۱۰ دی ۱۳۹۱ - ۱۶:۴۹
کد خبر: ۱۵۱۶۶۱
جایگاه قطب در صوفیه/ بخش دوم؛

در نظر گرفتن صورت قطب در نماز شرک است

خبرگزاری رسا _ شهید مطهری می‌گوید: آنچه بعضی مراشد صوفیه در باب در نظر گرفتن صورت مرشد در نماز گفته‌اند، شرک است. مرحوم آقای بروجردی تصلب و تعصبی در این جهات داشت.
حجت الاسلام محمد رضا لايقي پژوهشگر و کارشناس عرصه تصوف

چنان‌که در نوشته‌ پیشین دیدیم، قطبیت در تصوف معاصر به جایگاهی غالیانه و اشرافی تبدیل شده است که منجر به نوعی فرد پرستی در فرقه‌‍های معاصر درویشی گشته است. در این نوشتار برخی دیگر از ویژگی‌های اعجاب بر انگیز قطب که فرقه‌داران و فرقه‌ای نویسان می‌کوشند تا مریدان به آنها باور داشته باشند را از نظر می‌گذارانیم.

 

ج) اعتقاد به واسطه بودن قطب، میان مریدان، خدا و ائمه‌ی معصومین علیهم السلام

یکی دیگر از مقاماتی که رهبران فرقه‌های معاصر برای خود برشمرده و در میان مریدان ساده دل خود ترویج می‌کنند، آن‌ است که ایشان واسطه‌های میان مریدان، خدا و ائمه(ع) بوده و مریدان مجاز به توسل مستقیم به خدا و اهل بیت(ع) و راز دل گویی با ایشان و دعا کردن و استمداد و طلب شفاعت و ... با این بزرگواران نیستند، بلکه لازم است به دامان رهبر وقت فرقه دست توسل زده و این همه را از او طلب نمایند؛ چرا که تنها اوست که لیاقت و شایستگی ارتباط مستقیم با خداوند و ائمه‌ معصومین(ع) را داشته و دیگران چنین اجازه‌ای ندارند و باید به جای ذات اقدس حضرت حق و امام معصوم(ع) به وی توسل و اقتدا کنند!

چنانکه ملا علی گنابادی ملقب به نورعلیشاه ثانی می‌نویسد:

«توسل به حق و علی(ع) بی واسطه و بدون مظهر(قطب-رهبر فرقه) مرید را در ابتدا نشود... توسل و اقتدا جز به توسل به بزرگ وقت خود نشود که اگر انکار نمودی، انکار تمام(اولیاء و انبیاء) کردی.» 1

بدیهی است که بر اساس این گفته، امروزه مریدان فرقه‌ گنابادی در عوض یا علی(ع)، یا حسین(ع)، و یا زهرا(ع)، یا مهدی(ع) و... که قرن‌ها شیرینی کام شیعیان و محبان اهل بیت(ع) بوده و خنکای جان‌فزای دل‌های سوخته‌ سوته‌دلان شیدای اهل بیت(ع) است، می‌بایست در توسلات و عرض حاجت‌های خود ندای «یا تابنده و یا نوربخش و یا نادر عنقاء و...» سر دهند و به آن‌ها توسل جویند!

سنجش چنین نگره‌ای در مورد رهبران فرقه‌های امروزی، با مبانی مطرح شده در باورهای امامیه را به عهده‌ خوانندگان محترم می‌گذاریم.

 

د) تجسم صورت قطب در عبادات و همه‌ احوال

یکی از دستوراتی که دراویش فرقه‌دار در دوره‌ معاصر به پیروان خود می‌دهند، آن است که در همه‌ احوال و در هنگام عبادات و گفتن ذکر و ...، لازم است که چهره‌ قطب وقت را در تصور خود داشته باشند و با این تصور اعمال و عبادات خود را انجام دهند! رهبران این فرقه‌ها در توجیه این دستور خود، توجیهات عریض و طویلی ارائه داده‌اند.

گاه این دستور را در جهت نفی خواطر شیطانی و جلوگیری از ظهور بت‌های نفسانی در نفس مریدان خود دانسته‌اند.

 چنان‌که ملا سلطانعلی گنابادی، مؤسس فرقه‌ گنابادی اساساً مراد از فکر مصطلح نزد صوفیه را، در نظر داشتن صورت مرشد می‌داند. وی می‌نویسد :

«مقصود از فکر در اصطلاح صوفیه، به نظر آوردن صورت مرشد است توسط سالک، به تعمل یا بدون تعمل.» 2

و باز در جای دیگر می‌گوید:

«و(مرید) خیال را مشغول صورت شیخ دارد که اگر او را به جمال شیخ مشغول نسازد، به هرزه، روی به غفلت اندازد و به خیالات فاسده و تبعیت شیطان، مشغول گردد...»3

آنان به مریدان خود چنین گوشزد می‌نمایند که چهره‌ی رهبر فرقه «صورت نازله حقیقت ملکوتی امام(ع)» بوده! و سبب می‌شود تا اعمال و عبادات مریدان مقبول درگاه حق قرار گیرد و برترین چیزی است که سبب قرب الهی می‌شود!4

ملا علی گنابادی نیز بر این نکته تأکید کرده و می‌نویسد:

«مقلد را ناچار است که در وقت عمل، مطاع را در نظر آورد بلکه در نماز جماعت ملتفت باشد که اقتدا به که می‌نماید.»5

از دیگر افرادی که چنین مسئله‌ای را در آثار خود ذکر کرده‌اند، ملا زین‌العابدین شیروانی ملقب به مست علیشاه سیاح از اقطاب دوره‌ قاجاریه فرقه‌های نعمت اللهی است. وی در یکی از آثار خود می‌آورد:

«در این حال باید سالک، در مجامع احوال و افعال و اقوال، از مراقبه‌ صورت مرشد غافل نشود. در هنگام ذکر و ورد و طاعت و خدمت، از وجه شیخ خود ذاهل نگردد تا آنکه سالک را از کشمکش خیال و اضطراب باز دارد.»6 

نظر عرفان شیعی

بزرگان و اندیشمندان اسلامی چنین مسائلی را شرک دانسته و به شدت بر آن تاخته‌اند. مرحوم شهید مطهری پس از نقل مطالبی از کتاب ولایت نامه‌ ملا سلطان، در این مورد می‌نویسد: 
«آ
نچه مراشد صوفیه بعضی از آنها (مراد ملاسلطان است) در باب در نظر گرفتن صورت مرشد در نماز گفته اند...شرک است... مرحوم آقای بروجردی تصلب و تعصبی در این جهات داشت.»7
 

فرقه‌داران بی‌سواد

این مسئله چنان با روح تعالیم توحیدی اسلامی معارض است که فرقه‌داران دهه‌های اخیر که گاه به نظر می‌رسد برخی از ایشان یک‌بار به طور کامل نوشته‌های پدران خود را نیز مطالعه نکرده و از تصریحات رهبران پیشین فرقه در این زمینه آگاه نیستند، به طور کلی به انکار وجود چنین دستوری در فرقه‌ خود پرداخته‌اند. چنان‌که یکی از اقطاب معاصر فرقه‌ گنابادیه در پاسخ فردی می‌نویسد:

«موضوع در نظر گرفتن صورت مرشد، تهمت محض است و چنین دستوری نرسیده.»8

جالب آن‌جاست که حتی خود ملا سلطان گنابادی نیز در عبارتی که پیش‌تر از او نقل شد، تمثل صورت شیخ را ولو به «تعمل» (یعنی با تلاش درونی و به عمد و اختیار خود) به عنوان دستوری سلوکی به مریدان خود توصیه می‌کند، در تفسیری که به وی منسوب است می‌نویسد:

«... به نظر آوردن صورت شیخ به اختیار و تعمل، مصداق عبادت اسم است، دون مسمی و این، شبیه به بت پرستی است!.»9 

واقعیت چیست؟

یکی از آثار این‌گونه تصورات چنان‌که در علم النفس نیز به تفصیل در مورد آن سخن رفته و امروزه نیز روانشناسی جدید به طور دقیق به تحلیل آن می‌پردازد، آن است که افرادی که بر طبق این دستور، همواره چهره‌ رهبر فرقه را در ذهن خود مجسم می‌نمایند، بر اساس تصورات خیالی خود از شخصیت وی، خواب‌هایی در مورد او مشاهده می‌کنند که این مسئله در مورد هر کس دیگری که مدتی چهره‌اش در ذهن افراد تصور شود نیز، ممکن است اتفاق بیفتد. اشخاص متعددی که با اتباع و مریدان فرقه‌های درویشی معاصر، خصوصاً فرقه‌ گنابادیه از نزدیک ارتباط دارند، تصدیق کرده‌اند که عموماً، مهم‌ترین دلیل این افراد برای ورود و پیروی متعصبانه از رهبران این فرقه، خواب‌هایی است که از آنان دیده‌اند.

 

رد و قبول شیخ، رد و قبول امام معصوم(ع)!!!

به هر روی این نوشتار را با نقل مطلبی از نوشته‌های ملا سلطان گنابادی که خود می‌تواند گوشه‌ای از جایگاه قطب در تصوف معاصر را نمایان کند، به آخر می‌بریم. وی در فصل یازدهم کتاب سعادتنامه، در مورد آداب حضور مرید نزد شیخ، رد و قبول شیخ را رد و قبول امام معصوم(ع) دانسته و می‌نویسد:

«(رهبران فرقه) به هر کس هر چه خواهند بی‌‍انتظار سبب بخشند و از هر کس هرچه خواهند بی‌سبب گیرند، پس طالب و مرید در جمله‌ احوال باید این لطیفه را منظور دارد و چون اراده‌ حضور(نزد رهبر فرقه) نماید، چنین داند که به خدمت پادشاه مقتدری می‌رود و به بخشش او به مرتبه‌ای امیدوار باشد که به یک آن، دو عالم را بی‌سبب به او بخشد و از سطوت او چنان خائف باشد که در کمال خدمت و طاعت، به انواع عقوبات معاقب سازد...»10

 

 

پژوهشگر حوزه تصوف،

حجت الاسلام محمد رضا لایقی

 

 

 

/922/م8/ر

 

پی نوشتها:

1 - (ملا علی گنابادی : صالحیه، حقیقت 599)

2 - (ملا سلطان گنابادی : ولایت نامه ص 185-186)

3 (ملا سلطان گنابادی : سعادتنامه، ص 110)

4 (ر ک : ولایت نامه ص 210-211)

5 - (ملا علی گنابادی : صالحیه، حقیقت ص 598 - 334)

6 - (مست علیشاه : ریاض السیاحه ص 370-371)

7 - (یادداشتها، ج 8،‌ ص 184)

8 - (علی تابنده محبوب علیشاه : خورشید تابنده، ص 461)

9 - (بیان السعاده، ج 1 ص 84)

10 - (سعادتنامه، ص 109)

 

 

 

 

 

ارسال نظرات