بیت المقدس در گذر اشغال
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، بیت المقدس، مهد و خاستگاه سه دین الهی اسلام، مسیحیت و یهودیت، از جایگاه ویژهای نزد پیروان ادیان الهی برخوردار است. این شهر تاریخی با قدمتی چندهزارساله، تاریخی کهن را پشت سر نهاده است و چون صخرههای استوارش، بلندقامت بر تارک تاریخ درخشیده است.
جایگاه تاریخی بیت المقدس
نام شهر بیت المقدس، همواره با صفات قدس و مقدسات همراه بوده و این شهر باستانی، از آغاز، شهر صلح و سلام، اورسالیم و اورشلیم و بیت اقدس خطاب شده است. قدس، سالیانی قدمگاه انبیای الهی بوده است و بناهای تاریخی برجای مانده از آن، حکایت از پیشینه با هویت این شهر مقدس دارد.
کلیساهای تاریخی برجا مانده در بیت المقدس و مساجد با قدمت این شهر، همچون کلیسای قیامت و مسجدالاقصی، سند و گواهی روشن در خصوص سیر تاریخی شهر قدس است.
بیت المقدس همچنین قبله نخست مسلمانان بوده است. مسلمانان به فرمان الهی 17 ماه به سوی بیت المقدس نماز گزاردهاند و معراج پیامبر اسلام (ص) نیز از کنار دیوار " براق " در جوار مسجد تاریخی الاقصی که یهودیان آن را دیوار " ندبه " میخوانند و در انتظار ظهور منجی موعود در این مکاناند، صورت گرفته است.
در قران کتاب آسمانی مسلمانان از بیت المقدس به عنوان " الارض المبارکه " زمین متبرک و مبارک یاد شده است و پیروان ادیان الهی بر این باورند که در آخرالزمان، دمیدن فرشته الهی، اسرافیل در شیپور (صور" به امر خدا بر صخره قبة الصخره در بیت المقدس به وقوع خواهد پیوست و حشر محشر از این نقطه اغاز خواهد شد.
با ظهور جنبش صهیونیسم در سال 1897 میلادی، یهودیان از اقصی نقاط جهان به این جنبش پیوستند. هرچند در ابتدا سرمایهداران یهود با ایجاد تشکلهای غیردینی بر آن بودند تا رویای تشکیل سرزمینی را در هر نقطهای از جهان تحقق بخشند، اما بعدها جنبش صهیونیسم و بنیانگذاران آن با بهرهگیری از احساسات مذهبی یهودیان و تهییج آنان بر آن شدند تا با استقرار در فلسطین و بیت المقدس، این پیوند را در کوه " صهیون" در جوار بیت المقدس مستحکم نمایند و به آن صبغه دینی دهند.
فلسطین و قدس در آن هنگام بخشی از بلاد عربی و جزئی از امپراتوری عثمانی به شمار میرفت و علیرغم تلاش "تئودور هرتزل" پدر و بنیانگذار جنبش صهیونیسم برای خریدن زمینهای فلسطین از سلطان عثمانی "عبدالحمید"، مخالفت وی مانع از آن شد تا صهیونیسم بتواند در اواخر قرن نوزدهم در فلسطین، خانه کند.
از این رو صهیونیسم با وارد شدن از دری دیگر، موج منظم و سازمان یافتهای از یهودیان جهان و بهویژه اروپائیها را با سازماندهی آژانس بیت المللی یهود صهیونیسم، روانه قدس و فلسطین کرد.
نخستین محله ویژه اسکان یهودیان در بیت المقدس در اواخر قرن نوزدهم از سوی" موشه فونتفیوری" Feon te feory، میلونر یهودی بنا شد.
این میلیونر صهیونیست با توسل به نیرنگ توانسته بود قطعه زمین با ارزشی را در بیت المقدس به بهانه ساخت بیمارستان، از دولت عثمانی خریداری کند. اما این قطعه زمین بعدها به جای احداث بیمارستان، به نخستین محله صهیونیستهای تازه وارد در بیت المقدس مبدل شد.
هرچند صهیونیسم از ابتدای اعلام موجودیت در شهر بال سوئیس به دنبال حامی قدرتمندی بود که بتواند اهداف بلندپروازانه این جریان صرفاً سیاسی را تحقق بخشد، اما در دهههای نخست پیدایی تشکل صهیونیسم، این هدف محقق نشد. تا اینکه با آغاز دوران سیاه قیمومیت 30 ساله دولت انگلستان بر فلسطین در فاصله سالهای 1918 تا 1948 (زمان اشغال فلسطین)، پیوند صهیونیسم و امپریالیسم بریتانیا، کلید خورد.
رهبران صهیونیسم در فاصله این سه دهه، روند صهیونیستی کردن چهره قدس و فلسطین را آغاز و شتاب بخشیدند. آنها سالها توانستند با خرید زمینهای فلسطین و بهویژه بیت المقدس و حومه آن، مهاجران یهود را در این مناطق خریداری شده اسکان دهند.
در این سالها، ژنرالهای انگلیسی، مدیریت پی ریزی بافت جدید بیت المقدس را با کمک مهندسان انگلیسی بر عهده گرفتند. در سال 1918 یک سال پس از صدور اعلامیه "بالفور" وزیر خارجه انگلیس که تشکیل کشور یهود در فلسطین را وعده داد، مهندس انگلیسی " ماکلین " Maclin، نقشه بافت شهر بیت المقدس را برای احداث محلههای صهیونیستی با تقسیم به 3 منطقه ارائه داد.
در این نقشه، بیت المقدس به قدس شرقی، قدس غربی و شهر قدیمی و دروازههای مسجدالاقصی و اماکن تاریخی تقسیم میشد.
این نقشه بعدها به عنوان الگویی برای زمامداران اسرائیل پس از جنگ ژوئن سال 1967 به کار گرفته شد.
به موازات طرحهای ساخت و ساز در بیت المقدس و دیگر مناطق فلسطین، آژانس جهانی صهیونیسم نیز با کمک فرماندهان انگلیسی حاکم بر فلسطین، با اعمال سیاستهای تشویقی، یهودیان را جهان را برای مهاجرت به فلسطین و اسکان در شهر انبیا بیت المقدس، ترغیب میکردند.
در سال 1922، شمار فلسطینیهای ساکن بیت المقدس نسبت به مهاجران صهیونیست، 40 درصد کاهش یافت و در سال 1930، 8 سال بعد، این میزان به 30 در صد و در سال 1947، یک سال مانده به اشغال فلسطین، جمعیت فلسطینی قدس به 16 در صد جمعیت صهیونیستهای تازه وارد کاهش یافت. با اشغال فلسطین و اعلام موجودیت کیان غاصب اسرائیل در فلسطین و وقوع نخستین جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1948، ارتشهای کشورهای عربی توانستند کرانه باختری، نوار غزه و شرق بیت المقدس را که شامل محله قدیمی بود از یوغ اشغالگران آزاد نمایند.
در این هنگام بیت المقدس به دو پاره تقسیم شد و بخش غربی آن تحت اشغال و کنترل اسرائیل قرار گرفت و شرق آن در به اداره اوقاف کشور اردن سپرده شد.
" دیوید بن گوریون " اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سال 1949 در اولین سالگرد اشغال فلسطین و تشکیل اسرائیل طی یک سخنرانی اعلام کرد: " شرق و غرب بیت المقدس جزء جدانشدنی اسرائیل است و اسرائیل بدون قدس معنا و مفهومی ندارد."
با اجرای پروژه پاکسازی قومی و اعمال سیاستهای رعب و وحشت و عملیات تروریستی گروههای ترور صهیونیستی، در سال نخست اشغال فلسطین، 80 هزار فلسطینی از بیت المقدس و روستاهای اطراف آن رانده و بیخانمان شدند.
در 13 دسامبر سال 1949، رژیم صهیونیستی بیت المقدس را به عنوان پایتخت اسرائیل اعلام کرد؛ در فاصله سالهای 1948 تا 1967 که جنگ ژوئن به وقوع پیوست نیز دولتهای رژیم صهیونیستی ساختمانهای پارلمان / کنی است /، موزه، نخست وزیری و سندیکای کارگری اسرائیل "هستادروت " را به قدس غربی منتقل کردند.
جسد تئودور هرتزل بنیانگذار جنبش صهیونیسم در سال 1950 به قدس غربی انتقال یافت و به این ترتیب تا سال 1967 و وقوع جنگ 6 روزه ژوئن، رژیم صهیونیستی با سیاست تغییر ساختار جمعیتی و جغرافیایی قدس غربی، نخست: با بیرون راندن فلسطینیها و یا با کشتار آنان و اسکان صهیونیستها در خانههای فلسطینیان، چهره جمعیتی غرب بیت المقدس را به کلی تغییر داد و دوم با احداث بناهای جدید و تغییر نام محله، خیابانها و کوچههای بیت المقدس غربی، تمامی آثار این بخش از قدس را نابود و منهدم ساخت.
طی 19 سال نخست اشغال فلسطین به موازات مهاجرت یهودیان به بیت المقدس و کل فلسطین، برنامه احداث ساختمانها، انجام امور تجاری، توسعه محلهها و مراکز سیاسی – امنیتی، فرهنگی و دینی و اجتماعی رزیم صهیونیستی با حمایت دولتهای اسرائیل، روند شتاب زدهای به خود گرفت.
بهگونهای که دیگر هیچ فلسطینی در صورت بازگشت، قادر به شناسایی خانه و محلهاش در قدس غربی نبود. در حالی که شرق بیت المقدس که اکنون به شکلی جدا بیت المقدس شرقی خوانده میشد کماکان با حفظ بافت سنتی و محلههای قدیمی، تحت اداره وزارت اوقاف اردن قرار داشت.
بیتردید وجود اماکن تاریخی و مقدس در بیت المقدس شرقی، نمادی گویا از قدمت و پیشینه قدس و فلسطین، آن هم در کنار قدس غربی اشغالی با ساختارهای صهیونیستی آن به شمار میرفت و برای مقامات صهیونیست غیر قابل تحمل بود.
مسجد تاریخی الاقصی با قدمت بیش از هزار سال، مسجد قبة الصخره، کلیسای قیامت، محراب ذکریا، دیوار براق و دروازههای 14 گانه، به عنوان واقعیت مسلم و زنده تاریخی، از یک سو بیانگر هویت قدس و فلسطین بود و از سوی دیگر افشاگر بیهویتی اسرائیل و اشغالی بودن این شهر مقدس به شمار میرفت.
از این رو بنیانگذاران رزیم صهیونیستی از همان اغاز اشغال قدس غربی، رویای انضمام دو بخش غربی و شرقی بیت المقدس را در سر میپروراندند تا با یکپارچه کردن قدس به عنوان پایتخت خود، هیچ آثاری که بیانگر هویت تاریخی آن باشد را باقی نگذارند.
در چنین شرایطی جنگ افروزی 6 روزه ژوئن در سال 1967 توسط رژیم صهیونیستی به وقوع پیوست تا اسرائیل با اشغال قدس شرقی و گره زدن سرنوشت آن به قدس غربی، نقشهای را که جنبش صهیونیسم و استعمار انگلیس در دهه 1920 برای قدس و فلسطین طراحی کرده بودند، اینک موبهمو به اجرا درآورد.
از این هنگام، پروژههای ژنرال هالی اسرائیلی، آباابان، موشه دایان، پروژههای شهرکسازی در قدس و مناطق اشغالی سال 1967 آغاز میشود تا قدس اشغالی از درون و بیرون در محاصره شهرکها واقع شود و با اسکان مهاجران صهیونیست تازه وارد، فرهنگ قدس و ساختار جغرافیایی و اجتماعی آن، تحت تأثیر مهاجران مهاجم تازه وارد، کمرنگ و به تدریج نابود شود.
هرچند ساکنان بیت المقدس شرقی همچنان در آستانه چهل و هشتمین سال اشغال بیت المقدس، با ایستادگی خود در برابر نژادپرستان صهیونیست، حامل این پیام برای مقامات اسرائیلیاند که ریشههای ما هنوز زندهاند.
بیت المقدس در سازمان ملل
در سال 1947، در آخرین سال دوران قیمومیت انگلیس بر فلسطین، دولت بریتانیا تصمیم گرفت با ارجاع پرونده فلسطین به سازمان تازه تأسیس ملل متحد، از خود در میان نزاع فلسطینیها و صهیونیستهای مهاجر اسکان یافته در فلسطین، سلب مسئولیت نماید و اجرایی شدن وعده بالفور وزیر خارجه خود را که به سال 1917 باز میگشت به دست یک ارگان بین المللی، عملی نماید.
در این هنگام مجمع عمومی سازمان ملل، کمیته ویژهای را مسئول تحقیق در این پرونده کرد و در سوم سپتامبر سال 1947، این کمیته طرحی را در خصوص تقسیم فلسطین تسلیم سازمان ملل کرد.
در این طرح چنین پیش بینی شده بود که به دوره قیمومیت 30 ساله انگلستان بر فلسطین خاتمه داده شود و دو دولت فلسطینی و یهودی و یک منطقه حائل در فلسطین شکل بگیرد.
بعدها در پی نخستین جنگ و منازعه اعراب و اسرائیل در توافقنامه ترک مخاصمه دو طرف در سال 1949، بیت المقدس منطقهای بیطرف از سوی سازمان ملل اعلام شد که اداره آن میبایست تحت نظارت و کنترل سازمان ملل قرار میگرفت. در مشاجرهای که در پی اعلام طرح تقسیم پدید آمد، فلسطینیها به این دلیل که این طرح حقوق آنان را در مالکیت نیمی از سرزمینشان نادیده میگرفت و وضعیت بیت المقدس را نا روشن و در ابهام بیان میکرد، رد کردند و آن را تصمیمی ناعادلانه دانستند که آتشی را در منطقه خاورمیانه روشن میکند.
بیتردید سازمان ملل، به عنوان مجری بین المللی قانون و عدالت، از همان ابتدای کار با حکم به تقسیم فلسطین به دو ایالت، نه تنها حاکمیت ملی، بلکه تمامیت ارضی فلسطین را با بی عدالتی، نادیده گرفته بود و با بخشش نیمی از فلسطین به صهیونیستها، آیندهای نا روشن را برای یک ملت در قرن بیستم رقم میزد. اما در مقابل، صهیونیستها با ابراز خوشنودی از این طرح، تمامی توان خود را برای تصویب و اجرایی کردن طرح تقسیم به کار بردند تا بتوانند در فلسطین کشوری صهیونیستی را بنا نمایند.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد در 29 نوامبر سال 1947، سرانجام در اوج ناباوری فلسطینیها، قطعنامه 181، موسوم به قطعنامه تقسیم (فلسطین) را تصویب کرد. تصویب طرح تقسیم با موجی از اعتراضات، تظاهرات و شورشهای فلسطینیها مواجه شد.
در 16 آوریل سال 1948، 5 ماه بعد، هرچند نشست ویژهای برای رسیدگی به چگونگی حکومت آینده فلسطین و چارچوبان توسط سازمان ملل تشکیل شد، اما این نشست به دلیل جهتدهی و مانعتراشی حامیان صهیونیسم راه بهجایی نبرد. تا آنکه سرانجام در 14 ماه می سال 1948، با اعلام خاتمه دوران 30 ساله قیمومیت انگلیس بر فلسطین، رژیم صهیونیستی ساعاتی بعد بلافاصله با اشغال فلسطین در این سرزمین به نام اسرائیل، اعلام موجودیت کرد و علیرغم مفاد قطعنامه تقسیم، بخشی از بیت المقدس را در ناحیه غربی، اشغال و تحت سلطه خود درآورد.
در بخشی از قطعنامه 181 مجمع عمومی تصریح شده است که بیتالمقدس باید به صورت منطقه ای مجزا و غیرنظامی، تحت سرپرستی شورای قیمومیت سازمان ملل متحد درآید که قوانین مربوط به بیتالمقدس را تدوین نموده و یک فرماندار برای آن منصوب نماید.
شورای قانونگذاری نیز باید با در نظر داشتن حق رأی فلسطینیها، برگزیده شود. این قانون برای 10 سال لازم الاجرا در نظر گرفته میشد و سپس در زمان مشخص از سوی شورای قیمومیت با مشارکت شهروندان در یک رفراندوم مورد ارزیابی قرار میگرفت.
اما رژیم صهیونیستی بخش غربی منطقه بیتالمقدس را اشغال کرد و با اخراج ساکنان آن و تخریب منازلشان عملاً اثری از قدس غربی باقی نگذاشت.
کم نیستند صاحب نظرانی که بر این باورند اسرائیل را باید رکورددار مصوبات ضد صهیونیستی و نقض حقوق بشر در مجمع عمومی، شورای امنیت و دیوان لاهه به شمار آورد.
از هنگام اشغال فلسطین در سال 1948 تاکنون بهطور متوسط همهساله یک مصوبه علیه رژیم صهیونیستی و در محکومیت اقدامات ضد بشری این رژیم در اراضی فلسطینی، به تصویب رسیده است و این جدای پیشنویس قطعنامههایی است که امریکا در حمایت از اسرائیل وتو کرده و آن را به بایگانی سازمان ملل فرستاده است.
یونسکو سازمان علمی – فرهنگی ملل متحد طی دهه اخیر بهویژه بارها در خصوص دخل و تصرفهای متعدد رژیم صهیونیستی در بیت المقدس اعتراض کرده است و در این خصوص نسبت به تخریب آثار قدس که میراثی جهانی است، هشدار داده است. یونسکو همچنین اقدام نظامیان اسرائیلی را در حمایت از افراطیون صهیونیست بهمنظور تخریب مسجدالاقصی و دروازههای آن خطری جدی برای این میراث بشری و تاریخی عنوان کرده است.
این سازمان در سال 1982، قدس را در فهرست میراث فرهنگی جهانی در معرض خطر " قرارداد و با اختصاص 160 میلیون دلار، طی اقساطی چندساله، برای انجام تعمیرات در اماکن تاریخی قدس در نظر گرفت.
مجمع عمومی سازمان ملل نیز در پی مانعتراشیهای امریکا در شورای امنیت، همهساله با تصویب قطعنامههایی علیه توسعهطلبی اسرائیل در قدس اشغالی، خواستار توقف شهرکسازی، توقف مصادره اراضی فلسطینی اراضی قدس شرقی و توقف اخراج، حبس و کشتار مردم فلسطین در قدس اشغالی میشود.
قطعنامههای 2253 مجمع عمومی، قطعنامه 1154 این ارگان سازمان ملل و قطعنامه 252 شورای امنیت، در فاصله سال 1967 تا 1968 بیانگر شدت واکنش جهانی علیه اقدامات رژیم صهیونیستی است.
در این قطعنامهها از اسرائیل خواستهشده تا تدابیری را که در خصوص بیت المقدس بهکاربرده است، لغو نماید.
در میان قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل علیه عملکرد اشغالگرانه رژیم صهیونیستی در قدس اشغالی، دو قطعنامه 242 و 338 شورای امنیت همواره مورد استناد بیشتر واقع شده است و به عنوان مرجع در نظر گرفته شده است.
قطعنامه 242 در 22 نوامبر سال 1967، 5 ماه پس از اشغال قدس شرق صادر شد. در این قطعنامه، بیت المقدس منطقه ای اشغالی عنوان شد و از رژیم صهیونیستی خواسته شد تا ارتش خود را از منطقه قدس اشغالی خارج نماید.
دومین قطعنامه مهمی که به همین اندازه سندیت دارد و بر اشغالی بودن قدس تأکید دارد، قطعنامه 338 شورای امنیت است که بر اساس آن اعضای شورای امنیت با اکثریت آرا در سال 1973 بر قطعنامه 242 و لازم الاجرا بودن این قطعنامه، تأکید کردند و خواستار عقبنشینی ارتش اسرائیل از قدس شرقی شدند.
هرچند پارلمان رژیم صهیونیستی (کنی است) بیتوجه به هشدارهای سازمان ملل، بلافاصله پس از اشغال بیت المقدس در همان سال 1967، قدس شرقی را به اسرائیل منضم کرد و رسماً آن را بخشی از خاک خود دانست.
از سال 1967، مقامات رژیم صهیونیستی با اجرایی کردن پروژههای ساخت و ساز در بیت المقدس اشغالی، با دخل و تصرف در ساختار جغرافیایی و جمعیتی قدس، سعی در تغییر دادن چهره این بخش از فلسطین نمودند تا زمینه یکپارچه کردن دو بخش قدس و تحقق پروژه اسرائیلی " بیت المقدس بزرگ " را تدارک ببینند.
از این رو در دهه نخست اشغال بیت المقدس شرقی چندین شهرک احداث شد و همزمان با مصادره اراضی و منازل فلسطینیها در قدس، صدها هزار فلسطینی مجبور به ترک زادگاهشان شدند تا صهیونیستها در خانههای ساخته شده جدید به جای آنان اسکان یابند.
تحمیل شناسنامههای اسرائیلی به ساکنان قدس، تنها نمونهای از تلاشهای رژیم صهیونیستی بهمنظور هویت زدایی از فلسطینیهای بیت المقدس بوده است.
درواقع مقامات رژیم صهیونیستی با ایجاد قوانین ممنوعیت ساخت و ساز برای فلسطینیهای ساکن قدس از یکسو و از سوی دیگر با ویران کردن منازل آنان بر آن بودند تا فلسطینیها را داوطلبانه به فرار و کوچ از بیت المقدس شرقی وادار کنند.
اخذ مالیاتهای سنگین و تحمیل فشارهای اقتصادی به ساکنان قدس، اکثریت فلسطینیهای ساکن شهر صلح و سلام را در فقر فروبرد و در دهههای نخست اشغال قدس، شرایط طاقتفرسای معیشتی را رب مردم فلسطین در قدس اشغالی تحمیل نمود.
تا آنکه در سال 1980 قانونی به تصویب پارلمان نهم رژیم صهیونیستی رسید که قدس را پایتخت اسرائیل میدانست.
این مصوبه جنجالبرانگیز با عنوان " قدس پایتخت ابدی اسرائیل " تصویب شد و بر اساس آن قدس یکپارچه متشکل از 2 بخش غربی و شرقی، پایتخت ابدی اسرائیل اعلام شد.
در این مصوبه آمده است: هیچ دولتی در اسرائیل اجازه ندارد تا با فلسطینیها در خصوص بیت المقدس سازش نماید.
افزون بر این بر اساس این مصوبه، رژیم صهیونیستی با حذف حقوق شهروندی ساکنان بیت المقدس، با ارائه کارتهای آبیرنگ به آنان، فلسطینیها را شهروند درجه 2 و مقیم قدس خواند و بهزعم خود حق شهروندی را از ساکنان قدس اشغالی سلب نمود.
بر این اساس در صورت خروج ساکنان قدس شرقی از این شهر، آنان حق بازگشت به زادگاهشان را نخواهند داشت و اموال و خانههای آنان نیز مصادره خواهد شد.
احداث دیوار 800 کیلومتری موسوم به "دیوار حائل" که در سال 2002 آغاز شد از دیگر اقدامات غیرقانونی رژیم صهیونیستی است که با واکنش سازمان ملل مواجه شد. دیوان لاهه به عنوان مرجع قضایی سازمان ملل در سال 2004، با صدور قطعنامهای، رژیم صهیونیستی رامحکوم کرد و خواستار توقف ساخت این دیوار، تخریب آن و پرداخت خسارت و غرامت به فلسطینیها شد.
این دیوار با ورود به اراضی فلسطینی، بخشی از زمینهای قدس شرقی را به اراضی قدس غربی متصل ساخت.
همانگونه که احداث شهرکهای صهیونیست نشین به دور قدس و در قلب این شهر، همچنان در حال پیشروی و تنگ کردن حلقه محاصره قدس شریف بوده است.
به موازات این سیاستهای تخریبی سالها است که احداث هتلها، پارکها، کابارهها، قمارخانهها در قدس شاغلی و د ر جوار مسجدالاقصی، نمای این شهر را نازیبا ساخته است.
قدس همچنان در زیر فشار چکمههای صهیونیستها لگدمال میشود و مصوبات متعدد سازمان ملل متحد نیز در سایه حمایتهای امریکا از اسرائیل راه بهجایی نبرده است.
تجاوزات رژیم صهیونیستی
به دنبال جنگ افروزی رژیم صهیونیستی در 5 ژوئن سال 1967، گستردهترین و فراگیرترین جنگ اعراب و اسرائیل به وقوع پیوست.
در این جنگ که تنها 6 روز به طول انجامید، ارتش اسرائیل از هوا فرودگاههای مصر، سوریه، اردن و عراق را بمباران کرد، بخش اعظم توان نظامی این کشورها را منهدم ساخت و طی کمتر از یک هفته توانست صحرای سینای مصر، ارتفاعات جولان سوریه، نوار غزه و کرانه باختری رود اردن و در نهایت بخش باقیمانده بیت المقدس یعنی قدس شرقی را که در اداره سازمان اوقاف اردن بود، به اشغال درآورد.
در 29 ژوئن سال 1967 به فرمان دادگاه نظامی اسرائیل، شهرداری بیت المقدس شرقی منحل شد و به جای آن شهرداری از اسرائیل منصوب شد.
دو ماه بعد در 13 سپتامبر سال 1967، جامعه عرب عضو سازمان ملل با ارائه پیشنویس قطعنامهای علیه رژیم صهیونیستی، خواستار محکومیت این رژیم برای اعمال دخل و تصرف در قدس اشغالی شد. شورای امنیت سازمان ملل به دنبال این درخواست با صدور قطعنامه 2355، سیاستهای اسرائیل در تخریب منازل، مساجد و اماکن اشغالی قدس اشغالی را در ماههای نخست اشغال این شهر محکوم کرد.
در 4 ماه نخست اشغال قدس شرقی، 4 محله قدس اشغالی با بیش از 600 هزار واحد مسکونی، 450 واحد تجاری، دو مسجد و چندین مدرسه مصادره و منهدم شد.
در آن هنگام، کابینه اسرائیل به نخست وزیری " لوی اشکول "Levy eshcool "همزمان با طراحی پروژههای جمعیت زدایی از قدس، نخستین پروژه احداث اولین شهرک صهیونیست نشین را در بیت المقدس شرقی برنامهریزی و به اجرا درآورد.
به دنبال انضمام قدس شرقی به قدس غربی توسط پارلمان اسرائیل، اشکول و معاون وی "ایگال آلون" نخستین گام را در اجرای پروژه جامع شهرکسازی در اراضی اشغالی فلسطین و بهویژه قدس اشغالی برداشتند.
احداث حصارهای نخستین قدس اشغالی با احداث محلههای جدید صهیونیست نشین در جنوب بخش قدیمی شهر قدس و ساخت پارک ملی اسرائیل در این ناحیه آغاز شد و رفته رفته، صهیونیستها با احداث یک مرکز تجاری به عمق قدس اشغالی نفوذ کردند.
در مرحله دوم که در دهه 1980 و 20 سال پس از اشغال صورت گرفت، مقامات رژیم صهیونیستی همچنان با سیاست مصادره اراضی فلسطینیها و سلب مالکیت از آنان، بخش اعظم بیت المقدس اشغالی را تحت سلطه قراردادند.
حاصل دهههای نخست اشغال قدس شرقی، احداث بیش از 40 شهرک صهیونیست نشین و اسکان بیش از 200 هزار صهیونیست در این خانههای پیشساخته بود.
از سویی نیز گسترش و توسعه شبکه راههای ارتباطی شهرکها و جادههایی که آنها را به هم متصل میکرد و مرتبط ساختن و گسترش این شهرکها تا قدس غربی و توسعه تجاری آن، از اهداف پروژههای شهرکسازی در شهر قدس بود.
همزمان نیز مقامات اسرائیل با سیاست هویت زدایی از قدس اشغالی، اماکن تاریخی و آثار با قدمت و چند هزار ساله آن را هدف قراردادند تا با از میان بردن این آثار و با اخراج و تهی ساختن قدس از جمعیت آن، اهداف اسرائیل را سریعتر محقق سازند.
در سال 1969 یک افراطی صهیونیست با به آتش کشیدن مسجدالاقصی، خسارات زیادی به این مسجد تاریخی وارد آورد. " دنیس مایکل روحان " صهیونیست استرالیایی الاصل با به آتش کشیدن محراب " نورالدین " که از جنبه معماری در تاریخ منحصر به فرد بود، مسجدالاقصی را در معرض آتش خشم نژادپرستان قرارداد. در سال 1982 نیز "آلن گودمن " یک سرباز صهیونیست با مسلسل نمازگزاران مسجدالاقصی را به رگبار بست و 60 فلسطینی را به شهادت رساند.
در سال پس از آن نیز در ورودی ساختمان اوقاف بیت المقدس در پی حفاریهای رژیم صهیونیستی فروریخت و تخریب شد.
در دهههای گذشته در پوسترهای تبلیغاتی رژیم صهیونیستی، مسجد قبة الصخره با گنبد طلایی آن به جای مسجدالاقصی و گنبد سبزرنگ آن معرفی میشود تا افکار عمومی جهان متوجه تخریب تدریجی مسجدالاقصی نشود.
عملیات پیاپی حفاری در زیر صحن مسجدالاقصی تاکنون بارها با هشدار سازمان ملل موجه شده است و حتی احتمال نشست یکی از پایههای مسجد و یا فروریختن آن را مطرح ساخته است.
در طی این سالها حتی اماکن مذهبی مسیحیان ساکن بیت المقدس شرقی نیز در امان نبوده است و نظامیان اسرائیلی این مکانها را نیز به دلیل سوابق تاریخی و قدمت آن مورد هجوم قراردادهاند.
کلیسای مقبره مقدس (Church of the Holy Sepulchre) مشهور به «کلیسای قیامت» از جمله مکانهای تاریخی است که بارها مورد هجوم صهیونیستها واقع شده است و مقامات اسرائیل با طراحی پروزهای ساخت و ساز در اهداف آن همواره در صدد محاصره و تخریب این کلیسای تاریخی بودهاند.
این کلیسا از مقدسترین اماکن مذهبی مسیحیان است که در بخش قدیمی و باستانی بیت المقدس و بر فراز دره "جلجتا "قرار دارد و در باور مسیحیان، حضرت عیسی (ع) در جایی که اکنون کلیسا بر آن قرار گرفته، مصلوب شده و از آنجا به آسمان عروج کرده است.
این کلیسا را "کنستانتین"، امپراتور روم هنگامی که به آئین مسیح گروید، در سال 330 میلادی بنا کرد.
در روزهای پایانی سال 2014، 'حنا عیسی' دبیرکل اتحادیه اسلامی-مسیحی حمایت از قدس و مسجدالاقصی، تجاوزهای پیاپی رژیم صهیونیستی علیه مسجدالاقصی و تجاوز به کلیسای قیامت را نگران کننده خواند و در این باره هشدار داد.
وی همچنین از واتیکان خواست هرچه سریعتر برای توقف جنایات و تجاوزهای رژیم صهیونیستی علیه مسجدالاقصی مداخله کند و راه را بر تجاوز نژادپرستان صهیونیست به 'کلیسای قیامت' ببندند.
در سالهای گذشته هتک حرمت با اماکن مذهبی و تاریخی قدس مانند کلیسای قیامت، مسجدالاقصی و مسجدقبه الصخره بسیار تکرار شده است. صهیونیستها در سال گذشته میلادی / 2014/ تحت حمایت پلیس و نیروهای امنیتی اسرائیل بارها به مسجدالاقصی یورش بردند تا با مراسم غیر اخلاقی، شراب خوارگی و رقص و پایکوبی به این مکان مقدس بی احترامی نمایند.
موسسه فلسطینی "الأقصی" در این باره گزارش داده است که 15 هزار اسرائیلی در سال 2014 به مسجدالاقصی در قدس اشغالی یورش بردهاند و به این مکان مقدس بیحرمتی کردهاند.
در سال گذشته میلادی، مسجدالاقصی آماج حملات افراطیون بوده است که اغلب آنان از شهرکنشینان و مابقی از عناصر اطلاعاتی، سربازان، وزیران، نیروهای پلیس و نمایندگان و اعضای کنی است (پارلمان) اسرائیل بودهاند.
بر اساس این گزارش بهطور متوسط در سال 2014، ماهانه 1246 اسرائیلی به مسجدالاقصی یورش بردند که در مقایسه با سال 2013 این حملات افزایش داشته است.
سر اغاز این بیحرمتیها نیز به سال 2000 بازمیگردد که آریل شارون رهبر حزب لیکود بی ادبانه به همراه سربازان اسرائیلی با کفش به مسجدالاقصی قدم گذاشت و با آلوده کردن فرشهای مسجد، اعتراض گسترده و دامنهداری را در میان فلسطینیها به وجود آورد که به قیام انتفاضه مسجدالاقصی معروف شد.
در آخرین پروژههای توسعهطلبانه رژیم صهیونیستی نیز کابینه نتانیاهو پیش از فروپاشی، طرحی را تصویب کرد که هدف آن تغییر سریع بافت قدس شرقی در یک دوره 5 ساله و الحاق آن به قدس غربی بود.
این طرح 86 میلیون دلاری با هدف جلوگیری از هرگونه مذاکره درباره بیت المقدس اشغالی با مقامات فلسطینی تصویب شد. مقامات اسرائیلی با ارائه این طرح بر آناند با توسعه شهرک "معالیه ادومیم " که بزرگترین شهرک صهیونیست نشین قدس اشغالی است این شهرک را به چند شهرک در قدس شرقی متصل نمایند.
به تازگی نیز طرح زمانی و مکانی کردن مسجدالاقصی جنجالبرانگیز شده است وجهان به همراه فلسطینیها به این طرح معترض بوده است. بر اساس این طرح، رزیم صهیونیستی بر آن است تا با تقسیم ساعاتی از روز به صهیونیستها و ساعاتی جداگانه به فلسطینیها، به صهیونیستها اجازه دهد تا آزادانه به صحن مسجدالاقصی قدم بگذارند و آزادانه در آن به هر اقدام هتک حرمتی مبادرت ورزند.
بیتردید اوج نگرش نزادپرستانه مقامات اسرائیل را میتوان در سخنان "یوحانان دانینو" Yohanan Danino" بازرس کل پلیس رژیم صهیونیستی یافت که در آستانه چهل و هشتمین سال اشغال قدس شرقی میگوید: مسجدالاقصی همچون بمب اتمی برای اسرائیل خطرناک است و هویت آن، موجودیت اسرائیل را تهدید میکند.
بیت المقدس در گذر از مهر و مومهای اشغال، زخم خورده، اما استوار و با صلابت در میان کینه آتش صهیونیسم همچنان پایدار است و فلسطینیها امیدوارند در سال 2015 با پیوستن به دیوان کیفری بین المللی و 20 نهاد حقوقی و بین المللی، سرانجام قدس را از سیطره صهیونیست رها سازند./998/د101/ب6
منبع: مرکز پژوهشهای برونمرزی صدا و سیما