۲۲ آذر ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۷
کد خبر: ۷۹۹۴۱۲
یادداشت؛

پایداری انقلاب اسلامی با مدیریت بحران رهبر معظم انقلاب

پایداری انقلاب اسلامی با مدیریت بحران رهبر معظم انقلاب
تحلیل‌گران داخلی و خارجی اغلب بر این باورند که مدیریت هوشمندانه بحران‌ها توسط رهبر معظم انقلاب، عاملی کلیدی در تداوم و تعمیق ثبات سیاسی کشور بوده است.

به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، در طول بیش از چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی ایران با چالش‌ها و بحران‌های سیاسی متعدد داخلی و خارجی مواجه بوده است. تحلیل‌گران داخلی و خارجی اغلب بر این باورند که مدیریت هوشمندانه این بحران‌ها توسط رهبر معظم انقلاب، عاملی کلیدی در تداوم و تعمیق ثبات سیاسی کشور بوده است.

الگوی مدیریت چالش‌ها و بحران های اجتماعی_سیاسی توسط رهبر معظم انقلاب، رویکردی صرفاً واکنشی نبوده، بلکه مبتنی بر یک مدل جامع، پیشگیرانه و حکیمانه است که در سه مرحله «پیش از بحران»، «حین بحران» و «پس از بحران» عمل می‌کند. این مدل، فراتر از مدیریت بحران، به «رهبری بحران» می‌پردازد و درصدد است تا با تبدیل تهدیدها به فرصت، مسیر انقلاب را هموار سازد. همان عنصری که در دو مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی و سید حسن نصرالله به خوبی به چشم می خورد.

الگوی مذکور در مرحله پیشگیرانه خود بر «سیاست‌گذاری کلان»، «ارزیابی اطلاعات و افزایش آگاهی‌بخشی» و «تشخیص به موقع چالش‌ها» تأکید دارد. تعیین نقشه راه‌هایی مانند سند چشم‌انداز بیست‌ساله و الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، در کنار هشدارهای مستمر نسبت به نقشه‌های دشمنان، ابزاری استراتژیک برای ایمن‌سازی سیستم در برابر شوک‌های آتی است. رهبر معظم انقلاب با تبیین اولویت‌ها و روشن‌سازی تهدیدات پنهان و آشکار، زمینه را برای عکس‌العمل منسجم دستگاه‌های حکومتی و بسیج افکار عمومی فراهم می‌سازد. این امر نشان‌دهنده درک عمیق از محیط امنیتی منطقه‌ای و بین‌المللی و ارائه تحلیلی واقع‌بینانه از نیات طرف مقابل است.

در مرحله مقابله و مدیریت حین بحران، رهبری با «مدیریت عملیاتی رخدادهای بی‌ثبات‌کننده» و «مواجهه قاطع با عوامل ایجادکننده بحران» وارد عمل می‌شود. تجربه بحران‌هایی نظیر فتنه ۸۸، تحریم‌ها، و آشوب‌های خیابانی نشان می‌دهد که ایشان با رصد دقیق تحرکات دشمن، هدایت افکار عمومی، روشن‌سازی تکلیف برای نهادها و مردم، و بهره‌گیری از نفوذ معنوی ولایت، مسیر خروج از بحران را هموار می‌کنند. تأکید بر قانون، تقویت روحیه نیروهای مسلح، اصرار بر اصول نظام و منافع ملی در لحظات حساس، و ایجاد وحدت در جامعه، از جمله مکانیزم‌های کارآمد در این مرحله به شمار می‌روند.

یکی از نوآوری‌های این مدل، تمرکز بر «ایجاد گفتمان و مفهوم‌پردازی» برای خروج از بحران است. رهبری با ابداع و ترویج مفاهیمی چون «اقتصاد مقاومتی»، «اقتدار درون‌زا»، «نرمش قهرمانانه»، «ایستادگی» و به ویژه «بصیرت»، چارچوبی مفهومی و شناختی برای درک صحیح شرایط و مقابله با جنگ نرم دشمن ارائه می‌دهند. تبیین مفهوم «بصیرت» در سه سطح شناختی، نگرشی و عملیاتی، به مثابه یک واکسن سیاسی، جامعه را در برابر اغواگری‌ها و تحریف‌های دشمن مصون می‌دارد و پایه‌های مشروعیت و مقبولیت نظام را در میان توده مردم تحکیم می‌بخشد.

مرحله پایانی این الگو، «آموزش و درس‌آموزی از بحران» است. رهبر انقلاب پس از هر چالش، با تحلیل علل وقوع، تبیین پیامدها و افشای طرح‌های آینده دشمن، درصدد است تا جامعه و نخبگان را نسبت به تکرار اشتباهات واکسینه کند. مدیریت فتنه ۸۸ و سپس تداوم یادآوری درس‌های آن در سال‌های بعد، نمونه‌ای بارز از این رویکرد است. این فرآیند، حلقه تکمیل‌کننده چرخه مدیریت بحران است که نه تنها به ترمیم ضعف‌ها می‌پردازد، بلکه ظرفیت سیستم برای مواجهه با بحران‌های مشابه آینده را ارتقاء می‌دهد.

در نگاهی کلی، می‌توان گفت الگوی رهبری معظم انقلاب، تلفیقی هوشمندانه از «واقع‌گرایی عمل‌گرا» و «آرمان‌گرایی انقلابی» است. این مدل، بر دو ستون «مردم» و «دین» استوار است و کارآمدی خود را در عبور از پیچیده‌ترین بحران‌ها اثبات کرده است. استفاده حکیمانه از تمامی ابزارهای سخت و نرم، از اقتدار قانونی و نهادهای حاکمیتی تا نفوذ کلام و بسیج مردمی، نشان از درکی استراتژیک و همه‌جانبه از ابعاد مختلف حکمرانی در شرایط بحران دارد.

برای نخبگان و مدیران سیاسی و امنیتی کشور، درس اصلی این الگو آن است که مدیریت بحران موفق، مستلزم خروج از رویکرد صرفاً واکنشی و اداری است. این مدل نشان می‌دهد که رهبری بحران، نیازمند دوراندیشی، ایجاد گفتمان مشترک، بصیرت‌افزایی مستمر و نهایتاً تبدیل هر بحران به محملی برای ایجاد فرصت و تقویت انسجام و اتحاد ملی است. 

ارسال نظرات