۰۸ آذر ۱۳۹۳ - ۱۷:۴۳
کد خبر: ۲۳۳۳۲۱
به مناسبت سالروز رحلت آیت الله مصطفوی؛

از تبار مردم بود و پناهگاه طلاب

خبرگزاری رسا ـ آیت الله سید محمد باقر مصطفوی کاشانی شخصیتی ممتاز، موثق جویندگان حق و حقیقت و به سان سرچشمه‌ای فیاض برای تشنگان معارف حقه شریعت و پناهگاهی برای رفع مشکلات مردم این ولایت بود.
آيت الله مصطفوي كاشاني

آیت الله سید محمد باقر مصطفوی از علمای منطقه شمال استان اصفهان، پس از گذراندن دروس ابتدایی در 13 سالگی وارد حوزه علمیه کاشان شد و علوم دینی را تحصیل کرد. وی دروس مقدمات را در محضر حضرات شیخ عبدالله مدنی ، سید علی حایری و شیخ محمود نجفی آموخت و سپس برای ادامه تحصیل راهی حوزه علمیه قم شد و دروس سطح را نزد بزرگانی چون، شیخ عبدالجواد کرباسی، سلطانی بروجردی، سید رضا صدر فرا گرفت.

 

آیت الله سید محمد باقر مصطفوی از علمای منطقه شمال استان اصفهان، فقیه برجسته سال گذشته به دلیل ناراحتی قلبی در بیمارستان در سن 81 سالگی دعوت حق را لبیک گفت. خبرنگار خبرگزاری رسا در کاشان، در آستانه نخستین سالگرد این فقیه بزرگ، با سید محمد علی مصطفوی فرزند این فقیه بزرگوار به گفت‌وگو نشسته است.

 

 

رسا - در صورت امکان مختصری از بیوگرافی خودتان بفرمایید؟

 

بنده حقیر در هجدهم ذی الحجه سال 1383 ه .ق روز عید سعید غدیر خم مصادف با 11 اردیبهشت سال 1343 هجری شمسی در شهر مقدس نجف اشرف در کنار بارگاه با صفای علوی به دنیا آمدم. چهارساله بودم که در مکتب قرآن مشغول به فراگیری احکام دین و حفظ و قرائت قرآن شدم. در سن پنج سالگی وارد مدرسه علوی نجف شدم و در کلاس اول و دوم ابتدائی در آنجا خواندم و از ابتداء کودکی علاقه زیادی به حضور در دروس مرحوم والد بودم و همراه ایشان می‌رفتم و در ارتباط والد محترم با بیوتات مراجع عظام و آیات معمولا همراه ایشان بودم و خاطرات کودکی شیرینی دارم؛(بیوت مرحوم آیت الله العظمی حکیم، خوئی، شیرازی، شاهرودی و...) ولی این دوران دیری نپایید که رو به پایان رفت و ما ناخواسته همراه پدر و مادر عازم سفر به ایران شدیم. سال 1351 ه. ش، به خاطر اصرار زیاد مردم کاشان از مرحوم والد، گر چه استاد بزرگوار ایشان، مرحوم حضرت آیت الله العظمی خوئی حضور ایشان را در حوزه علمیه نجف را لازم می‌دانستند، ولی این امر را واگذار به تصمیم مرحوم والد کردند و ایشان به خاطر دعوت مردم، رهسپار ایران شدند و با استقبال پرشور و گرم و صمیمانه مردم روبرو شدیم.

 

در خانه مرحوم پدربزرگوارمان حضرت آیت الله مجاهد آسید احمد مصطفوی رحل اقامت افکندیم، دوران مقطع ابتدائی و راهنمایی را در مدرسه مرحوم حجه الاسلام مدرس دائی پدر و مادر معظم خود گذراندم و با نمرات بسیار عالی وارد دبیرستان شدم، دوره چهارساله دبیرستان محمودیه به عنوان شاگرد ممتاز شهر قبول شدم و سپس وارد حوزه علمیه مشهد شدم. سال 1362 ه. ش، ادبیات و منطق و معالم و و مختصر و مطول را نزد ادیب بزرگوار حضرت استاد ابومعین حجت هاشمی خواندم و شرح لمعه و اصول مظفر و رسائل و مکاسب و کفایه را نزد اساتید بزرگوار حوزه علمیه مشهد حضرات آیات صالحی ، سبزواری، سعید کاشمری، اشرفی شاهرودی، مصباح و مرتضوی خواندم و مدتی را از مرحوم آیه الله میرزا علی آقا فلسفی و آیت الله نوغانی بهره بردم و سپس در سال 1369 مصادف با 18 ذیحجه روز عید غدیر غم با صبیه مرحوم آیت الله آسید عباس اعتمادی ازدواج نموده و وارد حوزه علمیه قم شدم و در درس اصول فقه آیت الله العظمی وحید خراسانی که تا کنون ادامه دارد شرکت نمودم، و نیز در درس فقه مرحوم حضرت آیت الله العظمی آمیرزاجواد آقای تبریزی و در درس فقه (حج) مرحوم آیت الله حاج سید محمد روحانی و درس فقه حضرت آیت الله حاج شیخ محمد تقی شهیدی و درس کلام حضرت آیت الله آسیدعلی اصغر میلانی.

 

 

رسا - ارتباط شما با حضرت آیت الله(پدر بزرگوارتان) چگونه بود؟

 

ارتباط بنده حقیر با مرحوم والد در کمال صمیمیت و دوستی زائد الوصف با حفظ شئون پدری بود؛ هیچ‌گاه مقابل ایشان پای خود را دراز نکردم، اوامر ایشان نزد بنده حقیر همیشه مطاع بوده و اگر احساس می‌کردم در انجام کاری یا رفتن جایی ایشان ناراضی هستند، اصلا انجام نمی‌دادم. هر وقت به محضر ایشان می‌رسیدم، دست و پا و پیشانی ایشان را می‌بوسیدم. همیشه ایشان حتی در زمان کودکی با آداب و القاب ما را صدا می‌زد و به چشم فرد بزرگ نگاه می‌کردند. از اینکه ایام و ساعات فراغ کمی داشته باشم خرسند بودند و همیشه به تحقیق و پژوهش در فروعات جدید و مسایل مستحدثه بنده حقیر را تشویق می‌کردند و حتی نظر شخصی بنده را هر چند سست نیز بود، پر و بال می‌دادند تا محققانه فکر کنم و رای صحیح اتخاذ نمایم.

 

 

رسا - اثرگذاری پدر در زندگی علمی، اجتماعی و خانوادگی‌تان چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 

چون اهل علم معمولا درآمدی برای امرار معاش خود ندارند، از وجوهات شرعیه در حد رفع حوائج ضروری ابتدائی خود استفاده می‌کنند؛ ولی مرحوم والد زمانی که می‌خواستنم طلبه شوم، این شرط را برای من گذاشتند که وجوهات شرعیه استفاده نکنم و هر زمان که برای ایشان پولی طیب و طاهر می‌رسید، برای بنده می‌فرستادند.

 

گاهی ماه‌ها می‌گذشت و خبری نمی‌آمد و این امر باعث پرورش مناعت طبع در بنده حقیر شد. اما در زندگی علمی واقعا الگو و اسوه مناسب بودند. با وجود کهولت سن، هیچ‌گاه ایشان را بدون مطالعه روزانه نمی‌دیدم و همچنین این امر باعث تشویق و تحریص ما در امر مطالعه بود و اگر زمانی از مطالعه خسته می‌شدیم، روحیه خستگی ناپذیر ایشان مرا شرمنده و منفعل می‌کرد؛ اما در زندگی اجتماعی ایشان یاد گرفتیم که خود را تافته جدا بافته از مردم ندانیم و در عزا و شادی مردم شریک باشیم و مأنوس با هر طبقه‌ای از مردم؛ به نحوی که هر شخصی بتواند با ما راحت ارتباط برقرار نماید؛ ما را متوقع از مردم تربیت ننمود و نمی‌خواستند که سربار مردم باشیم... .

 

 

رسا - ارتباط آیت الله با دیگر مراجع چگونه بود؟

 

مرحوم والد ارتباط صمیمانه و محترمانه ای با مراجع داشتند و دلسوزانه از ارائه هرگونه راهکار علمی و اجتماعی مضایقه نمی فرمودند و تا می توانستند پشتیبان و حامی ایشان بودند و در مقابل جملات عوامانه بعضی ، شجاعانه و مردانه ایستادگی ودفاع می کردند، تا مبادا به پیکر مرجعیت خدشه ای وارد گردد.

 

 

رسا - در صورت امکان مختصری از رفتار ایشان با خانواده بفرمایید؟

 

داخل منزل با اهل خانواده و نیز با بقیه مردم اکثرا مستمع و شنونده خوبی بودند و کمتر حرف می‌ زدند و کمتر اتفاق می افتاد که کسی ایشان را بدون لبخند ببیند. تحمل ایشان در مقابل سختی ها و بیماری ها و داغ عزیزان ستودنی بود. در پذیرایی از میهمان منتظر خادم و اهل خانه نمی شدند. خودشان مستقیما با خنده و اشتیاق از میهمان پذیرایی می‌نمودند و در کارهای خانه معمولا حضور پررنگ و پرنشاطی داشتند. کارهای شخصی خود را به دیگران واگذار نمی کردند؛ مثل شستشوی لباس و اتوکشیدن، واکس زدن، جارو کردن حیاط و آب دادن به باغچه و... با کودکان ارتباطی کودکانه و پرشور داشتند.

 

 

رسا - ارتباط آیت الله با مردم چگونه بود؟ در صورت امکان با ذکر نمونه‌هایی بفرمایید.

 

در نحوه ارتباط با مردم مثال زدنی بودند. از طلوع آفتاب تا دیر هنگام معمولا درب خانه به روی همه باز بود و در رسیدگی و رتق و فتق امور مردم خستگی ناپذیر بودند و تا آنجائی که در توان داشتند، کار مردم را انجام می‌دادند؛ حتی در دوران کسالت و بیماری می فرمودند از تخت مرا به بیرونی(اطاق خودشان) ببرید تا با مردم ارتباط بیشتری داشته باشم و در ضمن خدمت به مردم، با دعای مردم بهبودی پیدا کنم.

با خوش روئی و سعه صدر به امور مردم رسیدگی می کردند و در راستای این امر، با موسسه خیریه حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) همراهی می فرمودند و اعضاء موسسه را در هر چه بهتر خدمت رساندن به مردم تشویق می فرمودند و در جلسات هفتگی موسسه که در منزل برگزار می شد شرکت می کردند و راهکارهای جدید و در نحوه خدمت ارائه می فرمودند و همت وافری در خدمات درمانی، مالی، فرهنگی و ترک اعتیاد معتادین داشتند.

در ضمن به علت علاقه وافر ایشان به ساحت مقدس اهل بیت علیهم السلام و سابقه دیرینه اقامه عزا در بیت مرحوم والد در طول سال، در کلیه وفایات و اعیاد در منزل ایشان مجالس با روحی برقرار می شد و ایشان با وجود کسالتی که داشتند، حاضر می‌شدند و اقشار مردم در این جلسات شرکت می‌نمودند. از جلساتی نظیر عید غیدیر خم و نیمه شعبان و دهه اول ماه محرم نیز در مسجد و حسینه «درب یلان» برگزار می کردند.

 

 

رسا ـ جایگاه نقد در حوزه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی در منظر آیت الله مصطفوی چگونه بود؟

 

از نقد سازنده در امور سیاسی و اجتماعی و فرهنگی استقبال می کردند و به افراد نقادی که بدون غرض به منظور سازندگی و پیشرفت ایراد می کردند، احترام می گذاشتند و آنها را دوست می داشتند؛ حتی اگر به خود ایشان نقدی وارد می‌کردند، مثلا به عنوان نمونه در اداره مدرسه و امور اجرائی آن مستقیما مداخله نمی کردند و اختیار تام به مدیر و مسئولان مدرسه می دادند و تقریبا آن را مبسوط قرار داده بودند. یا در اختلافات خانوادگی، آن قدر دوستانه و بدون غل و غش انجام می شد که طرف خاطی بدون جبهه گیری حق را می پذیرفت و رفع خصومت و کدروت می شد.

 

 

رسا ـ ایشان در خصوص مسائل اجتماعی شهرستان چه توصیه‌هایی داشتند؟

 

نسبت به مسائل اجتماعی شهر بسیار با دید مسئولانه و دقیق برخورد می کردند. در مفاسد اجتماعی و اقتصادی مقتدرانه و بدون هیچ گذشتی ایستادگی می کردند و در توسعه خدمات رفاهی و فرهنگی شهر بسیار مشتاق و پی گیر بودند و از هر گونه معاشرت و راهنمایی دلسوزانه با مسئولان شهر مضایقه نمی کردند و حتی روزها و ساعت های زیادی را صرف گفت‌وگو با مسئولان شهر می‌کردند و در خواست و تقاضاهای ایشان از مسئولان، معمولا آمرانه نبود؛ بلکه دوستانه و دل سوزانه بود.

 

 

رسا ـ نظر و توصیه مرحوم والدتان به حوزه‌های علمیه و طلاب چه بود؟

 

هم و غم ایشان نسبت به مشکلات حوزه های علمیه زیاد بود و تا می توانستند و در رفع نیازهای علمی و مالی اجتماعی طلاب مسئولانه اقدام می کردند و خود را برای طلاب، پدری دلسوز می دانستند. به همه طلاب با دید احترام می نگریستند و طلبه برای ایشان محترم بود؛ چه طلبه مبتدی و چه طلبه درس خارج، خود را موظف به رسیدگی امور آنها می‌دانستند و می فرمودند شما خوب نوکری کنید، امام زمان(عج) هم خوب رسیدگی خواهند فرمود. توصیه ایشان به طلبه ها این بود که وقت خود را ضایع نکنید؛ مناعت طبع داشته باشید، نگاهایتان به دست های دیگران نباشد، آقا باشید و آقا بمانید؛ خود را ذلیل خواسته های مالی نکنید.

 

 

رسا ـ در پایان، از جایگاه علمی حضرت آیت الله مصطفوی هم نکاتی بفرمایید؟

 

جایگاه علمی ایشان بر کسی مخفی نیست. در دروان درس و تدریس خود در نجف، مشاربالبنان بودند و مورد علاقه اساتید خود. با شاگردان خود ارتباط صمیمانه ای داشتند. در مباحث علمی، مقتدرانه وارد می شدند و از مبانی علمی استاد معظم خود، مرحوم آیت الله العظمی خوئی تا می توانستند دفاع می کردند و از ایشان به بزرگی یاد می کردند و با القاب سیدنا الاستاد علامه و محقق نام می بردند.

 

معمولا دوستان ایشان وارد منزل می شدند، بعد از خوشامدگویی و پذیرایی، فروعات فقهی اصولی تفسیری را مطرح می کردند؛ در جلسه آنها جلسه مباحثه طلبگی می شد. در شب های ماه مبارک رمضان، تا نزدیک اذان صبح در منزل جلسه های علمی برقرار ربود و بسیار پر ثمر. از مطالعه و مباحثه ابدا خسته نمی شدند و همیشه تشنه مباحث علمی بودند.

1307/402/ر

ارسال نظرات