استاد دانشگاه باقرالعلوم مطرح کرد؛
تحقق استعمار دادهای و شناختی در بستر هوش مصنوعی
فتح شهبازی تأکید کرد: استعمار در گذشته با اشغال سرزمینی همراه بود، اما امروز در قالب استعمار دادهای، شناختی و الگوریتمی از طریق هوش مصنوعی تحقق یافته است.
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، دکتر قنبر فتحشهبازی، استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع)، ظهر پنجشنبه 27 آذر در پانزدهمین پیشنشست علمی همایش «دین، فرهنگ و فناوری» که در این دانشگاه با موضوع «چالشهای روش شناختی پژوهشگران در کاربست هوش مصنوعی؛ از صحت داده تا اتکاپذیری نتایج» برگزار شد، با تأکید بر نگاه کلان و میانرشتهای به پدیده هوش مصنوعی، تصریح کرد: هرگونه مواجهه علمی و پژوهشی با هوش مصنوعی، بدون تعیین دقیق سطح تحلیل، محکوم به خطای راهبردی است.
وی این نشست را گامی مقدماتی برای ترسیم نقشه راه جلسات آینده دانست و بر لزوم تفکیک سطوح خرد، سازمانی، ملی و جهانی در تحلیل چالشهای هوش مصنوعی تأکید کرد.
شهبازی در ابتدای سخنان خود با اشاره به رویکرد مرحلهبندیشده در این نشست، اظهار داشت: در دور نخست این جلسات، تمرکز بر مباحث کلی، مفهومی و کلان خواهد بود و در ادامه، نشستهای تخصصی با تمرکز بر چالشهای روششناختی در سطوح خاص برگزار میشود. تا زمانی که ماهیت واقعی هوش مصنوعی و ورود بشر به عصر مجازی بهدرستی فهم نشود، پرداختن به مسائل خرد پژوهشگران و سازمانها نهتنها راهگشا نخواهد بود، بلکه میتواند منجر به سوءفهم و خطای تحلیلی شود.
تفکیک سطوح تحلیل؛ شرط نخست فهم چالشهای هوش مصنوعی
این استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) با تأکید بر ضرورت شفافسازی سطح تحلیل در مباحث علمی، خاطرنشان کرد: چالشهای هوش مصنوعی از سطح فرد پژوهشگر آغاز میشود، به سطح سازمانها و نهادهای علمی میرسد و در نهایت به سطح سیاستگذاری کلان و حتی حکمرانی جهانی ختم میشود. اگر مخاطب نداند که سخنران از کدام سطح تحلیل سخن میگوید، دچار سردرگمی میشود و برداشتهای نادرست شکل میگیرد.
وی با تصریح بر اینکه هدف این نشست صرفاً تحلیل نظری نیست، گفت: انتظار میرود خروجی این مباحث، بهویژه با توجه به حضور و حمایت مرکز تحقیقات مجلس شورای اسلامی، به ارائه راهبردهای عملیاتی برای سیاستگذاران منجر شود. نشستهای علمی زمانی اثرگذار خواهند بود که بتوانند از سطح توصیف فراتر رفته و به تصمیمسازی و سیاستگذاری کمک کنند.
آسیبشناسی هوش مصنوعی بهمثابه رویکرد ایجابی، نه نفیگرایانه
وی با رد برداشتهای سلبی از رویکرد آسیبشناسانه نسبت به هوش مصنوعی، تأکید کرد: پرداختن به چالشها و آسیبها بههیچوجه به معنای انکار ظرفیتها و فواید گسترده هوش مصنوعی نیست.
دکتر فتحشهبازی با تشبیه این رویکرد به آسیبشناسی پزشکی اظهار داشت: همانگونه که پزشک برای حفظ سلامت بدن، بیماری را شناسایی میکند، پژوهشگر نیز برای جلوگیری از انحرافات معرفتی و راهبردی، ناگزیر از آسیبشناسی است.
وی افزود: استفاده از هوش مصنوعی امروز به یکی از الزامات آموزش دانشگاهی تبدیل شده است و بنده در کلاسهای خود، استفاده صحیح از این ابزار را شرط موفقیت آموزشی میدانم. با این حال، غفلت از چالشهای معرفتی، شناختی و الگوریتمی هوش مصنوعی میتواند پژوهشگر را ناخواسته در معرض سوگیریها و مدیریت پنهان قرار دهد.
هوش مصنوعی و تحقق استعمار فرانو در مقیاس جهانی
این استاد دانشگاه با ورود به بحث کلان، روند تاریخی ورود بشر به عصر مجازی و دیجیتال را مورد بررسی قرار داد و تصریح کرد: برای فهم چالشهای امروز هوش مصنوعی، باید به این پرسش پاسخ داد که توسعهدهندگان اصلی این فناوری چه کسانی بودهاند، قدرت در این فرآیند به نفع چه بازیگرانی بازتوزیع شده و چه کشورها و فرهنگهایی از این روند متضرر شدهاند.
دکتر فتحشهبازی با اشاره به مفهوم «استعمار فرانو» اظهار داشت: استعمار در گذشته با اشغال سرزمینی و هزینههای نظامی همراه بود، در دورهای دیگر به استعمار نو و حاکمسازی نخبگان وابسته تبدیل شد و امروز، در قالب استعمار دادهای، شناختی، الگوریتمی و فرهنگی از طریق هوش مصنوعی و فضای مجازی تحقق یافته است. وی افزود: در این الگو، بدون شلیک گلوله و حتی بدون دخالت مستقیم، اذهان انسانها تغییر میکند و انسانها با اراده خود، در مسیر مطلوب قدرتهای مسلط حرکت میکنند.
وی با ذکر نمونههایی از تغییرات عمیق ذهنی و اجتماعی، تأکید کرد: پیچیدگی این استعمار بهحدی رسیده است که افراد گمان میکنند در حال انتخاب و پژوهش آزادانه هستند، در حالی که الگوریتمها، دادهها و سوگیریهای پنهان، مسیر فکر و تصمیم آنها را هدایت میکند. هوش مصنوعی امروز با شناخت دقیق کاربران، حتی بیش از نزدیکترین اطرافیان، نسخههای متفاوت و هدفمند برای هر فرد تولید میکند.
ضرورت تحلیل لایهای و پرهیز از سطحینگری پژوهشی
دکتر فتحشهبازی با اشاره به روش «تحلیل لایهای علّی» در آیندهپژوهی، اظهار داشت: بسنده کردن به علل سطحی در مواجهه با هوش مصنوعی، خطایی رایج و خطرناک است.
وی افزود: همانگونه که در استعاره کوه یخ، بخش اعظم واقعیت در زیر سطح آب قرار دارد، چالشهای اصلی هوش مصنوعی نیز در لایههای عمیق معرفتی، فرهنگی و قدرت نهفته است. اگر پژوهشگران و سیاستگذاران به این لایههای بنیادین توجه نکنند، حتی سیاستهای دانشگاهی و سازمانی نیز دچار انحراف خواهد شد. تحلیل لایهای با رویکرد اسلامی میتواند فهم عمیقتری از پدیدههای اجتماعی، از جمله هوش مصنوعی، ارائه دهد و از افتادن در دام تقلیلگرایی جلوگیری کند.
بحران سواد دیجیتال و بازتعریف مفهوم سواد
این استاد دانشگاه با انتقاد از تعریفهای سنتی سواد، خاطرنشان کرد: امروز نمیتوان صرفاً با معیار خواندن و نوشتن، جامعهای را باسواد دانست. سواد رسانهای، سواد دیجیتال و سواد هوش مصنوعی، نقش تعیینکنندهای در امنیت فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی کشور دارند و غفلت از آنها موجب آسیبهای جدی خواهد شد.
وی تأکید کرد: اگر نهادهای مسئول در حوزه آموزش و سیاستگذاری، درک دقیقی از این تحول مفهومی نداشته باشند، نشستهای علمی نیز به گفتوگوهای بیثمر تبدیل خواهد شد و خروجی راهبردی نخواهد داشت.
چالشهای روششناختی پژوهش با محوریت هوش مصنوعی
وی در بخش دیگری از سخنان خود، چالشهای روششناختی پژوهش در عصر هوش مصنوعی را در چند مرحله دستهبندی کرد و گفت: نخستین چالش، غلبه پارادایم پوزیتیویستی و تقلیلگرایانه در خروجیهای هوش مصنوعی است؛ پارادایمی که حتی در غرب نیز سالهاست مورد نقد قرار گرفته و جای خود را به رویکردهای تفسیری، انتقادی و کیفی داده است.
دکتر فتحشهبازی افزود: در مراحل گردآوری، پالایش، پردازش و تحلیل دادهها، خطر توهم دادههای عینی و بیطرف وجود دارد؛ در حالی که بسیاری از دادهها حاصل عملیات پیچیده شناختی، رسانهای و الگوریتمی هستند. وی تأکید کرد: بدون چارچوب نظری روشن، استفاده از هوش مصنوعی در این مراحل، پژوهش را از اعتبار و اتکاپذیری ساقط میکند.
آیندهپژوهی و پیامدهای بلندمدت پژوهش با هوش مصنوعی
این استاد دانشگاه در جمعبندی سخنان خود با اشاره به پیامدهای آیندهپژوهانه هوش مصنوعی، اظهار داشت: اگر از امروز به پیامدهای علمی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی استفاده گسترده از هوش مصنوعی نیندیشیم، در آینده با بحرانهایی مواجه خواهیم شد که مدیریت آنها بسیار دشوار خواهد بود. وی افزود: تمرکز صرف بر استفاده سطحی از هوش مصنوعی، ما را از توجه به لایههای عمیق و بنیادین این فناوری بازمیدارد.
دکتر فتحشهبازی در پایان تأکید کرد: مواجهه هوشمندانه با هوش مصنوعی نیازمند تحلیل کلان، راهبردهای ملی و بینالمللی، تقویت ائتلافهای علمی و فرهنگی و بازتعریف جدی در حوزه سواد و روششناسی پژوهش است؛ در غیر این صورت، پژوهشهای علوم انسانی با بحران اعتبار و اصالت مواجه خواهند شد.
ارسال نظرات