۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۳
کد خبر: ۲۹۴۸۸۱

راهکار رونق هیأت‌های مذهبی

خبرگزاری رسا ـ شکل هماهنگ و منظم‌کننده اجتماعات مردمی همان «هیأت‌های مذهبی» بود که به عنوانی ارث تاریخی همه شیعیان از شکل حاکمیتی اهل بیت علیهم‌السلام به ایرانیان رسیده بود؛ در آن پیچیده‌ترین مسائل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی در قالب یک دورهمی محلی- مردمی مورد حل و فصل قرار می‌گیرد.
هيأت مذهبي

 

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، متخصصین و فلاسفه معتقدند آخرین حلقه شکل‌گیری و معارفه یک تمدن، با عملیاتی شدن راهکارها و مسیرهای «مدیریت منابع انسانی» تکمیل می‌گردد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) در حالی که انقلاب ملت ایران ابتدایی‌ترین مراحل خود را پشت سر می‌گذاشت تشکیلات مهمی همچون کمیته و بسیج و سپاه و جهاد سازندگی را پایه‌گذاری کرد که حقیقتاً در حوزه مدیریت اجتماعات بی‌شکل مردمی تاثیر شگرفی داشت و به پیروزی غیرقابل پیش‌بینی ایران در جنگ تحمیلی و محاصره اقتصادی انجامید. اما آنچه حتی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی موجب شد مردم مسلمان ایران که در پراکنده‌ترین شکل تاریخی خود بودند، در قالب اجتماعاتی وسیع و مدیریت شده بر ضدحاکمیتی مستبد و قدرتمند سازماندهی شوند، برآمده از قدرت مستتر در تاریخ تشیع بود. شکل هماهنگ و منظم‌کننده اجتماعات مردمی همان «هیأت‌های مذهبی» بود که به عنوانی ارث تاریخی همه شیعیان از شکل حاکمیتی اهل بیت علیهم‌السلام به ایرانیان رسیده بود. از ساختاری صحبت می‌کنیم که در ذیل آن پیچیده‌ترین مسائل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی در قالب یک دورهمی محلی- مردمی مورد حل و فصل قرار می‌گیرد. محوریت این جمع همواره با روحانیون و ذاکران اهل بیت و بزرگان خوشنام محلات بوده است و «هیأت‌» با همین ساختار در ظاهر ابتدایی، چنان گره‌های بزرگی از جامعه باز نموده که حقیقتاً برآمده از نظر لطف الهی و هدایت ویژه دستگاه اهل بیت علیهم‌السلام است.

 

کشور ما می‌تواند با تمسک به میراث تمدن اسلامی در مسیر گره گشایی از امورات شهروندان خود با بهره بردن از ساختارهایی همچون «هیأت‌ های مذهبی» قدم‌های بزرگ و قابل تاملی بردارد.

 

این مسیری است که پیش از این یک بار در مرحله پیش از پیروزی انقلاب و مراحل پسا انقلابی اولیه تجربه کرده‌ایم و امروز نیز می‌توانیم با تمرکز بر تجربیات گذشته به احیای ویژه آن بپردازیم. همراهی‌مان کنید تا یک به یک با نقش‌های جدید «هیأت‌ انقلابی» را در آستانه ورود به ماه محرم آشنا شویم.

 

چرا هیأت را دوست داریم؟

هر شبکه اجتماعی نیازمند «هدفی مشترک» برای تشکیل است. برخی از این اهداف برآمده از احساسات فطری و درونی انسان‌ها برای پذیرش در یک «جمع» است که قدمتی تاریخی و اشاره‌ای مستقیم به آفرینش انسان به شکل «جمعی» دارد. انسان‌ها در طول تاریخ، زندگی فردی نداشته‌اند و همواره در تشکیل اجتماعات به پیروی از فطرت خود پیش‌قدم بوده‌اند. مهم‌ترین نیازهای درونی و فطری که موجب می‌شود افراد جذب هیأت‌های مذهبی شوند را می‌توان در نیاز به «پرستش» و «گروه گرایی» خلاصه کرد.

 

بدیهی ترین شکل یک هیأت‌ مذهبی برآمده از گروه دوستان، همسالان یا مجموعه‌ای از افراد نسبتاً بی‌ربط محلی است که در یک هدف با یکدیگر«اشتراک مبنایی» دارند و آن برپا داشتن «شعائر اسلامی» است. پس یک هیأت مذهبی دست کم به‌واسطه یک هدف نیز که شده گروه‌های متنوع مردمی را بدون علقه‌ای بیرونی به یکدیگر گره می‌زند. راز تحلیل حضور غیرمسلمانان در مراسم مذهبی شیعیان همراه با نذر غذا و کمک نقدی یا همراهی قلبی مسلمانان در اجتماعات ایمانی سایر ادیان توحیدی نیز در برآورده شدن همین نیازهای فطری است.

 

اجتماعی گره‌گشا

پس «هیأت مذهبی» ذاتاً جذاب است و به سلامت روحی و اجتماعی افراد کمکی شایان توجه می‌رساند. حال تصور کنید در چنین اجتماع شبکه‌ای سایر نیازهای افراد جامعه نیز برآورده شود. قطعا لذت و شیرینی چنین گردهمایی مهمی چندین برابر می‌شود و هدف اصلی از گروه‌گرایی یعنی برآورده شدن نیازهای فردی در جمع نیز حاصل خواهد شد. ساده‌ترین شکل مشارکت اجتماعی مادی در هیأت‌ مذهبی، در رفع گرسنگی به عنوان اولین نیاز بشری است. فقیر و ثروتمند، دارا و ندار، از هر طبقه اجتماعی، همگی سر یک سفره میهمان می‌شوند و بدون چشمداشت صاحب مجلس، از نعمات الهی سیر می‌شوند. بالاتر این که «غذا» با نیت الهی توزیع می‌شود و پس از بخشش مال، مالک چنین طعامی هیچ کدام از برگزارکنندگان مجلس یا خرج‌دهندگان نخواهند بود. این یکی دیگر از جذابیت‌های هیأت‌های مذهبی است که حقیقتا برآمده از ساختار غیرزمینی آن است، چرا که اطعام از مواردی است که به حکم پروردگار متعال و آموزه‌های پیامبران و معصومین در متن ادیان توحیدی وارد شده است.

 

انفاقی که برآمده از ارزش‌های مستتری همچون «عدالت»، «برابری»، «نفی نژادپرستی» و «ساده‌زیستی» باشد ارزشی چند برابری در اذهان عموم می یابد و هیچ بعید نیست تبرک جستن به چنین سفره‌ای از باب نفی همه بدی‌ها و منیت‌ها، در سیر تهیه و توزیع آن به نام بزرگداشت بزرگ‌ترین منادیان اخلاق و ارزش‌های انسانی باشد و مگر غیر از این است که حسین علیه‌السلام برای برپاداری معروف و نهی منکر به شهادت رسید؟

 

نفی و تخریب رسمی ساختارهای اسلامی

در گزارش «کاترین اسکوایر» از بنیاد صهیونیستی اینتراکت تحت عنوان «ظرفیت‌سازی سازمانی در جامعه ایران»، مطالعه مفصلی بر نهادهای اجتماعی موفق جمهوری اسلامی صورت گرفته است. به نظر می‌رسد هدف از معرفی یک به یک ساختارهای اجتماعی جمهوری اسلامی ایران، بازمهندسی اشکال موفق در شکل غیراسلامی و غیرایرانی و تخریب زیرساخت‌های عملیاتی برای گشوده شدن مسیر ریل‌گذاری شبکه انسانی برآمده از اصول نظام لیبرال سرمایه‌داری باشد.

 

به همین دلیل است که به طور مثال نهادهای شکل گرفته در داخل کشور تحت مدیریت آژانس‌های بین‌المللی غریبه، کمک مالی به «هیأت­های مذهبی» را از لیست «مسؤولیت‌های اجتماعی» شرکت‌ها و سازمان‌های بزرگ ایرانی و ثروتمندان صاحب سرمایه برخلاف مسیر تاریخی حذف کرده‌اند و کمک به اقامه شعائر اسلامی در ارزش‌گذاری نهایی رقابت برای دریافت استانداردهایی همچون ایزو 26000 که اتفاقا در داخل ایران ثبت شده، امتیازی به همراه نخواهد داشت! اما در مقابل کمک به NGO های وابسته به اهداف غربی و درگیر در موضوع تحدید نسل یا توانمندسازی زنان با هدف «برابری جنسیتی» در صدر لیست مسئولیت اجتماعی قرار دارند!

این دقیقاً برخلاف مسیر تاریخی معرفی سرمایه‌داران محبوب در ساختار اجتماعی ایران است که حتی در زمان ستمشاهی نیز بهائیان را وادار می‌ساخت برای جلب نظر مثبت مردم در محلات و شهرهای مختلف «خرج برای هیأت‌» دهند و وقفیات گسترده خلاف میل باطنی داشته باشند.

 

هیأت مذهبی یا اجتماعی اقتصادی؟!

تاکنون تلاش‌های بسیاری برای تضعیف هیأت‌های مذهبی از سوی دستگاه رسانه‌ای جهانی و مزدوران داخلی صورت گرفته است. از برچسب‌زنی بر هیأت‌ به عنوان عامل ترویج «خشونت اجتماعی» تا تمسخر نقاط قوتی همچون «اطعام و اکرام» و مواردی همچون بزرگنمایی ضعف‌های مداحان، روحانیون یا خادمین با هدف مبارزه با رونق مجالس مذهبی و طرح انگلیسی حذف «سیاست از مذهب» با ترویج «هیأت‌ بی‌نظر»! اما آیا هیأت‌ می‌تواند از وضعیت فعلی نیز ارتقاء بیشتری بیابد؟

 

قطعاً جواب این سوال مثبت است. در گزارش بنیاد اینتراکت آمده است: «اولین صندوق قرض‌الحسنه در سال 1970 در یک مسجد در یک منطقه فقیرنشین تهران با هدف فراهم کردن شبکه امنی برای کسانی که در نتیجه جنبش‌های سیاسی علیه سلطنت، بیکار می‌شدند، ایجاد شد. در سال 1979 بیش از 200 موسسه قرض‌الحسنه ایجاد شده بود و بعد از انقلاب تعداد آن به طور تصاعدی افزایش یافت. برآورد شده است در سال 1988 بیش از 3000 موسسه قرض‌الحسنه یا صندوق و ام بدون بهره وجود داشت و تعداد آنها هنوز در حال افزایش بود. این صندوق‌ها، مبنای قوی اسلامی دارند و مرکز آنها غالبا در مساجد و هیئات مذهبی است و به وسیله تاجران بازار حمایت می‌شو ند. آنها برای اعضای جامعه که به وسیله رهبران محلی تضمین می‌شوند، وام‌های کوتاه مدت بدون بهره فراهم می کنند. وام‌ها، برای امداد، آموزش، ازدواج، تهیه جهیزیه و بعضی اوقات برای کسب و کارهای کوچک پرداخت می‌شود. این صندوق‌ها، بین مردم فقیر هم به عنوان منبعی برای اعتبار و هم به عنوان محلی مورد اطمینان برای نگهداری پس‌اندازهایشان شهرت دارند.»این گونه بود که نقاط قوت دستگاه اجتماعی آرمان حکومت اسلامی و مدینه فاضله شناسایی شد و با تشکیل انواع بانک‌های خصوصی و تغییر رویه بانک‌های دولتی، عملا قرض الحسنه‌ها اقبال عمومی را از دست دادند و ملت جذب سودهای عجیب و غریب و بی‌نظیر حتی در سیستم بانکداری جهانی شدند و مدیریت اجتماعی جامعه از طریق صندوق‌های قرض‌الحسنه مساجد و هیأت‌های مذهبی از ساختارهای اسلامی به ساختارهای لیبرالیستی منتقل شد.

 

هر هیأت یک صندوق قرض‌الحسنه

پر واضح است که هیچ عاقلی از سیستم فعلی که از ارائه وام به مردم از سرمایه خود ملت پرهیز می‌کند و با ارائه وام‌های محدود با سود هنگفت عملاً چرخه گردش ثروت در حوزه‌های مهمی همچون ازدواج، کارآفرینی و اشتغال و فرزندآوری را فلج کرده، رضایت ندارد. پس اگر جمهوری اسلامی در مرحله اقتدار و ایجاد زیرساخت‌های اقتصادی در مسیر تمدنی شکستی تلخ را تا اینجای کار به واسطه رشد و گسترش سیستم پولی- مالی بدتر از مدل لیبرالیستی حاکم بر جوامع غربی با ربای حداکثر 2 درصد، تجربه کرده، شاید بهترین راه از میان برداشتن چنین معضلی بازگشت به سیستم موفق قدیمی باشد. وقت آن رسیده شعار «هر هیأت‌، یک صندوق قرض‌الحسنه» را عملیاتی کنیم و ضمانت‌های مالی را از شکل فعلی به رویه اعتباری و موفق قدیمی بازگردانیم. به این ترتیب همان طور که هم اکنون در تجربه‌های موفق قرض‌الحسنه‌های معدود باقی مانده، مشاهده می‌شود، مردم با رغبت و گشاده‌رویی، سرمایه‌های خود را از سیستم ربوی خارج کرده و پایه‌های اقتصاد اسلامی را با روش «همیاری مذهبی» شکل می‌دهند. تضعیف ساختار «بانکداری ربوی» با خروج سرمایه‌های مردمی از بانک‌های متخلف، خود به اصلاح سیستمی که از دولت و حاکمیت فرمانبر نیست کمک می‌کند و به‌تدریج امکان بازگشت بخش جامانده به ساختار اصلی را نیز فراهم می‌سازد. پس تقویت پایه‌های اقتصادی هیأت‌ مذهبی می‌تواند از مهم‌ترین برنامه‌های آتی در حوزه نظام‌سازی اجتماعی انقلاب اسلامی باشد.

 

هیأت‌ و استحکام پایه‌های خانواده

موضوع بعدی حوزه زنان و خانواده است. بخش‌های مهمی از جامعه ایرانی هم اکنون به واسطه هجوم طرح‌های لیبرالیستی دچار آسیب‌های جدی شده‌اند. به طور مثال«گسست بین نسلی» و «تضعیف پایه‌های خانواده» دست‌کم در شهرهای بزرگ مشکلات بزرگی را در ابتدایی‌ترین و مهم‌ترین سازه اجتماعی ما ایجاد کرده است. آیا نمی‌توان هیأت‌ به عنوان یک ساختار اجتماعی محبوب را به مرکزی برای آموزش حقوق همسرداری از نگاه اسلام در دوره‌های دو ساعته پایان هفته با ارائه گواهی «تزکیه» تبدیل کرد؟ هم اکنون NGO های خانگی با موضوع تربیت کودک بر اساس اصول فرویدی یا همسرداری به شیوه لیبرالیستی با تاکید بر توانمندسازی زنان به شکل غربی، به مسیر نفوذ رسمی برای برهم زدن تعادل جامعه ایرانی تبدیل شده‌اند. صحبت از گروه‌های خانگی است که همچون «فرقه‌های سری» با سکوت اجتماعی در مذهبی‌ترین جمع‌های زنانه ایرانی نفوذ کرده‌اند و شبکه‌ای مستحکم و پنهانی در خصوصی‌ترین واحد ساختاری نظام برپا داشته‌اند. هیچ دستگاه اطلاعات و عملیاتی از پس تعطیلی چنین گروه‌های زنانه پنهانی که «طلاق» را اولین تصمیم در مسیر «توانمندسازی زنان» برمی‌شمارند و مادران را به عدم دخالت در حوزه تربیت فرزندان به اسم «آزادی تفکر» و «درک تفاوت های نسلی» ترغیب می‌کنند، برنمی‌آید.

 

تجربه تلخ انزوای مساجد

آیا می‌توانیم هیأت‌های محلی را به اجتماعی جذاب برای آموزش خصوصی‌ترین مسائل خانوادگی در روزهای تعطیلی برنامه‌های مذهبی رسمی، تبدیل کنیم؟ فراموش نکنیم یکی از علت‌های مهم خروج مسجد از ساختار اجتماعی ایران به عنوان پایگاهی مستحکم در حوزه فعالیت‌های اجتماعی، سیاسی، مذهبی و حتی اقتصادی، بی‌اعتنایی به نیازهای جدید جامعه و عقب ماندن از حوزه‌های نو دست کم در برخی از استان ها همچون تهران بود. پس این گرفتاری است که می‌تواند گریبانگیر هیأت‌ها نیز به شرط بی‌اعتنایی به نیازهای اجتماعی خانواده‌ها بشود.

 

اگر «اشتغال» را اولویت زندگی زن ایرانی بر اساس متون اسلامی نمی‌دانیم پس باید دوره‌های دانش‌افزایی خانوادگی برای تجربه موفقیت در زندگی، در ساختارهایی همچون مسجد و هیأت‌ برای او تعریف کنیم. اگر باور داریم مرد ایرانی «حقوق زن» به عنوان ستون خیمه خانواده را از منظر دین نمی‌شناسد موظفیم روحانی محل را برای آموزش دوره‌های همسرداری به مردان هیأت‌ی روشن کنیم. اگر مادر و پدر ایرانی از مشکل مدرن «فرزند سالاری» در خانواده رنج می‌برند باید بخشی از بحث‌های هیأت‌ی را به شیوه صحیح «تربیت فرزند» از نگاه اسلامی اختصاص دهیم.

 

دین بنا به آموزه‌های اسلامی «برنامه عملی زندگی» است. زندگی که مملو از مشکلات خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی است. پس یک هیأت‌ موفق مذهبی، باید در مسیر برپایی همه شئونات حاکمیت اسلامی، برنامه‌ای برای حل و فصل همه مشکلات اعضای خود در نظر بگیرد و چه فرصتی برای عالم دینی که «انسان سازی» را هدف غایی خود می‌داند بالاتر از مدیریت چنین واحد اجتماعی مستحکمی است؟ موقعیت بی‌نظیری که فرصت تجربه یک زندگی سالم در حوزه‌های مختلف را پس از تربیت صحیح در اختیار هئیتی‌های مشتاق تزکیه دینی قرار می‌دهد.

 

تربیت یک مسلمان هیأتی نمونه

انتظار این است که هیأتی‌ها در رفتار با همسر، برتر از تربیت‌شدگان دستگاه سکولاریستی مجموعه نهادهای وابسته به بنیادهای صهیونیستی باشند. گمان مردم چنین است که خانواده‌های مذهبی باید در تربیت فرزند یک سر و گردن دانش بیشتری از عوام الناس شرکت‌کننده در جلسات فرقه‌های نوظهور انحرافی داشته باشند. انتظار این است که یک خانواده مذهبی هیأت‌ی مسلح به اخلاق اسلامی، در برگزاری دوره‌های کارآفرینی محلی، از جانب سیستم اقتصاد اسلامی حمایت شود و ناچار به دریافت وام از سیستم ربوی نشوند.

توقع از هیأتی‌های فعال در دستگاه امام حسین (ع) این است که در مسیر حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی شبهات سیاسی پیشقدم باشند و چنین ساختار مستحکمی را تنها در گردهمایی‌های سالیانه به کار نگیرند. حقیقتا حیف است شبکه‌ای که ارث شیعه از اهل بیت علیهم‌السلام، محسوب می‌شود با حداقلی‌ترین شکل به فعالیت دوره‌ای خود ادامه دهد و نهادهای اجتماعی دشمن با کار و تلاش و فعالیت روزانه هیأت‌ی‌های امام حسینی را آلوده آموزه‌های لیبرالیستی در حوزه‌هایی همچون «همسرداری»، «تربیت فرزند»، «راه‌اندازی کسب و کار» و حل مشکلات و معضلات متنوع روزمره، کنند.

 

مدد از علما و بازاریان و ذاکرین اهل بیت

در چنین میدان بزرگی انتظار می‌رود طلاب و مراجع عظام تقلید و روحانیون سرشناس دارای پایگاه اجتماعی و ذاکرین و مداحین اهل‌بیت و میانداران و خرج‌دهندگان و بازاریان و کسبه و بزرگان شهیر محلات پیش قدم شوند و هیأت‌ مذهبی را به ساختاری مستحکم در مسیر تحکیم حاکمیت اسلامی تبدیل کنند. شاید این ساختارسازی جدی با هدف حل معضلات متنوع مسلمانان آخرالزمان خود بهترین شکل از اعلام آمادگی برای ظهور منجی موعود باشد. درهای بهشت حسینی به زودی به روی همه هیأت‌ی‌های مشتاق تزکیه باز می‌شود...آیا برای محکم کردن کمربندهای همت و گره‌گشایی از امور مهم جامعه ایرانی- اسلامی آماده‌ایم؟/998/د102/س

 

منبع: روزنامه کیهان

 

ارسال نظرات