۲۰ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۸:۵۵
کد خبر: ۱۸۳۹۰۲
درباره تفکیک فضاهای آموزشی(4)؛

رویکرد دین به ارتباط مشروع زن و مرد رویکردی حداقلی است

خبرگزاری رسا ـ جهت‌گیری نظام باید به سمت کاستن از اختلاط و زمینه‌های ارتباط زن و مرد باشد و این موضوع غیر از مقابله با روابط نامشروع است؛ رویکرد دین به ارتباط مشروع زن و مرد رویکردی حداقلی است به دلیل آن‌که این روابط می‌تواند زمینه‌ساز گناه یا ناآرامی روانی باشد.
تفکيک جنسيتي

به گزارش خبرگزاری رسا، در سومین شماره «درباره تفکیک فضاهای آموزشی» به بیان دیدگاه‌های منتقدان در مخالفت با این طرح پرداختیم و ثابت کردیم که برخی در ارتباط با اختلاط و ارتباط زن و مرد در تمامی عرصه‌ها ضرورت‌نمایی می‌کنند، اینک بخش چهارم این نوشتار را که به دیدگاه‌های دیگر منتقدان در مخالفت با طرح تفکیک جنسیتی اختصاص دارد، ادامه می‌دهیم.

 

چهارم. گروهی بر این باورند که اختلاط چه در اعصار گذشته و چه در عصر ما امری ناپسند است اما اصلاح وضع موجود چندان در وسع و اختیار ما نیست.(18) به بیان واضح‌تر ساختارها و الگوهای سبک زندگی مدرن اقتضائاتی را بر ما تحمیل می‌کنند و تسلط گفتمان فردگرایی به شکل‌گیری عقلانیت جدید و ارزش‌های نو منتهی شده و وجود فضای باز ارتباطی با جنس مخالف به مطالبه نسل جوان تبدیل شده است. نگاه سخت به قدرت و عدم التفات به قدرت نرم سبب می‌شود که در محاسبه قدرت نهفته در مقاومت‌های اجتماعی به غفلت گرفتار شویم و گمان کنیم که با وجود شکل‌گیری مطالبه عمومی می‌توانیم در محیط‌های دربسته برای اصلاح وضع موجود رهنمود دهیم.

 

در پاسخ به این دیدگاه باید گفت این‌که تحولات کلی اجتماعی و فرهنگی در مقیاسی جهانی رخ داده و اصلاح تمامی ساختارها و مناسبات موجود در قدرت ما نیست، کلامی متین است اما مناقشه بر سر آن است که آیا هیچ حد مقدوری برای اصلاح وضعیت کنونی وجود ندارد یا آن‌که می‌توان برخی زمینه‌های اختلاط را در جامعه کم کرد و به کاهش زمینه‌های گناه کمک نمود؟ مدعیان تفکیک بر این باورند که حتی اگر حل موضوع روابط زن و مرد در مقیاس کلی میسور نباشد در برخی مراتب آن ممکن است و همین اندازه برای ایجاد مسؤولیت کافی است؛ مشروط به آن‌که اجرای یک طرح در این مقیاس نتیجه عکس بر جای نگذارد.

 

پنجم. برخی معتقدند که اگر اختلاط مفسده‌انگیز هم باشد، تفکیک فضاهای آموزشی در دانشگاه‌های کشور مفسده‌های دیگری به دنبال دارد. به عنوان مثال برخی کارشناسان بر این باورند که تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌ها می‌تواند به افزایش روابط همجنس‌گرایانه بیانجامد؛(19) با این توضیح که امروزه زمینه‌های تحریک جنسی جوانان بیش از زمان‌های گذشته است و مطالبه برای برقراری رابطه افزایش یافته است؛ رابطه‌ای که می‌تواند مقدمه ازدواج هم باشد. عدم دسترسی به جنس مخالف این نیاز را در مسیر ارتباط با همجنس می‌اندازد که گناهی شنیع‌تر از رابطه با جنس مخالف است. برخی نیز این نکته را مطرح کرده‌اند که اجرای این طرح می‌تواند روابط دختر و پسر را به بیرون دانشگاه یعنی محیط‌هایی که هیچ‌گونه نظارتی بر آن نیست، هدایت کند و مشکلات بیشتری بیافریند.

 

ممکن است بتوان به این دیدگاه از جهاتی اشکال نمود اول آن‌که می‌توان ایجاد محیط مختلط را زمینه‌ساز گناه دانست اما حضور دختران یا پسران در کنار همجنسان خود مصداق زمینه‌سازی گناه نیست و اگر در این وضعیت گناهی انجام شود صرفا مستند به سوء اختیار (عملکرد بد) افراد است و دیگران در این گناه مشارکتی ندارند. دوم آن‌که اختلاط خاصیت تسهیل‌گردانی و موضوع‌سازی برای گناه دارد به این معنا که هم انگیزه گناه را تولید می‌کند و هم پس از شکل‌گیری انگیزه گناه، ارتکاب گناه را تسهیل می‌نماید. باید از این کارشناسان پرسید که آیا انگیزه و میزان ارتکاب به روابط همجنس‌گرایانه در محیط‌های تک‌جنسیتی به اندازه شیوع رابطه با جنس مخالف در محیط‌های مختلط است؟

 

تعدادی دیگر از کارشناسان اجرای چنین طرح‌هایی را زمینه‌ساز دین‌گریزی و دین‌ستیزی نسل جوان می‌دانند.(20) این اشکال اگر ناظر به کیفیت اجرای طرح تفکیک باشد، در ادامه درباره آن سخن خواهیم گفت اما اگر ناظر به کلیت طرح باشد، می‌توان موضوع را در قالب یک قاعده کلی بیان کرد. اجرای هر یک از احکام اسلامی از سوی حاکمیت منوط به آن است که قدرت در انجام آن را داشته باشد و یا مفسده‌ای مهم‌تر بر اجرای طرح مترتب نباشد. در تاریخ اسلام هم به مواردی برمی‌خوریم که امام‌(ع) به دلیل مقاومت عمومی از اجرای حکم شرعی صرف‌نظر کردند. البته به صرف ادعا نمی‌توان وجود چنین شرایطی را اثبات کرد بلکه با مطالعات کارشناسانه باید احراز نمود که مقاومت اجتماعی که منجر به دین‌گریزی می‌شود مربوط به پیگیری راه‌های توهین‌آمیز است یا اجرای طرح به هر روش ممکن.

 

ششم. گروهی از صاحب‌نظران مخالفت خود را با طرح تفکیک به این دلیل مستند کرده‌اند که تفکیک فضای آموزشی هرچند مطلوب باشد از اولویت‌های نظام نیست. اگر بپذیریم که بودجه، زمان و سرمایه انسانی و اجتماعی کشور نامحدود نیست، لازم است آسیب‌های اجتماعی را اولویت‌بندی کنیم و به هر موضوع اعتباری مناسب با خودش را تخصیص دهیم. اینکه در جامعه‌ای مفاسد اجتماعی از جمله رانت‌خواری، دروغ، رشوه‌خواری، مفاسد اقتصادی، ربا، تبعیض‌های ناموجه و مواردی از این دست شایع باشد و حاکمیت به جای حساس شدن بر موضوعات اصلی به مسأله درجه دومی مثل حجاب و اختلاط بپردازد، هم نشان‌دهنده ضعف در اولویت‌گذاری است و هم می‌تواند به نارضایتی دانشگاهیانی که ده‌ها کاستی را در محیط خود رصد می‌کنند و بی‌تفاوتی مسؤولان نسبت به آنها را می‌بینند، منجر شود.

 

موافقان طرح تفکیک اگر بخواهند به این گروه پاسخ دهند علی القاعده باید بر این نکته تأکید کنند که اولا در جوامع جدید، به دلیل آن‌که ساختارهای سنتی برای کنترل و نظارت تضعیف شده و مناسبات فرهنگی و اجتماعی مدرن از رابطه زن و مرد قبح‌زدایی می‌کنند و آن را مصداق آزادی و تسلط بر بدن می‌دانند، به ویژه در محیط‌هایی که فضای آن در تسخیر گفتمان لیبرالیسم است، اختلاط دختر و پسر بیش از گذشته به روابط آزاد و کاهش حیا و عفاف می‌انجامد؛ به گونه‌ای که نمی‌توان نسبت به آن بی‌تفاوت بود و ثانیا از مختصاب محیط دانشگاهی آن است که گروهی پرتعداد از افرادی را یک جا جمع می‌کند که از دو ویژگی برخوردارند هم جوان هستند و انگیزه ارتباط دارند و هم در آینده‌ای نزدیک بر فرهنگ عمومی و بر خانواده‌های خود و نسل‌های آینده تأثیر می‌گذارند. باید این مطلب را هم افزود که دانشگاه محیطی است که در آن حدی از رابطه دختر و پسر به شکل علنی رخ می‌دهد. بنابراین می‌توان انتظار داشت که چنین محیط‌های مختلطی رابطه دختر و پسر را عادی‌سازی کنند و از ارتباط دختر و پسر قبح‌زدایی کنند و غیرت عمومی را کاهش دهند. این‌که جامعه مذهبی کشور بیش از بسیاری از گناهان به موضوع حجاب و رابطه دختر و پسر حساس است به دلیل وجه علنی و اجتماعی این گناهان است نه اعتقاد به این‌که حجاب از نماز و روزه مهم‌تر و بی‌حجابی از کفر و نفاق و حرام‌خواری زشت‌تر باشد.

 

این توضیح البته نمی‌تواند اولویت موضوع مورد بحث را نسبت به موضوعاتی چون مقابله با بی‌عدالتی‌های علنی نشان دهد. شاید بتوان گفت که جامعه مدیریتی نسبت به پیگیری موضوعاتی انگیزه بیشتری دارد که آن را با تحلیل عرفی قابل فهم می‌داند، در مورد آن از سوی عموم متدینان تحت فشار قرار می‌گیرد، خود را در حل آن توانمندتر احساس می‌کند و برای اقدام عملی در این‌باره حمایت جامعه مذهبی را همراه دارد.

 

هفتم. بسیاری از صاحب‌نظران تفکیک محیط‌های آموزشی را در کلیت خود مطلوب می‌دانند اما کیفیت‌ها و روش‌ها را مورد انتقاد می‌دانند. موارد زیر برخی از ملاحظات آنان است:
1. اجرای طرح تفکیک در محیط‌های دانشگاهی باید در ضمن یک طرح کلان اجتماعی به منظور فرهنگ‌سازی و ایجاد فضای عفیفانه در محیط‌های کار، محیط‌های فراغتی، محیط‌های مشارکت اجتماعی و سیاسی و در فضای عمومی جامعه باشد. در این طرح کلان چالش‌ها و موانع و هزینه‌های انسانی و مالی پیشاپیش ملاحظه شده است و دقیقا معلوم می‌شود که اجرای این طرح اولویت چندم نظام است و آمادگی پرداخت چه هزینه‌ای برای اجرای آن را دارد. آیا نظام باید موجودیت خود را به چنین طرح‌هایی گره بزند به گونه‌ای که عدم موفقیت چنین طرح‌هایی شکست نظام را تداعی کند یا باید به مثابه یکی از صدها مسأله اجتماعی به آن نگریست؟

 

در یک طرح جامع صرفا فعالیت‌های سلبی که مشتمل بر محدودسازی است دیده نمی‌شود، بلکه راهکارهای ایجابی مانند ایجاد فضای عفیفانه در محیط‌های مختلط هم ملاحظه می‌شود و ارتباط مبتنی بر عفاف نیز آموزش داده می‌شود. اگر تفکیک محیط‌های آموزشی در ضمن یک طرح کلان و هدفمند که اقتضائات مقاطع مختلف سنی، محیط‌های ارتباط حقیقی و مجازی، محیط‌های فراغتی و اشتغال را مطالعه کرده است، دیده شود، می‌توان جایگاه تفکیک فضای دانشگاهی را در آن طرح دید، تأثیر آن را بر کاهش روابط دختر و پسر مطالعه کرد و به اندازه سهم تأثیر آن برایش هزینه نمود. باید به این پرسش پاسخ داد که اگر تأثیر اجرای صحیح طرح تفکیک در اصلاح الگوی ارتباطی زن و مرد مثلا 3 درصد باشد، آیا به مصلحت است که 80 درصد توان نظام درگیر حل این بخش از طرح باشد و نسبت به اجرای بخش‌های دیگر غفلت نماید؟

 

2. حاکمیت نگاه‌های دولت‌سالارانه در پیگیری چنین طرح‌هایی که باید بر بستر حساسیت عمومی و دغدغه نخبگانی شکل گیرد، پیشاپیش شکست طرح را نوید می‌دهد. اگر حاکمیت به این نتیجه رسیده است که اختلاط محیط‌های علمی سهمی در آسیب‌های اجتماعی دارد و باید به اصلاح روند موجود همت گذاشت لاجرم باید برای آن مطالبه عمومی بسازد و جامعه را از نظر روانی همراه و آماده کند و به صحنه آورد و این احساس را در جامعه علمی و خانواده‌های دانشجویان ایجاد کند که این موضوع مسأله خودشان است و اجرای چنین طرح‌هایی مصلحت آنان را تأمین می‌کند. شناخت مختصات عصر ارتباطات و حاکمیت رسانه‌ها این پیام را می‌رساند که رسانه‌ها می‌توانند در مقابل مقتدرترین حکومت‌ها جریان‌های مقاومت نیرومند شکل دهند.

 

هم‌اکنون صدها شبکه و سایت در حال محاکمه نظام اسلامی در موضوعاتی چون حجاب، رابطه دختر و پسر، سنگسار تا همجنس‌گرایی‌اند و در چنین فضای سنگینی اجرای طرح‌هایی چون تفکیک فضای آموزشی نیازمند فضاسازی، اعمال اقتدار روانی و شکل‌گیری یک عقلانیت جمعی است. به عنوان مثال اگر دانشجویان و خانواده‌های آنان در همفکری با نهاد مدیریتی کشور به این باور برسند که تفکیک فضای آموزشی به مثابه دستیابی به فرصت بهتر آموزشی و همراه با امتیازاتی است، آسوده‌تر به آن تن می‌دهند؛ چنان‌که اگر مطرح شدن و اجرای قدم به قدم طرح تفکیک با عزت‌مندی و حرمت‌گذاری بر دانشجویان و اساتید و از میان بردن شائبه به‌کارگیری روش‌های خشن و توهین‌آمیز، مثل دیوارکشی در کلاس‌ها باشد، اثرگذارتر است.

 

در نقطه مقابل اصرار حاکمیت بر به‌کارگیری روش‌های سخت که ناشی از تصور نادرست از قدرت و منحصر دانستن قدرت به قدرت سخت است، می‌تواند به تراکم نارضایتی در جوانان منجر شود و زمینه دین‌گریزی، سیاست‌گریزی، مقاومت اجتماعی و حتی شکل‌گیری جریان‌های اعتراضی و جنبش‌های اجتماعی و سیاسی را هموار نماید.

 

اجرای موفق چنین طرح‌هایی نسبت معناداری با سرمایه اجتماعی حکومت‌ها دارد. برخی مشاوران خانواده به همسران توصیه می‌کنند تا برای برخورداری از آرامش و موفقیت، صندوق ذخیره عاطفی خود را پر کنند و محبت خود را به اعضای خانواده ابراز نمایند. پر بودن صندوق ذخیره عاطفی فضایی فراهم می‌آورد تا در آن فضا بتوانند ناهمواری‌ها، دلخوری‌ها و بدخلقی‌های موردی را تحمل و مشکلات را حل و فصل کنند. مردم و حکومت هم به مثابه زوج‌های عرصه سیاست‌اند که باید محبت، اعتماد و همراهی خود را به یکدیگر نشان دهند. دلسوز بودن مقوله‌ای است و اظهار محبت و دلسوزی مقوله‌ای دیگر.

 

3. آنچه به عنوان طرح تفکیک در دستور کار قرار گرفته تفکیک کلاس‌های درس است در حالی که کلاس درس سالم‌ترین فضا در دانشگاه است و این فضاهای فراغتی دانشگاهی است که ارتباطات بیشتری در آن شکل می‌گیرد.

 

ممکن است بتوان از این اشکال پاسخ داد که تفکیک کلاس‌ها اولین و مقدورترین مرحله عملیاتی طرح است نه تمام طرح و پس از ایجاد زمینه‌های لازم می‌توان نسبت به تفکیک کلیت فضاهای دانشگاهی، در قالب ایجاد فضاهای کالبدی متعدد و یا حضور دختران و پسران، در یک محل در ساعات متمایز، تصمیم گرفت. به علاوه فضای کلاسی به دلیل حضور افراد محدود و ثابت در مدت چند ماه در کنار یکدیگر زمینه آشنایی اولیه برای برقراری ارتباط است؛ پس از این آشنایی‌هاست که ارتباطات در محیط‌های فراغتی نیز شکل می‌گیرد.

 

4. اولین قدم برای موفقیت طرح آن است که مجریان و مسؤولان نظام درباره آن به تفاهم نسبی در نظر و هماهنگی کامل در اجرا رسیده و آمادگی لازم برای مواجهه با مقاومت‌های اجتماعی را داشته باشند؛ مطرح شدن موضوع تفکیک از سوی وزارت علوم و اجرای آن در برخی محیط‌های آموزشی در کنار مخالفت صریح رییس جمهور دولت دهم نشان از طی نشدن مسیر تفاهم و هماهنگی در نهادهای ذی‌ربط دارد و موفقیت طرح را با ابهام مواجه می‌سازد.

 

5. اگر جامعه ایرانی را جامعه‌ای احساسی بدانیم، در چنین جامعه‌ای اجرای طرح‌های تأثیرگذار در مقیاس ملی باید در فضایی آرام و بدون حساسیت‌زدایی پیگیری شود؛ به ویژه در این فرض که رسانه‌ها درصدد تحریک حساسیت‌های عمومی نسبت به اجرای این طرح باشند.

 

در نقطه مقابل طرفداران طرح تفکیک معتقدند اقدامات لازم را برای آرامش فضا انجام داده‌اند و آنچه مشاهده می‌شود حساسیت‌های چاره‌ناپذیری است که در  اجرای هر طرحی مورد انتظار است و جامعه با مشاهده آثار مثبت آن به تدریج با آن کنار خواهد آمد.

 

در شماره بعدی این نوشتار ملاحظاتی را درباره طرح تفکیک مطرح خواهیم کرد.

 

پی‌نوشت‌ها:
18. از جمله مهدی نصیری در جلسه کارشناسی در دفتر مطالعات و تحقیقات زنان.
19. ر.ک: تفکیک جنسیتی؛ راهکارهای مقطعی در کاهش اختلاط، سایت مهرخانه، 19/7/91، کد خبر 4221 (به نقل از دکتر ابراهیم فیاضی و دکتر علی انتظاری).
20. ر.ک: احمد خرم، «آیا جداسازی جنسیتی باعث جذب جوانان به دین می‌شود یا باعث گسترش دین‌گریزی و دین‌ستیزی؟» تیتر online 16/4/90، کد مطلب 2727.

 

منبع: دوماهنامه علمی فرهنگی و اجتماعی زنان حوراء، شماره 43/ آذر و دی 1391./920/پ202/ع

ارسال نظرات