رییس جامعةالمصطفی العالمیه:
علم ذاتا مسؤولیتآور و تعهدآفرین است
خبرگزاری رسا ـ رییس جامعةالمصطفی العالمیه گفت: نکتهای که در باب علم در منطق قرآنی و ایمانی ما اهمیت دارد، این است که علم ذاتاً مسئولیتآور و تعهدآفرین است.
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از مرکز خبر و اطلاعرسانی جامعةالمصطفی، حجتالاسلام والمسلمین علیرضا اعرافی، رییس جامعةالمصطفی، در افتتاحیه دوره آموزشی «عقل در قرآن و تمدن اسلامی» که در تهران با حضور اندیشمندان داخلی و خارجی آغاز به کار کرد، گفت: علم، حقیقت وجودی انسان است و در منظر اسلام اگر با مجموعهای از ویژگیها و آگاهیهای دیگری همراه شود، ما آن را حکمت و عقل مینامیم، عقل و حکمت در منطق قرآن و منابع دینی اخص از علم به مفهوم عام آن است و ویژگیهایی اگر همراه با علم و در کنار علم باشد، آنوقت ما آن را حکمت و عقل مینامیم.
وی ادامه داد: این ویژگیها در اینجا به صورت فهرستوار بیان میشود ویژگیهایی که علم یا عقل ابزاری را مبدل به عقل ایمانی و عقل قدسی و حکمت میکند.
رییس جامعةالمصطفی خاطرنشان کرد: تأکید اسلام و منابع دینی ما بر کاشفیت و واقعنمایی علم و اندیشه بشر است، گرچه سایر نظریههای صدق هم در باب علم حاوی نکات درست و حقیقتهایی است اما آن نکته محوری در اندیشه اسلامی در تحلیل علم این است که علم جهان درون را با عالم برون متصل میکند و حقایق را علیالاصول میتواند به آدمی نشان دهد. این ویژگی همانطور که مستحضر هستید محل بحثهای فراوانی است اما در نگاه قرآن و منابع دینی، علم ضمن آنکه راهگشاییهای مختلف و آثار گوناگون دارد اما محور همه آنها این است که ما را به جهان بیرون متصل و مرتبط میکند البته علیالاصول علم چنین است.
وی افزود: دومین ویژگی که در مورد علم برآن تأکید میشود و با آن علم به عقل ایمانی و حکمت مبدل میشود، توجه به این است که علم فیض قدسی و گوهری گرانبها است که از عالم قدس سریان و جریان پیدا میکند و از ناحیه خداوند به آدمی افاضه میشود، همه عالم اینطور است اما علم یک پدیده فرامادی و ناشی از حضرت حق و عالم ربوبی است، توجه به این ویژگی، علم را مبدل به حکمت و عقل ایمانی و قدسی میکند، تعبیر قرآن در باب علم «و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا» است. علم را خدا میدهد، علم حقیقتی است که از جهان دیگر در جان انسان تجلی پیدا میکند و با اتصال ما به عالم فرامادی، علم پدیدار میشود. این عامل و عنصر دومی است که علم را از سطح علم عادی به عقلانیت قدسی و ایمانی نزدیک میکند.
حجتالاسلام والمسلمین اعرافی عنوان کرد: سوم این است که علم دارای لایهها و درجات و ابعاد گوناگون است و از درجات و لایههای تجربی شروع میشود و به لایههای عمیق و فوق مادی منتهی میشود، از علم تجربی و حسی آغاز میشود تا به علوم شهودی که همه بشر میتوانند به آنجا برسند، منتهی میشود و میرسد به آنجایی که علم در قالب وحی مجسم میشود، بنابراین نگاه اسلام به علم یک نگاه یکرتبهای و یکدرجهای نیست بلکه علم را در سطوح و درجات مختلف میبیند. هم برای افراد عادی این ابعاد و لایههای علم باید مشخص باشد، هم اینکه بدانیم که علم شهودی میتواند به درجهای برسد که از آن به وحی تعبیر میکنیم. بنابراین لایهلایه بودن علم، ذو ابعاد بودن علم و درجات عمیق علم که به حضور و شهود منتهی میشود و سطح عالی آن که به وحی و اتصال انسان کامل به عالم غیب است، ویژگی دیگر علم در منطق قرآن و اسلام است. این ویژگی همچنین مبین آن است که حتی علوم حسی ما هم مستند به علوم و مبانی نظری ما مستند است و میان این لایههای علم و دانش و اندیشه، ارتباط وجود دارد.
وی در ادامه گفت: چهارم این است که در اندیشه قرآنی و منابع دینی ما علم با لایههای دیگر شخصیت انسان یعنی ابعاد روانشناختی و درونی انسان در تعامل است. اینگونه نیست که علم بعدی از شخصیت باشد که با سایر ابعاد روحی و روانی بیارتباط و گسیخته باشد. این از آن نکات بسیار مهم است که اسلام در عین اینکه به کاشفیت علم توجه دارد اما علم را در یک تبادل و ارتباط با لایههای اخلاقی و شخصیتی انسان ارزیابیمیکند، ویژگیهای روحی و شخصیتی انسان، فضیلتها و رذیلتهای اخلاقی انسان با علم در ارتباط است و هم برای علم زمینههای رشد و شکوفایی فراهم میآورد و هم محدودیتهایی را بر علم تحمیل میکند، اصل نکته این است که دستگاه فاهمه و شناخت و معرفت ما با دستگاههای عاطفی و روحی و روانشناختی ما در ظرفهای مرتبطی هستند و ارتباطی جدی با هم دارند، البته این ارتباط ابعاد شخصیتی به نفع کاشفیت علم منتهی نمیشود اما در عین حال بیتوجهی به این ارتباط هم خطای دیگری است که گاهی متفکران در آن واقع میشوند. ویژگی اول و ویژگی چهارم در حقیقت با هم دیده میشوند یعنی کاشفیت را در علم میبینیم اما در عین حال ارتباط علم را در روحیات و ویژگیهای شخصیتی و روانشناختی نمیتوانیم نفی کنیم. البته میزان ارتباط و چگونگی جمع این دو تا نیاز به فرصتهای بیشتری دارد. آیات زیادی از قرآن نیز به همین رابطه اوصاف روحی و دستگاه معرفتی ما اشاره دارد.
رییس جامعةالمصطفی توضیح داد: پنجم رابطهای است که بین علم و دانش با عمل و رفتارهای انسان وجود دارد، رفتارهای انسان میتواند هم زمینهساز تعالی علم و دانش ما باشد، هم میتواند در مسیر علم و دانش ما بنبست ایجاد کند و به عبارت دیگر میان علم و عمل رابطه متقابل در اندیشه اسلامی تصویر میشود، همانگونه که دانش ما نوری است پیشاروی عمل ما، از آن طرف عمل ما نیز پژواکی دارد که به دانش ما برمیگردد.
وی خاطرنشان کرد: ششم رابطه علم و محیط بیرونی ما است، محیط خانوادگی و اجتماعی ما است، در این مورد هم آیات فراوان قرآن و منابع دینی این رابطه را به درستی و به تمامی مورد تأکید قرار داده است، دانش ما ضمن آنکه کاشف عالم میتواند باشد اما در یک تعامل خیلی جدی با محیط و فضایی است که پیرامون ما را گرفته است. از آغاز تولد محیط خانوادگی تا محیطهای دیگری که بعدا پیرامون ما شکل میگیرد مانند محیط ملی و بشری، با دستگاه معرفتی ما در ارتباط است. این محیطها و شرایطی که لایهبهلایه است و از محیط خانوادگی شروع میشود به محیطهای دیگر اجتماعی میرسد، متأثر از علم و فهم بشر است و همزمان مؤثر بر علم و دستگاه فاهمه بشر است.
حجتالاسلام والمسلمین اعرافی تأکید کرد: این سه ارتباطی که در بندهای چهارم و پنجم و ششم مطرح شد، ارتباط معرفتی انسان با صفات، رفتار و محیط بیرون او را نشان میدهند و واقعیتهایی هستند که باید به آنها توجه داشت اما هیچگاه نمیتوان کاشفیت و خارجنمایی علم را با اینها لغو کرد.
وی افزود: نکته هفتمی که اینجا باید در منطق قرآنی باید به آن توجه کرد، محدودیتهای ذاتی علم و برد علم و دانش در کشف همه عالم هستی و زوایای گوناگون هستی است، هم علم حسی نمیتواند تمام حقایق عالم را دریابد و حتی علوم عقلی و نظری و فلسفی نمیتواند به همه حقایق عالم دسترسی پیدا کند و حتی علوم شهودی بشر هم نمیتواند تمام تفاسیر و جزئیات و راز و رمزهای هستی را کشف کند، این یک محدودیت ذاتی است و قرآن میفرماید: «و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا» و این آیه تا آخر زندگی بشر صدق میکند، هرچقدر هم علم پیشرفت کند در حوزه علوم طبیعی، علوم پایه، علوم تجربی تا برسیم به علوم فلسفی و عرفانی، همه اینها ناقص است و این به خاطر محدودیت ذاتی دانش بشر است، این نکات است که عقل و حکمت را از علم جدا میکند و توجه به این محدودیت ذاتی در کنار آن نکات دیگر، مرز علم به معنای عادی را از حکمت جدا میکند و این نکته یعنی محدودیتهای ذاتی در برد علم و دانش بشر، مورد توجه منابع و متون دینی اسلامی است.
رییس جامعةالمصطفی گفت: هشتمین نکتهای که مرتبط با نکات قبلی است اما بهتر است که به صورت جداگانه مورد بررسی قرار بگیرد، این است که علم افزون بر محدودیتهای ذاتی، یک سری محدودیتهای درونی و بیرونی نیز دارد که آیات و روایات فراوانی نیز در مورد آن سخن گفتهاند، برخی از این محدودیتهای عرضی درونی عبارتند از دوستیها و دشمنیها، عشق و نفرت و غضب و شهوت که برای دستگاه معرفتی ما محدودیت آور هستند و میتوانند جلوی شناخت و معرفت ما را بگیرند، همچنین گناهان و آلودگیها، محدودیتهای درونی و عوامل مزاحم درونی دیگری هستند که در انسان مانع دستیابی به معرفتهای ناب میشوند اما این محدودیتها قابل مهندسی و مهار هستند، محدودیتهای بیرونی که مانع از عمق علم و دانش ما میشوند نیز عبارتند از تقلید و سنتهای حاکم بر جامعه که قرآن صراحتا در مورد آنها سخن گفته است.
وی ادامه داد: این سه محدودیت که به آن اشاره شد یعنی محدودیتهای ذاتی، محدودیتهای عرضی درونی و محدودیتهای عرضی برونی بر علم بشری سایه افکندهاند البته روشن است که محدودیتهای ذاتی را نمیشود مهار کرد اما آن دو محدودیتهای درونی و بیرونی و موجهای درون و بیرون که مانع از رشد و شکوفایی علم میشود یا انحراف در مسیر شناخت ایجاد میکنند، قابل مهندسی و کنترل هستند، از دیدگاه قرآن علیرغم اینکه سایه این محدودیتهای درونی و بیرونی سایه سنگینی است بر علم و معرفت، اما بشر توانایی این را دارد که از محدودیتهای عرضی که هواها و هوسهای درونی و همینطور موجهای بیرونی را شامل میشوند، رها شود و میتواند با تلاش از این تأثیرات درونی و بیرونی خود را آزاد کند و دین ما را به آزادی از اینها فراخوانده تا به حکمت برسیم و به معنای عقل ایمانی دسترسی پیدا کنیم.
حجتالاسلام والمسلمین اعرافی توضیح داد: نکته دیگری که در باب علم در منطق قرآنی و ایمانی ما اهمیت دارد، این است که علم ذاتا مسؤولیتآور و تعهدآفرین است، علم حقیقتی است که عالم را متعهد میکند، مهمترین چیزی که در روان و روح و شخصیت انسان تعهد بیشتر میآورد، علم و دانش است. در نگاه اسلام و قرآن هر نعمتی، انسان را در قبال خدا، جامعه و خود مسؤول میکند ولی علم یک مسؤولیتآوری مؤکد را دارد، ذات علم، این مسؤولیتآوری را بالا میبرد و در حقیقت علم بایستی انسان را از فردیت به روح جمعی و تعهد اجتماعی حرکت دهد.
وی در ادامه تشریح ویژگیهای علم از دیدگاه قرآن گفت: دهمین نکته در این رابطه در منطق اسلامی این است که علم بر حسب آن معلومی که انسان به آن دست پیدا میکند، اولویتدار است و اولویتها را نیز باید رعایت کرد و باید دانست که درجات علم از حیث معلوم است، معلومها همه در یک رتبه نیستند، آن معلومی که اثر بیشتر در سعادت و کمال آدمی دارد، جایگاه والاتری دارد و از این رو مجموعه معلومات ما نمیتواند در یک رتبه باشد و درجات و مراتب دارد و از همینجا است که در منطق اندیشه اسلامی به عنوان مثال علم به خداوند، به عنوان رتبه اول علوم به شمار آمده است و این نشاندهنده این است که نظام اولویتی بر دانش و معلومات ما حاکم است که باید مدنظر قرار گیرد.
رییس جامعةالمصطفی خاطرنشان کرد: نکته یازدهم این است که علم مهندسیبردار است، پدیدهای است قابل مهندسی و در کف اختیار آدمی و خود شخص و در سطح بالاتر، جامعه میتواند علم را مهندسی و مدیریت کند، یک نگاه میگوید علم پدیدهای وحشی است و یک نگاه علم را کاملا قابل مدیریت میبیند، اما در نگاه قرآن علم یک رویکرد جامع دارد، علم هم پدیدهای است که بر انسان وارد میشود و او را تحت تأثیر قرار میدهد و احیانا غیراختیاری محقق میشود، اما در عین حال کلیت علم را میشود مدیریت و مهندسی کرد و به ویژه نسبت به آن آسیبها و آفات درونی و بیرونی میتوان علم را مدیریت و این عوامل و موانع را کنترل کرد.
وی افزود: نکته دیگر در این مجموعه نکات که نگاه اسلام را به علم و معرفت تشریح میکند، این است که همانطور که محدودیتهای درونی و بیرونی علم را از واقعنمایی و راهگشایی بازمیدارد، زمینههای موافقی هم در درون و بیرون است که میتواند برد علم را بیشتر کند و ارزش علم را بالاتر ببرد. در عرفان و تصوف اسلامی بر مقوله تذهیب نفس و صفای درون تأکید و گفته شده است که صفای درون و بازسازی روح میتواند عرصههای جدیدی را به روی انسان بگشاید. یعنی هماهنگی نیروهای درونی و بیرونی راه را بهروی علم و دستگاه معرفتی بشر باز میکند.
حجتالاسلام والمسلمین اعرافی تأکید کرد: نکته بعدی این است که اسلام در کنار علم بشری به وحی معتقد است اما وحیی که پایههای نخستین آن با علم و معرفت استوار شده است، وقتیکه پایهها را براساس یک شناخت واقعنما قرار دادیم، به یک منبع دیگر اعتماد میکنیم که بشر بدون آن منبع نمیتواند به خیلی از فضاها دسترسی پیدا کند و لذا نگاه اسلام عقل هماهنگ با شرع و هماهنگ با دین است. البته نمیگوییم که هر آنچه که در عقل است دین است که بعضی از متفکران میگویند، بلکه اسلام عقل و دین را در نگاه کلی هماهنگ میبیند.
وی افزود: مسأله دیگری که در این جا وجود دارد این است که علم در اسلام با اخلاق و ادب همراه است، هم دانشاندوزی، هم دانشآموزی و هم دانشمندی با سلسلهای از آداب همراه هستند و یکی از مباحث مهم تربیت اسلامی، آداب تعلیم و تعلم است که بیش از صد اثر در این زمینه طراحی و تدوین شده است، که باید به دقت مورد توجه قرار گیرند.
رییس جامعه المصطفی در پایان تأکید کرد: آنچه در این فرصت مطرح شد طرح آغازین مباحث علم از دیدگاه قرآن و اسلام است که به صورت کلی عنوان شد و در طول این دوره آموزشی به صورت جامع از سوی اساتید مورد بررسی قرار خواهد گرفت./907/د101/ی
ارسال نظرات