دمارتینی و دیپلماسی نرم ایالات متحده با فرهنگ اسلامی ایران
خبرگزاری رسا ـ آقای دمارتینی در زمینه مدیریت تحول و تغییر به ایران میآید، لکن تجربه نشان داده، اقداماتی که از خارج در ایران، بر مبنای فرهنگی و امثال آن صورت گرفتهاند، پیش فرضهای دیگری نیز هم چون مباحث سیاسی در بر دارند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، چند ماه پیش، خبر حضور برایان تریسی در ایران به گوش رسید و همایشی برای سخنرانی او در مرکز همایشهای صدا و سیما برقرار کردند که البته این همایش در مکان مربوط انجام نشد. اما گویا قرار است همایش دیگری با موضوع مدیریت تغییر و تحول در مرکز همایشهای بین المللی صدا و سیما با حضور «جان دمارتینی» برگزار شود. اما با نزدیک شدن حضور او لازم میبینیم از زوایای دیگری به حضور این نویسنده و سخنران غربی در حوزه مدیریت و موفقیت، بپردازیم.
حضور دمارتینی در ایران
با انتقاد بسیاری از کارشناسان دینی از حضور جان دمارتینی، بنیانگذار انجمن علمی دمارتینی در آمریکا، که در همایش مربوطه روشها و رویکردهای خویش را تبیین میکند باید گفت: جریانی به نام همایش فرازان با حمایت اسپانسرهای خود از میان مدیران ارشد، برخی ارگانها و بانکها از «جان فردریک دمارتینی» برای سخنرانی در این همایش دعوت به عمل آوردهاند. متأسفانه به نظر میرسد حضور چنین افرادی در ایران فقط جنبه فرهنگی ندارد و مسائل سیاسی هم در آن دخیل است.
آقای دمارتینی که در زمینه مدیریت تحول و تغییر به ایران میآید، معتقد است «3 اولویت نظام ارزشی شما، سرنوشت زندگی شما را خواهد ساخت».
وی که مروج سبک زندگی غربی و مدیریت بدین سبک است، تغییر و تحول در عرصه مدیریت را نشأت گرفته از تغییرات بنیادی در ارزشها دانسته و به ارزشهای برگرفته خویش از "کابالا" افتخار میکند که این موضوع در کتابهایش منعکس شده است. دمارتینی یک سری نکاتی را ارزش میداند که حتی در کشورهای غربی از آنها به عنوان ضد ارزش یاد میشود.
مخاطبان این همایش
با توجه به حضور بعضی افراد خاص در این نوع همایشها میتوان گفت، بعضی از اقشار مرفه جامعه که یک نوع مشکل عدم اعتماد به نفس را دارند، هر چیزی را که از خارج میآید بدون کم و کاست و یا هیچ انتقاد سازندهای میپسندند؛ از طرفداران چنین همایشهایی هستند. سخنرانی ایشان بر مبنای مدیریتی که مبتنی بر ارزشهای آمریکایی و غربی استوار است.
برخی میگویند شما میخواهید درهای فرهنگی را ببندید، اما حقیقت مطلب چیز دیگری است و نباید به مردم الگویی ارائه داد که روی آن هیچ رصدی صورت نگرفته است. بهتر است به جای اینکه چنین همایشهایی برای عامه مردم برگزار شود، در ابتدا در سطح اساتید دانشگاهی و کارشناسان برگزار شود و بحثهای مدیریتی ایشان در آنجا مطرح گردد. اگر ما درهای فرهنگی را بستهایم، پس چطور کتابهای آنها در ایران منتشر میشود؟!
این حرکت همچنین نوعی دیپلماسی نرم در برابر ایالات متحده نیز ارزیابی میشود و زمانی که درهای مستقیم بین دو کشور مسدود است، استفاده از حربه ورود شخصیتهای فرهنگی، وامدار چنین جریانهایی است و زمینه را برای آنان که به هر قیمتی خواهان برقراری این رابطه هستند، تسهیل میکند.
هم چنین با نگاهی به دعوت از شخصیتهای مدعو در این همایش، که در 19 بهمن 91 در سالن همایشهای بین المللی وزارت امور خارجه و نیز همایش دیگری که در 27 بهمن امسال در سالن همایشهای صدا و سیما قرار است برگزار شود، این مطلب به وضوح به دست میآید.
نکتهای دیگر که باید مورد توجه قرار بگیرد، این است که آیا مسؤلین ذیربط توجه لازم نسبت به این جریانها را ندارند که اجازه برگزاری چنین همایشهایی را در مهمترین مراکز کشور میدهند؟!
اعتقادات دمارتینی
از منظر اعتقاد دمارتینی به اندیشههای کابالیستی و نوع تأثیر و تأثر وی از آن مقولهها در حیطه معنویتهای نوین در دنیای معاصر نیز باید این همایش مورد ارزیابی قرار بگیرد؛ چه اینکه ورود این تفکرات در یک مرکز آکادمیک و با حضور اساتید فن دانشگاهی صورت نمیگیرد و بازگشت همه آنها در یک همایش عمومی آن هم در مرکز همایشهای صدا و سیما، به سوی عموم مردم است، که این امر میتواند ضربههای اساسی به بحث مدیریت سبک زندگی اسلامی که در این برهه حساس، توسط رهبر معظم انقلاب مطرح شده است باشد.
جامعه ما پس از 34 سال از انقلاب نیاز به بازتولید بعضی مقولههای فرهنگی، هم چون سبک زندگی دارد که بعضی افراد خودباخته هم چنان مثل گذشته، بدون هیچ انتقاد سازندهای شیفته نظرات مدیریتی و سبکهای تحولگونه در عرصه زندگی فردی و اجتماعی از نوع آمریکایی آن هستند.
آیا نباید بیدار شد و به ظرفیتهای داخلی خود توجه نمود؟ آیا آقای دمارتینی که در کتاب «The heart of love» در پاسخ به همسر خود که از وی میخواهد موضع خود را در رابطه با مردی که مجذوب او شده بیان دارد؛ این گونه بیان میکند «همسر عزیزم حالا که در ونیز تنهایی، برای این که از این تنهایی برون آیی، دعوت او را بپذیر» و در ادامه اجازه همنشینی با مردی غریبه را برای زن خود یک ارزش دانسته و این امر را موجب کمال همسرش میداند و میگوید "من این کار را کردم تا همسرم به تعالی برسد و بداند که عشق واقعی من هستم که چنین آزادی عملی برایش قائلم". در اینجا به بخشی از ارزشهای توهم گونه وی در عرصه مدیریت خانواده و اجتماع آشنا میشویم که بعضی از این مطالب در میان مردمان مغرب زمین نیز ضد ارزش محسوب میشوند.
ویژگیهای دمارتینی
در تبلیغاتی که "همایش فرازان" برای جان دمارتینی به راه انداخته، مطالبی را ترویج میکند که انگیزه شرکت کنندگان نسبت به موفق بودن او بیشتر شود. زیرا دمارتینی را دارنده 72 کشتی معرفی نموده است، در حالیکه چنین مطلبی در هیچ منبعی ذکر نشده و معلوم نیست چه هدفی را به دنبال دارد و این کارشناس آمریکایی درصدد چه تحولی در عرصه مدیریت فراگیر عمومی و حتی خواص ما خواهد بود؟!
حضور یک چنین فردی را میتوان از دو دیدگاه بررسی کرد. اینکه حضور وی چه دلیلی باید داشته باشد؟ با توجه به اینکه دیدگاه مدیریت تحولی او کاملا بر اساس «life style» و سبک مدیریت امریکایی است، این همه تبلیغات چه مفهومی میتواند داشته باشد؟ و مورد دیگر اینکه چه لزومی دارد برای این همایش فراخوان عمومی زده شود؟!
به هر حال نباید ساده انگارانه با این موارد برخورد شود. تاریخ نشان داده، اقداماتی که از خارج در ایران، بر مبنای فرهنگی صورت گرفته است، پیش فرضهای دیگری نیز هم چون مباحث سیاسی در بر دارد.
کارشناس حوزوی معنویتهای کاذب
حجت الاسلام محمودرضا قاسمی
/925/702/ر
ارسال نظرات