۱۱ شهريور ۱۳۹۴ - ۲۰:۵۸
کد خبر: ۲۸۵۰۵۰
بخش نخست/تحلیل‌گر مسائل سیاسی در گفت‌وگوی تفصیلی با رسا؛

عدم خوشبینی به آمریکا پشتوانه عقلانی، وحیانی و تجربی دارد/ مخالفت کنگره و رژیم صهیونیستی با توافق یک عملیات فریب است

خبرگزاری رسا ـ دکتر فیروزیان، تحلیل‌گر مسائل سیاسی با استناد به آیات، روایات و تاریخ اسلام ضمن تأکید بر این‌که عدم خوش‌بینی به آمریکا پشتوانه عقلانی، وحیانی و تجربی دارد، گفت: رژیم صهیونیستی نیز کاملا در جریان توافق بود و هیچ دلیلی ندارد که از این توافق راضی نباشد؛ فقط می‌خواهند هزینه مخالفت با توافق را برای ما بالا ببرند.
دکتر شبير فيروزيان دکتر شبير فيروزيان

به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، دکتر شبیر فیروزیان از جمله افرادی است که مسائل سیاسی روز را با استناد به آیات، روایات و تاریخ اسلام که مرتبط با رشته دانشگاهی وی نیز هست، مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهد.

 

مدرس دانشگاه‌های علامه طباطبایی، امیرکبیر و صنعتی شریف معتقد است که اکنون کشور به دلیل توافق هسته‌ای در شرایط حساسی قرار داشته و باید خواص، عمارگونه به تبیین مسائل مختلف بپردازند. به عقیده دکتر فیروزیان اکنون در شرایط «فتنه تحمیل» هستیم که دارای شاخصه‌های مختلفی بوده و عبور از این فتنه‌ تنها با بصیرت و روشنگری به ویژه از سوی خواص صورت می‌گیرد.

 

این تحلیل‌گر مسائل سیاسی در گفت‌وگوی تحلیلی ـ تفصیلی با سرویس اندیشه رسا، ضمن تشریح شاخص‌های «فتنه تحمیل» به بیان مطالب مختلفی درباره علل پذیرش توافق هسته‌ای از سوی آمریکا پرداخت که بخش نخست آن در ادامه و بخش پایانی آن با موضوع «فتنه تحمیل» در بخش دیگری منتشر می‌شود.

 

 

در ادامه متن بخش نخست آن را از نظر می‌گذرانید؛

 

رسا ـ انگیزه آمریکا از توافق چه بود و چه شد که در دولت یازدهم این موضوع را پیگیر شدند؟ آیا پیش‌تر نیز این‌گونه بود یا این‌که در دولت کنونی شرایطی پیش آمد که با موضوع توافق موافقت کردند؟

 

همان‌گونه که رهبر انقلاب فرمودند: «اصل پیشنهاد مذاکره با آمریکایی‌ها به ویژه در موضوع هسته‌ای در دولت سابق نیز سابقه داشته است.» خود حضرت آقا فرمودند: «برخی از دولتمردان دولت سابق هم این تمایل را در اواخر نشان داده بودند.» رهبر انقلاب در سال پایانی دولت دهم یک سخنرانی مبسوطی داشتند مبنی بر این‌که چرا مذاکره با آمریکا منطقی نیست؟ ایشان در آن سخنرانی جدای از مباحث اعتقادی و این‌که مبنائاً و با توجه به آیات قرآن و سیره اهل‌بیت(ع) نمی‌توانیم با استکبار بسازیم، استدلال کردند که مذاکره با آمریکا برای ما عقلایی نیست؛ یعنی عقل هم به ما می‌گوید با این شیطان نمی‌شود مذاکره کرد و به او اعتماد کرد.

 

از این‌رو سابقه این موضوع(مذاکره) به اواخر دولت سابق که مقداری تحریم‌ها فشار آورده و برخی از دولتمردان خسته شده بودند و حتی بحث شعب ابی‌طالب را مطرح کرده بودند، باز می‌گردد. ولی حضرت آقا در سخنانی فرمودند: «ما در شرایط بدر و خیبریم، نه در شرایط شعب ابی‌طالب.» ایشان همچنین در سخنرانی‌های متعددی ‌فرمودند: «ما پیش‌تر تحریم‌های بسیار بدتر از این را توانستیم رفع کنیم.» بنابراین بحث مذاکره در دولت سابق نیز بود. البته همه ما می‌دانیم که گرایش‌های انقلابی دولت سابق به ویژه در اوایل روی کار آمدن بسیار زیاد بود، ولی متأسفانه در اواخر این گرایش‌ها مقداری رو به افول گذاشت.

 

ولی با روی کار آمدن دولت جدید، در حقیقت گرایش مذاکره با آمریکایی‌ها به ویژه در مسأله هسته‌ای تشدید شد. از سوی دیگر نیز این‌گونه نبود که آمریکایی‌ها نیاز به مذاکره نداشته باشند. حضرت آقا نیز به صراحت فرمودند: «آمریکایی‌ها شاید بیش از ما به مذاکره نیاز دارند.» علت چیست؟ علت این است که اصولا اصل نشستن دو طرف بر روی یک میز در سطوح بالایی همانند وزرای امور خارجه برای آمریکایی‌ها در دنیا یک بُرد تبلیغاتی است؛ چرا که آن‌ها به راحتی می‌توانند به وسیله رسانه‌ها وجهه مقاومتی و ضد استکباری ما را در میان ملت‌های منطقه بشکنند. همان‌گونه‌که ما رگه‌هایی از این موضوع را می‌بینیم.

 

رهبر انقلاب در جمع مسؤولان وزارت خارجه و سفرای ایران در کشورهای خارجی فرمودند: «مسأله مذاکره با آمریکا چهره ما را مذبذب نشان می‌دهد.» یعنی رفتار ما یک تذبذب اعتقادی و روشی در دنیا جلوه خواهد کرد. چون کشورهای دیگر می‌گویند: ایران در برابر آمریکا کوتاه آمده و مجبور به مذاکره شده‌ است.» بنابراین آمریکایی‌ها به مذاکره و سر یک میز نشستن جدای از بحث مسأله هسته‌ای، نیاز داشتند. از سوی دیگر در داخل کشور گرایش برخی از دولتمردان ما به این سمت بود که مقاومت کافی است و باید مقداری از اصول کوتاه آمد؛ چرا که این‌گونه نمی‌شود زندگی کرد. هم باید چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ کارخانه‌ها! به طور کلی در پاسخ به این پرسش باید گفت از هر دو طرف انگیزه کافی برای مذاکره وجود داشت.

 

 

رسا ـ دلیل درگیری میان کنگره با دولت آمریکا چیست؟ یعنی آیا میان این دو، درگیری واقعی وجود دارد یا جنگ زرگری است؟

 

موضع کنگره و رژیم صهیونیستی درباره توافق به ظاهر مخالفت است و برخی از افراد نیز متأسفانه مخالفت این گروه را با مخالفت منتقدان داخلی برابر می‌دانند و می‌گویند: «شما حرف اسرائیل را می‌زنید. شما با نتانیاهو هم زبان شده‌اید و بلندگوی این رژیم هستید!» درباره چرایی مخالفت منتقدان داخلی، کنگره آمریکا و رژیم صهیونیستی درباره توافق باید گفت که آن‌ها(کنگره و رژیم صهیونیستی) می‌گویند: آقای اوباما شما می‌توانستید امتیازهای بیشتری بگیرید، چرا نگرفتید؟ در حالی که منتقدان داخلی می‌گویند: دولت محترم! چرا از خطوط قرمز عبور کردی؟ چرا به این میزان به‌ آمریکایی‌ها امتیاز دادی؟ بنابراین مبنای مخالفت دو طرف متفاوت است.

 

بنابراین اگر نگوییم مخالفت کنگره با دولت اوباما جنگ زرگریست، باید بگوییم دعوای آن‌ها به این دلیل است که می‌گویند چرا از دولت ایران امتیازهای بیشتری نگرفتید. برخی نیز معتقدند مخالفت کنگره یک جنگ زرگری است. به چه دلیل؟ به این دلیل که آقای اوباما تلویحا یا صراحتا به دولت ایران بگوید: ببینید من چقدر تحت فشار هستم؟ آن‌قدر به شما امتیاز داده‌ام ـ عملا هم می‌توان گفت تقریبا امتیازی نداده‌اند ـ که به این میزان تحت فشارم و بیشتر از این نمی‌توانم امتیاز بدهم. در حقیقت می‌خواهد هزینه را برای ما بالا ببرد. متأسفانه اخیراً نیز در داخل یکی از دولتمردان گفت: «ما دیگر پس از توافق نمی‌توانیم هر حرفی را بزنیم، بلکه باید مواظب حرف زدن‌هایمان باشیم و به گونه‌ای حرف نزنیم که غربی‌ها و آمریکایی‌ها ناراحت شوند!»

 

صهیونیست‌ها نیز قطعا از این توافق راضی هستند؛ چرا که می‌خواستند با این توافق ایران به لحاظ نظامی خلع سلاح شود، دسترسی‌های گسترده‌ای نسبت به مراکز نظامی ایران وجود داشته باشد و مطمئن شوند که ایران توانایی تولید سلاح هسته‌ای و یا موشک‌های دارای کلاهک‌های هسته‌ای را ندارد. در این توافق نیز تمام این موضوعات لحاظ شده است؛ پس چرا نباید اسرائیل خوشحال باشد؟! به عقیده بنده دعوای اسرائیل با آمریکا نیز یک جنگ زرگری است؛ چرا که یکی از مقامات آمریکایی صراحتا گفته است «ما ریز به ریز متن توافق را با اسرائیلی‌ها چک می‌کردیم.» این نشان می‌دهد که مقامات اسرائیل کاملا در جریان توافق بوده‌اند.

 

حتی در طول این دو سال، هر زمانی که تیم مذاکره کننده‌ ما با آمریکایی‌ها برای توافق مذاکره می‌کرد، آقای جان کری و یا خانم وندی شرمن پس از مذاکره به اسرائیل سفر می‌کرد و گزارش می‌داد. این نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی کاملا در جریان بود و هیچ دلیلی ندارد که از این توافق راضی نباشد؛ بلکه آن‌ها تنها می‌خواهند هزینه مخالفت با توافق را برای ما بالا ببرند. به عقیده بنده این موضوع یک عملیات فریب است که نباید در دام آن گرفتار شویم.

 

 

رسا ـ آیا توافق سبب ایجاد فضای آرام میان ایران و آمریکا می‌شود و یا آمریکا بهانه‌های جدیدی را مطرح خواهد کرد؟

 

رهبر معظم انقلاب صراحتاً می‌فرمایند: «مسأله هسته‌ای بهانه است.» مسأله اصلی ما با آمریکا بحث هسته‌ای نیست. این‌ها مسلما مسائلی همانند حقوق بشر، حمایت ایران از جبهه مقاومت، به رسمیت شناختن اسرائیل و حقوق زنان را در آینده پیش خواهند کشید. وقتی مسائل مختلف را کنار هم بچینیم، متوجه می‌شویم که مشکل ما با آمریکا مبنایی است نه مصداقی. اشتباه بزرگی است که برخی فکر کنند اختلاف ما با آمریکایی‌ها مصداقی است؛ اختلاف ما مبنایی است. قرآن کریم نیز می‌فرماید: «وَلَن تَرْضَى عَنکَ الْیَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ.» با توجه به این آیه باید گفت: تا زمانی که ملت ایران از دین خود دست بر ندارد ـ البته دین به معنای اسلام سیاسی و اسلام امام حسین(ع) نه اسلام آمریکایی که اکنون در برخی کشورهای عربی است ـ آن‌ها بهانه تراشی می‌کنند. بنابراین به فرموده حضرت آقا: «مبارزه با استکبار هیچ‌گاه پایان نمی‌پذیرد.» بلکه پس از این بیشتر نیز خواهد شد. خیال خامی است که برخی‌ها بگویند چون اکنون موضوع هسته‌ای حل شده، پس مشکل ما نیز با آمریکا حل شده است. به عقیده بنده نیز تمام نشده و نمی‌شود، مشکل ما با آمریکایی‌ها حل نمی‌شود.

 

به تجربه نیز ثابت شده که آمریکایی‌ها دست از بهانه‌جویی بر نمی‌دارند. حتی پس از توافق، مباحثی غیر از هسته‌ای را مطرح کرده و می‌کنند. به گونه‌ای که در متن توافق هسته‌ای، سخنان مسؤولان آمریکایی و برخی از مسؤولان کشور خودمان نیز قید شده که تحریم‌های مربوط به هسته‌ای برداشته می‌شود. اوباما نیز صراحتا گفت: «تحریم‌های حقوق بشر و تروریست برداشته نمی‌شود»؛ این نشان می‌دهد که آن‌ها ابزارهای فشار دیگری را برای آینده نگه‌داشته‌اند. ابزارهایی همچون حقوق بشر و تروریست. حضرت آقا نیز می‌فرمایند: «آن‌ها مسائل مختلف دیگری را در آینده پیش خواهند کشید.»

 

رسا ـ آیا دولت بر سر مسائل دیگری جز هسته‌ای نیز توافقی داشته است؟

 

ما با نگاه خوشبینانه به دولت امیدواریم که این‌گونه نبوده باشد. البته نشانه‌هایی وجود دارد که خوش‌بینی را به بدبینی تبدیل می‌کند. مانند اینکه در قطعنامه اخیر شورای امنیت بحث موشکی ایران مطرح شده است. در حالی که بحث موشکی جدای از بحث هسته‌ای است؛ ولی چرا مطرح شد؟ در قطعنامه شورای امنیت آمده که تا پنج سال نه یک گلوله وارد ایران شود و نه از آن خارج شود. این موضوع چه ارتباطی با موضوع هسته‌ای دارد؟ این نشان می‌دهد که آقایان در آن‌جا صحبت‌هایی غیر از هسته‌ای نیز داشته‌اند؛ ولی ما خوش‌بین هستیم و امیدواریم این‌گونه نبوده باشد.

 

 

رسا ـ رهبر انقلاب بارها تأکید کرده‌اند «من به توافق خوشبین نیستم.» به نظر حضرتعالی چرا ایشان چنین موضوعی را مطرح می‌کنند؟

 

این‌که حضرت آقا می‌فرمایند: «من خوشبین نیستم» چند دلیل اصلی دارد؛ یکی از دلایل این است که ایشان تجربه اعتماد به آمریکایی‌ها را مدام گوشزد کرده‌اند. ما حتی در دولت گذشته، یک بار به آمریکایی‌ها در موضوع هسته‌ای که دولت ترکیه و برزیل برای حل موضوع واسطه شده بودند، اعتماد کردیم و مقداری کوتاه آمدیم؛ ولی آمریکایی‌ها زیر قولشان زدند. در چندین موضوع دیگر آمریکایی‌ها این‌گونه رفتار کرده‌اند. حضرت آقا نیز بارها در سخنان خودشان صفت «بد عهدی» را نسبت به آمریکایی‌ها به کار برده‌اند. به دشمنی هم که بدعهد باشد، نمی‌توان اعتماد کرد و این موضوع هم با تجربه و هم با آیات قرآن قابل اثبات است. رهبر انقلاب از آیات قرآن نیز برای اثبات این موضوع بهره گرفته‌اند.

 

رهبر انقلاب در جمع دانشجویان برای تعریف دشمن از آیه «أَلاَ تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَّکَثُواْ أَیْمَانَهُمْ؛ آیا نمی‌جنگید با کسانی که عهد را می‌شکنند.»(سوره توبه ـ 12) بهره می‌گیرند و می‌فرمایند: «خداوند در این آیه با عتاب می‌فرمایند: با عهد شکنان بجنگید.» بنابراین به دشمن بدعهد نمی‌توان اعتماد کرد؛ بلکه باید با او مبارزه کرد و جنگید. آیات نخست سوره توبه درباره عهد و پیمان است و پس از نزول این سوره بود که فصل جدیدی از مبارزه با دشمن از سوی نبی‌اکرم(ص) آغاز شد. رهبر انقلاب نیز در دیدار با دانشجویان می‌فرمایند: «برای مبارزه با استکبار آماده باشید.» یعنی فصل جدیدی از مبارزه با استکبار آغاز خواهد شد. بنابراین خوشبین نبودن دلیل عقلی و تجربی دارد.

 

حضرت آقا در یک سخنرانی درباره عدم اعتماد به دشمن نیز می‌فرمایند: «انسان‌هایى که بى‌خِرَدند، همین مشکلات در زندگى آنها هست؛ آنها را با ذلت تحمل می‌کنند. به جاى این‌که ولایت الهى را قبول کنند، ولایت شیاطین را قبول می کنند؛ وَاتَخَذُوا مِن دُونِ اللَهِ ءَالِهَةً لِیَکونوا لَهُم عِزاً، کَلا سَیَکفُرونَ بِعِبادَتِهِم وَ یَکونونَ عَلَیهِم ضِداً(7) فرمولى که انسان‌هاى بى‌خِرَد، دستگاه‌هاى بى‌خِرَد، انسان‌هاى غافل در دنیا انتخاب می‌کنند و اتخاذ می‌کنند، این‌جور در قرآن کریم رسوا شده ‌است. به جاى این‌که به خدا پناه ببرند، به جاى این‌که ولایت الهى را قبول بکنند، به جاى این‌که به هدایت الهى چنگ بزنند، به ولایت شیاطین، به ولایت دشمنان اسلام و دشمنان بشریت متمسک می‌شوند، براى اینکه براى خودشان عزت درست کنند و این عزت به دست آنها نمى‌آید. آن عبادت شوندگان نابکار هم از آنها سپاسگزارى نخواهند کرد؛ کَلا سَیَکفُرونَ بِعِبادَتِهِم وَ یَکونونَ عَلَیهِم ضِدا.(8) این بیان قرآن، بیان روشنى است؛ باید از این بیان درس گرفت، باید راه را درست شناخت، خط هدایت قرآنى، انسان‌ها را به سعادت می‌رساند. بایستى از خداى متعال کمک خواست.»(بیانات در دیدار مسؤولان نظام و سفرای کشورهاى اسلامى)

 

قرآن کریم نیز می‌فرماید: «إِنَّهُمْ لاَ أَیْمَانَ لَهُمْ؛ پیشوایان کفر به هیچ پیمانی پایبند نیستند.» در آیه دیگر خداوند متعال می‌فرماید: «إِن یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْدَاءً وَیَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَکْفُرُ‌ونَ؛ اگر بر شما دست یابند، دشمن شما باشند و بر شما به بدى دست و زبان بگشایند و آرزو دارند که کافر شوید.» بنابراین چه جای اعتماد و خوش‌بینی به دشمن وجود دارد؟ تمام این مسائل نشان می‌دهد که اعتماد به دشمن یک بی‌تدبیری و بی‌عقلی محض است. از سوی دیگر امیرمؤمنان(ع) در روایتی می‌فرمایند: «ثمرة العقل الاستقامة، میوه عقل استقامت است.» یعنی اگر عقل را به کار ببریم، به این نتیجه می‌رسیم که اگر چند زمانی استقامت کنیم، دشمن مأیوس شده و دست از سر ما بر می‌دارد. امام صادق(ع) نیز می‌فرمایند: «فَمَنْ صَبَرَ وَ احْتَسَبَ لَمْ یَخْرُجْ مِنَ الدُّنْیَا حَتَّى یُقِرَّ اللَّهُ لَهُ عَیْنَهُ فِی أَعْدَائِهِ مَعَ مَا یَدَّخِرُ لَهُ فِی الْآخِرَةِ؛ کسى که شکیبائى کند و آن را به حساب خدا بگذارد، از دنیا بیرون نمى‌رود تا خداوند چشمش را با شکست دشمنانش روشن کند، علاوه بر پاداش‌هائى که براى آخرت او ذخیره خواهد کرد.»(اصول کافى، جلد 2، صفحه 88، باب الصبر،(با کمى تلخیص).» این سنت خداوند متعال است.

 

برخی‌ها می‌گویند می‌خواهیم توافق کنیم تا امنیت کسب کنیم و آن را تضمین کنیم؛ در حالی که امیرمؤمنان(ع) می‌فرمایند: «من طلب السلامة لزم الاستقامة؛ کسی که به دنبال سلامت است، باید استقامت ورزد.» یعنی امنیت با استقامت یک قاعده عقلانی است. حضرت نمی‌خواهند بگویند که خدا و فرشتگان کمک می‌کنند - هر چند آن‌ها نیز کمک می‌کنند- ولی جدای از این مسأله، نتیجه عقلانی استقامت ورزیدن، امنیت است. حتی اگر یک حکومت غیر اسلامی نیز استقامت کند تا دشمن مأیوس شود، ضریب امنیت او بالا خواهد رفت. دشمن مأیوس شود، دست از سر ما بر می‌دارد. بنابراین عدم خوش‌بینی رهبر معظم انقلاب، پشتوانه عقلانی، وحیانی و تجربی دارد.

 

/993/403/ر

 

ادامه دارد ...

 

گفت‌وگو از محمد راستگردانی

ارسال نظرات