیت تمرکز، قدرت اراده و کرامت شخصیت زن را آشکار ساخت.
از منظر رهبر معظم انقلاب، قدرت نرم جمهوری اسلامی در حوزه زن درست از دل همین الگو زاده میشود؛ الگویی که زن ایرانی را در مقام «کنشگر تمدنی» قرار میدهد، نه تماشاگر منفعل.
۴. جمعبندی گفتمانی
برای فهم نگاه رهبر معظم انقلاب باید این چهار محور را کنار هم نهاد: نخست اینکه حجاب واجب شرعی و بدون تردید است؛ دوم اینکه ضعف حجاب هرگز بهمعنای بیدینی یا ضدانقلابی بودن نیست؛ سوم اینکه مدل غربی زن قابل دفاع نیست و در برابر آن ما صاحب نظریهای برتر و مستقل هستیم و چهارم اینکه زن ایرانی امروز چهرهای تمدنساز و الهامبخش برای جهان اسلام به شمار میآید.
از دل این گزارهها یک «نظریه اجتماعی» درباره زن در اندیشه رهبر معظم انقلاب شکل میگیرد: نظریهای هویتمند که در آن زن موجودی کرامتمند، توانمند و مستقل است؛ نه کالا، نه ابزار و نه موجودی فرعی. این نظریه همچنین مسئولیتمحور است و حجاب را بخشی از منظومه مسئولیت انسان در برابر خدا، جامعه و خانواده میداند.
افزون بر این، نظریهای جامعهساز ارائه میکند و زن را در میدانهای اجتماعی ـ از ورزش و رسانه تا علم و جهاد ـ نقشآفرینی اصلی میشمارد. در نهایت این نگرش بُعدی تمدنی دارد؛ حضور زن محجبه ایرانی در جهان را پیامآور استقلال فرهنگی امت اسلامی معرفی میکند و نشان میدهد که چگونه این حضور الهامبخش، الگوهای مشابهی را در دیگر کشورهای مسلمان پدید آورده است.
۵. مسئله امروز
در شرایطی که جنگ رسانهای غرب علیه هویت زن مسلمان به اوج خود رسیده است، بازخوانی بیانات رهبر انقلاب چند ضرورت اساسی را یادآور میشود. نخست آنکه باید از نگاه انفعالی به موضوع زن عبور کرد و فعالان فرهنگی نباید در موقعیت پاسخگویی دائمی به شبهات غربی بمانند. دوم، لازم است میان «حکم شرعی» و «نحوه مواجهه اجتماعی» تبیین صورت گیرد. سوم، باید الگوی زن ایرانی را به پیام رسانهای جهانی تبدیل کرد؛ زیرا ورزشکار، دانشمند، مادر شهید، کارآفرین و طلبه زن ایرانی هرکدام روایت مستقلی از زن مسلمان را به جهان مخابره میکنند. چهارم، گفتمان زن در جمهوری اسلامی باید در عین پایبندی قاطع به اصل حجاب، سرشار از کرامت، محبت، جذب و حکمت باشد.
سخن پایانی
بیانات رهبر معظم انقلاب درباره زن و حجاب تنها مجموعهای از توصیههای اخلاقی یا احکام فقهی نیست؛ بلکه نقشه راه یک تمدن است. تمدنی که میخواهد زن را از کالاییسازی غرب و از تحقیر تاریخی نجات دهد، و در عین حال او را در اوج سربلندی و کرامت در میدانهای اجتماعی و جهانی حاضر کند.
در این منظومه، حجاب نه یک «محدودیت»، بلکه نشانهای از آزادی از بردگی جنسی مدرن، شکوه معنوی زن و هویت مستقل جامعه اسلامی است. زن ایرانی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب «الهامبخش زنان مسلمان جهان» شده امروز حامل پرچمی است که مسیر تازهای برای آینده زن در جهان میگشاید.
انقلاب اسلامی با این نگاه نه تنها به پرسش غرب درباره زن پاسخ نمیدهد بلکه متن جدیدی دربرابر نظم غربی نوشته است؛ متنی که شکلی جدید از کرامت، هویت و حضور اجتماعی زن را پیش روی جهانیان قرار میدهد.
مهدی الهی