نقد عرفان حلقه؛ بخش اول
تناسخ در عرفان حلقه تفسیر جدیدی یافته است
خبرگزاری رسا ـ تناسخ از جمله واژههایی است که علیرغم عاریتی بودن، در عرفان حلقه تفسیر جدیدی یافته است به گونهای که مفهوم تناسخ در قالب یک مفهوم جدید به نام کالبد ذهنی پیگیری میشود.
چند سالی است که جریانی بومی با نام عرفان کیهانی یا حلقه در فضای کشور گروهی را به خود جذب کرده است؛ به گونه ای که تنها در شهر تهران در 5 سال گذشته بیش از 200 هزار نفر را تحت آموزش قرار داده اند.
عرفان حلقه 8 ترم تحصیلی برای طالبان معنویت طراحی کرده و در ازاء هر ترم تحصیلی از هر نفر 50000 تومان دریافت میکند، البته هر ترم تحصیلی تنها در 7 جلسه برگزار میشود، بدین ترتیب هر نفر بعد از چند ترم و طی چند جلسۀ میتواند مربی شود و به کار درمانگری بپردازد و مدال عرفان را به گردن بیاویزد.
هر چند در عرفان حلقه بعضی از"مسترها" به شدت اصرار دارند که در عرفان حلقه مریدپروری وجود ندارد، اما واقعیت این است که تلقی که هواداران عرفان حلقه از"طاهری" و سران عرفان حلقه دارند تلقی پیامبرگونه است و مرجعیت رهبر عرفان حلقه را در تصمیم گیریها و حل شبهات فکری و روحی (بدون این که برای نظریات مراجع دینی و فقها چنین وزنی را قائل باشند) پذیرفتهاند. کسانی که در عرفان حلقه به مرتبه استادی برسند"مستر" نام دارند و در تشکیلات عرفان حلقه"مسترها" برای افراد مبتدی و تازه واردها مراد و قطب محسوب میشوند.
این گروه دچار انحرافات اساسی در مبانی و اصول فکری است، اما آن چه که بیشتر نیاز به بازخوانی این جریان دارد، نگرشهایی است که به ظاهر با نگرش اسلامی سازگار میباشد، اما در واقع کمترین قرابتی با نگرش دینی ندارد.
نگرش عرفان حلقه به مسئله برگشت ارواح به زندگی این جهانی، از این دست است؛ برگشت روح انسانها به کالبدهای دیگر که در کتابهای کلامی و فلسفی نام تناسخ به خود گرفته است در کتابها و جلسات عرفان حلقه به ظاهر انکار میشود و رهبر این جریان در یکی از کتابهایش ادعا کرده که نه تنها تناسخ را قبول نداریم بلکه آن را به روشی تجربی رد میکنیم.(کتاب چندمقاله، مبحث تناسخ)
تناسخ از جمله واژههایی است که علیرغم عاریتی بودن، در عرفان حلقه تفسیر جدیدی یافته است به گونهای که مفهوم تناسخ در قالب یک مفهوم جدید به نام کالبد ذهنی پیگیری میشود، در عرفان حلقه دنیای بعد از مرگ به صورتی تصویر میشود که مخاطب احساس کند راه مصون ماندن از عذابهای بعد از مرگ، پناهآوردن به عرفان حلقه است.
در این رابطه در منابع این گروه آمدهاست:
پس از مرگ انسان، در زندگی دنیا، تمام کالبدهای او اعم از کالبد روان، کالبد جسم، کالبد اختری میمیرند و تنها کالبد ذهنی به حیات خود ادامه میدهد، اما بین هر مرگ تا تولد در زندگی بعدی فاصلهای هست که به آن برزخ میگویند. برزخ هر زندگی درون همان زندگیست، برای مثال برزخ دنیا درون دنیاست؛ پس برزخ هر زندگی در همان زندگی است و طبعا برزخ دنیا هم در دنیا است. به محض مرگ، نام ما کالبد ذهن است و در این حال ما لامکان شدهایم اما هنوز در عالم مکان هستیم.[1]
اگر از عقیدۀ وی در باب برزخ که ناسازگاری روشنی با ادله نقلی دارد، بگذریم (که قائل شده برزخ در همین دنیاست)؛ آنچه در جملات بالا مورد اذعان نویسنده است؛ باور به این است که حقیقت انسانها در هنگام مرگ، همان کالبد ذهنی است، عبارت پیشگفته که « به محض مرگ، نام ما کالبد ذهنی است» بیانگر این باور در کلام نویسنده است. بعلاوه وی در جای دیگر صریحا میگوید:
پیش از این بارها بیان شد که آنچه عوام به عنوان روح می شناسند در واقع همان کالبد ذهنی و آرشیو اطلاعات است.[2]
وی در ادامه می گوید: در هنگام مرگِ قطعی و به محض این که کالبد ذهنی میخواهد جدا شود، در کسری از ثانیه همۀ اطلاعات زندگی با جزئیات آن مرورمیشود و تمام وابستگیهای فرد خودنمایی میکند. کالبدهای ذهنی زیادی هستند که تا مدتها مرگ خود را باور نمیکنند و حتی به خود تجسم میبخشند.[3]
آنها در ادامه همین باورهایشان میگویند: بعضی از مردم عمل نادرستِ احضار روح، یعنی احضار کالبد ذهنی را انجام میدهند که در بررسی آن به نکات قابل توجهی میتوان دست یافت، از جمله این که پاسخ مثبت یک کالبد ذهنی به احضار نشان میدهد به حیات زمینی وابستگی دارد و اگر کسی او را احضار کرد، فورا حاضر میشود. کالبدهای ذهنی که در اثر وابستگی خود به تجربۀ زندگی پس از این برزخ تن نمیدهند، هر جا امکانی برای اعلام حضور بیابند، اقدام و در فرد مورد نظر خود نفوذ میکنند.[4]
در جای دیگر آمده است:
.پس از مدتی که کالبد ذهنی در برزخ بماند متوجه قابلیتی در خود میگردد که میتواند افرادی را که در فاز منفی (غم، ترس، ناامیدی) هستند را تسخیر کند و دوباره از دریچۀ چشم آنان در دنیا زندگی کند؛ کالبد ذهنی برای تسخیر، فردی را انتخاب میکند که فصل مشترک و علائق مشترکی با او دارد، انتخاب افرادی که تسخیر میشوند با خود اوست و به دلیل همان فصل مشترک یا علاقه مشترک است.
مثلا یک قمارباز، قمار باز را انتخاب میکند، یک موسیقیدان، موسیقیدان را و ... زیرا از دریچۀ چشم او همان تجارب را دوباره خواهد داشت.
در متون آموزشی عرفان حلقه، این نوع از تسخیر هر چند نام تناسخ را با خود ندارد، اما نوعی از حلول و برگشت فرد به عالم دنیاست که از تناسخ عادی که در آیینهای شرقی ادعا میشود، پیچیدهتر و عمیقتر است بر خلاف تناسخ عادی که هر روح فقط قادر به تسخیر یک کالبد است، برگشت کالبد ذهنی به کالبد دیگران و حلول آن در جسم دیگران چه از نظر تعداد کالبدی که به تسخیر درآمده و چه از نظر نوع کالبد تسخیر شده، محدودیتی ندارد.
تا قبل از عرفان حلقه، روحی که طبق تناسخ قرار بود در کالبد دیگران حلول کند، اولا تنها قادر به یک حلول بود و بعلاوه نوع کالبدی که روح به آن تعلق میگرفت، انتخابی نبود و کالبد جدید بنا به قانون"کارما" به میزان عمل مثبت و یا منفی در زندگی گذشته، تعیین میشد. در عرفان حلقه تصریح شدهاست:
یک کالبد ذهنی به دلیل لامکان بودن می تواند همزمان چندین نفر را تسخیر کند و محدودیتی برای تعداد نفراتی که تسخیر می شوند وجود ندارد . اما وقتی با تشعشع دفاعی از بدن یک نفر خارج می شود، از دیگران نیز خارج شده است. وقتی کالبد ذهنی کسی را تسخیر می کند علائق قدیمی خود را برای فرد تسخیرشده بازسازی کند، فرد تسخیر شده ممکن است کارها و حرفها و رفتارهای همان مرحوم را پیدا کند حتی در مواردی دیده شده که بیماریهای فرد مرحوم در زمان حیات برای فرد تسخیر شده ایجاد شده و انواع مشکلات ذهنی که قبلا توضیح داده شد، می تواند ایجاد گرد[5]
یکی از مرامهای نویسنده این است که بسیاری از حقایق دینی را بی ارتباط با گناه و اعمال صالح تفسیر میکند، به گونهای که این حقایق کمترین ارتباطی با تکالیف دینی پیدا نمیکنند. وی عذاب قبر را نه نتیجه گناهان و معاصی که نتیجه تلاش کالبد ذهنی برای ورود به جسم میت میداند؛ در حالی که بنا به نصوص دینی، اولا فشار قبر مربوط به آلودگی انسان به گناهان و معاصی است و بعلاوه روح بعد از مفارقت از بدن تلاشی برای برگشت به بدن ندارد و از این جهت روح ارتباطش با عالم دنیا قطع میشود.
وی در این مورد میگوید:
اگر کالبد ذهنی پس از مرگ تلاش کند که مجددا وارد جسم خود شده و دوباره جسم خود را به حرکت در آورد، فشار بسیار زیادی را تجربه می کند که به آن فشار قبر میگویند، این تلاش برای او ناموفق و تجربه سختی است، پس فشار قبر مشمول کسانی می شود که میخواهند دوباره وارد جسم مرده خود شوند[6]
البته از آنجا که در عرفان حلقه آنچه درنهایت به عنوان مطلوب معرفی میشود، راهکارهایی است که در عرفان حلقه پیشنهاد میشود؛ در این مبحث هم راه نجات از کالبدهای ذهنی، تشعشع دفاعی معرفی میشود. چنان که در تقسیم بندی زیر، از تشعشع دفاعی با نام رحمانیت خداوند نام برده شده که به ادعای طاهری باعث اسکن کردن بدن انسان و در نهایت برون ریزی موجودات غیر ارگانیک می گردد.
موجودات غیر ارگانیک را به دو دسته تقسیم میکنیم:
دسته اول: کالبد های ذهنی مرحومین. دسته دوم: اجنه.
حلقه تشعشع دفاعی، حلقهای از حلقههای رحمانیت الهی است که وجود ما را برای یافتن ویروسهای غیرارگانیک اسکن میکند و در نهایت باعث خروج این موجودات از حریم ما میگردد.
نتیجه گیری
عرفان حلقه، شعار برائت از تناسخ را سر میدهند و میگویند ما نه فقط تناسخ را قبول نداریم بلکه با روش علمی آن را رد میکنیم،[7] فراموش کرده اند که مراد از تناسخ فقط این نیست که کسی قائل به عالم آخرت نباشد و به این دلیل مجبور شود به حلول روح درکالبدهای دیگر در این عالم تن دهد.
از قضا درعرفان حلقه نوعی از تناسخ پذیرفته شده که هر چند نام آن را تناسخ ننهادهاند، اما از پیشرفتهترین مصادیق تناسخ ( حلول همزمان روح در چند کالبد) است که متکلمین و فلاسفه از پذیرش آن سر باز زدهاند و متون دینی هم آن را رد نموده است.
آنچه در عرفان حلقه ادعا شده، وجودِ نوعی از حیات است که از طریق کالبد ذهنی در همین عالم قابل تداوم است و اتفاقا این کالبد ذهنی توانایی حلول در دیگر کالبدها را هم دارد. اگر تناسخ باطل است، با همه اقسامش باطل است و معنا ندارد که کسی عالم آخرت را بپذیرد و به حلول کالبد ذهنی در کالبد دیگران معتقد باشد.
کالبد ذهنی چیزی است که نه از نظر علمی و تجربی قابل اثبات است و نه در متون دینی تاییدی بر آن یافت میشود؛ بازگشت ارواح به قالبهای مادی که در عرفان حلقه مورد قبول است چیزی غیر از تناسخ نیست و از نظر متون اسلامی ارواح انسانها بعد از مرگ ارتباطشان با عالم دنیا قطع شده و جز در موارد نادر توان بازگشت به این عالم را ندارند چه برسد به این که بخواهند با اختیار به این عالم برگردند و یا بخواهند در کالبدی دیگر حلول کنند.
پژوهشگر و محقق حوزوی؛
حجت الاسلام حمزه شریفی دوست/925/م9/
.......................................................................................................................
[1] . تشعشع دفاعی،گروه آموزش مجازی عرفان حلقه، نسخه 4ص 7
[2] . یاد آور می شویم که نویسنده اساسا روح را از حقیقت انسان جدا می داند و آن را در یک گرایش خلاصه می کند. وی می گوید:«اما در مورد روح: آنجا که در سوره اسراء آیه85 می فرماید درباره روح میپرسند بگو روح از امر رب من است؛ منظور از روح در این آیه همان روحهادیست. روحهای هدایتگر ما از هر زندگی به سمت زندگی بعدی است». این در حالی است که در نگاه قران تمام حقیقت انسان همان روح الهی اوست و روح نه یک راهنما که خود انسان است؛ خودی که قوام انسان بودن انسان به وجود اوست. از طرف دیگر وجود کالبدهای دیگر با نام کالبد ذهنی ... در هیچ کدام از متون دینی وارد نشده است.
[5]. تشعشع دفاعی، متن آموزش مجازی عرفان حلقه، نسخه 4ص 7
[6] . همان ص 7
[7] ر.ک. چند مقاله، طاهری، ص 195
ارسال نظرات