۰۴ بهمن ۱۳۹۱ - ۲۱:۲۶
کد خبر: ۱۵۴۱۱۹
شاخص‌ها و مرزهای آزادی در اندیشه امام؛

آزادی و استقلال بی اسلام به چه دردمان می خورد؟!

خبرگزاری رسا ـ امام خمینی(ره) فرمودند: ما آزادی که اسلام در آن نباشد نمی خواهیم. ما استقلالی که اسلام در آن نباشد نمی خواهیم. آزادی در پناه اسلام است. استقلالی که در پناه اسلام است می خواهیم. آزادی و استقلال بی اسلام به چه دردمان می خورد.
حضرت امام خميني

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از جوان، حضرت امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک متفکر اسلامی که خواهان جامعه ای مبتنی بر تعالیم اسلامی است، محدودیت هایی نیز از این منظر برای آزادی قائل اند که بر این اساس آزادی مورد نظر ایشان از آزادی نوع غربی متمایز می شود. به طور کلی این محدودیت ها به رعایت دستورات و تعالیم دینی اسلام مربوط می شود که طی آن آنچه را در دیانت اسلام ارتکاب یا انجام آن حرام است شامل می شود.


بخشی از این محدودیت ها به آزادی رفتار و کردار و بخشی به آزادی بیان بازمی گردد. در زمینه رفتار و کردار انجام محرمات در ملاء عام و در صحنه جامعه ممنوع است، مانند فحشا، فساد، بی بندوباری، شرب خمر، قمار و... و در زمینه بیان، توهین به مقدسات مذهبی، دروغگویی، تهمت زدن به دیگران و... البته چون قوانین جامعه اسلامی مورد نظر امام(ره) نیز مبتنی بر اسلام است، در واقع این محدودیت ها علاوه بر محدودیت های دینی، محدودیت های قانونی نیز تلقی می شوند، از این رو تأکید امام(ره) بر قاعده و قانونمند بودن آزادی، خود به خود شامل این دسته از محدودیت ها می شود، ولی ما به دلیل نشان دادن تمایز بنیادی بین آزادی غربی و آزادی مد نظر ایشان، این دسته از محدودیت ها را جداگانه ذکر کردیم. اینک به نمونه هایی از متون در این خصوص اشاره می شود.


امام خمینی(ره) با صراحت اعلام می کنند که آزادی بدون اسلام را نمی خواهند و آزادی در چارچوب اسلام، آزادی مطلوبشان است.


«ما آزادی که اسلام در آن نباشد نمی خواهیم. ما استقلالی که اسلام در آن نباشد نمی خواهیم. آزادی در پناه اسلام است. استقلالی که در پناه اسلام است می خواهیم. آزادی و استقلال بی اسلام به چه دردمان می خورد؟ وقتی اسلام نباشد، وقتی پیغمبر اسلام مطرح نباشد، وقتی قرآن اسلام مطرح نباشد، هزار تا آزادی باشد، ممالک دیگر هم آزادی دارند، ما آن را نمی خواهیم.»


و در عین حال معتقدند اسلام تأمین کننده آزادی اسلام است.
«اسلام است که برای ما آزادی، یک آزادی سالم، آزادی صحیح تأمین می کند.»


فحشا، بی بندوباری و محرمات الهی آزاد نیست

«ما آزادیم هروئین بفروشیم؟ آزادیم تریاک بفروشیم؟ آزادیم قمارخانه باز کنیم؟ آزادیم شرابخانه باز کنیم؟ شرابفروشی باز کنیم؟ همچو آزادی نیست... آزادی که در اسلام است، در حدود قوانین اسلام است، آن چیزی که خدا فرموده است نباید بشود، شما آزاد نیستید که الزام کنید... ما که عرض می کنیم جمهوری اسلامی این است که روی قواعد اسلام باید باشد، باید مراکز فحشا بسته شود. جوان های ما به مراکز فحشا وارد نشوند.»


«شما بی بندوباری را آزادی می دانید، شما فساد اخلاق را آزادی می دانید، شما فحشا را آزادی می دانید... البته آزادی که منتهی می شود به فساد، آزادی که منتهی بشود به تباهی ملت، تباهی کشور، آن آزادی را نمی توانیم بدهیم.»


امام(ره) و آزادی زنان با توجه به محدودیت های ناشی از التزام به دیانت اسلام

امام(ره) درباره آزادی زنان و نقش آنان در جامعه دیدگاه جانبدارانه و بسیار مثبتی دارند و تنها محدودیت مورد نظر ایشان رعایت موازین دینی در پوشش و اختلاط با مردان و رعایت پاکدامنی و عفت است. ایشان معتقدند:«زنان در انتخاب فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازینی آزادند و تجربه کنونی فعالیت های ضد رژیم شاه نشان داده است که زنان بیش از پیش آزادی خود را در پوششی که اسلام می گوید یافته اند.»


«اسلام با آزادی زن نه تنها موافق است، بلکه خود پایه گذار آزادی زن در تمام ابعاد وجودی اوست.»


ایشان در پاسخ به سؤال خبرنگاری درخصوص زنان و ازدواج پاسخ می دهند:«در مورد ازدواج، اسلام آزادی در انتخاب شوهر را به زن داده است. هر زنی می تواند هر شوهری را که مایل باشد اختیار کند، البته در چارچوب قوانین اسلام... زنان همان طور که قبلاً گفتم، می توانند در ارتش باشند. آنچه اسلام با آن مخالف است و آن را حرام می داند فساد است، چه از طرف زن باشد و چه از طرف مرد فرقی نمی کند.»


در ادامه همین مصاحبه در پاسخ به سؤال از اشتغال زنان می فرمایند:«تبلیغات سوء شاه و کسانی که با پول شاه خریده شده اند، چنان موضوع آزادی زن را برای مردم مشتبه کرده اند که خیال می کنند اسلام آمده است که فقط زن را خانه نشین کند، چرا با درس خواندن زن مخالف باشیم؟ چرا با کار کردن او مخالف باشیم؟ چرا زن نتواند کارهای دولتی انجام بدهد؟ چرا با مسافرت کردن زن مخالفت کنیم؟ زن چون مرد در تمام اینها آزاد است. زن هرگز با مرد فرقی ندارد. آری در اسلام زن باید حجاب داشته باشد، ولی لازم نیست که چادر باشد، بلکه زن می تواند هر لباسی را که حجابش را به وجود آورد اختیار کند. ما نمی توانیم و اسلام نمی خواهد زن به عنوان یک شیء و یک عروسک در دست ما باشد. اسلام می خواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانی جدی و کارآمد بسازد. ما هرگز اجازه نمی دهیم که زنان فقط شیء برای مردان و آلت هوسرانی باشند. اسلام سقط جنین را حرام می داند و در ضمن عقد و ازدواج، زن می تواند حق طلاق را برای خودش به وجود آورد احترام و آزادی که اسلام به زن داده است، هیچ قانون و مکتبی نداده است.» در جای دیگر در پاسخ به سؤال مشابه دیگری می گویند:«زنان در جامعه اسلامی آزادند و از رفتن آنان به دانشگاه و ادارات و مجلسین به هیچ وجه جلوگیری نمی شود، از چیزی که جلوگیری می شود، فساد اخلاقی است که زن و مرد نسبت به آن مساوی هستند و برای هر دو حرام است. راجع به موالید، تابع آن است که حکومت چه تصمیمی بگیرد.»


امام(ره) و مقایسه آزادی نوع غربی با آزادی مورد نظر خویش

همانگونه که قبلاً بیان شد محدودیت های نوع اخیر، یعنی محدودیت های ناشی از التزام به دیانت اسلام فصل اصلی افتراق بین آزادی موردنظر حضرت امام(ره) و آزادی نوع غربی است، امام خمینی(ره) با توجه به همین نکته می گویند:«آزادی که غرب می خواهد، یک آزادی بی بندوبار است، هر که هر کار دلش بخواهد می کند، یک آزادی است که مخالف با اخلاق است، مخالف با سنن انسانی است، نه یک آزادی محدودی که روی قواعد و چارچوب قوانین باشد. آنها یک همچو آزادی می خواهند.»


سپس با ذکر مثال، آزادی بی بندوبار غربی با با ذکر مصادیقی را توضیح می دهند:« ما آزادیم هروئین بفروشیم؟ آزادیم تریاک بفروشیم؟ آزادیم قمارخانه باز کنیم؟ آزادیم شرابخانه باز کنیم؟ شرابفروشی باز کنیم؟ همچو آزادی نیست، این آزادی ها آزادی های غربی است که این طور چیزها را می آورد. آزادی که در اسلام است، در حدود قوانین اسلام است.»


در جای دیگر باز هم با ذکر مصادیقی از همین موضع محدودیت های ناشی از پایبندی به اسلام، آزادی برخی از رفتارها و کردارها را آزادی نوع غربی می نامند:«اسلام نمی گذارد که لخت بروند توی این دریاها شنا کنند... (مردها) با زن ها لخت بروند آنجا و بعد زن ها لخت بیایند توی شهرها، مثل کارهایی که در زمان طاغوت می شد. همچو کاری اگر بشود، پوستشان را مردم می کنند. مسلمانند مردم. نمی گذارنند زن ها و مردها با هم داخل بشوند و توی دریا بریزند و به جان هم بیفتند، تمدن اینها این است. اینها از تمدن این را می خواهند. اینها (غربزده ها) از آزادی اینها را می خواهند. آزادی غربی می خواهند و آن این است زن و مرد با هم لخت بشوند و بروند توی دریا توی - نمی دانم - جاهای دیگر شنا کنند....»


در جای دیگر خطاب به کسانی که می گفتند اختناق است می فرمایند:«فریاد می زنند که - ها- اختناق است، اختناق است، آزادی نیست، چه شده است که آزادی نیست؟... این آخوندها نمی گذارند که این جوان های ما آزاد باشند بروند در مشروبخانه ها و قمارخانه ها و در فحشا فرو بروند. آزادی نیست، اینها نمی گذارند که رادیو و تلویزیون ما زن های لخت را نشان بدهد و آن وجه وقیح، فضیح و قبیح و بچه ها و نوجوان های ما را مشغول کند. این یک آزادی وارداتی است که از غرب آمده است. آزادی استعماری است.»


با توجه به متون فوق و متون مشابه دیگر در آثار ایشان به نظر می رسد عمده ترین انتقاد ایشان به آزادی نوع غربی یا تمایز بین آزادی مورد نظر ایشان و آزادی غربی به رفتارها و کردارهایی است که بر اساس تعالیم اسلام حرام و ممنوع است و فساد، فحشا و بی بندوباری تلقی می شود، زیرا همانگونه که در بخش آتی، یعنی بخش مربوط به شاخص های آزادی سیاسی - اجتماعی خواهیم دید در آزادی های سیاسی - اجتماعی که اصلی ترین عناصر و مفاهیم آزادی هستند و به مشارکت مردم در سرنوشت خویش و جامعه بازمی گردد و در واقع در مورد دموکراسی و مردمی بودن نظام اجتماعی و سیاسی قرار می گیرد. ایشان مدافع آزادی هستند با قید همان محدودیت هایی که برشمردیم و باز هم به آنها - برحسب مناسبت اشاره خواهیم کرد. محدودیت هایی که در همه جوامعی که اصطلاحاً جوامع برخوردار از آزادی تلقی می شوند، نیز با شدت و ضعف متفاوت بسته به نوع و فرهنگ، قوانین، نظام سیاسی و... متفاوت وجود دارد. محدودیت هایی نظیر ممنوعیت توطئه، خرابکاری (تروریسم)، تضعیف، تهمت، دروغ پردازی و... فقط در این زمینه ها یک تفاوت برجسته نیز بین آزادی مورد نظر امام(ره) و آزادی های سیاسی - اجتماعی (آزادی بیان اجتماعات، احزاب و... ) غربی وجود دارد و آن اینکه در مفهوم آزادی مورد نظر حضرت امام(ره) آزادی از قید مقدسات مطلوب نیست، آنگونه که لیبرالیسم معتقد است. لذا در هیچ یک از انواع آزادی های مذکور اجازه توهین به مقدسات داده نمی شود.


امام (ره) و شاخص های آزادی

شاخص های عملی در مورد هر یک از مفاهیم، توضیح دهنده حد و مرز و هم مشخص کننده دقیق و قابل سنجش است. این نکته در خصوص برخی مفاهیم که به لحاظ نظری ابهام بیشتری دارند، مانند آزادی، صادق تر است. علیهذا با بررسی این شاخص ها، موضع امام(ره) در قبال آزادی با توجه به کلیاتی که قبلاً آوردیم وضوح بیشتری می یابد.

 برخی از مهم ترین این شاخص ها عبارتند از وجود مطبوعات آزاد و سایر رسانه های گروهی، پذیرش وجود احزاب و جناح های مختلف فکری، پذیرش وجود انتقاد در جامعه، عدم اجبار در اقدامات سیاسی نظیر رأی دادن، انتخاب نمایندگان و... ، قبول آزادی شغل، انتخاب محل سکونت، نوع زندگی و... اعتماد به مردم و شایسته داشتن آنها، آزادی بیان و عقیده و افکار که برخی از شاخص های فوق خود تعریف عملی همین نوع از آزادی محسوب می شوند و لذا ما از آزادی بیان و عقیده و افکار آغاز می کنیم. ضمناً قبل از ورود به بحث شاخص ها مناسب است همین جا و به طور کلی یادآور شویم که موضع امام(ره) در قبال همه شاخص های یاد شده آزادی به خوبی منعکس کننده همان نظر ایشان در قبال مفهوم کلی آزادی است، یعنی آن دو دسته محدودیت ها که در خصوص آزادی ذکر شد، در همه شاخص ها نیز ساری و جاری است. لذا موضع ایشان عبارت است از پذیرش و قبول این شاخص ها و دفاع از وجود آنها در جامعه با قید همان محدودیت هایی که ذکر شد.


امام(ره) و آزادی بیان، عقیده و افکار

مفهوم آزادی، بدواً و قبل از هر چیز شامل همین نوع آزادی است، یعنی هر شنونده ای در جامعه جدید وقتی کلمه آزادی را می شنود، قبل از هر مفهوم دیگری آزادی بیان و عقیده به ذهن او متبادر می شود، از همین رو اساسی ترین آزادی همین آزادی بیان و عقیده است و همانگونه که خواهیم دید برخی از عمده ترین شاخص های مذکور در واقع نهادها و مکانیزم هایی هستند برای تحقق عملی همین نوع آزادی. به عبارت دیگری می توان گفت این نوع آزادی هم آزادی است و هم شاخص وجود آزادی، ولی شاخص کلی تر. امام(ره) به آزادی بیان و عقیده و افکار معتقدند و در عین پذیرش و اعتقاد شرایطی را نیز برای آنها قائلند که فراتر از محدودیت های برشمرده قبلی نیست. ایشان نیز بیانی دارد که نشان می دهد بدواً از کلمه آزادی، آزادی عقیده را برداشت کرده اند:«آزادی یک مسئله ای نیست که تعریف داشته باشد. مردم عقیده شان آزاد است. کسی الزامشان نمی کند که شما باید حتماً این عقیده را داشته باشید. کسی الزام به شما نمی کند که حتماً باید این راه را بروید. کسی الزام به شما نمی کند که باید این را انتخاب کنی. کسی الزامتان نمی کند که در کجا مسکن داشته باشی یا در آنجا چه شغلی را انتخاب کنی. آزادی یک چیز واضحی است.»


ایشان در پاسخ به سؤالی پیرامون فعالیت احزاب سیاسی چپ می فرمایند:«در جمهوری اسلامی هر فردی از حق آزادی عقیده و بیان برخوردار خواهد بود ولکن هیچ فرد یا گروه وابسته به قدرت های خارجی را اجازه خیانت نمی دهیم.»
در پاسخ فوق عدم وابستگی و عدم خیانت از شرایط آزادی بیان و عقیده مطلوب ایشان محسوب شده است.


در پاسخ به سؤال دیگری که باز در خصوص فعالیت گروه های چپ و مارکسیست است، می گویند:«اگر مضر به حال ملت باشد جلوگیری می شود، اگر نباشد و فقط اظهار عقیده باشد مانعی ندارد.»


در پاسخ به سؤالی درباره آزادی بیان و عقیده و برخی تضییقات می فرمایند:«... در مملکت ما آزادی اندیشه هست، آزادی قلم هست، آزادی بیان هست، ولی آزادی توطئه و آزادی فسادکاری نیست. شما اگر توقع دارید ما بگذاریم بر ما توطئه کنند و مملکت ما را به هرج و مرج بکشند، به فساد بکشند و مقصودشان از آزادی این است، در هیچ جای دنیا همچو آزادی نیست و اگر آزادی اندیشه است، آزادی بیان است، این آقای بنی صدر مطلع اند و ما مطلعیم که ایشان دعوت می کردند همین کمونیست ها را و همان اشخاصی که غیر ما فکر می کردند، دعوت می کنند که بیایند صحبت هایتان را بکنید و ما پنج ماه بیشتر بلکه به طور مطلق به اینها آزادی دادیم، یعنی آزاد بودند که هرچه می خواهند، حتی الانش هم هر کاری کردند، لکن اخیراً که ما مطلع شدیم با الهام از رژیم سابق و اجانب و کسانی که می خواهند به تباهی بکشند توطئه کردند، خرابکاری کردند، خرمن ها را آتش زدند، صندوق های آرا را آتش زدند و با تفنگ و اسلحه آن رفتار را کردند. قضایای اطراف کردستان را همان ها پیش آوردند و سایر قضایا هم آنها اگر ما سستی کنیم پیش می آورند. اگر آزادی، آزادی بیان و عقیده و اندیشه است، آزادی هست و بوده است. این چیزی که جلویش گرفته شده است، این است که در ممالک دیگر آنجا که انقلاب شد و صد در صد ادعای آزادی می کردند، بعد از انقلاب مطلقاً جلوگیری کردند از کسانی که توطئه می کردند. ما پنج ماه است و بیشتر است مهلت دادیم به آنها تا اینکه بر مردم ثابت شد، به دنیا ثابت شد به اینکه قضیه، قضیه آزادی بیان نیست، قضیه، قضیه آزادی توطئه است. این آزادی توطئه را هیچ کس، هیچ جا به هیچ کس نمی تواند بدهد.»


«لذا در حکومت اسلامی همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا می کند که نظرات اجتهادی - فقهی در زمینه های مختلف ولو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و کسی توان و حق جلوگیری از آن را ندارد.»


ایشان همچنین با توجه به همین نکته علما و روحانیون را به تحمل نظرات و اندیشه های دیگران در زمینه مسائل مختلف اسلامی فرا می خوانند و آنها را دعوت به بحث و گفت وگوی سالم با صاحبان اندیشه و نظرات مختلف می کنند:«علما و روحانیون ان شاءالله به همه ابعاد و جوانب مسئولیت خود آشنا هستند، ولی از باب تذکر و تأکید عرض می کنم امروز که بسیاری از جوانان و اندیشمندان در فضای آزاد کشور اسلامی مان احساس می کنند که می توانند اندیشه های خود را در موضوعات و مسائل مختلف اسلامی بیان دارند، با روی گشاده و آغوش باز حرف های آنان را بشنوند و اگر بیراهه می روند با بیانی آکنده از محبت و دوستی راه راست اسلامی را نشان دهید و باید به این نکته توجه کنید که نمی شود عواطف و احساسات معنوی و عرفانی آنان را نادیده گرفت و فوراً انگ التقاط و انحراف بر نوشته هایشان زد و همه را یکباره به وادی تردید و شک انداخت.»


امام خمینی(ره) و وجود مطبوعات و سایر رسانه های گروهی

از لوازم ضروری وجود آزادی، به ویژه آزادی بیان و اندیشه، وجود مطبوعات و رسانه هایی است که بیان و اندیشه را منتشر کنند. امام خمینی(ره) برای مطبوعات و رسانه ها نقش مهمی در تعلیم و تربیت و هدایت و رشد جامعه قائلند و از آزادی مطبوعات جانبداری می کنند. مشروط به محدودیت هایی که آمد. برای نمونه ایشان در پاسخ به سؤالی از وضع روزنامه ها در حکومت اسلامی پاسخ می دهند:«روزنامه هایی که مضر به حال ملت نباشد و روزنامه هایی که نوشته شان گمراه کننده نباشد آزادند.»


درباره نقش نشریات در رشد و هدایت جامعه می فرمایند:«در باب نشریات، خودتان می دانید که نقش نشریات در هر کشوری از همه چیزها بالاتر است. روزنامه ها و مجلات می توانند یک کشور را رشد بدهند و هدایت کنند به راهی که صلاح کشور است و می توانند به عکس عمل کنند.»


و در جای دیگر ضمن اشاره به نقش هدایتی رسانه ها، شرط «در خدمت و مسیر ملت» بودن را بیان می کنند و عدول از مسیر ملت را... مشکوک به توطئه می دانند: «به طور کلی در هر کشوری مطبوعات آن کشور و تلویزیون و رادیو آن کشور باید در مسیر آن ملت و در خدمت ملت باشد. مطبوعات باید ببینند که ملت چه می خواهد، مسیر ملت چیست. روشنگری از این طریق داشته باشد و مردم را هدایت کند. اگر مطبوعاتی پیدا شود مسیر آنها برخلاف مسیر ملت است، راهی که آنها می روند غیر از راهی است که ملت می رود... و اگر خدای نخواسته در نوشتن و ننوشتن، نوشتن مقالات انحرافی و ننوشتن مقالاتی که در مسیر ملت است این نحو عمل کنند، این به نظر می آید که توطئه در کار باشد، این غیر از آزادی مطبوعات است.»


مطبوعات آزاد نیستند به مقدسات توهین کنند

«روزنامه ها آزادند مطالب بنویسند، مسائل بنویسند، اما آزاد هستند که اهانت به مثلاً مقدسات مردم کنند؟!»


مطبوعات آزاد نیستند توطئه کنند، تهمت دروغ بزنند و دروغ و شایعه بپراکنند. «... (روزنامه ها) آزادند فحش به مردم بدهند؟! آزادند تهمت به مردم بزنند؟! همچو آزادی نمی تواند باشد. آزادی توطئه نمی تواند باشد. اگر روزنامه ای... اگر بخواهد توطئه بکنند و راهی برود که دشمن های یک ملت آن راه را می روند، ترویج بکند از کارهای دشمن های یک ملتی، ... اگر این طور باشد، این طور آزادی ها را ملت ما نمی توانند بپذیرند.»


«من ارباب جراید و رسانه ها و گویندگان را نصیحت می کنم که دست از این شایعه افکنی ها بردارند و مسائل بیهوده و مطالب دروغ را برای زیاد شدن تیراژ پخش نکنند که اگر احساس توطئه و فساد شود ملت با آنها طور دیگری عمل می کنند.» «روزنامه ها خودشان را اصلاح کنند. خیانت نکنند به اسلام و مسلمین. خون مظلومان ما را هدر ندهند. تبلیغات سوء را منعکس نکنند. توطئه ها را جلوگیری کنند.»/971/پ202/ج
 

ارسال نظرات