۱۰ دی ۱۳۹۰ - ۰۰:۴۹
کد خبر: ۱۲۰۱۲۱
در نشست عرفان‌واره‌ها مطرح شد؛

دیدگاه‌های متفاوت اما منطقی درباره پیدایش عرفان‌های کاذب

خبرگزاری رسا ـ نخستین نشست علمی علل پیدایش و گسترش عرفان واره‌ها و راهکارهای مقابله با آن به همت حلقه نقد عرفان‌واره‌های گروه عرفان پژوهشکده حکمت اسلامی برگزار ‌شد.
علل پيدايش و گسترش عرفان واره‌ها


به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، تبیین عرفان ناب اسلامی و کارکردهای آن و نقد و بررسی عرفان‌واره‌ها از آنجا که دو دهه است در عرصه تهاجم فرهنگی و جنگ نرم با ظهور و پیدایش معنویت نوپدید و عرفان‌های بدلی در عرصه‌های فکری و فرهنگی چه شبه عرفان‌های شرقی به ویژه عرفان‌های هندویی و چه عرفان‌های غربی مانند کوئیلیو، سرخ پوستی، اکنکار و همچنین شبه عرفان‌هایی چون اشو، سایبابا و رام الله مواجه هستیم، ضروری است.

نخستین نشست علمی علل پیدایش و گسترش عرفان واره‌ها و راهکارهای مقابله با آن در حالی چهارشنبه هفتم دی‌ماه به همت حلقه نقد عرفان واره‌های گروه عرفان پژوهشکده حکمت اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در تالار معرفت دفتر قم این پژوهشگاه برگزار شد که صاحب‌نظران برتر علمی در حوزه‌های عرفان و معرفت‌شناسی دیدگاه‌های متفاوتی، اما منطقی درباره شکل‌گیری و گسترش عرفان‌واره‌ها داشتند.
 
حجت‌الاسلام محمدجواد رودگر، رییس پژوهشکده دین پژوهی و دبیر علمی نخستین نشست بررسی علل پیدایش و گسترش عرفان واره‌ها در ابتدای این مراسم به بیان پیشینه پیدایش معنویت‌های نوظهور پرداخت و با اشاره به تأکید مقام معظم رهبری بر ریشه‌یابی و مقابله منطقی، معرفتی و فرهنگی اجتماعی در این حوزه خواستار توجه به ابعاد و اضلاع مختلف آن در عرصه‌های تئوریک و ساحت‌های فرهنگی شد.

وی افزود: رهبر معظم انقلاب در تبیین پیشینه پیدایش معنویت‌های نوظهور، عنوان تهاجم فرهنگی را مطرح کردند، اما متأسفانه به این مقوله بسیار مهم که در عرصه‌های تئوریک و ساحت‌های فرهنگی با ابعاد و اضلاع مختلف آن به درستی برخورد نشد، با گسترش جریانی معناگرا و شبه عرفانی به عنوان «عرفان سرخ‌پوستی» در کشور و ترجمه کتاب‌های مختلف این عرفان، شاهد برجای ماندن تأثیرات مختلف و مخرب آن در میان دانشگاهیان بودیم.
 
رییس پژوهشکده دین پژوهی با بیان این‌که جریان عرفان سرخ‌پوستی هفت سال به لحاظ فرهنگی ترویجی در اوج بود و پس از آن کتاب‌های «پائولو کوئیلیو» با مبانی خاص در یک زمان بسیار کوتاه ترجمه و در سطح جامعه گسترش یافت، در حالی که مدیران فرهنگی جامعه و حتی متصدیان اصلی در حوزه مدیریت فرهنگی نسبت به آن آگاهی نداشتند، گفت: برخی از کتاب‌ها و رسانه‌های جامعه در اختیار جریان‌های انحرافی حوزه معناگرایی قرار گرفته بود و مقام معظم رهبری احساس کردند جامعه دچار یک رخوت شده و هیچ حساسیتی نسبت به این مقوله‌ها که لایه‌ای از مجموعه تهاجم فرهنگی است ندارند؛ از این‌رو به شورای عالی انقلاب فرهنگی و سازمان تبلیغات اسلامی این خطر را متذکر شدند.
 
وی اظهار داشت: مقام معظم رهبری این تهاجم را به قتل عام و غارت فرهنگی و تبدیل یک ناتوی فرهنگی علیه جبهه دینی و اسلامی تعبیر کردند و این اواخر هم برای آن عنوان جنگ نرم را به کار بردند، اما باید توجه داشت تعابیری که از سوی رهبر معظم انقلاب مطرح می‌شود، ناظر به یک سلسله جریان‌ها و دوره‌هایی است که در طول این مدت گذشته است.
 
حجت‌الاسلام رودگر یادآور شد: اگرچه در جریان دفاع مقدس و فضای عرفانی حاکم بر آن، یک جریان معنویت‌خواهی صادق و عرفان‌گرایی عمیق در میان جامعه به ویژه نسل جوان گسترش پیدا کرد، اما این فضا به درستی از سوی حوزه‌های علمیه و مراکز فرهنگی و تبلیغاتی مدیریت نشد و دشمن با استفاده‌های ابزاری از فضای معنوی جامعه، در مسیر این معنویت انحراف‌هایی ایجاد کرد.

ضرورت همکاری مؤسسات علمی برای مقابله با عرفان‌های کاذب

وی با اشاره به تأسیس حلقه نقد عرفان‌واره‌های گروه عرفان پژوهشکده حکمت اسلامی در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، شناخت محققان و پژوهشگران این عرصه و استفاده از تجربیات و توانمندی‌های علمی تحقیقاتی آنان برای تولید کتاب و مقاله علمی و برگزاری کرسی‌های آزاداندیشی در محافل حوزوی، دانشجویی و دانش‌آموزی را از جمله اهداف آن برشمرد و گفت: حلقه نقد عرفان‌واره‌ها در تلاش است با تحقیقات عمیق علمی، گفتمان علمی و ادبیات گفتمانی جدید را در این عرصه نهادینه کند.
 
رییس پژوهشکده دین پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی همچنین بر همکاری با مراکز و مؤسسات علمی و فرهنگی برای انجام یک کار بنیادین و ساختاری در این عرصه تأکید کرد و افزود: عرفان‌های کاذب و بدلی محتوای خود را در قالب ادبیات نوآمد و جوان‌پسند با مثال‌ها، قصه‌ها و رویکردهای مختلف رومانتیکی به رشته تحریر در می‌آورند که می‌طلبد برای مقابله با این فعالیت‌های گسترده فکری اساسی صورت گیرد.

وی یادآور شد: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی از روزهای نخست فعالیت خود سعی کرد در این زمینه حلقه‌ها و هسته‌های علمی را ایجاد کند، از این‌رو گروه عرفان پژوهشکده حکمت اسلامی از دو سال پیش با هدف تبیین عرفان ناب اسلامی و کارکردهای آن و نقد و بررسی عرفان‌واره‌ها با مبانی سکولاریستی لیبرالیستی در طول فعالیت‌های ایجابی اسباطی تأسیس شد.
 
سوء استفاده فرصت‌طلبان از خلأهای معنوی کشور

حجت‌الاسلام رودگر با بیان این‌که عرفان‌های کاذب و بدلی محتوای خود را در قالب ادبیات نوآمد و جوان‌پسند با مثال‌ها، قصه‌ها و رویکردهای مختلف رومانتیکی به رشته تحریر در می‌آورند و توانسته‌اند از این موقعیت به خوبی استفاده کنند و حلقه نقد با تحقیقات عمیق علمی را در گفتمان علمی و ادبیات گفتمانی جدید قرار دهند، گرایش به معنویت و سیر و سلوک را یک نیاز فطری دانست و با اشاره به این‌که گرایش‌های صادق معنوی در جامعه وجود دارد، بر حضور معلمان و راهنمایان دارای معیارهای مشخص در این عرصه تأکید کرد.

این استاد حوزه و دانشگاه اختلاف نسل‌ها و عدم معرفی الگوهای مناسب را از مهم‌ترین مشکلات ترویج عرفان‌ ناب اسلامی در جامعه برشمرد و ابراز داشت: هرچند عمده کتاب‌های نوشته شده در این حوزه به کرامات الگوها پرداخته و فضای روحی و معنوی ایجاد می‌کند، اما به نسل امروز فکر و جهت نمی‌دهد و مکتب سلوکی ایجاد نمی‌کند؛ این موضوع خلأیی را ایجاد کرده است که فرصت‌طلبان با استفاده از این خلأها اهداف خود را به پیش می‌برند.
 
ضعف معرفت دینی مردم زمینه‌ پیدایش عرفان‌های کاذب

حجت‌الاسلام حمیدرضا مظاهری سیف رییس موسسه علمی فرهنگی بهداشت معنوی از دیگر سخنران‌های این مراسم بود که به بیان علل و زمینه‌های اجتماعی پیدایش و گرایش به عرفان‌ها یا جنبش‌های معنوی نوظهور پرداخت و با اشاره به ظرفیت‌ها و شکل‌گیری روندهای اجتماعی جامعه در فاصله زمانی چهل سال پیش و ضعف دینداری مردم در آن دوره، گفت: علل پیدایش عرفان‌های کاذب را تنها از منظر پس از انقلاب بررسی نکنیم، چراکه ضعف بنیادهای دینی و عدم هنجارهای دینی در گذشته در این زمینه مؤثر بوده است.

وی با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی ایران یادآور شد: در دوران انقلاب و با رخداد جنگ تحمیلی جهش سریع معنویت در کشور صورت گرفت و پس از این‌که ارزش‌های دینی به قوانینی در جامعه تبدیل شد، اما نتوانستیم این قوانین را با فعالیت‌های تربیتی تثبیت کنیم و انقلاب را در بستری از ضعف ایمان و معرفت دینی، پیش بردیم، تا این‌که کم کم به زمان قبل از انقلاب نزدیک شدیم و این معنویت رنگ باخت.
 
رییس موسسه علمی فرهنگی بهداشت معنوی ضعف بنیادها و معرفت دینی در مرام را یکی از زمینه‌های پیدایش عرفان‌های کاذب برشمرد و با مقایسه نقش حوزه پیش از انقلاب و پس از آن ابراز داشت: هر جا بحث نقد عرفان‌های کاذب مطرح می‌شود برخی می‌گویند پس حوزه‌های علمیه تا به حال چه کار کرده‌اند؛ اگرچه بی‌اعتنایی مردم پیش از انقلاب به حوزه‌های علمیه در دوران انقلاب تغییر کرد، اما حوزه برای تثبیت این تغییر برنامه‌ای نداشت.

وی افزود: آیت‌الله شاه آبادی یک روحانی بزرگ، مجتهد و با جذبه بی‌کران معنوی بود که در برابر رضاخان ایستاد و در حرم رضوی تحصن کرد، اما مردم اعتنایی نکردند و این درجه بی‌اعتنایی به روحانیت در آن زمان بسیار زیاد بود؛ بسیاری از آثار شهید مطهری در جلسه‌هایی مطرح شده که تنها هفت نفر پای منبر ایشان بودند و حتی مقام معظم رهبری در این‌باره می‌فرمایند «وقتی در مسجد ما دویست یا سیصد نفر نماز می‌خواندند، دوستان که از جاهای دیگر می‌آمدند، تعجب می‌کردند».
 
نقش بازدارنده تحجر در مقابله با عرفان‌های کاذب

حجت‌الاسلام مظاهری سیف به فرایند انقلاب و وضعیت فوق‌العاده نیاز به معنویت پس از آن اشاره کرد و با بیان این‌که در چنین بستری اگر یک رهبر معنوی هندی معرفی شود، از او استقبال می‌کنند، گفت: حوزویان وقتی در حوزه علمیه قم درباره عرفان‌های کاذب صحبت می‌شود می‌گویند اسم عرفان را نیاورید، با کدام دیدگاه و مبانی می‌توانند در برابر این عرفان‌ها بایستند؟ با کدام عقبه و کدام تکیه‌گاه می‌توان به مصاف این عرفان‌ها رفت؟ محدودیت‌ها و تنگ‌نظری‌ها و به تعبیر امام راحل و مقام معظم رهبری این تحجرهایی که وجود داشت و در بخش‌هایی بیشتر هم می‌شود، دست نیروی مقابله کننده با عرفان‌های کاذب را می‌بندد.
 
وی یادآور شد: وقتی درس علامه طباطبایی‌‌(ره) در حوزه علمیه قم تعطیل می‌شود و شهید مطهری از حوزه می‌رود، آیا انتظار است این مجموعه بتواند با عرفان‌های کاذب و درونمایه‌های آن مقابله کند؛ از آن سو کسانی که در حوزه استاد عرفان هستند و برای مباحث عرفانی حرف دارند با وجود واکنش‌های ضد عرفانی تمام اهتمامشان آن است که عرفان سنتی را حفظ و تدریس کنند و این میراث در عده‌ای ماندگار بماند و وقتی هم با آنان در این‌باره صحبت می‌کنیم می‌گویند بهترین شاگردان را برای حفظ این میراث نگه داشته‌اند.

رییس موسسه علمی فرهنگی بهداشت معنوی با اشاره به وضعیت روشنفکری قبل از انقلاب گفت: انحرافات فکری در دوران پیش از انقلاب در جامعه تثبیت شد و برخی دین را با علم تأیید کردند؛ این نگاه به شدت فاسدی بود که از آن دوران به جا ماند و اکنون جریان‌های عرفانی و یا شبه معنوی نوظهور اهداف خود را با تکیه بر نظریه‌های فیزیک کوانتوم، نظریه‌های روان‌شناسی، نظریه‌های مثبت و با پشتوانه‌های علمی، به پیش می‌برند.

وی تصریح کرد: مخاطب امروز علم را بیشتر قبول دارد و این پایه‌ها از گذشته کاشته شده است؛ در آن دوران افرادی که از مسؤولان نظام بودند جلسات دکتر شریعتی را به جلسات شهید مطهری ترجیح می‌دادند و امروز مرجعیت جریان روشنفکری به اندازه‌ای محکم شده است که حتی برخی طلاب فاضل که به بیان مباحث دین می‌پرداختند، ملبس نمی‌شوند؛ پس اگر یک جریان معنویت‌گرا در مدت چند سال در استان‌ها و شهرهای کشور رشد پیدا کند، جای تعجب نیست.

حجت‌الاسلام مظاهری سیف بر تشخیص صحیح ساختارهای ذهنی مردم و قضاوت آنان درباره عرفان‌های نوظهور تأکید کرد و افزود: نگاه مردم به دین و کارکرد دین در جامعه با پیروزی انقلاب اسلامی متحول شد، این تغییرات در نهاد دین تغییراتی متناسب در حکومت ایجاد کرد، بنابراین اگر تحولی ایجاد شود و نتواند تحول جدیدی متناسب با تحول پیشین به وجود آورد، انسجام از بین می‌رود و از آنجا که نهاد دین با قوت در جامعه متحول شد و نهاد حکومت را تحت تأثیر قرار داد، اما نهاد اقتصاد و آموزش را متحول نکرد.

وی اضافه کرد: پس از پایان جنگ تحمیلی سریع وارد دوره‌ای شدیم که کارکرد نهاد دین سیر قهقرایی را در جامعه به وجود آورد و در دوران سازندگی شاهد بودیم ارزش‌های جامعه به مصرف‌گرایی، تجمل‌گرایی، پول و اعتبار تغییر پیدا کرد و یک وضعیت بی‌هنجاری را در جامعه رقم زد که از دل آن بی‌اعتمادی به دین و روحانیت بیرون آمد و زمینه برای روی گردانی از ظواهر دینی شکل گرفت.
 
این محقق و پژوهشگر دینی با بیان این‌که رفتن به سمت جنبش‌های معنوی نوظهور یک کنش نمادی در برابر اعتراض نسبت به ترویج دین است یادآور شد: مردم در دوره سازندگی به سمت مصرف‌گرایی رفتند و یکی از پیامدها و تبعات ساده بالا رفتن معیارهای اقتصادی در جامعه بالا رفتن سن ازدواج به طور طبیعی فاصله افتادن بین بلوغ طبیعی تا بلوغ اجتماعی است.
 
وی اظهار داشت: وقتی نهادهای اجتماعی در راستای این امر به خوبی کار نکنند و با فعالیت نهادهای غیرهمسو با دین، پیام سبک زندگی ناهماهنگ با ارزش‌های اسلامی به وجود می‌آید و به جای معنویت تقوا‌محور اسلامی، تئوری سکس مدیتیشن اوشو این خلأ را پر می‌کند؛ وقتی مدرک و پول اعتبار و فضای زندگی از پندارهای دروغ و ارزش‌های کاذب پر می‌شود، از کدام حقیقت می‌خواهیم با مردم سخن بگوییم؟

حجت‌الاسلام مظاهری سیف با اشاره به نقش دوران اصلاحات در سازگاری بیشتر فضای اجتماعی با هنجارمداری‌های نوظهور، گفت: دوره اصلاحات فشار ایجاد شده از فاصله بلوغی دوران سازندگی را برداشت و با برداشت این فشار قرائت از دین تغییر کرد تا این‌که در دوره‌های بعدی به مراحلی رسیدیم که فضای مدیریت جامعه آبستن ایجاد یک فرقه و عرفان کاذب ‌شد.
 
نقش دشمن در گسترش عرفان‌های کاذب

پس از سخنان حجت‌الاسلام مظاهری سیف، نوبت به بررسی علمی و ارائه راه‌کارها درباره علل پیدایش و گسترش عرفان‌واره‌ها رسید که براساس آن حجت‌الاسلام والمسلمین فاضل گلپایگانی، استاد خارج فقه حوزه علمیه قم و از مدرسان مخالف تدریس عرفان مصطلح در حوزه به عنوان نخستین صاحب‌نظر در حوزه عرفان با تشکر از صاحب‌نظر پیشین به نقد برخی از سخنان وی پرداخت و اظهار داشت: مناسب بود حجت‌الاسلام مظاهری سیف در بیان سیر پیشرفت انقلاب اسلامی به رهبر این انقلاب که یک عارف به معنای حقیقی کلمه بود و مردم او را یک چهره مقدس و عارف بینای الهی می‌دانستند اشاره می‌کرد.

وی در ادامه با بیان این‌که شرایط حاکم معنوی سبب پیشرفت جمهوری اسلامی ایران شد که تا به امروز توانسته است در این دنیای ظلمانی، نورافشانی کند، یکی از علت‌های سرازیر شدن عرفان‌های نوظهور و کاذب به ایران اسلامی را از بین بردن معنویت راستین در جوانان این مملکت دانست و افزود: دشمن عرفان‌های کاذب را به سمت مملکت سرازیر کرد تا معنویت را بگیرد؛ نقش دشمن را نباید انکار کرد، آنها بسیار فعالیت کردند.
 
این استاد خارج فقه حوزه علمیه قم تصریح کرد: بنیه‌های مذهبی مردم ضعیف نیست که اگر این‌گونه بود، نظام اسلامی ایران نمی‌توانست پس از سی سال در برابر انواع طرح‌های رنگارنگ دشمن مقاومت کند و ماندگار شود؛ دشمن تلاش کرد معنویت صادقانه را به یک معنویت کاذب تبدیل کند و اگر توانست راه پیدا کند به آن سبب بود که یک هجمه‌ای صورت گرفت و حوزویان هم پیش‌بینی نکردند، از این‌رو عده‌ای طرفدار معنویت نوظهور شدند.
 
وی با بیان این‌که هرگاه در هر گوشه دنیا یک منادی ندایی کرد عده‌ای طرفدار آن شدند، اگرچه باطل هم بود، مانند وهابیت که از سوی انگلیس طراحی و در عربستان تشکیل شد و طرفدارانی دور آن جمع شدند، گفت: برخی لذت‌گرا هستند و اطلاع مناسبی از جریان‌های انحرافی ندارند، مانند برخی که لباس‌های جدیدی با آرم‌های مختلف می‌پوشند و نمی‌دانند معنای این آرم‌ها چیست.
 
حجت‌الاسلام والمسلمین فاضل گلپایگانی ابراز داشت: وقتی مثنوی مولوی به چند زبان زنده دنیا ترجمه می‌شود و استقبال بسیار زیادی هم از آن به عمل می‌آید، ‌نشان می‌دهد که مسأله معنویت ریشه در جان انسان دارد و باید به ریشه‌های بیرونی آن هم توجه کرد؛ اگرچه باید خود را برای مقابله با عرفان‌های کاذب آماده کنیم، اما این‌گونه نیست که علمای حوزه و حوزویان نخواهند در برابر عرفان‌های نوظهور مقابله کنند و این‌گونه نیست که برخی با فلسفه و عرفان مخالف باشند.
 
ضرورت تبیین صحیح عرفان اهل بیت
 
حجت‌الاسلام ترخان، مدیر گروه کلام پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی از دیگر صاحب‌نظران این عرصه بود که به بررسی علمی و ارائه راه‌کارها درباره علل پیدایش و گسترش عرفان‌واره‌ها پرداخت و با بیان این‌که بخشی از سخنان حجت‌الاسلام مظاهری سیف توجه به مباحث روبنایی است، گفت:‌ معتقدم عرفان اسلامی با فطرت انسان‌ها سازگار است و طبیعی است وقتی آموزه‌ای مطابق با فطرت باشد، ترویج آن در برابر عرفان‌های کاذب که با فطرت انسان سنخیت ندارد و نهایتا با طبیعت انسان سازگار است، گستره وسیع‌تری را می‌طلبد.
 
وی بر تبیین صحیح عرفان اهل بیت‌‌(ع) برای مقابله با عرفان‌های کاذب تأکید کرد و با بیان این‌که حوزویان وقتی حرفی برای گفتن دارند، علی‌رغم همه مشکلات، مورد پذیرش جامعه قرار می‌گیرد، افزود: مردم به آسانی جذب عرفان‌های کاذب نمی‌شوند، بنابراین ترویج دهندگان آن تلاش بسیار می‌کنند و باید با این تلاش مقابله کرد.

مدیر گروه کلام پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: عرفانی که اهل بیت‌(ع) عرضه کرده‌اند با فطرت انسان سازگار است، اما آیا به روشنی برای مردم بیان شده است و تا چه اندازه توانسته‌ایم شاخص‌های آن را به جوانان تشنه معنویت معرفی کنیم؛ اگر هم در این زمینه الگویی معرفی شده، دقیق نبوده است.
 
وی با بیان این‌که علما اگر مخالفتی با مطرح شدن عرفان در حوزه دارند، مخالفت در راستای عرفانی است که سنخیتی با عرفان اهل بیت‌‌(ع) ندارد و از این می‌ترسند که با ورود به این حوزه دچار انحراف شویم، سخنان خود را به پایان برد، اما از بحث‌های کارشناسی پژوهشگران این‌طور استنباط می‌شد که بررسی علل پیدایش و گسترش عرفان‌واره‌ها به چالش کشیده شود.
 
عرفان اهل بیت‌ و رویارویی با معنویت‌های نوپدید

در ادامه این مراسم حجت‌الاسلام فضلی، مدیر گروه عرفان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی از عرفان اهل بیت‌(ع) برای رویارویی با معنویت‌های نوپدید سخن گفت و اظهار داشت: بر خلاف سخنان مطرح شده، معتقدم درباره علل پیدایش و گسترش عرفان‌واره‌ها نباید به یک سخن انتزاعی و بدون مطالعه تطور تاریخی بسنده شود.

وی افزود: بزرگانی مانند سیدبن طاووس، ‌ابن فهد حلی، شهید ثانی، آقاسیدعلی قاضی، علامه طباطبایی، میرزاجوادآقای ملکی تبریزی، علامه حسینی تهرانی، علامه حسن‌زاده آملی، عرفان اهل بیت‌(ع) در قد و قامت بسیار رعنایی جلوه داده‌اند، همه مجتهد بوده و هستند و اگر سخن از معنویت و عرفان گفته‌اند، پایه‌های روایی و حدیثی دارد.
 
مدیر گروه عرفان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان این‌که به شدت با سخنانی که مطرح می‌کنند عرفان اهل بیت‌(ع) یا نداریم و یا عرضه نشده، مخالف است و این دیدگاه را نمی‌پسندد، گفت: اگر تمام پیشینه عرفان تاریخی خود را که در بستر حوزه شیعی شکل گرفته است کنار بگذاریم، هرگز نمی‌توانیم با معنویت‌های نوظهور مقابله کنیم؛ پس لازم است شاخصه‌های عرفان اهل بیت‌‌(ع) برجسته شود که متأسفانه دوستان به این موضوع توجه نکرده‌اند.
 
نقش ضعف عقلانیت در گسترش عرفان‌های نوظهور

وی با اشاره به بخشی از سخنان حجت‌الاسلام مظاهری سیف، برای یافتن علل پیدایش عرفان‌های نوظهور دو مسأله را مورد توجه قرار داد و با طرح این سؤال که آیا در جامعه امروز یکی از علل جدی در گسترش عرفان‌های نوظهور، ضعف پایه‌های عقلانیت نیست، ابراز داشت: معنویت‌های نوظهور ریشه‌های سکولاریزمی و کمونیستی داشته و ربطی به عرفان‌های اسلامی ندارند؛ بنابراین ورود متکلمان و محققان در این عرصه و ارایه پاسخ عقلانی به آن ضروری است.

حجت‌الاسلام فضلی با بیان این‌که ضعف پایه‌های عقلانیت در جامعه دینی سبب گرایش معنویت‌های نوپیدار شده و هنوز اثری از نقش عرفان‌های دینی در اختلال‌های روان‌شناسی ارایه نشده است، با طرح چند سؤال دیگر مبنی بر این‌که آیا علل را نباید در تأکید بر ارایه تک ساحتی بودن دین دانست، آیا دین دارای ساحت‌های چندگانه نیست که علما در ادوار مختلف بر آن تأکید دارند، آیا نقش برجسته دین در ابعاد گوناگون جامعه و زندگی ترسیم میدانی و خلل‌های درونی آن بیان شده است، سخنان خود را به پایان برد.
 
عرفان‌های کاذب مسیر دینداران را عوض نکرده است

حجت‌الاسلام محمود مقدمی، مدیرکل فرهنگی حوزه‌های علمیه از دیگر کارشناسانی بود که در بخش دیگری از این مراسم به بررسی علمی و ارائه راه‌کارها درباره علل پیدایش و گسترش عرفان‌واره‌ها پرداخت و با طرح این سؤال که عرفان و معنویت با چه معنایی مدنظر است، گفت: عرفان اگر به معنای کتاب‌هایی است که در حوزه و بین علما مطرح است، پس ‌نباید انتظار داشت جامعه و مردم در سطح عمومی بتوانند به چنین عرفانی رویکرد آنچنانی داشته باشند چراکه این عرفان مخصوص عده‌ای خاص است.
 
وی افزود: معنویت دینی اگر به معنای ارتباط باطنی با خدا در جهت معنا دادن به زندگی و رسیدن به سعادت و کمال معنا شود، باید یادآور شد که بسیاری از مردم جنبه معنوی و ارتباط باطنی با خدا دارند و در راستای کمال حرکت می‌کنند که نمونه آن در مجالس و مراسم مذهبی مشاهده می‌شود، اما اگر معنویت سکولار مدنظر باشد، دیگر به معنویت دینی ربطی ندارد.

مدیرکل فرهنگی حوزه‌های علمیه با بیان این‌که معنویت سکولار و طرفداران آن زندگی همراه با شادی، امید و رفاه را معنویت می‌دانند و طبیعتا اگر معنویت‌های نوظهوری هم پیدا شود مشتریان خاص خود را دارد، اظهار داشت: این‌طور نیست که بگوییم معنویت‌ها و عرفان‌ها کاذب مشتریان معنویت دینی را جذب کرده‌اند، بلکه هر کدام مخاطبان خاص خود را داشته‌اند و پیش از انقلاب هم این حرکت‌ها با شکل‌های دیگر وجود داشته است.
 
وی تصریح کرد: برخلاف مطالبی که از سوی حجت‌الاسلام مظاهری سیف، معتقدم عرفان‌های کاذب مسیر دینداران را عوض نکرده است و باید بین کسانی که عرفان‌های کاذب را به عنوان تغییر لباس و مد می‌نگرند با افرادی که اهداف خاص خود را دنبال می‌کنند، تفاوت گذاشت.

جنبش‌های نوپدید معنوی مصداقی از یک پدیده فرهنگی

کیانی، سردبیر فصلنامه مطالعات معنوی و از محققان عرصه عرفان‌پژوهی از دیگر سخنران‌های این مراسم بود که با ضروری خواندن برگزاری بررسی عرفان‌های نوظهور، با طرح این سؤال که آیا عرفان کاذب عنوان صحیحی برای جنبش‌های نوپدید دینی و معنوی، ادیان جدید، ادیان قدیم و عرفان سکولار است و آیا عرفان می‌تواند کاذب باشد و آیا ادیان جدید هستند، گفت: برخی نام این جنبش‌ها را معنویت‌های پوچ‌گرا می‌گذارند، اما آیا معنویت می‌تواند پوچ‌گرا باشد.
 
وی با اشاره به پژوهش‌هایی که درباره جنبش‌های نوپدید معنوی در حال انجام است، اظهار داشت: جنبش‌های نوپدید معنوی یک مسأله ملی منطقه‌ای نیست و مسأله‌ای نیست که به شخصه به عنوان مسلمانان ایرانی با آن مواجه شده باشیم؛ این جنبش‌ها یک مسأله بین‌المللی است که بسیاری از کشورهای دنیا را درگیر خود کرده است و معنویت بومی آن سرزمین‌ها را تهدید می‌کند که البته اسقف‌های برزیلی برای مقابله با این معنویت‌ها به این نتیجه رسیدند که معنویت مسیحی کلاسیک را به روز کنند تا مورد پذیرش مردم واقع شود.
 
کیانی ادامه داد: جنبش‌های نوپدید معنوی مصداقی از یک پدیده فرهنگی و اجتماعی هستند؛ پژوهش درباره یک پدیده فرهنگی نیازمند توجه به لوازم آن است، پدیده‌های فرهنگی مانند پدیده‌های زودگذر نیستند که یک دفعه به وجود بیایند و جامعه را درگیر کنند و از بین بروند، بلکه با یک حرکت آرام و خزش طولانی مدت حرکت می‌کنند و سال‌ها طول می‌کشد تا خود را نشان دهند و به سختی از بین می‌روند.
 
توجه به بنیادها، مبانی و مبادی معرفت‌شناسی جنبش‌های نوظهور

وی با بیان این‌که وقتی علت پیدایش جنبش‌های نوظهور معنوی و راه مقابله با این جنبش‌ها را در نظر بگیریم، در می‌یابیم که این پدیده‌ها محصول دو سال اخیر برای ایرانیان نبوده‌اند و یک موج زودگذر نیستند، گفت: برای برخورد بنیادی و صحیح با این مسأله، ناگزیر می‌بایست بنیادها، ‌مبانی و مبادی معرفت‌شناسی آن را لحاظ و توجه کنیم که این پدیده در حوزه علت‌شناسی معرفت‌شناسانه به حوزه‌های معرفتی فلسفی، پراگماتیسم، جامعه‌شناختی و روان‌شناسی تقسیم می‌شود.
 
سردبیر فصلنامه مطالعات معنوی با اشاره به اصلی از اصول جامعه‌شناختی مبنی بر این‌که جامعه همواره در حال تغییر و تحول است و انسان‌ها همواره در حال تغییر و تحول هستند، هیچ‌گاه انسان و جامعه حالت سکون و رکود را به خود نمی‌گیرد، در بطن ایجاد تحول و تغییر همواره شبهات و سؤالات بسیاری به وجود می‌آید و نیازهای جدیدی متولد می‌شوند، هدف نهادها و ارگان‌های یک جامعه را پاسخ مناسب به نیازها و پرسش‌های جدید که ماحصل تغییر جامعه است، عنوان کرد.

وی تصریح کرد: در صورتی که هرکدام از ارگان‌ها بخواهند همچنان پایدار و مورد استقبال جوامع قرار بگیرند، باید به نیازهای جدید پاسخ دهند و اگر یک سیستم دینی بخواهد پویا و پایدار باقی بماند، باید به نیازهای جدید پاسخ دهد؛ قرائت جدید از عرفان اسلامی تنها مصداقی از مطالب است و باید کارهای بسیار بیشتری انجام شود.
 
عرفان‌های نوظهور فاقد هر مبنای معرفت‌شناسی
 
حجت‌الاسلام دلیر، استاد حوزه علمیه قم نیز که از ابتدای مراسم حضور نداشت در پاسخ به سخنان کیانی با بیان این‌که عرفان‌های نوظهور فاقد هر مبنای هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، فرجام‌شناسی و انسان‌شناسی است، گفت: اگر «کریشنا مورتی» در این نشست حضور داشت از آقای کیانی تشکر می‌کرد.

وی با تأکید بر فهم صحیح اصطلاحات مطرح شده در عرفان‌های نوظهور اظهار داشت: «اوشو» معتقد است که باید قید تمام فلاسفه را زد، نه این‌که متأثر نیست بلکه تیشه به ریشه تمام فلاسفه می‌زند و کما این‌که تیشه به ریشه تمام انبیا و خدا و خداگرایی می‌زند.
 
این استاد و پژوهشگر حوزوی با بیان این‌که عرفان در جغرافیای شیعی موضوع،‌غایت و مسایلی دارد و عرفان‌های کریشنا مورتی، سایبابا و اوشو یک رویکرد روان‌شناختی و یا تکنولوژی فکر است که بیشتر در آمریکای لاتین و آمریکای مرکزی مطرح می‌شود، افزود: کریشنا مورتی مفهومی دارد به نام شرطی شدن و می‌گوید «حق نداری از کسی حرف بشنوی»؛ این سخن یعنی برای رها شدن از شرطی شدن نباید تحت تربیت مربی قرار بگیری.
 
وی با اشاره به سخن مرحوم علامه محمدتقی جعفری‌‌(ره) درباره برتراند راسل مبنی بر این‌که وی اگرچه حرف ناحقی می‌زند، اما بر روی مبنا حرف می‌زند، گفت: عرفان‌های کاذب امروز گسترش یافته است و محققانی که در عرفان‌های نوظهور پژوهش می‌‌کنند دستی بر عرفان‌های خودی ندارند و این آسیب جدی در این حوزه است؛ به جای نقد عرفان‌های نوظهور از آن تأثیر هم پذیرفته است.

مهم‌ترین آسیب عرفان‌های خودی و بومی

حجت الاسلام دلیر با بیان این‌که بسیاری از نخبگان و فرهیختگان معتقدند نباید در حوزه عرفان‌های نوظهور وارد شد و به بررسی آن پرداخت، تصریح کرد: عرفان نظری را می‌توان با همه سنگینی که دارد به صورت داستان ارایه کرد اما متأسفانه مهم‌ترین آسیب در عرفان‌های خودی و بومی، سرّ، خطر داشتن و ترساندن جامعه از آن است، در حالی که اگر وارد این عرصه شویم، از خواندن و نگاشتن آن لذت می‌بریم.

پس از پایان سخنان حجت‌الاسلام دلیر، حجت‌الاسلام عبدالحسین خسروپناه، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی وارد محل برگزاری این نشست علمی تخصصی شد که در این هنگام، حجت‌الاسلام مقدمی جای خود را به وی داد و در این میان نوبت به حجت‌الاسلام میناگر از محققان حوزوی رسید که دیدگاه خود را درباره نظرات کارشناسی پژوهشگران ارایه دهد.
 
وی با بیان این‌که علت‌های مطرح شده از سوی حجت‌الاسلام مظاهری سیف مناسب بود اما از آنجا که عرفان یک جریان است، علت‌العلل نبود، ابراز داشت: با وجود رهبری مانند امام خمینی‌(ره) جامعه به سمت و سوی عرفان شیعی گرایش پیدا کرد، اما پس از حضرت امام‌‌(ره) این خلأ احساس شد و نبود شخصی که از نظر عرفان و از جهات مختلف بشود گفت یک انسان تام و کامل باشد، علت مهمی بود که در جامعه پدید آمد.
 
این پژوهشگر حوزوی مسأله دوم در پیدایش عرفان‌های کاذب را نبود تربیت و گرایش به عمل توصیف و تصریح کرد: جامعه پس از انقلاب و در زمان امام راحل به عرفان گرایش پیدا کرد، این علت بود، اما در صورتی که تربیت و عمل جایی در جامعه‌ نداشته باشد و تنها به ظاهر اکتفا شود، این جامعه با مشکل روبه‌رو خواهد شد، اما اگر جامعه‌ به عمل و تربیت رو آورد، این مسأله پیش نمی‌آید.
 
ریشه معنویت‌های نوظهور در الاهیات فمینیستی است

پس از سخنان این کارشناس حوزوی، حجت‌الاسلام درودگر با بیان این‌که حجت‌الاسلام میناگر حرف‌های بو داری زد که نیاز به بررسی اجتماعی سیاسی دارد از حجت‌الاسلام مظاهری سیف خواست تا از خود در برابر مطالب ارایه شده دفاع کند که وی در سخنانی بر مطالعه فرمایشات رهبر معظم انقلاب و مقایسه آن با فرمایشات حضرت امام‌(ره) تأکید کرد با اشاره به تدوین مجموعه معنویت در اندیشه رهبری، گفت: برخی از سخنان رهبر معظم انقلاب مانند سخنان امام راحل و بعضا رساتر، شیواتر و تأثیرگذارتر است.
 
وی در ادامه با اشاره به سخنان حجت‌الاسلام فضلی مبنی بر این‌که باید به عرفان‌های نوظهور پاسخ عقلی داده شود را مناسب ندانست و گفت: عرفان‌ها و معنویت‌های نوظهور ماهیتی زنانه‌ دارند و خصلت‌های عمده آموزه‌های آنها زنانه است، یعنی صلح، آرامش، محبت، عشق و شادی و از آن طرف ظلم‌ستیزی؛ خدا در اینها خدای عشق، رحمت و محبت می‌شود و قهاریت خود را از دست می‌دهد.
 
رییس موسسه علمی فرهنگی بهداشت معنوی با بیان این‌که ریشه معنویت‌های نوظهور و یکی از راه‌های نفوذ آنها در الاهیات فمینیستی است، گفت: رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند معنویت با اصطلاحات دهان‌پرکن به جایی نمی‌رسد بلکه باید در باطن انسان نهادینه شود.
 
وی با مقایسه ادبیات‌ها مطرح شده در عرفان‌های خودی که بسیار خشک، عقلانی، پر اصطلاح و پر استدلال است با ادبیات عرفان‌های نوظهور که قلب را با خود همراه می‌کند، بحث حجت‌الاسلام دلیر از نقد علامه جعفری را تأیید کرد و افزود: برخی از عرفان‌های نوظهور مبنا ندارند، اما برخی مبنا دارند و نمی‌خواهند بگویند و این در حالی است که بیشتر رهبران دنیا هم زن هستند.
 
پس از پایان سخنان حجت‌الاسلام مظاهری سیف، حجت‌الاسلام میناگر که احساس کرد سخنانش آن‌طور که باید معنا نشده است و یا این‌که سخنان خود را به درستی مطرح نکرده است، گفت: هدف من از بیان خلأ رهبری، مقام معظم رهبری نبودند، چراکه سخنان، روحانیت و معنویت ایشان در حد امام راحل است و امروز شاهد تأثیر ایشان در هدایت معنویت جامعه هستیم، منظور من خلأ رهبری پس از دوران جنگ بود که رخ داد.
 
ضرورت مطالعه دقیق و جریان‌شناسانه فرقه‌های نوظهور

حجت‌الاسلام عبدالحسین خسروپناه رییس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران که پس از پایان درس به این مراسم آمده بود و به نظر می‌رسید فرصت محدودی برای ارایه سخنان خود دارد با درخواست دبیر علمی نشست علل پیدایش و گسترش عرفان‌واره‌ها به ارایه تحلیلی از جریان‌شناسی عرفان‌واره‌ها پرداخت و با بیان این‌که تعبیر معنویت‌واره را به عرفان‌واره ترجیح می‌دهد، معنویت را در دو معنای الهی و سکولار مورد بررسی قرار داد.
 
وی رسیدن سالک به قرب الهی و دست‌یابی به نفس مطمئنه را از مهم‌ترین دغدغه معنویت‌های دینی و الهی برشمرد و افزود: معنویت دینی به احساس آرامش توجه دارد و تنها به دنبال ایجاد یک احساس آرامش مطلق نیست، اما معنویت‌های سکولار به دنبال حل بحران‌های روحی و روانی انسان‌ها هستند و سلوک برای رسیدن به مقام توحید را دنبال نمی‌کند.

رییس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با بیان این‌که انسان معاصر دچار بحران معنویتی شده و معنویت‌واره‌ها در صدد رفع آن بحران هستند به ارایه تعریفی از جریان پرداخت و گفت: جریان یک جمعیت مدیریت شده نظام‌مند تأثیرگذار بر جامعه است و فرد اگرچه در ایجاد جریان نقش دارد، اما جریان‌ساز نیست.

تقسیم‌بندی جریان‌های معنویت‌واره و نقش آن در مدیریت فرهنگی کشور

وی جریان‌های معنویت‌واره را به اعتبار پذیرش و عدم پذیرش باورهای دینی، تأثیرگذاری فرهنگی و اجتماعی و اعتبار مناشی سیاسی و استعماری تقسیم کرد و با بررسی اعتبار باورهای دینی در شش دسته، این تقسیم‌بندی را برای مدیریت فرهنگی کشور بسیار مفید دانست و ادامه داد: دسته اول گروه‌های الحادی مانند کلیسای شیطانی است که برخلاف برخی که معتقدند شیطان‌پرستی مدرن و حتی شیطان‌پرستی‌های سنتی جریان‌های معنوی‌گرا نیستند، معنویت‌گرا است؛ چراکه برای تأمین نیاز معنوی، به شدت از موسیقی‌های مدرن استفاده می‌کند.
 
حجت‌الاسلام خسروپناه در تبیین بهتر دسته اول به جریان یزیدیه در کردستان عراق و در مناطقی از قفقاز اشاره کرد و گفت: یزیدیه جریانی صوفی‌مسلک با رویکرد و روشی شیطانی است، البته آنها نمی‌پسندند که شیطان‌پرست خوانده شوند، اما ارادت خاصی به شیطان دارند، در حالی که خود را مسلمان می‌دانند؛دسته دوم گروه‌هایی هستند که در ظاهر با معنویت‌های دینی و با تبلیغ روش‌ها و آیین‌های مذهبی منافاتی ندارند، اما در عمق این‌گونه نیستند و در آنها تعارض دیده می‌شود.
 
وی افزود: دسته سوم مانند سیک که به شدت متأثر از اسلام است و اما منشأ دینی برای خود قائل نیست، گروه‌هایی با منشأ شرقی و تبلیغات در ظاهر مذهبی هستند و دسته چهارم زیرشاخه‌های مسیحیت و یهود مانند شاهدان یهوه و مونیز هستند که از ادیان غیر اسلامی پدید آمده‌اند؛ خود را دینی می‌دانند و به شدت از علوم روان‌شناختی متأثر شده‌اند.
 
مدیر گروه فلسفه و عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی دسته پنجم را گروه‌هایی معرفی کرد که از مذاهب اسلامی نشأت گرفته‌اند اما معنویت‌های التقاطی را رواج می‌دهند و گفت: فرقه‌های صوفیه جزو این دسته هستند که از یک سو ادعای اسلام دارند و خود را مسلمان می‌دانند و حتی ممکن است مرجع تقلیدی را هم بپذیرند و در مسجدها شرکت کنند، اما خانقاه دارند و مناسک آنها کاملا التقاطی است.
 
وی گروه‌هایی مانند بهائیت را که از مذاهب اسلامی انشعاب یافته‌اند و در اعتقاد به دین اسلام پایدار نمانده‌اند را در دسته ششم این تقسیم‌بندی قرار داد و با طبقه‌بندی فرقه‌ها به لحاظ اجتماعی ابراز داشت: بعضی از فرقه‌ها به لحاظ اجتماعی حضور پررنگ‌تری دارند و دنبال آن هستند که در سطوح مختلف جامعه نفوذ کنند.

این استاد حوزه و دانشگاه با بیان این‌که حیات برخی از فرقه‌ها به سکوت و حیات برخی دیگر به تبلیغ و ترویج است و هرگز نباید در بررسی این جریان‌ها دچار اشتباه و یا داوری اشتباه ‌شویم، افزود: برخی معنویت‌ها از ابتدای تأسیس دغدغه دینی نداشتن و نسبت به دین لا بشرط هم نبودند، اما صرفا می‌خواستند فعالیتی معنوی برای درمان برخی دردها را شروع کنند.

اعضای فرقه‌های جدید، پایبندتر و متعصب‌تر

وی مطالعه دقیق و جریان‌شناسانه درباره فرقه‌های نوظهور را ضروری دانست و با بیان این‌که اگر مطالعه دقیق جریان‌شناسانه در این حوزه صورت نگیرد، گرفتار پدیده‌ای می‌شویم که از هیچ طریقی نمی‌توان آن را کنترل کرد، گفت: مدیریت این جریان‌ها نیازمند فعالیت علمی و جریان‌شناسانه جامعه‌شناسانه است.

حجت‌الاسلام خسروپناه اظهار داشت: اعضای فرقه‌های جدید پایبندتر و متعصب‌تر هستند و به فرقه خود دلبستگی زیادی دارند؛ بیشتر به صورت زیرزمینی و پنهان کار می‌کنند و رهبران این فرقه‌ها در همه ابعاد زندگی فرد دخالت دارند، از این‌رو باید درباره عوامل پیدایش این جریان‌ها مطالعه جدی صورت گیرد.

وی دو عامل علمی و سیاسی را در پیدایش جریان‌های نوپدید مؤثر دانست و گفت: علم مدرن فرقه‌ساز است و اگر مشکلی را حل می‌کند، مشکلات دیگری را به وجود می‌آورد؛ مهم‌ترین بحران علم مدرن به وجود آوردن بحران معنویت و شکل‌گیری فرقه‌های نوظهور است؛ لازمه رفع بحران‌های معنوی وجود معنویت‌های نوظهور است.
 
نقش معنویت‌های نوظهور در کشف حقیقت عرفان‌واره‌ها
 
حجت‌الاسلام علیرضا قائمی‌نیا رییس پژوهشکده حکمت اسلامی، سخنران پایانی نخستین نشست علمی علل پیدایش و گسترش عرفان واره‌ها و راهکارهای مقابله با آن بود که پس از ترک جلسه از سوی حجت‌الاسلام خسروپناه وارد سالن شد و در فرصتی که داشت به ارائه تحلیلی از فرایند شکل‌گیری معنویت‌های نوظهور و علت‌های پیدایش عرفان‌های راست‌اندیش و عرفان‌های انحرافی پرداخت.

وی وارد کردن معنویت‌های نوظهور را در کشف حقیقت عرفان‌واره‌ها مؤثر ندانست و با قائل بودن تفاوت بین شیطان‌پرستی، صوفیه و معنویت‌های جدید، اظهار داشت: حساب فرقه‌های قدیمی از فرقه‌های نوظهور جدا است و نباید آن را در پرونده معنویت‌های جدید وارد کرد، بلکه باید بررسی شود ماهیت فکری این جریان‌ها چیست و براساس چه مبنایی در جهان جدید شکل گرفته‌اند.

هشدار! رواج بازار جن‌گیری به جای ایده‌های اسلامی

رییس پژوهشکده حکمت اسلامی افزود: هرچند از ابتدا مخالفت‌هایی با عرفان‌واره‌ها صورت ‌گرفت، اما مؤثر نبود و در جامعه‌ای که قرار بود به مدینه فاضله تبدیل شود و در آن ایده‌های اسلامی خداگرایانه رواج پیدا کند، بازار جن‌گیری و معنویت‌های کاذب فراگیر شد که باید علما و بزرگان حوزه در این‌باره تأمل کنند و برای مقابله با آن راهکار مناسب پیدا کنند.
 
وی با اشاره به این‌که معنویت‌های نوظهور از عقلانیت جدید غرب و خاکی شدن عقل بشر که از آسمان بریده می‌شود و می‌خواهد در زندگی معنا پیدا کند، پدید آمده‌اند، گفت: عرفان پدیده‌ای است که می‌خواهد انسان را به سمت خدا ببرد، اما معنویت‌های جدید پدیده‌های بی‌سابقه‌ای هستند که برای حل مشکلات بشر در چارچوب عالم خاکی بریده از آسمان تلاش می‌کند.
 
حجت‌الاسلام قائمی‌نیا با بیان این‌که عنوان‌ عرفان‌واره‌ و معنویت‌واره‌ از عرفان اسلامی گرفته شده و آن را برای معنویت‌های جدید نمی‌پسندم، ابراز داشت: امور خارق‌العاده و آنچه با علم و تفکر جدید همخوانی ندارد برای بشر جدید بسیار مهم و در دنیای جدید مانند امور رازگونه‌ تله‌پاتی و امور روان‌شناختی قابل مشاهده است که البته با عقل جدید حل نمی‌شوند.
 
وی اضافه کرد: بالاترین هدف عرفان اسلامی رسیدن به معرفت است و اساس خلقت بشر هم برای رسیدن به این معرفت بوده است، چنانچه در عرفان‌های دیگر چنین هدفی وجود ندارد؛ عرفان اسم خاص عرفان اسلامی است، اما چون با محدودیت ترجمه مواجه هستیم، اسم معنویت‌های نوظهور را عرفان‌واره می‌گذاریم که نه مطابق با هدف و نه مطابق با ماهیت آنها است.
 
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: هیچ عرفانی در دنیای جدید به معنای حداکثری عرفان اسلامی که خدا را تنها در عبادت محصور نمی‌کند و او را در همه جا متصور است، وجود ندارد؛ چراکه عقل خاکی می‌شود و اگر خدایی هست هیچ واکنشی نسبت به دیگران و عالم نشان نمی‌دهد و در عرفان‌های نوظهور، آن خدایی که در تفکر سنتی مدنظر است، به چشم نمی‌خورد.

رد هرگونه جدال بین عرفان‌های جدید و سنتی

وی ویژگی اصلی عرفان‌واره‌ها را غیاب خدا عنوان و تصریح کرد:‌ معنویت‌ نوظهور نوعی تفکر انتزاعی است که با مفاهیم عرفان نظری سر و کار ندارد و تنها با مسایل وجودی انسان مانند غم، غصه و ناکامی‌ها سر و کار دارد و می‌خواهد برای آن راه‌حلی نشان دهد؛ در کشور عرفان وجود دارد، اما بین آن چیزی که در جامعه به عنوان عرفان معرفی می‌شود با مراکز رسمی که عرفان را تدریس می‌کنند، فاصله بسیار است.

حجت‌الاسلام قائمی‌نیا بر حرکت به سمت تبیین و تدریس عرفان وجودی که در حل مشکلات بشر امروزی دخالت دارد، تأکید کرد و با تقسیم عرفان‌های جدید به عرفان‌های طبیعت‌گرا و عرفان‌های اومانیست که هر دو به نوعی انسان و مسایل وجودی انسان را محور تحلیل‌ها قرار می‌دهند، گفت: جدال عرفان‌های جدید با عرفان‌های سنتی نکات آموزنده‌ای دارد که مشکلات آن تنها با بحث کلامی حل نمی‌شود.

رییس پژوهشکده حکمت اسلامی با رد هرگونه جدال بین عرفان‌های جدید و سنتی خواستار بررسی معایب عرفان‌های سنتی شد و با بیان این‌که با بررسی معایب عرفان‌های جدید، عرفانی را ترویج کنیم که از لحاظ ادبیات و محتوا بتواند مشکلات بشر جدید را حل کند، سخنان خود را به پایان برد و چون نزدیک اذان ظهر رسیده بود، حجت‌الاسلام رودگر از جمع‌بندی پایانی مباحث این نشست صرف‌نظر کرد، اما برگزاری سلسله نشست‌های دیگری را در این زمینه وعده داد. 

یادآور می‌شود قرار بود حجت‌الاسلام والمسلمین علی اکبر رشاد رییس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این نشست علمی سخنرانی کند که به سبب بیماری وی این امر صورت نگرفت و همچنین اسماعیل منصوری لاریجانی رییس موسسه عرفان اسلامی که پیش از این اعلام شده بود دیدگاه‌های خود را درباره موضوع نشست ارایه می‌کند، در این مراسم حضور نداشت.

گفتنی است، حلقه نقد عرفان‌واره‌ها در پاییز سال 90 با هدف بررسی علمی آثار و کتب ترجمه شده عرفان واره‌ها و برگزاری کرسی‌های آزاد اندیشی و تهیه و تدوین مقالات علمی در نقد عرفان سکولار و شناسایی محققان این عرصه و تغذیه فکری فرهنگی تشکل‌های دانشجویی تاسیس شده است. /920/ز501/ر

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۶:۵۸
انحراف مردم ناشی از جهل آن هاست باید بیشتر بر روی ارتقای دانش مرم کار شود
0
0