نگاهی جامع به زندگی امام صادق(ع)
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مجموعه هشتجلدی« امام صادق علیه السلام و مذاهب چهارگانه» یکی از مهم ترین و اثرگذارترین آثار در حوزه تاریخ تحلیلی اسلام و حیات علمی ـ سیاسی امام صادق(ع) است که به قلم اسد حیدر نگاشته شده و بارها تجدید چاپ شده است.
ترجمة این مجموعة گرانسنگ با نام اصلی الامام الصادق و المذاهب الاربعه حاصل تلاش گروهی مترجمان حوزوی حلقة ترجمه مرآت است که در زمستان 1390 در هشت جلد و 3500 صفحه در قالبی زیبا توسط انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب و حلقة ترجمة مرآت منتشر شده است.
این کتاب در واقع دایره المعارف کوچکی درباره سه قرن اول اسلام در تاریخ، فقه، حدیث و سیاست اسلامی و به طور خاص شیعی است که نویسنده کوشیده به نقد، بررسی و تحلیل تاریخی موضوع مورد نظر خود بنشیند و از عقاید و آراء شیعی در برابر خرده گیری ها و انتقاد های وارده بر این طایفه عالمانه دفاع کند. او در این کتاب از حوزه ای که بنابر عنوان کتاب بایستی به آن ملتزم می بود در بسیاری از اوقات فراتر رفته است. لذا در هر مناسبتی عرصه سخن را گاه چنان فراخ گرفته تا بتواند از مواضع شیعه در زمینه های گوناگون اعتقادی، کلامی، فقهی، اخلاقی، علمی و سیاسی دفاع کند.
جلد نخست این کتاب با بررسی دسیسه های امویان چه در دوران خلافت خلیفه سوم و چه دوران پس از او و توطئه های آنان در رواج دشمنی با اهل بیت آغاز شده تا آنکه به دوران امام صادق(ع) می رسد و سپس به شرح روابط و مواضع امام صادق(ع) با خلفای اموی و عباسی و حکام و والیان آن ها پرداخته شده است.
در نقد بخاری، نویسنده یادآور این حقیقت می شود که جوی که در جمود و عدم تحمل نقد نسبت به این کتاب به وجود آمده به هیچ وجه مناسبت با اصول و قواعد بحث عالمانه ندارد و یادآور می شود که چگونه بسیاری همچون ابن حزم که اندکی برخلاف این جو موضع گرفته اند، مورد حمله واقع شده اند.
نویسنده در فصل نخست با نقد سیره علمی عالمان اسلامی، می گوید: یکی از ایردات وارد نقل نکردن حدیث از بسیاری از علما و راویان نظیر امام صادق(ع) است، در حالی که گاه از کسانی نقل حدیث شده است که به تصریح ائمة حدیث اهل سنت، افرادی دچار ضعف مذهب، متهم به دروغ گویی و یا در زمره خوارج بوده اند؛ کسانی که به دشمنی و ناسزاگویی به علی(ع) شهره بوده اند.
مذاهب چهارگانه و علل پیدایی و انتشار آن ها و نشان دادن این حقیقت که برتری معنوی تنها عامل در انتشار و گسترش یک مذهب نبوده از دیگر مباحث ارائه شده در این کتاب است.
نویسنده توضیح داده که چگونه دست های قدرت، فقیهی را به اوج عزت سوق می داده اند و فقیهی دیگر را به گوشه انزوا و فراموشی هدایت می کرده اند. او معتقد است عوامل تفرقه در میان فرقه های اسلامی، بیشتر سیاسی بوده اند تا دینی. او برای اثبات این سخن به دخالت هایی که از سوی قدرت های سیاسی نظیر معاویه، مامون، منصور، متوکل و... در تاثیر گذاری و بلکه خلق نزاع های فکری انجام شده، اشاره می کند.
جلد دوم این کتاب به برخی دیگر از ابعاد زندگی امام صادق (ع) از جمله مشکلات موجود در عصر آن حضرت می پردازد. نگارنده در ذیل این مباحث به بررسی سیاست های حکومت اموی در زمان امام صادق (ع) و چگونگی منجر شدن این سیاست ها به انقلاب های مردمی و استفاده بنی عباس از این امور برای براندازی بنی امیه و تشکیل حکومت عباسی پرداخته و این پندار باطل را که قیام بر علیه دولت اموی تلاشی نژادی از سوی موالیان و غیر عرب ها برای احیاء مجدد عجم بوده، رد می کند.
در ادامه نویسنده موضع گیری های امام صادق (ع) در هر دو عصر اموی و عباسی و تحلیل آن ها را و نیز موضع گیری های ایشان در قبال جریان های فکری منحرف را یادآور می شود.
یکی دیگر از ابعادی که نگارنده به کمک آن سعی در شناساندن امام صادق دارد، معرفی امام باقر (ع) به عنوان پدر بزرگوار ایشان و پایه گذار حرکتی که امام صادق (ع) آن را به اوج شکوفایی خویش رساند، است. در این جلد به بررسی زندگی، شخصیت، آراء و موضع گیری های مالک ابن انس بحث شده است. نگارنده در ذیل این فصول به بررسی بسیاری از روایاتی که در مدح و یا ذم وی نقل شده می پردازد و صحت بسیاری از آن ها را به چالش می کشد و به این نتیجه می رسد که پیدایش بسیاری از این اخبار، چه دربارة مالک ابن انس و چه دربارة دیگر ائمة اهل سنت، حاصل جو رقابت و برتری طلبی همراه با تخاصمی است که در آن دوران میان فرقه های اسلامی وجود داشته است؛ امری که عده ای را به منقبت تراشی و عده ای دیگر را به مذمت گویی واداشته است. نگارنده سپس به بررسی اصول مذهب مالکی به صورتی انتقادی پرداخته است.
یکی از مسائلی که برای نگارنده اهمیت زیادی دارد روابط مالک با حکومت عباسی است که پس از یک دوره کوتاه عزلت و انزوای از حکومت، روابطی تنگاتنگ و نزدیک میان دو طرف برقرار گردید؛ امری که به اعتقاد نگارنده تاثیر بسیاری در گسترش و رواج مکتب وی داشت. نگارنده نسبت به این ارتباطات نقد های بسیاری دارد، که از جمله مهم ترین آن ها، سکوت مالک در قبال ظلم های بنی عباس است. مسئلة دیگری که بحث بر انگیز است، موضع مالک در مسئلة تفضیل است که بعد از خلفای سه گانه، قول به تساوی دیگر مردم و از جمله علی (ع) نموده است؛ امری که با موضع گیری سه امام دیگر اهل سنت نیز بسیار مخالف است؛ برخی گفته اند این مسئله گرایش های اموی مالک را آشکار می کند؛ حال آنکه به اعتقاد نگارنده این مسئله بیش از آنکه گرایشی اموی محسوب شود، بایستی گرایشی عباسی قلمداد گردد.
سیر تدوین حدیث از دیگر مطالبی است که نگارنده به آن پرداخته است. به اعتقاد وی، شیعیان نخستین کسانی بوده اند که به تالیف و تدوین علوم اهل بیت(ع) همت گماشته اند؛ از این رو تشیع را بایستی مذهبی ریشه دار در صدر اسلام دانست. به مناسبت بحث تدوین، مولف به معرفی کتب حدیثی اهل سنت، نظیر صحاح سته می پردازد. انتقادی که وی نسبت به برخی از این کتب، به خصوص صحیح بخاری و صحیح ترمذی دارد این است که در عین اشتمال بر احادیث افراد ناصبی، کذاب و ضعیفی که به دشمنی با آل رسول معروف بوده اند، خالی از احادیث منقوله از اهل بیت(ع) هستند.
اعتقاد شیعه دربارة صحابه و نسبت هایی که به شیعه در این باره داده شده است از دیگر مسائل مطرح شده در این کتاب است.
جلد سوم به مسائلی همچون سابقة مدرسه امام صادق (ع) امام صادق (ع) و تابعین و امام صادق(ع) و شاگردان او و رواج بیشتر آن در میان اهالی کوفه و مباحثی نظیر آن پرداخته شده است.
در این جلد نویسنده به این واقعیت اشاره کرده است که بسیاری از کسانی که امروزه دربارة شیعه اظهارنظر کرده و یا دست به تالیف زده اند به اقوال کسانی استناد جسته اند که خالی از تعصبات نبوده اند؛ چرا که در دوره ای می زیسته اند که تعصبات مذهبی در اوج خود بوده است. از جملة این افترائات اقوال مستشرقینی است که خاستگاه هایی غیر اسلامی برای شیعه، همچون ریشه های یهودی، زردشتی و یا پیدایش شیعه در اثر بدعت های عبدالله ابن سبا، در نظر گرفته اند.
در ادامه نویسنده به معرفی برخی دیگر از شاگردان امام صادق (ع) و دیدگاه عامه دربارة مرتبة علمی و وثاقت آن ها و برخی تهمت ها دربارة برخی از آن ها نظیر مومن الطاق و هشام ابن حکم می پردازد.
کتاب با بررسی فرق اسلامی در دوران امام صادق(ع) ادامه می یابد.
خوارج، معتزله، مرجئه، جبریه و غلات از فرقه هایی هستند که در این کتاب به مواضع امام صادق در مقابل آن ها پراخته شده است. در ادامه ادعای حصر اجتهاد به ائمه چهارگانه مطرح شده است؛ امری که خود ائمه، مدعی آن نبوده بلکه تقلید کورکورانه از هر شخصی را نفی کرده اند.
وی متذکر می شود که عمل به مذاهبی غیر از مذاهب چهار گانه بر خلاف آنچه پنداشته می شود در قرن چهارم پایان نیافت بلکه همچنان تا قرن هفتم مذاهب دیگر نیز پیروانی داشتند تا اینکه در این عصر از طرف حکومت، انحصار اجتهاد در چهار مذهب فوق اعلام شد.
بررسی زندگی امام شافعی، مناقب، زندگی علمی، اساتید و شاگردان، کتب و آثار، نظریات و آراء، حوادث و وقایع دوران او، روابط وی با علویان، احادیث و مذهب فقهی او، طعن های وارد شده دربارة او، تشیع امام شافعی، چگونگی انتشار مذهب او فصل آخر در جلد سوم کتاب است.
جلد چهارم نیز مباحثی همچون موضع گیری های امام در قبال غلات، زنادقه و دهریون را در بردارد.
زندگی امام احمد ابن حنبل و فراز و نشیب هایی که وی در دورة خلفای عباسی از مامون تا متوکل طی کرد و موضع گیری او در قبال مسئلة خلق قرآن، حیات علمی او، اساتید و شاگردان، کتب و آثار و مسند او، فقه حنبلی، کتب آن، اصول فقه حنبلی و پیروزی اهل حدیث بر معتزله از دیگر اموری است که در جلد چهارم کتاب آمده است.
در جلد پنجم ، نویسنده به کتاب استاد ابوزهره دربارة امام صادق(ع) می پردازد و مناقشاتی در برخی مطالب وارد شده در آن دارد. در ادامه ایشان به مسئله اختلاف فتوا در میان فِرَق مختلف اسلامی اشاره کرده و آن را امری اجتناب ناپذیر و غیر قابل انکار در میان فِرَق گوناگون اسلامی و از جمله فِرَق چهارگانه اهل سنت می داند. وی برای نشان دادن این موضوع کتاب صلات، طهارت و ابواب مختلف آن و آرای فقهی شیعه و فِرَق اهل سنت را اجمالا بررسی می کند تا نشان دهد که آنچه شیعه به آن ملتزم است در بسیاری از موارد با آنچه اهل سنت به آن معتقدند یکسان است و تفاوت در برخی جزییات منحصر به شیعه نیست بلکه خود اهل سنت نیز در موارد بسیار، با یکدیگر تفاوت در فتوا دارند.
در جلد ششم ، نگارنده پس از اتمام بحث های فقهی مربوط به نماز، به برخی کتاب های نوشته شده بر علیه شیعه و تهمت های وارد شده بر آن، فرقه سازی های کاذب در شیعه و استناد فرقه های خیالی به آن که بیشتر آن ها بر خیال پردازی ها و افسانه سرایی های به دور از حقیقت متکی است و نه به اسناد و پشتوانه های برخوردار از حقیقت و نیز نقشی که مستشرقین در دامن زدن به چنین جوی داشته اند، می پردازد. در نهایت به بررسی راویان شیعی که تدوین حدیث در شیعه مدیون آن ها است می پردازد و موارد بسیاری از خود آن ها یا شاگردان شان را نقل می کند که در صحاح اهل سنت از آن ها حدیث روایت شده است.
جلد هفتم به جریانات فکری در زمان ائمة چهارگانه اهل سنت و زمان امام صادق (ع) و برخورد و جمود و تعصبی که در قبال برخی جریان های اندیشه ای نظیر شیعه و معتزله وجود داشته می پردازد. در ادامه نویسنده به مسئلة بدعت و چگونگی استفاده از این واژه از سوی عده ای خاص و به خصوص از سوی حکومت اشاره کرده و توضیح داده که چگونه گاه دامنه استفاده از آن چنان گسترده می شده است که جز عده ای معدود از فرقه ای خاص از آن ایمن نمی مانده اند. به عنوان نمونه به بحث خلق قرآن اشاره می کند و نشان می دهد که چگونه دخالت کردن حکومت در یک بحث علمی، آن را به فاجعه ای سیاه در تاریخ اسلامی بدل می کند.
داستان پردازان و افسانه سرایی های آنان در اسلام و نقشی که این داستان سرایی ها در دامن زدن به اختلافات میان مسلمانان داشته از دیگر مطالبی است که مولف به آن پر داخته است.
نویسنده در جلد هشتم نیز به برخی مسائل همچون رابطه میان تشیع و مکتب اعتزال و نیز بررسی این ادعا که تصوف برخاسته از تشیع است و نقد این مدعا اختصاص دارد.
نویسنده در این فصل بازگشت مجددی دارد به زندگی ائمة مذاهب چهارگانه و مضاف بر آن ها بررسی اولاد و احفاد امام صادق (ع) و نیز مذاهب منتسب به آن ها نظیر مذهب اسماعیلیه را در خود می گنجاند.
بنا به این گزارش این کتاب که به مانند دانشنامه ای پیرامون زندگی علمی و سیاسی امام صادق(ع) است، مباحث دیگری نیز، نظیر نظرات علمای اسلام در باب شخصیت امام صادق (ع)، حیات سیاسی امام صادق (ع) و مواضع سیاسی ایشان، جنبش تدوین کتب، مکارم اخلاقی و امام صادق (ع)، اسماعیلیه و غُلات را مورد بحث و بررسی قرار داده است.
از ویژگی های دیگر این کتاب ارزشمند، کتابنامه و نمایه است که کمک یادی به محققان علوم اسلامی برای مدخل یابی بحث می کند.
لازم به ذکر است، اسد حیدر(ره) دانشمند فرهیخته و مورخ توانمندی بود که محضر شماری از عالمان برجستة حوزة نجف چون حضرات آیات محمدحسین کاشفالغطاء، سیدمحسن حکیم و نیز آیتالله خویی را درک کرد و در کسب علوم دینی به مرتبهای والا دست یافت و اگر چه در کسوت روحانیت نبود ولی به دلیل موقعیت علمی و قدرت تحقیقی فراوانش همواره مورد احترام بوده است و اثر ارزشمند او یعنی « امام صادق علیهالسلام و مذاهب چهارگانه» هماکنون به عنوان یک منبع مورد اعتماد برای پژوهشگران تاریخ اسلام به شمار میآید که به همت شماری از طلاب جوان حوزه علمیه قم در قالب حلقه ترجمه مرآت ترجمه شده است.
این کتاب در زمستان 1390 در هشت جلد و 3500 صفحه در قالبی زیبا توسط انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب و حلقة ترجمة مرآت منتشر شده است. /909/ز501/ر