۲۶ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۰:۱۷
کد خبر: ۲۶۷۷۶۲
نقدی بر سریال تلویزیونی «شمعدونی»؛

شمعدونی؛ سریالی برای ریشه کن کردن بنیان خانواده!/ رسانه ملی به کجا می‌رود؟

خبرگزاری رسا ـ به راستی یک خانواده ایرانی را چگونه می‌توان استحاله و مضمحل کرد و راه‌های ریشه کنی بنیان یک خانواده و فروپاشی ارکان آن چیست؟ آیا راهی بهتر از مضحکه قرار دادن پدر و توهین و تمسخر به او سراغ دارید؟
شمعدوني

 

به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا شاید بتوان گفت یکی از تلخ‌ترین تجربیات رسانه ملی در حوزه تولیدات سریالی مجموعه دهشتناک «شمعدونی» بود، سریالی که تمام هم و غمش را برای ریشه کنی بنیان‌های خانواده و تمسخر رکن آن یعنی پدر به کار بست و هر ترفندی که داشت به اجرا گذاشت تا چیزی از آبرو و احترام پدرانه برای مخاطبان این برنامه باقی نماند.

 

به راستی جای این سؤال خالیست که رسانه ملی با کدام راهبرد و در مسیر کدام برنامه فرهنگ‌سازی، به تولید چنین شاهکارهایی دست می‌زند و چنین مجموعه‌های مملو از بدآموزی و تخطئه خانه و خانواده را روانه خانه‌های مردم می‌کند.

 

 

فیلم‌نامه ضعیف و نوشتار سطحی اشکالات ساختاری شمعدونی

 

در این سریال که آکنده از حرکات، سکنات و گفتارهای غیر استاندارد به دور از شؤون اخلاقی بود، پدر خانواده به تمامی مضحکه دست دیگران می‌شود و از او چیزی جز مجسمه سفاهت، بی‌عرضگی و سخره‌پیشگی باقی نمی‌ماند، البته از این جناب سروش صحت در کارهای قبلیش همچون ساختمان پزشکان هم چنین تبهکاری‌های اخلاقی و ریشه زنی‌های فرهنگی دیده بودیم، اما باید گفت «شمعدونی» از برخی جهات‌ حتی روی سایر تولیدات این چنینی تلویزیون محترم را سفید کرده است.

 

اگر بنا باشد ضعف‌های ساختاری و فنی این سریال را برشمریم می‌توانیم به ضعف شدید فیلم‌نامه، نوشتار سطحی، تیپ‌ها و شخصیت‌های نازل و باسمه‌ای و همچنین اجرای دم دستی و به شدت سطحی همان فیلمنامه ضعیف اشاره کنیم، به نحوی که این سریال در مجموعه کارهای صاحبان کارخانه بساز و بندازی تلویزیون، یک نمونه شاخص و سرآمد محسوب می‌شود!

 

اما از این ضعف‌های ساختاری که بگذاریم به لحاظ محتوای و مفهومی سریال «شمعدونی» تلاش می‌کند طنز سبک و یا در واقع هجر سخیف خود را به قیمت زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی خانواده و به مضحکه در آوردن شخص شخیص پدر به خورد مخاطب دهد، آن هم با چاشنی‌های همچون عصبیت، بدگویی، حرافی، زیرآب زنی، چشم‌چرانی، چشم و هم چشمی، پشت هم اندازی، لاپوشانی، توهین و تمسخر و سایر ادبات و سکنات این چنینی که به وفور در این سریال یافت می‌شود.

 

 

شمعدونی سریالی برای ترویج روابط سخره پیشه

 

یک نکته جالب درباره این سریال آن است که این مجموعه تلویزیونی پس از توقیف سریال «در حاشیه» به روی آنتن رفت و این در حالی بود که «در حاشیه» علاوه‌بر این‌که از طنزی جدی‌تر و اجرای قابل قبول‌تری برخوردار بود بازگو کننده یکی از جدی‌ترین آسیب‌های اجتماعی و درد‌های امروز جامعه ایران از ناحیه بخشی از قشر پزشکان بود و جالب و قابل تأمل این که آن سریال توقیف و سریالی همچون «شمعدونی» به محوریت ریشه کنی اخلاق در خانواده و زیر پاگذاشتن اصول و معیارهای زیست انسانی و اسلامی روانه آنتن می‌شود.

 

به راستی سؤالی که در چنین موقعیتی به صورت جدی قابل طرح است این است که معیار رسانه ملی و ساحت نظارت در تولید محصولات این چنینی چیست و کجاست؟ و به راستی می‌توان و باید «شمعدونی» را محصول کدام جریان و نتیجه کدام سیکل مدیریتی دانست؟

 

کافی بود یک قسمت از این سریال را شاهد باشید تا نمونه‌های متعددی از بدآموزی‌های اخلاقی و ترویج روابط سخره پیشه و زننده غیر انسانی میان افراد به ویژه در محیط خانواده را ببینید، این‌که چرا دوستان سریال سازی همچون سروش صحت فهم‌شان از طنز و کمدی به توهین و تمسخر منجر می‌شود و جز با سوپاپ اطمینان زنندگی و وهن دیگران و زیر پاگذاشتن معیارهای اخلاقی نمی‌توانند سریال بسازنند بحث دیگری است؛ اما این‌که چرا باید چنین جریانی در رسانه ملی جمهوری اسلامی و با بودجه مظلوم بیت المال به تولید اثر بپردازد و در پر بیننده‌ترین شبکه و پر بیننده ساعت به روی آنتن برود محل تأمل جدی است.

 

از دیگر نکاتی که به جهت بد آموزی‌های زننده این سریال باید به آن اشاره کرد تصویرسازی یک نوع سلطنت و سیطره کاذب و تحقیر آمیز برای زنان در مقابل مردان است، به نحوی که زن و شوهر این سریال مدام در حال تنش و بگو و مگو بوده و در این میان این زن است که بر مرد خود استیلا و تفوق دارد و مرتب او را مورد سرزنش و داد و فریاد قرار می‌دهد، به نحوی که مرد در برابر زن، تبدیل به عنصری مستأصل و مفلوک می‌گردد.

 

تردیدی در این نیست که بیان این نقد در دفاع از حق استیلای غلط مرد بر زن نیست، بلکه تذکر و تنبهی نسبت به این نکته است که مرد و زن می‌بایستی در رویکردی عدالت‌گرایانه در محیط خانواده، مراوده‌ای از سر احترام، تحمل و سازگاری داشته باشند، نه سیطره‌ای جنون آمیز و جنایتکارانه و این همان چیزیست که در این سریال به شدت و حدت مورد توجه و ترویج قرار گرفته است.

 

 

از طرف دیگر در این سریال شاهدیم که نوع ارتباط کلامی میان زنان و مردان نامحرم خارج از عرف اسلامی و شؤونات یک خانواده مقید و مبادی آداب دینی است، به نحوی که حتی کار به آن‌جا می‌رسد که زن در جمع نامحرمان و در میهمانی‌ها به خود اجازه می‌دهد ادای همسرش را در بیاورد و او را ابزاری برای استهزا جمع قرار دهد! این‌ها و بسیاری نمونه‌های دیگر از این دست رفتارها، حرکات و سکناتی است که در سریال چندش آور «شمعدونی» به کرات به تصویر کشیده می‌شود.

 

 

 

سوء استفاده جریان خزنده فرهنگی از کج فهمی مدیران رسانه ملی

به راستی می‌توان گفت نوعی اباحه‌گری و بی‌توجهی به تعهدات اخلاقی و زیرپا گذاشتن شؤونات انسانی در روابط میان افراد با هر نسبتی و به هر میزانی، در این سریال و امثالش دیده می‌شود، به نحوی که گویی نویسنده و سازنده سریال به هر الگو و معیاری توجه داشته غیر از الگو و معیار ایرانی و اسلامی و هر تلاشی را به کار بسته غیر از تأمل و تدبر در آموزه‌های اخلاقی، دینی و ملی و به هر نتیجه‌ای واصل گشته غیر از کمترین دفاع و صیانت از هویت فرد، جمع و خانواده ایرانی.

 

اصلا در تمام این سریال کمترین و کوچکترین نماد و نشانه‌ای از هویت ملی و قومی و ظهور و بروز اندیشه ایرانی و اسلامی و مصادیق و مابه‌ازای فردی و جمعی آن دیده می‌شود؟!

 

به راستی این حجم غلیظ و انبوه از دوری از هویت ملی و بیگانگی با فرهنگ ایرانی و اسلامی در تولیدات این دوستان به چه معناست و نشانه چیست؟ این جریان خزنده فرهنگی که حالا دیگر می‌توان گفت تا حد قابل توجهی از خزندگی هم بیرون آمده و در وضعیتی عجیب و تضاد آمیز با بودجه بیت المال علیه سبک زندگی اسلامی و منش و روش اخلاقی آن تولید اثر می‌کند، یا در حال سوء استفاده از کج فهمی و کار نابلدی مدیران و سیاستگذاران و تصمیم‌گیران رسانه ملی است و یا این‌که اتفاقی خارج از گستره حدث و گمان ما در حال رخ دادن است!

 

 

شمعدونی سریالی برای ریشه کن کردن بنیان خانواده

به راستی یک خانواده ایرانی را چگونه می‌توان استحاله و مضمحل کرد و راه‌های ریشه کنی بنیان یک خانواده و فروپاشی ارکان آن چیست؟ آیا راهی بهتر از مضحک قرار دادن پدر و توهین و تمسخر به او سراغ دارید؟ آیا ترویج و تهیج روابط مملو از عصبیت، بدگویی، بدآموزی و تکه پراکنی‌های اباحه‌گرانه می‌تواند در دستیابی به نتیجه مورد نظر مفید و مؤثر باشد؟

 

گرچه در این نوشتار به تبع از سریال «شمعدونی» بیشترین تأسف و تأثر نسبت به تصویری که از پدر در آن به نمایش گذاشته شده بود بیان شد، ‌اما حقیقت آن است که سایر تصاویر برساخته از دیگر اعضای خانواده و آدم‌ها و شخصیت‌های غصه هم بهتر و قابل دفاع‌تر از این نبود و می‌توان گفت همگی در چنبری‌ از عصبیت، دنائت و بی‌آزرمی به ظهور رسید.

 

به راستی مدیریت رسانه ملی و آنان که زمینه‌های تولید و پخش چنین  اثری را فراهم کرده‌اند چه پاسخی در برابر این پرسش‌های بی‌جواب دارند./993/702/گ

 

ارسال نظرات