۰۶ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۸:۲۰
کد خبر: ۲۴۸۸۴۱

صیانت از امام در برابر آفت تحریف

خبرگزاری رسا ـ مدیر‌کل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت‌ اصلاحات و از حامیان میر‌حسین موسوی در انتخابات 88 و باز‌داشتی فتنه، طی گفت‌وگویی با یک سایت ضد‌انقلابی تأکید کرده است: «خیلی از اصلاح‌طلبان به خلاف اول انقلاب دیگر علاقه‌ای به آقای خمینی ندارند.»
امام خميني

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، محمد‌رضا خاتمی که پایگاه اطلاع‌رسانی جماران از وی به عنوان یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های جریان اصلاح‌طلبی یاد می‌کند، در مصاحبه‌ای با این پایگاه، مطالبی را در وصف حضرت امام (ره) و آرا و اندیشه‌های ایشان بیان کرده؛ فاصله این مطالب با امام واقعی، نگارنده را بر آن داشت تا در این راستا، نکاتی را هر چند به اختصار بر قلم جاری کند.

 

بهانه این مصاحبه یا به عبارت دیگر هدف اصلی این مصاحبه، ماله‌کشی بر سخنان چندی پیش سحر‌خیز در وصف اصلاح‌طلبان است. به گزارش خبر‌گزاری‌ها و رسانه‌های مختلف، عیسی سحرخیز از فعالان اصلاح‌طلب، مدیر‌کل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت‌ اصلاحات و از حامیان میر‌حسین موسوی در انتخابات 88 و باز‌داشتی فتنه، طی گفت‌وگویی با یک سایت ضد‌انقلابی تأکید کرده است: «خیلی از اصلاح‌طلبان به خلاف اول انقلاب دیگر علاقه‌ای به آقای خمینی ندارند.»

 

سحر‌خیز با ذکر و تأکید بر دیدگاه انتقادی خود نسبت به حضرت امام (ره) و اینکه از نظر او بسیاری از کار‌ها در زمان امام خطا بود، «تغییر قانون اساسی»، «تغییر ساختاری قوه قضائیه» و «حذف نهاد ولایت فقیه» را جزئی از اصلاحات دانسته و می‌گوید: «ما در اول انقلاب اشتباه کردیم که با خوش‌بینی بسیار و اولیه به آیت‌الله خمینی، به ولایت فقیه هم باور داشتیم.»

 

انتشار این مصاحبه برای اصلاح‌طلبان بسیار گران تمام شد و برخی اصلاح‌طلبان را به تکاپو انداخت تا برای جلو‌گیری از فرو ریختن اندک پایگاه‌های اجتماعی خویش در میان مردمی که علاقه‌مند به حضرت امام (ره) هستند، سخنان سحر‌خیز را تکذیب و خود را در زمره پیروان اصیل امام معرفی کنند! پایگاه اطلاع‌رسانی جماران هم با همین هدف به سراغ محمد‌رضا خاتمی رفته و به مصاحبه با وی در همین خصوص می‌پر‌دازد. تأمل در این مصاحبه تنظیمی (نه گفت‌وگویی)، هر انسان مسلمان و انقلابی متعهد به آرمان‌های حضرت امام خمینی (ره) را، نگران می‌سازد، چرا که این مصاحبه آن هم از سوی پایگاه اطلاع‌رسانی جماران، زنگ خطر تحریف جدی امام (ره) را بیش از گذشته به صدا در می‌آورد.

 

این مصاحبه، یادآور آن جملات حضرت امام (ره)، در صدر وصیت‌نامه سیاسی- الهی ایشان است که می‌نویسند: «در صدر اسلام بیشترین ضربه‌ها به اسلام و قر‌آن را، با نام اسلام و قر‌آن زدند.» اکنون، دیگر چهره‌های اصلاح‌طلبی چون عیسی سحر‌خیز، اکبر گنجی، سروش و امثالهم که عناد، کینه و دشمنی خود را با حضرت امام (ره) آشکار ساخته‌اند، خطری برای جامعه اسلامی و نظام دینی محسوب نمی‌شوند. مردم باید هوشیار در برابر کسانی باشند که تظاهر به دوستی با امام، تظاهر به اعتقاد به امام و تظاهر به پیروی از حضرت امام و خط آن عزیز سفر کرده می‌کنند، لکن در عمل تلاش می‌کنند راه خود را، به نام راه امام طی کنند.

 

حضرت علی علیه‌السلام در همین خصوص می‌فرمایند: «من اظهر عداوته قل کیده» هر که دشمنی خود را آشکار سازد، نقشه و نیرنگش کاستی گیرد.» آن حضرت در نامه 7 نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «من بر شما از مرد منافقی می‌ترسم که درونی دو‌چهره و زبان عالمانه دارد. گفتارش دلپسند و رفتارش زشت و ناپسند است.» شهید مطهری بر همین اساس پیکار با جریان نفاق را سخت و دشوار دانسته و می‌گویند:«این پیکار با نفاق از پیکار با کفر به مراتب مشکل‌تر است، زیرا در جنگ با کفر، مبارزه با یک جریان مکشوف و ظاهر و بی‌پرده است و اما مبارزه با نفاق، در حقیقت مبارزه با کفر مستور است و درک آن برای توده‌ها و مردم عادی بسیار دشوار و گاهی غیر‌ممکن است.»

 

عیسی سحر‌خیز دشمنی خود و دشمنی بخش افراطی و فتنه‌ساز اصلاحات با حضرت امام (ره) را آشکار ساخت، فلذا از ناحیه او و امثال او، خیلی خطری برای خط امام متصور نیست، خطر اصلی از ناحیه کسانی است که با ادعای در خط امامی بودن به دنبال «تحریف امام» مطابق خواسته‌ها و امیال نفسانی خویش هستند. در این شرایط باید مردم، خود امام واقعی را بیشتر و بهتر بشناسند و راه و رسم مدعیان خط امام را، با خط اصیل امام محک بزنند. بر همین اساس، نکاتی از مصاحبه محمد‌رضا خاتمی مورد اشاره قرار گرفته و در مواردی هم دیدگاه‌ها و نقطه‌نظرات حضرت امام (ره)، به اجمال مرور می‌شود و قضاوت بر عهده خواننده این سطور خواهد بود.

محمد رضا خاتمی در این مصاحبه می‌گوید:

 

1- حکومت دینی در منطق امام خمینی حکومت فقیهان نیست، حکومت فقه هم نیست.

 

2- اگر حکومت ولایت فقیه را داریم، به معنای این نیست که یک فقیه هر چه در نظر داشت عمل کند، بلکه او آنچه را که بر‌آیند خرد‌جمعی اجتماعی به شمار می‌رود، با احکام دین پیوند می‌دهد و گاه مصلحت را ترجیح می‌دهد.

 

3- او (ولی فقیه) بر اساس ولایتی که دارد و بر اساس آن دانایی، آگاهی، تقوا و خلوصی که دارد، تفسیری از دین ارائه می‌کند که زندگی را برای مردم راحت می‌کند، نه اینکه زندگی را برای آنها سخت و پر از حرج و ضرر کند.

 

4- مردم امروز قرائت اصلاح‌طلبان را بیشتر از قرائت اصولگرایان از امام می‌پسندند.

 

 5- اصلاح‌طلبان بار‌ها و بار‌ها گفته‌اند که اساس کار آنان اندیشه امام است و اگر ما می‌گوییم اصلاحات! یعنی در مقابل انحراف‌هایی که در نظام از اندیشه اصلی که اندیشه امام خمینی است پدید آمده است. 

 

6- این حرف دوست عزیز آقای سحر‌خیز که از قول اصلاح‌طلبان می‌زنند حرف غلطی است.

 

 7- بعد از آنکه جریان اصلاحات روی کار آمد، تمام بحث ما این بود که اندیشه‌های اساسی امام را عملی کنیم، یعنی اصلاح‌طلبان فکر می‌کنند که اندیشه‌های امام، مظلوم و غریب واقع شده است، باید تلاش کنند این اندیشه‌ها را دوباره زنده کنند و منطق ایشان را روی کار بیاورند.

 

به خصوص اینکه تنها از این کانال ممکن است که نسل جدید ما بتواند دوباره با امام رابطه بر‌قرار کند، از کانال باز‌خوانی اصلاح‌طلبانه اندیشه‌های امام که در حال انجام است. در حقیقت هدف رساندن امام به جایگاهی در نسل جدید است که نزد خود ما داشت.

 

 8- آقای محمد‌رضا خاتمی در این مصاحبه، دلیل اصلی بر‌خورد حضرت امام (ره) با نهضت آزادی را، منحصر به مواضع و مخالفت‌های نهضت آزادی در قبال جنگ دانسته و می‌گوید: اگر امام امروز بودند؛ با این طبقه و طایفه (نهضت آزادی) اینگونه بر‌خورد نمی‌کردند.

 و اما به اقتضای ظرفیت این یا‌دداشت و به تناسب آنچه آمد، به مواردی از دیدگاه‌های حضرت امام (ره) اشاره می‌شود:

 

1- نکاتی از نامه حضرت امام (ره) به آقای محتشمی‌پور در خصوص نهضت آزادی عبارت است از :

الف- نهضت به اصطلاح آزادی طرفدار جدی وابستگی کشور ایران به امریکا است و در این باره از هیچ کوششی دریغ نکرده است.

 

ب- نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانون‌گذاری یا قضایی را ندارند و ضرر آنها، به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بی‌مورد در تفسیر قر‌آن کریم و احادیث شیعه و تأویل‌های جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهک‌های دیگر، حتی منافقین (این فرزندان عزیز مهندس بازرگان) بیشتر و بالا‌تر است.

 

ج- نهضت به اصطلاح آزادی و افراد آن چون موجب گمراهی بسیاری از کسانی که بی‌اطلاع از مقاصد شوم آنان هستند می‌گردند، باید با آنها بر‌خورد قاطعانه شود و نباید رسمیت داشته باشند.

 

در این سال‌ها اصلاح‌طلبان مدعی خط امام در قبال نهضت آزادی، بر اساس نظر امام (ره) عمل کردند یا دقیقاً بر‌خلاف نظر آن عزیز سفر کرده، از یک طرف به تحریف دیدگاه‌های امام در خصوص نهضت آزادی روی آورده و از طرف دیگر به دنبال میدان دادن و به صحنه آوردن آنان بودند؟

 

2- حضرت امام در خصوص ماهیت حکومت دینی، در کتاب ولایت فقیه در صفحه 33 می‌فرمایند: «حکومت اسلامی، نه استبدادی است و نه مطلقه، بلکه مشروطه است؛ البته نه مشروطه به معنای متعارف فعلی آن که تصویب قوانین تابع آرای اشخاص و اکثریت باشد، مشروطه از این جهت که حکومت‌کنندگان در اجرا و اداره مقید به یک «مجموعه شرط» هستند که در قر‌آن کریم و سنت رسول اکرم (ص) معین گشته است. «مجموعه شرط» همان احکام و قوانین اسلام است که باید رعایت گردد. از این جهت حکومت اسلامی، حکومت قانون الهی بر مردم است.»

سؤال، این نگاه امام (ره) به حکومت دینی، با نگاه اصلاح‌طلبان مدعی خط امام و از جمله محمد‌رضا خاتمی که به تعبیر پایگاه اطلاع‌رسانی جماران از بر‌جسته‌ترین شخصیت‌های جریان اصلاح‌طلبی است و می‌گوید: «حکومت دینی در منطق امام خمینی (ره)، حکومت فقیهان نیست حکومت فقیه هم نیست»، چگونه قابل جمع است؟

 

3- حضرت امام (ره)، مکتب مبارزه با ظلم، ستم، کفر، شرک، اسلام امریکایی، امریکا و صهیونیسم بین‌الملل را پایه‌گذاری کردند و در این راستا سخنان بسیاری دارند، مکتب امام که ریشه در آموزه‌های اسلام ناب محمدی‌(ص) دارد، مکتب مبارزه است و مبارزه هم سختی‌های خود، رنج‌های خود و مشقت‌های خود را دارد. مکتب تمامی انبیای الهی هم، همین بوده است. قر‌آن ترسیم‌کننده صحنه‌های نبرد حق و باطل در دوران انبیای قبل از پیامبر اسلام است. در مکتب امام مبارزه با راحت‌طلبی و دنیا‌گرایی جمع نمی‌شود. ایشان در این خصوص می‌فرمایند:«ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزش‌های اسلامی هستند، به خوبی دریافته‌اند که مبارزه با رفاه‌طلبی ساز‌گار نیست و آنها که تصور می‌کنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سر‌مایه‌داری و رفاه‌طلبی منافات ندارد، با الفبای مبارزه بیگانه‌اند و آنهایی هم که تصور می‌کنند سر‌مایه‌داران و مرفهان بی‌درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه می‌شوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته یا به آنان کمک می‌کنند آب در هاون می‌کوبند.» امام (ره) در پیام به مهاجران جنگ تحمیلی در تاریخ 2/1/1368 با تذکر به مسئولان که باید بدانند، انقلاب اسلامی محدود به ایران نیست و این انقلاب نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام است، در مورد سختی‌های این راه و اینکه ملت ایران راه مبارزه را انتخاب کرده، می‌فرمایند: «چه کسی است که نداند مردم عزیز ما در سختی هستند و گرانی و کمبود بر طبقه مستضعف فشار می‌آورد، ولی هیچ‌کس هم نیست که نداند پشت کردن به فرهنگ دول دنیای امروز و پایه‌ریزی فرهنگی جدید بر مبنای اسلام در جهان و بر‌خورد قاطع اسلامی با امریکا و شوروی، فشار و سختی و شهادت و گرسنگی را به دنبال دارد و مردم ما این راه را خود انتخاب کرده‌اند و بهای آن را هم خواهند پرداخت و بر این امر هم افتخار می‌کنند. این روشن است که شکستن فرهنگ شرق و غرب بی‌شهادت میسر نیست.»

 

حضرت امام (ره) در همین پیام، در مورد پیامد‌های این مبارزه در راه خدا چنین می‌نویسند:« مگر بیش از این است که ما ظاهراً از جهانخواران شکست می‌خوریم و نابود می‌شویم؟ مگر بیش از این است که ما را در دنیا به خشونت و تحجر معرفی می‌کنند؟ مگر بیش از این است که با نفوذ ایادی قاتل و منحرف خود در محافل و منازل، عزت اسلام و مسلمین را پایکوب می‌کنند؟ مگر بیش از این است که فرزندان اسلام ناب محمدی در سراسر جهان بر‌ چوبه‌های دار می‌روند؟ مگر بیش از این است که زنان و فرزندان خرد‌سال حزب‌الله در جهان به اسارت گرفته می‌شوند؟ بگذارید دنیای پست مادیت با ما چنین کند ولی ما به وظیفه اسلامی خود عمل کنیم.»

 

آری مکتب امام، خط و راه و رسم امام این است، اما امروز یک پایگاه اطلاع‌رسانی که ارگان مؤسسه‌ای است که با رسالت حفاظت از اندیشه‌های امام شکل گرفته و با پول بیت‌المال اداره می‌شود، با کسی مصاحبه و آن را منتشر می‌نماید که هدف اصلی‌اش در مصاحبه تحریف امام است. به راستی این سخنان و مواضع صریح و قاطع امام با این سخن محمد‌رضا خاتمی در توصیف ولی فقیه با استناد به سیره امام چگونه جمع می‌شود که می‌گوید: «او (ولی فقیه) بر اساس ولایتی که دارد و بر اساس آن دانایی، آگاهی، تقوا و خلوصی که دارد، تفسیری از دین ارائه می‌کند که زندگی را برای مردم راحت می‌کند، نه اینکه زندگی را برای آنها سخت و پر ‌از حرج و ضرر کند.» آیا امام واقعاً آنگونه بود که اصلاح‌طلبانی چون محمد‌رضا خاتمی وصفش می‌کنند؟ آیا امام به دنبال استفاده ابزاری از دین برای عافیت‌طلبی، راحت‌طلبی و رفاه مردم بود؟ یا اینکه امام به دنبال آن بودند تا مردم را در مسیر درست زندگی کردن هدایت کنند؟ آیا امام به دنبال تأمین صرف دنیای مردم بود، یا اینکه می‌خواست دنیا و آخرت مردم را با هم تأمین کند؟ آیا اکنون تأمین دنیا و آخرت مردم طبق نقشه راهی که امام ترسیم کردند، جز مبارزه با امریکا و ایستادگی در برابر زیاده‌خواهی‌های شیطان بزرگ، از راه دیگری تأمین می‌شود؟ امروز پر‌چم مبارزه با امریکا در دستان کیست؟ امروز اصلاح‌طلبان مدعی خط امام با پرچمدار مبارزه با امریکا چگونه رفتار می‌کنند؟ آیا اصلاح‌طلبان طبق سفارش امام پشتیبان ولایت فقیه هستند تا به کشور آسیبی نرسد، یا اینکه با تحریف امام و هزاران توجیه دیگر، به دنبال کنار آمدن با شیطان بزرگ به زعم خود برای تأمین رفاه و دنیای مردم هستند؟/907/د101/

 

منبع : روزنامه جوان

ارسال نظرات