۰۵ آبان ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۹
کد خبر: ۲۹۷۹۹۳

رسانه‌های تجدیدنظرطلب از خمینی جوان چه می‌خواهند

خبرگزاری رسا ـ طی چند ماه گذشته و خصوصا روزهای اخیر آمدن یا نیامدن حجت‌الاسلام سید حسن خمینی به صحنه انتخابات خبرگان در رسانه‌های تجدیدنظرطلب فضایی فراتر از برجام و پسابرجام و مسائل منطقه‌ای و خصوصاً دغدغه‌ اصلی مردم، یعنی معیشت، پیدا کرده است.
حجت الاسلام سيد حسن خميني

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، طی چند ماه گذشته و خصوصا روزهای اخیر آمدن یا نیامدن حجت‌الاسلام سید حسن خمینی به صحنه انتخابات خبرگان در رسانه‌های تجدیدنظرطلب فضایی فراتر از برجام و پسابرجام و مسائل منطقه‌ای و خصوصا دغدغه‌ اصلی مردم، یعنی معیشت، پیدا کرده است، به صورتی که نفس کشیدن، صاف نشستن، لبخند زدن، سر تکان دادن، ان‌شاءالله گفتن وی به تیتر یک برخی رسانه‌ها تبدیل می‌شود. «می‌آید»، «تشخیص دهد می‌آید»، «فعلا بررسی می‌کند»، «در حال تصمیم است»، « به زودی اعلام می‌کند»، «آیا می‌آید؟» دهها جمله‌ای است که هیچ ارتباط مستقیمی هم با اراده سید حسن خمینی ندارد.

 

علاوه بر آن تلاش می‌نمایند هر جمله‌ای با هر هدفی از سید حسن صادر می‌شود را به مسائل کشور تأویل نمایند و به نوعی وی را مقابل نظام و نیروهای انقلاب اسلامی قرار دهند. این رسانه‌ها دو دسته‌اند؛ دسته‌ای که اقلیت هستند صرفاً از منظر مجیزگویی قابل درک هستند و به دنبال «پیشکش خوشایند» هستند. اندیشه‌ای بر آنان حاکم نیست. عرض ارادتی می‌کنند و بعضاً ابایی ندارند که 70درصد عکس یک خود را در سال به یک شخص اختصاص دهند تا به اسم خدمت خرابش کنند. اما دسته‌دیگری که در این نوشتار مدنظرند، آنانی هستند که مبتنی بر اندیشه‌ای راهبردی و با اهداف مشخص و اتاق‌های فکر، خمینی جوان را به مثابه «طعمه‌ای چرب» دنبال می‌نمایند.

 

قطعا و حقا سیدحسن خمینی نیز می‌تواند مانند هر شهروندی از مسیر قانون به گردونه انتخابات وارد شود اما دیگرانی نیز هستند که در انتخابات خبرگان وارد می‌شوند اما مانند وی مورد توجه قرار نمی‌گیرند. چرا؟ برای درک و فهم درست مسئله باید ماهیت فکری این دسته مورد بازبینی قرار گیرد. آیا آنان با به رسانه کشاندن سیدحسن نگران راه انقلاب و امام هستند؟ آیا می‌خواهند با وی مسیر انقلاب را از انحرافات مصون سازند؟ و نیت آنان خیر است؟

 

برای پاسخ به این سؤالات باید دو مسئله را با هم دید؛ اول باید اهداف انقلاب امام را شناخت. دوم، اسناد، کتاب‌ها، مقالات و خروارها مطلب به جای مانده از این جماعت را در دوران پساامام مطالعه نمود. آنگاه با تطبیق اهداف امام با اندیشه و نگرش این جماعت می‌توان راز دمیدن در خمینی جوان را شکافت. در یک جمعبندی از عصاره 21 جلد صحیفه آشکار امام می‌توان اندیشه و راه و رسم امام را که بر معرفت ذاتی استوار است در محورهای زیر خلاصه نمود:

 

1 ـ عدم جدایی دین از سیاست که محصول همه عمر و قله و شاه‌بیت قیام و نظام امام است. او به دنبال اثبات همسویی دین و سیاست نبود، بلکه دین را زایشگاه سیاست می‌دانست و همه خون دل‌ها، آوارگی‌ها و مبارزات خود را در این مسئله متمرکز کرد. 2ـ نظریه ولایت فقیه که حوزه اختیارات آن را همان ولایت رسول الله می‌دانست. 3ـ حکومت جهانی اسلام را با دو نگاه طرح نمود؛ اول نگاه آرمانی و دوم حاکمیت دولت ـ ملت‌های فعلی بر سرنوشت خویش با تمسک به اسلام؛ 4ـ حمایت از محرومین و مستضعفین جهان و نهضت‌های آزادیبخش؛ 5ـ وحدت امت اسلامی؛ 6ـ نفی سبیل و اصل نه شرقی و نه غربی؛ 7ـ ساده‌زیستی حاکمان جامعه اسلامی؛ 8ـ مسئولیت حکومت بر هر دو بعد مادی و معنوی یا دنیوی و اخروی انسان؛ 9ـ مردم سالاری دینی یا جمهوری اسلامی؛ 10ـ استکبارستیزی و تلاش برای حذف سرمایه‌داری صهیونیسم و کمونیسم از جهان؛ 11 ـ نگاه درون‌دینی در اداره کشور در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی؛ 12ـ جامعیت فقه اسلامی در پاسخگویی به همه نیازهای بشر امروزی و .... امام فراتر از عرف بین‌الملل تنفس می‌نمود و ابایی از پرداخت هزینه برای اهداف بین‌المللی اسلامی نداشت و با صراحت می‌فرمود: «من بار دیگر از مسئولین بالای نظام جمهوری اسلامی می‌خواهم که از هیچ کس و از هیچ چیز جز خدای بزرگ نترسند و کمرها را ببندند و دست از مبارزه و جهاد علیه فساد و فحشای سرمایه‌دار غرب و پوچی و تجاوز کمونیسم نکشند که ما هنوز در قدم‌های اول مبارزه جهانی علیه غرب و شرقیم» و یا می‌فرمود: «ما باید خود را آماده کنیم تا در برابر جبهه متحد شرق و غرب جبهه قدرتمند اسلامی ـ‌ انسانی یا همان نام و نشان انقلاب تشکیل شود و آقایی و سروری محرومین و پابرهنگان جهان جشن گرفته شود» و یا می‌فرمود: «ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بین‌الملل اسلامی‌مان بارها اعلام نموده‌‌ایم که در صدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران امریکا نام این سیاست را توسعه‌طلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ می‌گذارند از آن باکی نداریم و استقبال می‌کنیم.

 

ما در صدد خشکانیدن ریشه‌های فاسد صهیونیزم، سرمایه‌داری و کمونیسم در جهان هستیم و به لطف و عنایت خداوند بزرگ نظام‌هایی را که بر این سه پایه استوار گردیده‌اند نابود کنیم و نظام اسلام رسول‌الله (ص) را در جهان استکبار ترویج نماییم.» این قطره‌ای از اندیشه‌ امام است که باید پرسید هدف از دنبال کنندگان سید حسن خمینی دنبال کردن این مسائل است؟ و آیا سیدحسن را پیماینده این مسیر می‌دانند؟

 

ماهیت فکری کسانی که امروز برای سیدحسن سینه می‌زنند چگونه است؟ اجازه دهید قطره‌ای نیز از دریای تفکر مکتوب و مضبوط آنان را ذکر نماییم تا در ادامه نتیجه بهتری بگیریم. عرض شد که عدم جدایی دین از سیاست و ولایت فقیه قله آورده امام است. آیا صاحبان جملات ذیل با سیدحسن خمینی دنبال تقویت این نگاهند؟ گیریم نظام جمهوری اسلامی در حوزه رفتاری واجد نقد است آیا مطالب ذیل در نقد رفتار نظام است یا اصول امام؟

 

حمیدرضا جلایی‌پور که پاتوق رسانه‌ای‌اش بعضاً سایت جماران است، معتقد است: «حکومت باید از حیث ایدئولوژی خنثی باشد. انقلاب ما دنبال تحقق جمهوریت بود نه اجرای شریعت.» (روزنامه صبح امروز فروردین 1378)

 

عمادالدین باقی معتقد است «مشروعیت رهبری فقط به رأی مردم است و ارتباط با عالم بالا ندارد، ولایت نوعی قرارداد بین مردم و رهبری است نه یک هدیه از سوی امامان معصوم.» (هفته‌نامه آبان مرداد 1377)

 

سعید حجاریان از عدم جدایی دین و سیاست امام این تلقی را دارد که «امام موکداً در مصاحبه‌ها فرمودند: منظور ما از جمهوری به همان معناست که در همه جای دنیاست. ایشان قالب جمهوریت را مناسب‌ترین قالب برای اهداف و آرمان‌های انقلاب، به خصوص آزادی تلقی کردند.» حال آنکه امام دهها بار به تفاوت انقلاب اسلامی با دیگر انقلاب‌ها تأکید کردند و در انقلاب‌های دیگر تغییر را به جابه‌جایی دوطاغوت تعبیر کردند. عمادالدین باقی باز معتقد است «انتخابات دوم خرداد، خبرگان رهبری و شوراها، مشروعیت سیاسی ولی فقیه را زیر سؤال برده است» (نشاط اردیبهشت 1378)

 

و برهمین اساس بود که در مقابل مدل حکومتی امام ـ یعنی جمهوری اسلامی ـ مدل‌های حکومتی طرح کردند. برای «جمهوری‌خواهی»، «مشروطه‌خواهی»، «دمکراسی‌خواهی» و «حاکمیت دوگانه» کتاب نوشتند و برای اجرایی کردن آن به دو روش پارلمانتاریستی و جنبش‌های اجتماعی دست به کار شدند. حال این جماعت از جان سید حسن چه می‌خواهند؟ برای پاسخ به این سؤال ابعاد مختلفی وجود دارد که اگر سیدحسن خمینی می‌خواهد در تراز انقلاب اسلامی گرامی داشته شود نمی‌تواند بدان توجه نکند. بدون تردید پاک کردن یا پنهان کردن گذشته آلوده، از عوامل انگیزه‌ساز برای این جماعت است. ارائه تفسیری متفاوت از نظام به اسم یک «خمینی» مد نظر است. آنان حجت‌الاسلام خمینی را به عنوان نماد می‌خواهند. در صددند سخن خویش را که دچار «بحران معنا» شده است از زبان یک «خمینی» بیان و هرگونه مخالفت با او را انحراف از خط انقلاب معرفی نمایند. آنان به دنبال تأویل امام به دست یک خمینی هستند تا زایمان این تأویل به فریاد منجر نشود و آرمان‌های امام را در بهترین حالت در حد «توسعه»، «رفاه»، «تعامل» و «جمهوریت غربی» تقلیل دهند و به پسوند اسلامی اکتفا شود.

 

اکنون که پس از 18 سال تلاش نتوانستند با معجزه هرمنوتیک ـ به قول اکبر گنجی ـ امام را یک جمهوری‌خواه صرف معرفی نمایند در صدد هستند خمینی جوان را سپر کینه‌های خود علیه نظام و امام کنند و وی را تله فریبی برای ایجاد فتنه و انحراف جدید قرار دهند و با تولید امام جدیدی که از آرایشگاه غرب بیرون می‌آید نظام جمهوری اسلامی را عرفی و آن را با استانداردهای حیات غربی همساز نمایند.

 

عباس عبدی به عنوان یک رئالیست اصلاح‌طلب در مصاحبه با روزنامه ایران (4/8/1394) معتقد است اولویت اصلی اصلاح‌طلبان اعتمادسازی در نظام است و شکاف بین آنان و نظام را دلیل تولد اعتدال می‌داند، لذا می‌توان نتیجه گرفت که جماعت مدنظر عباس عبدی بدون اعتمادسازی به دنبال حرکت در سایه یک خمینی هستند، اما از این غافلند که پیش‌نیازهای آن را فراهم نکرده‌‌اند.

 

گیریم که سیدحسن خمینی وارد عرصه انتخابات بشود و به مجلس خبرگان هم راه یابد، آنجا چه باید بکند؟ برجسته‌سازان ایشان از وی چه می‌خواهند؟ آیا می‌خواهند به این سخن امام که ولایت فقیه همان ولایت رسول‌الله است جامه عمل بپوشانند؟ بدون تردید آنان به دنبال ساختن «میزانی» هستند که لیبرال دمکراسی را با آن وزن کنند.اما سیدحسن خمینی با همه تسامح باهوش‌تر از آن است که جامعیت امام را تقلیل دهد. احتمالاً این جماعت چند عکس منتشر شده یادگاری وی با اصحاب فتنه بعد از انتخابات را حجت خود می‌دانند که امید است سید حسن با قرار گرفتن در تراز امام این ذهنیت را اصلاح و سکولارها را ناامید نماید. کاری که مرحوم ابوترابی با کارگزاران در آستانه انتخابات مجلس کرد می‌تواند الگوی همه ما باشد./998/د102/س

 

منبع : روزنامه جوان

ارسال نظرات