۰۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۸:۰۳
کد خبر: ۲۶۲۷۴۸
آیت‌الله جوادی آملی:

اتحاد بر محور توحید راه مبارزه با داعشی و تکفیری و الحاد است/ دین اگر خیمه خفته باشد، افیون ملت‌ها می‌شود

خبرگزاری رسا ـ آیت‌الله جوادی آملی با اشاره به آیه 13 سوره مبارکه شوری، به دستور خداوند به موحدان عالم مبنی بر اقامه دین اشاره کرد و گفت: فرمود این ستون توحید را شما اقامه کنید، با این فکر دیگر ما سلفی و تکفیری و داعشی نداریم، چون ما این ستون را به زمین انداختیم، خیمه خفته و افیون شده است.
درس اخلاق آيت الله جوادي آملي

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی پیش از ظهر شنبه در ادامه تفسیر سوره مبارکه شوری با اشاره به برخی از مباحث گذشته و آیه « وَکَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لِّتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنذِرَ یَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَیْبَ فِیهِ فَرِیقٌ فِی الْجَنَّةِ وَفَرِیقٌ فِی السَّعِیرِ ﴿7﴾»، گفت: در بحث‌های قبل فرمود این قرآن کریم نازل شد تا ام‌القری و من حولها را انذار کنی که در این باره چند احتمال ذکر شد، که برخی از آنان مطرح شد، یکی از احتمالات ضعیف یعنی ام‌القری مکه و من حولها جمیع کسانی است که اطراف مکه از شرق و غرب هستند اما این تام نیست.

وی افزود: شهرها و کشورهایی که به مراتب بزرگ‌تر از حجاز و مکه هستند و جمعیت‌هایی که چندبرابر مکه و حجاز هستند، در چنین شرایطی نمی‌شود گفت که این کشورهای دور و نزدیک جزو حول مکه هستند، بلکه باید گفت مکه و شهرها و روستاهای اطراف مکه مد نظر است.

مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به پرسشی درباره اهل‌بیت‌(ع) ابراز کرد: اهل‌بیت(ع) می‌توانند مَثَل خداوند بشوند اما مثل «الله» یقینا نیستند که مَثَل به معنای جانشین‏، خلیفه و مظهر است اما مثل و مانند خداوند نیستند، یک انسان کامل وقتی ذات خودش را می‌بیند می‌گوید من چیزی پیش از این نبودم.

وی ادامه داد: انسان یک مرحله‌ای بود که لاشیء بود اما بعد به یک مرحله‌ای می‌رسد که شیء است اما قابل ذکر نیست، این دو مرحله از آن هر انسانی است که در این عالم زندگی می‌کند، یک انسان این چنینی که ذاتا مثقال ذره او دونها است، دیگر نمی‌تواند مثل «الله» باشد، این آیه «لیس کمثله شیء» از محکمات الهی هستند.

حضرت آیت‌الله جوادی آملی ابراز کرد: اهل‌بیت(ع) آیت و نشانه خداوند هستند و از اینان آیه‌ای بزرگ‌تر نیست، چهارده معصوم آیه اکبر خداوند است، اینان مظهر ذات اقدس اله هستند اما مثل خدای سبحان مستحیل است که باشند.

وی با بیان این که همه موجودات تحت وکالت الهی هستند، اظهار کرد: در قرآن فرمود که خداوند وکیل هر چیزی است و ما موظف هستیم که اگر این سه فضیلت بخشش و جود‏، علم و آگاهی و توانایی در خداوند است، به او توکل کنیم و باید این کار را بکنیم.

مؤلف کتاب مفاتیح‌الحیات خاطرنشان کرد: هر کسی که به مسائل آگاه نیست باید وکیل بگیرد و بهترین وکیل بر اساس آن سه فضیلت خداوند است و ما هم ذات اقدس اله را وکیل خودمان قرار می‌گیریم، خود خداوند فرمود حضرت عزراییل(ع) وکیل است برای موت و حضرت اسرافیل(ع) وکیل برای احیا است و حضرت میکاییل(ع) وکیل برای رزق و حضرت جبراییل(ع) وکیل تعلیم دادن و آموزش دادن است.

وی با طرح این پرسش که که خداوند را چگونه بشناسیم؟، خاطرنشان کرد: ما یک علم حصولی و برهانی داریم که فلسفه و کلام متولی این کار هستند، این‌ها گاه با برهان صرف و شیء و گاه دقیق‌تر و عمیق‌تر از برهان فارابی مطرح می‌شود که این برهان تا آن جا که بشر توانست پیشرفت کرد، ذات و اسما ذات را نامتناهی اثبات کرد و هم در اثبات فصل اول الهی و فصل دوم الهی آن را اثبات کرد، ما تا این جا می‌شناسیم، اما باز هم دستمان خالی است.

حضرت آیت‌الله جوادی آملی افزود: وقتی می‌گوییم ذات این به حمل اولی ذات است اما به حمل شایع مفهوم ذهنی حکیم است، یک ذال و یک الف و تاء دارد، این را باید بدانیم که معرفت ما با اعتراف همراه است، ما می‌گوییم بیش از این تکلیف نداریم و آن چه را که ما ثابت کردیم یعنی بیرون از ما یک ذات نامتناهی وجود دارد اما ما دسترسی و تکلیف نسبت به آن ذات نداریم و ما به آن ذات که از راه مفهوم و برهان ثابت کردیم می‌گوییم «ایاک» اما اگر بخواهیم او را مشاهده کنیم، باید چه کنیم؟

بررسی شناخت خدا با علم حصولی و شهود

وی با اشاره به این که حضرت امیر(ع) فرمودند من پروردگاری که نبینم عبادت نمی‌کنم، ادامه داد: در خطبه اول نهج‌البلاغه امام علی(ع) فرمود خداوند جزء ندارد و خداوند بسیط است، مطلب دیگری هم در همان خطبه اول ثابت کرد که خداوند حد ندارد، پس خداوند بسیط محض و غیرمتناهی صرف است، خود حضرت امیر(ع) موجودی مخلوق و محدود است، تا کجا می‌تواند بگوید که من خداوند را تا نبینم عبادت نمی‌کنم؟ این هم تشبیه اشتباهی است که بگوییم آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید؟ برای این که آب دریا مرکب است و شرق و غرب و ساحل دارد؟

مفسر برجسته قرآن کریم ابراز کرد: ما یک علم حضوری و یک علم حصولی داریم، که در این مناجات شعبانیه این علم شهودی و حضوری مشخص است، در مناجات شعبانیه ابتدا از دور ندا می‌دهیم و بعد جلوتر می‌رویم و این «یای منادا» می‌افتد، ما که دیگر به خداوند رسیدیم دیگر نیاز به ادات منادا نیست، حرف خدا فعل خداوند است، این گوشه تجلی کرد که کوه متلاشی شد و موسی(ع) بیهوش افتاد و یک گوشه تجلی کرد که وجود مبارک پیامبر(ص) حالش دگرگون شد و تازه وجود مبارک امام صادق(ع) این تجلی را نقل کرد که حالش دگرگون شد.

وی بیان کرد: اگر یک پیامبر یا ولی‌ای یا امام(ع) به مقام فنا رسید، یعنی وجود دارد و خودش را نمی‌بیند و خداوند را به اندازه خود مشاهده می‌کند، و این نه یعنی این که می‌رود در ذات حق و به اندازه خود ذات را می‌بیند، آن جا کسی را راه نمی‌دهند، اما چون او با صدهزاران جلوه برون آمده که ما با صدهزاران جلوه او را تماشا کنم، ما به اندازه خودمان او را درک می‌کنیم.

حضرت آیت‌الله جوادی آملی به ارائه مثالی در این باره پرداخت و گفت: مانند آفتاب که آفتاب با تمام ذاتش بیرون آمده و این آینه در آفتاب نیست، در مقام فعل و تجلی و ظهور و تابش نور آفتاب آفتاب را به اندازه خود نشان می‌دهد، به درون ذات راهی نیست، چون خداوند با صدهزار جلوه تجلی کرد این آینه خداوند را به اندازه خود می‌شناسد، ما مفهوم گیرمان می‌آید اما شهود دست آن حضرات هستند.

وی بیان کرد: ما «ایاک» می‌گوییم اما چیزیمان نمی‌شود اما وجود مبارک امام مجبتی(ع) تمام وجودش می‌لرزید، یک فهم و علم حصولی هم داریم و یک شهود، از ما بیش از این نمی‌خواهند، امام باقر(ع) هم در بیانی فرمود این ذات که شما می‌گویید صورت ذهنی شما است و از درون شما بیرون نرفته است، آن که می‌گوید که من پروردگاری که را نبینم عبادت نمی‌کنم، آن تجلی را می‌بیند.

مؤلف کتاب مفاتیح‌الحیات اظهار کرد: موضوع و محمول قضیه متحد هستند، محور اتحاد محمول قضیه هستند، در جوشن کبیر هزار و یک قضیه وجود دارد و محور اتحاد را محمول تعیین می‌کند و نه موضوع، محمول گاهی ذاتی و گاه وصف و گاه فعل است، این هزار و یک اسم اگر «الله» موضوع است و محور اتحاد را آن محمول بیان و مشخص می‌کند، در این گونه قضایا ذات محور نیست.

وی گفت: در مناجات شعبانیه فرد عرض می‌کند خداوندا یک گوشه اشاره کن و یک گوشه حرف بزن تا من جان بدهم، ما این همه چندین سال با مفهوم «الله» سخن گفتیم، اما هیچ چیزیمان نشده است، این که امام(ره) و سایر بزرگان گفتند راه نیست، یعنی راه نیست برای علم شهودی است، جایی که انسان با دیدن آیات الهی و آثار خداوند بیهوش می‌شود، آن جا که سخن از ذات و ابدی و سرمدی بودن است، میدان حکمت و کلام باز است.

دین آب حیات زندگانی بشر است

حضرت آیت‌الله جوادی آملی به ماجرای امام صادق(ع) و هشام اشاره کرد و گفت: حضرت امام صادق(ع) به هشام فرمود آیا خداوند را وصف می‌کنی؟ گفت بله، گفت چگونه؟ گفت می‌گویم او سمیع و بصیر است، امام صادق(ع) فرمود: خیلی‌ها سمیع و بصیر هستند، نگو او علیم است، بگو او علم است، او سمع است، علم است که جهلی در او نیست، علیم ناظر به مقام تجلیات او است، او علم محض و حیات محض و نور محض است.

وی با قرائت آیه «شَرَعَ لَکُم مِّنَ الدِّینِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى وَعِیسَى أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَن یُنِیبُ ﴿13﴾»، خاطرنشان کرد: ذات اقدس اله، انسان را آفرید و باید او را بپروراند، او بالاخره آب و حیات و نور می‌خواهد، انسان هم آب حیات می‌خواهد، آب حیات انسان دین است، فرمود ممکن نیست ما بشر را خلق کنیم و به او دین ندهیم، اگر کسی دین نداشته باشد، انسان نیست، بله حیات حیوانی و حیات گیاهی دارد.

مفسر برجسته قرآن کریم افزود: دین آب زندگانی است و در سوره انفال فرمود که دعوت خدا و رسول را بپذیرید که در آن حیات شما است، اما پنچ پیامبر الهی هستند که پرچم دین را بلند کردند، پیام این آیه به جوامع بشری که خدا را قبول دارند این است که با هم این پرچم را بلند کنید، سخن از اتحاد شیعه و سنی تنها نیست، به مسلمانان، یهودی‌ها، مسیحی‌ها و زرتشی‌ها و به پیرو یکی از ادیان الهی می‌گوید این پرچم را نگاه دارید.

همایش‌های بین‌المللی ادیان توحیدی با هدف برپایی ستون توحید در جهان باشد

وی با بیان این که خداوند یک خیمه جهانی دارد که به همه موحدان عالم می‌فرماید «ان اقیموا الدین و لاتتفرقوا»، ادامه داد: فرمود این ستون توحید را شما اقامه کنید، با این فکر دیگر ما سلفی و تکفیری و داعشی نداریم، این همایش‌های ادیان و بین‌المللی دستوری از دستورات قرآن کریم است، نتیجه‌اش چندتا مقاله نیست، اگر آستین بالا بزنند و این ستون توحید را نگاه دارند ما نه در عصر علم موش‌پرستی و گوساله‌پرستی و الحاد و شرک داریم و نه عده‌ای موحدان را تهدید می‌کنند.

حضرت آیت‌الله جوادی آملی بیان کرد: فرمود من یک خیمه و ستونی به شما دادم، شما موظف هستید این توحید را حفظ کنید، دین تثنیه ندارد، دین یکی است، «ان الدین عند الله الاسلام»، همه شما جمع شوید و این ستون را نگاه دارید، اگر موحدان این کار را بکنند نه داعشی و نه جنگ جهانی به وجود می‌آید و آن گاه خیال می‌کنیم دین افیون است، چون ما این ستون را به زمین انداختیم، از خیمه خفته جز انسان خفته تربیت نمی‌شود، از خیمه و ستون سرپا انسان سرپا رشد می‌کند، خیمه خفته افیون است./914/پ201/ج

ارسال نظرات