منشور مدیریت کارآمد علوی
نقش مدیران و رهبران اجتماعی در اصلاح و افساد جامعه به حدی بالاست که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: دو گروه از امت من اگر فاسد شوند امت من نیز فاسد می گردد و اگر به اصلاح گرایش یابند، امت نیز صالح خواهد شد، دانشمندان و مدیران. (1)
در این میان، با توجه به این که امام علی علیه السلام حدود پنج سال حاکمیت و مدیریت جامعه اسلامی را بر عهده داشته و در منابع اسلامی بیش ترین مطلب در مورد مدیریت از آن امام همام نقل شده است نیم نگاهی بر سیره و دیدگاه های آن حضرت در مورد مسایل مدیریتی می اندازیم.
برنامه ریزی
برنامه ریزی از ارکان مدیریت است، و نقشی اساسی در موفقیت و پیشرفت دارد. در برخی روایات نقل شده از امام علی علیه السلام به بعضی از آثار مثبت برنامه ریزی اشاره شده است . مانند: جلوگیری از اشتباه ، افزایش بهره وری ، مقابله با تهدیدات، کمک به تصمیم گیری اثربخش ، ایجاد آرامش درونی، و مصونیت از پشیمانی.
البته باید توجه داشت که برنامه ریزی غیراصولی و نا متناسب، نه تنها کمکی به پیشرفت مجموعه نمی کند، چه بسا باعث شکست، ناکامی و حتی فروپاشی آن شود. امیرمومنان علی علیه السلام می فرماید:
سوی التدبیر، سبب التدمیر؛ (2) برنامه ریزی بد، موجب هلاک و فرو پاشی است.
بررسی جوانب کار
امام علی علیه السلام توجه خاصی به شناخت دقیق مسایل و جمع آوری اطلاعات مربوطه داشت، و هر کاری را به دقت سنجیده و جوانب مختلف و زوایای گوناگون و عواقب و پیامدهای احتمالی آن را مورد بررسی قرار می داد؛ و هنگامی که مسأله به خوبی برای آن حضرت تبیین می شد، تصمیم لازم و مناسب را در مورد آن اتخاذ می کرد. آن حضرت در یکی از خطبه های خود، نحوه تصمیم گیری در مورد یک مسأله را این گونه بیان می کند:
برنامه ریزی از ارکان مدیریت است، و نقشی اساسی در موفقیت و پیشرفت دارد. در برخی روایات نقل شده از امام علی علیه السلام به بعضی از آثار مثبت برنامه ریزی اشاره شده است. مانند: جلوگیری از اشتباه ، افزایش بهره وری ، مقابله با تهدیدات، کمک به تصمیم گیری اثربخش ، ایجاد آرامش درونی، و مصونیت از پشیمانی
قاطعیت
مدیر توانمند، قوی و دور اندیش کسی است که وقتی می خواهد در مورد مسأله ای تصمیم بگیرد، آن را به دقت بررسی قرار دهد، و زوایای مختلف آن را بسنجد و پس از دقت کافی و روشن شدن همه جوانب آن، با قاطعیت و قدرت تصمیم گیری کند و تصمیم خود را اجرا می نماید. امام علی علیه السلام از شک بیش از حد و تردیدهای بی مورد نهی کرده و می فرماید:
علم خود را به جهل، و یقین خویش را به شک تبدیل نکنید. وقتی که دانستید عمل کنید و زمانی که یقین پیدا کردید اقدام نمایید.(4)
دوراندیشی
مدیرانی که با آینده نگری و عاقبت اندیشی، جوانب مختلف مسأله را بررسی کرده و امکانات و مقدمات لازم را پیش بینی می کنند، تصمیمات استوارتری اتخاذ کرده؛ و میزان موفقیت و اثر بخشی خود را افزایش می دهد. مولای متقیان، علی علیه السلام در یکی از سخنان گهربار خود در مورد آینده نگری و دور اندیشی می فرماید:
الفکر فی العواقب ینجی من المعاطب؛(5) فکر کردن در فرجام کارها مایه نجات یافتن از مهلکه هاست.
استفاده از تجربه
اگر از تجربه های گذشته به صورت صحیح و مناسب بهره برداری شود، میزان خطا و اشتباه در کارها کاهش یافته و تصمیمات و انتخابها از ارزش و اعتبار بیش تری برخوردار خواهند شد. امیرالمومنین علیه السلام انتخاب مناسب ترین راه حل را یکی از ثمرات و پیامدهای خوب تجربه بر شمرده و می فرماید:
پرهیز از شتابزدگی
انجام دادن هر کار بدون فراهم کردن مقدمات لازم، و پیش از فرا رسیدن زمان مناسب آن، و نیز تصمیم گیری در مورد مسأله ای بدون بررسی همه جوانب و زوایای آن، و بدون توجه به زمان و مکان، و مبتنی بر شتابزدگی، کاری نابخردانه است؛ زیرا علاوه بر این که نتیجه مطلوبی به دنبال نخواهد داشت، چه بسا پیامدهای مختلف و خسارات و آسیب هایی را به دنبال آورد.
امام علی علیه السلام ضرورت پرهیز از شتابزدگی بی مورد را به مالک اشتر گوشزد کرده و می فرماید:
از عجله و شتابزدگی در مورد کارهایی که وقت انجام دادنشان نرسیده؛ یا سستی در کارهایی که امکان عمل آن فراهم شده؛ یا پافشاری و اصرار در اموری که روشن نیست؛ یا سستی در کارها، هنگامی که روشن و واضح است؛ برحذر باش. پس هر امری را در جای خویش قرار داده و هر کاری را بموقع خود انجام بده (7).
سعه صدر
کسی می تواند امور یک مجموعه را به شیوه ای مطلوب اداره کند که تحمل، ظرفیت، شکیبایی و حوصله کافی داشته باشد و از کم ظرفیتی ، تنگ نظری و نابردباری بپرهیزد. امیرمومنان علی علیه السلام سعه صدر را وسیله و ابزار لازم برای اداره امور دانسته و می فرماید:
آلة الریاسة سعة الصدر؛ (8)وسیله و ابزار ریاست (و مدیریت)، سعه صدر است .
امام علی علیه السلام نه تنها کارگزاران خویش را به سعه صدر توصیه می کرد، که خود بیش از آنان سعه صدر و بردباری داشت؛ و زمانی که مدیریت جامعه اسلامی را بر عهده گرفت، با عموم مردم حتی با کسانی که با آن حضرت مخالف بودند، با سعه صدر، گشاده نظری، عطوفت و حلم و بردباری برخورد کرد، و از هر گونه تنگ نظری، کم ظرفیتی و نابردباری پرهیز نمود.
ارزشیابی
امام علی علیه السلام در عهدنامه خود به مالک اشتر، وی را به ارزشیابی کارکنان و فرق گذاشتن میان آنان بر مبنای عملکردشان ترغیب می کند، و عواقب ناخوشایند تفکیک قایل نشدن میان کارکنان خوب و بد را متذکر شده و می فرماید:
هر گاه نباید افراد نیکوکار در نیکی هایشان بی رغبت شوند، و بدکاران در عمل بدشان تشویق گردند؛ و هر کدام از این ها را مطابق کارش پاداش بده .(9)
مدیر توانمند، قوی و دور اندیش کسی است که وقتی می خواهد در مورد مسأله ای تصمیم بگیرد، آن را به دقت بررسی قرار دهد، و زوایای مختلف آن را بسنجد و پس از دقت کافی و روشن شدن همه جوانب آن، با قاطعیت و قدرت تصمیم گیری کند و تصمیم خود را اجرا می نماید
در نگاه امیرمومنان علیه السلام، برخی از ویژگی های نظام مطلوب برای ارزشیابی کارکنان را می توان این موارد دانست: ارزشیابی دقیق و عادلانه باشد؛ تلاش و کوشش هر فرد به همان مقدار که هست محاسبه شود، نه کم تر و نه بیش تر؛ سعی و اهتمام افراد به یکدیگر نسبت داده نشود؛ ارزشیابی فراگیر و شامل همه اعضای مجموعه باشد؛ در ارزشیابی، هم نقاط قوت آنان مورد نظر باشد و هم نقاط ضعف؛ و سرانجام این که شخصیت افراد بر ارزشیابی آنان تأثیر نگذارد، بلکه عملکرد واقعی هر شخص ملاک اصلی ارزشیابی باشد.
عدالت محوری
یکی از ویژگی های بر جسته امام علی علیه السلام عدالت بود. آن حضرت در همه کارها حتی در ساده ترین و کوچک ترین امور نیز عدالت را در نظر داشت. عدالت سراسر وجود علی علیه السلام را فرا گرفته بود؛ از اندیشه، سخن، عمل، حکومت، مدیریت حضرتش گرفته تا قضاوت، مردمداری و پیوندهای خانوادگی و اجتماعی او. عدالت امام علیه السلام آن قدر دقیق و عمیق بود که می فرماید: به خدا سوگند اگر هفت اقلیم را با آنچه زیر آن ها است به من دهند تا خدا را نافرمانی کنم و یک پوسته جو را از مورچه ای به ناروا بستانم ، چنین نخواهم کرد.(10)
الگویی پویا برای تاریخ
امام علی علیه السلام که از چشمه سار زلال اسلام سیراب گشته بود، الگوی کامل یک نظام پویای الهی و انسانی را در مدیریت رقم زد و به جهان مفتون قدرت و مکنت، نشان داد که می توان به کمک ایمان، اراده و اندیشه، به قدرت رسید ولی شیفته ی قدرت و اسیر مکنت نشد و این ناممکن از نگاه دنیا پرستان را ممکن ساخت./934/ د101/س
پی نوشت:
1) میزان الحکمة، ماده ی «صلح».
2) عزرالحکم و دررالکلم، ح 5571.
3) نهج البلاغه، خطبه 54.
4) همان، حکمت 274.
5) غررالحکم و دررالکلم، ح 1460.
6) همان، ح 4617.
7) نهج البلاغه، نامه 53.
8) همان، حکمت 176.
9) همان، نامه 53.
10) همان، خطبه 224.