سیمای پر فروغ حضرت مهدی(عج) در آینه نهج البلاغه
تنها دورانی که اصلیترین واصولیترین آرزوهای بشر تحقق عینی خواهد یافت دوران ظهورمهدی موعود(عج) است و امروز بسیاری از سوالها و پرسشهایی که درمورد امام زمان(عج) ایجاد شدهاند، این نکته را برای جامعه بشری روشن میسازد که تا به امروز هیچ حکومتی نتوانسته است عدالت و امنیت مطلق را در جهان برای بشر به ارمغان آورد. با همه ادعاهایی که دراین زمینه از سوی ابرقدرتها وجود دارد، باز هم انسانها به دنبال منجی هستند تا بتوانند به آسایش و آرامش مطلق دست یابند. تا به امروز حکومت جمهوری اسلامی که با پشتوانه ولایت فقیه بنیانگذاری شده، توانسته است شمهای از انقلاب حکومت عدل مهدوی را برای مردم سرزمین خودش به ارمغان آورد. گرچه تا رسیدن به آن حکومت عدلگستر و اتصال به انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) فاصله زیادی دارد. اما آنچه که حائز اهمیت است، اینکه در این انقلاب ردپای حضرت مهدی(عج) نیز هست و به پشتوانه همین اتکاست که امروز بیداری اسلامی در بسیاری از کشورهای جهان امروز خودش را به رخ نظام های سکولاری میکشاند.
از آنجا که مسئله مهدویت برای همه اعصار نو و جدید است و هرگز بوی کهنهگی به خود نمیگیرد، حضرت علی(ع) نیز در نهج البلاغه در کلام شیوا و رسای خود، با اشاره به ظهور حتمی امام زمان(ع) در ابعاد مختلف به دلایل و زمینههای ظهور و سیمای انقلاب ایشان در آخرالزمان می پردازند که در ذیل به نکاتی از خطبههای امام(ع) در اینباره اشاره میشود.
خطبههایى که امیرالمومنین(ع) در آنها به مهدویت اشاره نموده، خطبههای 0 10، 138، 150, 182، 187، 195 وحکمت 47 1 و 259 است. در نهجالبلاغه درباره خود حضرت مهدى(عج) نیز سخنانى مطرح شده است. براى نمونه درباره سیره حضرت ولىعصر(ع)در خطبه شیوایى چنین آمده است: جامه حکمت به تن کرده و آن را با جمیع آداب و شرایطش، از توجه و شناخت و اتصال با او و گسستن از غیر او فراگرفته است. پس حکمت نزد آن حضرت گمشده اوست که در جستوجوى آن کوشا است و آرزوى اوست که به برآورده شدنش دل بسته است. هنگامى که فتنهها روى آورده اسلام غریب شود، او درگوشهاى عزلت مىگزیند و غربت اختیار مىنماید. رنجها را به جان مىخرد و از عزلتگاه خود بیرون نمىآید. او یگانه بازمانده از حجتهاى پروردگار و واپسین جانشین از تبار پیامبران است.
ابن ابى الحدید و دیگران تصریح کردهاند که این خطبه در حق قائم آل محمد(ع) مىباشد. در خطبه شقشقیه در همین رابطه مىفرماید: قسم به پروردگارى که دانه را شکافت و انسان را آفرید. اگر نبود انبوه حاضران و قیام حجت، با وجود یار و یاور و نبود آن پیمانى که خداوند از دانایان امت گرفته است که در برابر پرخورى ستمگر و گرسنگى ستمکش صبر نکنند، هر آینه زمام و ریسمان شتر خلافت را برکوهان آن مىانداختم...
امیرالمؤمنین(ع) در این خطبه یکى از علل پذیرش بیعت را پس از 25 سال فترت، اجتماع انبوه مردم و زمینهسازى براى حکومت جهانى حضرت مهدى(عج) به هنگام جمع شدن اصحاب و یاران آن حضرت مىشمارد.
از جمله مطالبى که در نهج البلاغه درباره حضرت مهدى(عج) آمده است مىتوان به خالى نبودن زمین از حجتهاى الهى، خطبه 1
امام زمان، جانشین پیامبران الهى، خطبه 1820
غیبت طولانى حضرت، خطبه 182.
ظهور امام زمان بعد از انتظارى طولانى، خطبه 150.
کامل شدن نعمتها و برآورده شدن آرزوها در عصر ظهور، حکمت 209.
الهى شدن خواستههاى بشر در زمان ظهور، خطبه 1000
محورى شدن قرآن در عصر ظهور، خطبه 138
حاکمیت عدل اسلامى در عصر ظهور، خطبه 138.
احیاى مجدد قرآن و سنت پیامبر(ص) درعصر ظهور
آینده نگری در نهج البلاغه
نظر امیرمومنان(ع) یک آیندهنگری مثبت است که آینده جهان را روشن و متکامل میشناساند. برخلاف برخی نظریهپردازان امروزی که آینده دنیا را تاریک و وحشتزا معرفی میکنند. ره آورد حکومت امام زمان(عچ)، آن چیزی است که تمام بشریت به آن چشم دوخته و در آرزوی تحقق آن بهسر میبرند. امتیاز مهم تشیع از دیگران این است که این ره آورد را به صورت مشخص و دقیق بیان نموده تا بشریت برای تحقق و فرا رسیدن چنین دورانی بیشتر تلاش کند. این دستآوردها به صورت گسترده و دقیق در کلمات ائمه(ع) بیان شده است. آنچه در اینجا مطرح میشود بیان امیرمومنان(ع) دراین زمینه است:
1- اصول گرائی: ازمهمترین ره آورد نظام دوران ظهور این است که به پایههای ساختن انسان بیشترین توجه می شود و آثار بعدی نیز بر همین پایهها استواراست. علی(ع) دراین زمینه می فرماید: یعطف الهوی علی الهدی اذا عطفوا الهدی علی الهوی، ویعطف الرای علی القران اذا عطفوا القران علی الرای. او(حضرت مهدیعج) خواستهها را تابع طریق هدایت میکند، هنگامی که مردم هدایت را تابع هوسهای خویش قرار میدهند و در حالیکه(به نام تفسیر) نظریههای گوناگون خود را برقرآن تحمیل میکنند، او نظریهها و اندیشه را تابع قران میسازد.
2- امام زمان وزنده کردن اسلام(قرآن وسنت): ازمهمترین دستاوردها و آثارحکومت امام زمان(عج)، زنده شدن اسلام، قرآن و سنت است. چنانکه علی(ع) فرمود: ویحیی میت الکتاب والسنة(21)؛ (مهدی) کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) را(که تا آنروز متروک مانده) زنده میکند. و در قسمتی ازخطبه 138 که قبلا نقل شد این جمله آمده: ویعطف الرای علی القران؛ او نظریه ها واندیشه ها را تابع قرآن می سازد.
3- استقرار عدالت فراگیر: از دیگر ره آوردهای حکومت حضرت مهدی(عج) که آرزوی تمامی انسانها است، استقرار عدالت جهانی و گسترده است، که در روایات متواتره نیز به عنوان مهمترین دستاورد قیام آن حضرت ذکرشده است. الذی یملا الارض عدلا وقسطاً. و علی(ع) هم میفرماید: فیریکم کیف عدل السیرة او روش عادلانه(درحکومت حق) را به شما مینمایاند.
4- مجازات فاسدان: قطعاً برای برپائی حکومت عدل، جلوگیری ازفساد مفسدان و تخلف متخلفان لازم و ضروری است، لذا مولا میفرماید: وسیاتی غد بما لاتعرفون یاخذ الوالی من غیرها عمالها علی مساوی اعمالها؛ وفردایی که شما را از آن هیچ شناختی نیست(زمامداری حکومت میکند که غیر از حاکمان امروزی است، او حضرت مهدی است) که عمال و کارگزاران حکومتها را بر اعمال بدشان کیفر خواهد داد.
5- آزادگی وآزادی: از دیگر ره آوردهای دوران ظهور و حکومت عادلانه مهدی(عج) آزادی انسانها ازبردگی و ستمگری است، بشری که درطول تاریخ ستمها و ظلمها، آزادی واقعی او را سلب کرده و او را به بردگی و بندگی کشیده است، در آن دوران به آزادی واقعی، مشروع و دلخواه خود خواهد رسید. علی(ع) دراینباره فرمود: ...لیحل فیهاربقا ویعتق رقاً؛ مهدی برسیره صالحان رفتار میکند، تا گرهها را بگشاید، و بردگان(ملتهای اسیر، رنجدیده و ستمکشیده) را آزاد سازد.
6- وحدت واقعی: با توسعه عدالت اجتماعی در زیر سایه قرآن و سنت محمدی(ص) و فراهم شدن زمینه آزادی واقعی و برچیده شدن تبعیضها، خود بخود جامعه به سوی وحدت و اتحاد قدم بر خواهد داشت. امیرمومنان(ع) که خود برای وحدت و اتحاد جامعه اسلامی فداکاریها نمود، از خلافت و حق خود گذشت، اهانتهای به همسرش را نادیده گرفت، وسکوت تلخ چند ساله راتحمل نمود، میفرماید: ویصرع شعباً ویشعب صدعاً جمعیت گمراه، ستمگر و پراکنده را جمعآوری میکند(وحدت واقعی بین آنها ایجاد مینماید).
7- حضرت مهدی(عج) و آسایش اقتصادی بشر: یکی از ره آوردهای دولت کریمه مهدی موعود(عج)، که در نهج البلاغه مورد اشاره قرار گرفته، تأمین رفاه و آسایش اقتصادی بشر در زمان حکومت آن حضرت است که از طریق وفور نعمت و برکتهای زمینی و آسمانی تأمین میشود.
امیرمؤمنان(ع) درباره نعمتهای زمین در عصر ظهور حضرت مهدی(عج) میفرماید: تخرجُ له الارضُ افالیذَ کبدِها تلقی الیه سلماً مقالیدَها; در زمان ظهور حضرت مهدی(عج)، زمین میوههای دل خود(معادن طلا و نقره) را برای او بیرون میریزد و کلیدهایش را به او میسپارد.
مسئله وفور نعمت و رفاه اقتصادی مردم در زمان حکومت حضرت مهدی(عجچ)، حقیقتی است که در روایات فراوان به آن اشاره شده است و از آن میان، روایتی است از پیامبر اکرم(ص) که میفرماید: ... و تزیدُ المیاهُ فی دولته و تمدُّ الانهارُ و تُضعّفُ الارضُ اُکُلَها و سَتُخرجُ الکنوزُ; در زمان برقراری دولت مهدی(عج)، آبها فراوان میگردند و نهرها کشیده میشوند، برکات زمین افزایش مییابند و گنجها استخراج میگردند.
در همین زمینه، عارف بزرگ سعدالدین حموی نیز بر مسئله آسایش و رفاه اقتصادی مردم در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) تأکید نموده و گفته است: "صاحب زمان که علم به کمال دارد، تمامت روی زمین را به عدل آراسته گرداند و تمامت گنجهای روی زمین بر وی ظاهر گردند، هرچند صفت وی کنم، از هزار یکی نگفتهام".
8-برآورده شدن آرزوها: سالها است که بشر در آرزوی تحقق عدالت جهانی، امنیت فراگیر، آزادی واقعی و... به سر میبرد و هنوز که هنوز است آرزوهای بشر به صورت کامل و تمام به حقیقت نپیوسته و جامه عمل به خود نپوشیده است. تنها دورانی که اصلیترین و اصولیترین آرزوهای بشر تحقق عینی خواهد یافت، دوران ظهور مهدی موعود(عج) است. چنانکه مولا علی(ع) فرمود: و اراکم ما کنتم تاملون؛ (مهدی عج) نشان میدهد آنچه را آرزو داشتید. (و به آرزوهای خود خواهید رسید).
مخور اندوه وغم سرها به سامان می رسد بایک جهان شوروشعف آن جان جانان می رسد
ویرانگر کاخ ستم با جیش ایمان می رسد احیا گر دین خدا حامی قرآن می رسد
چشم انتظاران را بگو یوسف زکنعان می رسد ای دل شب هجران ما آخر به پایان می رسد
/934/ی/ر
منابع:
ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، بیروت، داراحیاءالتراث العربى، ج 2، ص 416.
محمدبن على بابویه قمى، کمال الدین و تمام النعمه، دارالحدیث، 1380، ج 1، ص 286، باب 26،ص 286.
لطف الله صافى گلپایگانى، منتخب الاثر، قم، مؤسسه حضرت معصومه(علیها السلام)، 1421 ق، فصل 4، باب 3، ص 589.
عزیزالدین نسفى، انسان کامل، چ چهارم، تهران، کتابخانه طهورى، 1367، فصل 6، ص 320، رساله نبوت و ولایت.
عبدالکریم جبلى، الانسان الکامل فى معرفة الاواخر و الاوائل، مصر، مکتبة مصطفى البابى الحلبى، 1390ق، ج 2، باب 61، ص 84.
ابن ابى الحدید، پیشین، ج 2 ،ص 386.
سید محمدحسین طباطبائى، شیعه در اسلام، چ هشتم، قم، انتشارات اسلامى، 1373، ص 221.
ابن ابى الحدید، پیشین، ج 4، ص 336.
ابن ابى الحدید، پیشین، ج 9 و 10، ص 129.
محمدبن یوسف شافعى، البیان فى اخبار صاحب الزمان، باب 5، ص 15 (این کتاب ضمن جلد 2 الزام الناصب، تألیف شیخ على یزدى حائرى چاپ شده است.)
محمدبن على محى الدین بن عربى، فتوحات مکیّه، بیروت، دارصادر، ج 3، باب 366، ص 336.
لطف الله صافى گلپایگانى، پیشین، فصل 8، باب 1، ص 612.