سوء استفاده از ابهامات موجود در مفهوم تروریسم بینالملل

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، قوانین بین المللی گستردهای در رابطه با تروریسم وجود دارد، اما به گستره همین قوانین، ابهامات و تعاریف نامشخص حقوقی فراوانی نیز موجود است و دقیقاً با سوء استفاده از این ضعف توسط غرب است که، گروه هایی مانند گروه تروریستی تکفیری داعش توانسته اند، سه سال در سوریه و سایر نقاط جولان دهند.
این در حالی است که گروههای تروریستی تکفیری در منطقه، طی سه سال هم عمل تروریستی انجام دادند، هم قوانین حقوق بشر دوستانه را نقض کردند و هم بعد جدیدی به جنایت های بشری دادند!!!. اما با کمال تعجب این گروهها مورد حمایت غرب بودند و با عناوینی مانند ارتش آزاد و مبارزین راه آزادی خطاب قرار می گرفتند!!! اقدامات جنایتکارانه آنها به مانند نسل کشی ها، حملات وحشیانه به غیر نظامیان، مثله کردن ها و ... در سایه عباراتی مانند مبارزه برای آزادی و... توجیه می گردید.
اهمیت مسأله این است که کشور های غربی گروههای مبارز فلسطینی در حال مبارزه با رژیم صهیونیستی را در زمره گروههای تروریستی ردهبندی کرده اند، اما در طی این سه سال از تروریست نامیدن و برخورد با گروههای تکفیری تروریستی در منطقه خودداری می کردند! و عملاً این گروههارا به عاملی برای اجرای سیاست های خود تبدیل کرده اند. این مسئله نیز در درجه اول ناشی از ضعف در قوانین بین الملل و در مرحله بعد در سیاست های استعمارگرانه این کشور ها نهفته است.
در رابطه با مفهوم تروریسم و اقدامات تروریستی تعاریف متفاوتی در سطح بینالمللی وجود دارد. این مسأله سبب بروز واکنشهای متفاوت و عدم شکلگیری اقدامی یکپارچه و کارآمد در رابطه با فعالیت تروریستها شده است. اگر زمانی کشور های غربی تلاش داشتند، گروههای آزادی بخش کشور های تحت سلطه را به عنوان استثنا و در نتیجه عامل اصلی در تفاوت رفتاری با گروههای تروریستی نشان دهند، امروزه با توجه به ظهور و قدرت گیری گروههای تروریستی تکفیری در منطقه خاورمیانه بار دیگر این ابهام تشدید شده و تفاوت رفتاری قابل توجهی در رفتار کشور ها نمود یافته است.
برای مثال گروه تروریستی تکفیری داعش که زمانی توسط کشور های غربی با عناوینی مانند گروههای مخالف دولت، ارتش آزاد توصیف می شدند و با اقدامات وحشی گرانه آنها مسامحه می شد تا از آنها به عنوانی ابزاری برای فشار دولت سوریه و عراق استفاده گردد، بعد از سه سال فعالیت، با تغییر موضع نسبی برخی از این کشور ها این گروهها به عنوان گروههای تروریستی و عامل اصلی نقض صلح و امنیت بین المللی معرفی می گردند. این در حالی است که گروههای تروریستی تکفیری در منطقه، طی سه سال هم عمل تروریستی انجام دادند، هم قوانین حقوق بشر دوستانه را نقض کردند و هم بعد جدیدی به جنایت های بشری دادند!!!. نگارنده اعتقاد دارد در این رابطه، مفاهیم و برداشت های متفاوت مهمترین عامل بروز سیاستهای متفاوت بوده است. لذا لزوم ارائه تعریفی مشخص در رابطه با تروریسم اولین گام در رابطه با تروریسم و خشونت سازمان یافته خواهد بود.
نیاز به تعریفی قابل قبول از تروریسم بینالمللی بدیهی است. چرا که تروریسم پدیده ای است که نیازمند برخورد و سرکوب جدی و مشارکت همه جانبه کشورها است. این در حالی است که هر کشوری در قوانین داخلی خود، تعریف دلخواه از تروریسم را گنجانده است. اگر کشور ها به یک تعریفی واحد از تروریسم نرسند، چطور می توانند همکاری های لازم را در جهت کشف، استرداد و توقیف تروریست ها انجام دهند؟ به خصوص اینکه بسیاری از کشورها با توجه به برداشتها و اهداف سیاسی و ایدئولوژیک خود بسیاری از اقدامات را در زمره اقدامات تروریستی قرار نمی دهند و این ضعف حقوقی را ابزاری برای بازی های سیاسی خود تبدیل کردهاند.
تروریسم از دو عنصر اساسی تشکیل شده است: اول عنصر ذهنی (قصد) که در هر نوع از جرایم جنایی به نوعی وجود دارد: به بیان دیگر، عنصر روانی لازمه هر نوع قتل، کشتار، زخمی کردن، ربودنمی باشد. دوم قصد خاص است که با هدف وادارکردن یک حاکمیت به انجام یا ترک یک فعلی صورت می گیرد. اما مسئله دقیقاً در همین نکته نهفته است، زمانی که در گیری های ایدوئولوژیک در بحث های حقوقی بین المللی مانند تروریسم سایه می افکند، مانع از دستیابی به یک اجماع جهانی به منظور شکستن اختلافات بین کشورها و دستیابی به یک رفتاری مناسب با تروریسم می شود. انگیزه های سیاسی، ایدوئولوژیک گروههای تروریستی به عاملی برای اختلاف میان کشور ها تبدیل می شود.
یکی از مهمترین استثنائات در رابطه با گروههای تروریستی، فعالیت گروههای آزادی بخش کشورهای تحت سلطه بود که بسیاری از کشور های اسلامی تلاش داشتند این گروهها را به عنوان استثناء اقدامات تروریستی معرفی نمایند. برای سالها این استثناء در قالب عباراتی مبهم بیان می گردید. اتحادیه عرب و معاهدات اسلامی عموماً به جنگ برای به دست آوردن حق تعیین سرنوشت و مبارزه با اشغالگری خارجی و خشونت طلبی اشاره کردهاند. با این وجود به نظر می رسد که اجماع براین است که اگر حملات گروههای آزادی بخش بر روی هدف های مشروع نظامی متمرکز گردد و با رعایت اصول حقوق بشر دوستانه بین المللی صورت گیرد نبایستی با عنوان اقدام تروریستی شناخته شود. اما اگر آنها بخواهند غیر نظامیان را مورد هدف حملات خود قرار دهند بدیهی است که اقدام آنها بایستی با عنوان جرایم جنگی و اگر هدف گسترش وحشت و ترور باشد، با عنوان اقدامی تروریستی مورد شناسایی قرار گیرد. این درحال بود که حمایت از گروههای آزادی بخش توسط کشور های اسلامی بهانه برای حامی تروریسم نامیدن کشور های اسلامی شده بود. اما با شکل گیری گروههای افراطی در منطقه اوضاع به گونه ای دیگر رقم خورد. کشور های غربی عملاً سه سال گروههای تکفیری تروریستی در منطقه را به استثنائی بزرگ خود در رابطه با گروههای تروریستی تبدیل کردند.
کشورهای غربی در حالی که گروههای مبارز فلسطینی در حال مبارزه با رژیم صهیونیستی را در زمره گروههای تروریستی رده بندی کرده اند، در طی این سه سال از تروریست نامیدن و برخورد با گروههای تکفیری تروریستی در منطقه خودداری میکردند! و عملاً این گروههارا به عاملی برای اجرای سیاست های خود تبدیل کردهاند. گروههای تروریستی و تکفیری در منطقه طی سه سال هم عمل تروریستی انجام دادند، هم قوانین حقوق بشر دوستانه را نقض کردند و هم مورد حمایت گروه غرب بودند و با عناوینی مانند ارتش آزاد و مبارزین راه آزادی خطاب قرار گرفتند!!! اما گروههای مبارز فلسطینی و... گروه تروریستی بوده و هستند.!!! این مسأله نیز در درجه اول ناشی از ضعف در قوانین بین الملل و در مرحله بعد در سیاست های سودجویانه این کشور ها نهفته است./998/د102/ب6
منبع: مرکز اسناد انفلاب اسلامی