بی پولها نباید در «اسلام ــ شهر» منزوی شوند
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از جوان، پلیس، پزشک و کارمند سه قشر اثرگذار در جامعه به ویژه در شهر اسلامی (اسلام ــ شهر) هستند. این سه قشر اگر شایسته و درست وحسابی کار کنند و به وظایفشان پایبند باشند، آرامش روانی بر شهر حکمفرما خواهد بود وشهروندان به سمت قانون پذیری ونوعدوستی حرکت میکنند. اما وای به روزی که این سه قشر، ساز خود را بزنند و پایشان را کج بگذارند.
حجت الاسلام جواد غفاری، عضوهیئت علمی دانشگاه علم و صنعت در این باره میگوید: رفتار پلیس در جامعه ناشی از رفتار خود اجتماعی است. یعنی جامعه نیاز به قانون اسلامی دارد. اگر آرمانی بخواهیم صحبت کنیم باید بگوییم در مملکت امام زمان(عج) اصلا نیازی به پلیس نیست اما اگر واقع بینانه ومنطقی بخواهیم حرف بزنیم باید بگوییم در شرایط کنونی حضور پلیس هم کفاف نمیدهد.
اما در همین ارتباط باید در اجرای قانون به مردم شناخت و آگاهی داد و حتی به خود پلیس هم مراحل ضمانت اجرایی قانون را یاد داد. شناخت درباره قانون از همه چیز مهمتر است و فلسفه آن را باید دانست و حتی باید آموزش داده شود که این قوانین چه آثاری دارد. پلیس زمانی که در مرحله نظارت حضور دارد باید یکسری خصلتهای انسانی داشته باشد وحتی نیاز است تا با نگاهی آموزشی ونه امرونهی گونه رفتار کند.
از گذشته هم اینگونه بوده است که ابتدا مردم را آگاه میکردند و سپس تذکری میدادند و بعد از آن اگر کارساز نبود و باز هم تخلف صورت میگرفت از جریمه یا تنبیه استفاده میکردند. البته تنبیه هم خود مراحل ومراتب گوناگونی دارد ونباید همه را با یک چوب زد و به همه با یک دید نگاه کرد. با وجود این چه در مرحله آگاهی وچه در مرحله تنبیه، خود پلیس یا هر عامل دیگری نیاز دارد تا با مراحل آشنا باشد، در غیر این صورت بدبینی وکدورت درمیان مردم به وجود میآید. هرچند خدمات نیروهای زحمتکش نیروی انتظامی قابل تقدیر است اما متاسفانه بسیاری از پلیسهای ما در حالت نیمه آرمانی هم قرار ندارند وباید بیش از اینها روی آنها کار شود.
یکی دیگر از اقشاری که اگر در جامعه درست رفتار کند، بخش بزرگی از مشکلات حل میشود، قشر پزشکان هستند که بر اساس اصول «شهر اسلامی» یا همان «اسلام ــ شهر» باید در دو وجه رفتارشان بر مدار قانون و ضابطه باشد؛ دینداری و تخصص.
پزشک در جامعه اسلامی باید به گونهای تربیت شود تا مبادا به سینه بیمارانی که پول ندارند، دست رد بزند. چرا که در اسلام ــ شهر نباید بیمارانی که بیپول هستند، منزوی شوند و این خود نیازمند آن است که خود پزشکان نیزبه صورت کامل تامین شوند و مشکلی برای امرار معاش نداشته باشند.
پزشکان باید در این زمینه آموزشهای لازم را ببیند و حکومت وظیفه دارد با تعلیم و تامین پزشکان بسیاری از مشکلات را حل کند. این را هم یادآوری کنم که در جامعه اسلامی، بیتقواییهایی مانند زیرمیزی گرفتن به این سادگیها رخ نمیدهد و پزشک امین مردم است.
درهرحال پزشکان و پلیسان معمولا در شرایط نامتعارف با مردم طرف هستند و برهمین اساس، شیوه برخوردها باید متفاوت و با رأفت بیشتری همراه با کمترین مشکلها وقانون شکنیها در حوزه رانندگی دیده میشود زیرا احترام به حقوق دیگران و قانون به اضافه گذشت وتقوا در رفتار میتوانند یک جامعه اسلامی را از هر گونه بدی در رانندگی دور نگه دارد.
کارمندان، گروه سومی هستند که در «اسلام ــ شهر» باید مراقب رفتار خود باشند. باید در ادارات و سازمانها اکرام ارباب رجوع حفظ شود. با این حال کرام به ارباب رجوع در مقابل احترام به کارمندان صورت میگیرد و باید هر دو را با هم انجام داد. کارمند باید به بهترین نحو برای مردم ومراجعین وقت بگذارد ودر هر شرایطی اولویت را با کار مراجعان خود بگذارد.
متاسفانه در حال حاضر، احترام به ارباب رجوع وکار مردم را درست و حسابی راه انداختن به قطعه گمشده برخی از سازمانها تبدیل شده است. سازمانها باید به سمتی حرکت کنند که مراجعین با کمترین حضور، بیشترین بهره را ببرند و در همین ارتباط سالمندان باید بیش از سایرین مورد توجه قرار گیرند. در شهر اسلامی احترام متقابل حرف اول را میزند. برخورد محبت آمیز و با لبخند کارمندان بسیار مهم است و اسلام روی این موضوع تاکید زیادی دارد./971/ت302/ع