۲۰ آبان ۱۳۹۴ - ۲۳:۲۱
کد خبر: ۳۰۱۸۲۱
یادی از حقیقت مرگ؛

تشبیهی زیبا از امام صادق در علت سختی جان دادن

خبرگزاری رسا ـ یکی از امور پیچیده و مرموز که بشر ناگزیر از آن بوده و بی‌تردید با آن مواجه خواهد شد، ‌مرگ است و غفلت از آن یکی از مهمترین عوامل ابتلاء به گناه و رعایت نکردن حق‌الناس است.
تشبیهی زیبا از امام صادق در علت سختی جان دادن
یکی از امور پیچیده و مرموز که بشر ناگزیر از آن است و بی‌تردید با آن مواجه خواهد شد، ‌مرگ است.
 
پیچیدگی از این جهت که تا‌ انسان مرگ را تجربه  نکند، درک درستی از ماهیت آن ندارد؛ هر چند آموزه‌های دینی توصیفاتی در این باره دارد که بعضاً مفصل و مبسوط هم هست، ولی با این حال چون یک امر ماورایی است و ما انسان‌ها در عالم ماده به سر می‌بریم و اصولاً درگیر مادیات نیز هستیم، خیلی نمی‌توانیم درک مناسبی در این مورد داشته باشیم، مگر عده‌ای خواص و اولیاء الهی که بهره‌ای از معنویات و امور ماورایی دارند.
 
ولی با این اوصاف نباید از مرگ غافل شد. غفلت از مرگ یکی از مهمترین عوامل ابتلاء به گناه و رعایت نکردن حق‌الناس است. فسق و فجور آشکار در جامعه، کلاهبرداری‌ها، غش در معاملات، اختلاس‌های رنگارنگ و... ناشی از همین غفلت و بی‌اعتقادی یا در حالت خوشبینانه، کم اعتقادی به برزخ و قیامت است.
 
نباید فراموش کنیم که «أَیْنَما تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فی‏ بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ؛ هر کجا باشید مرگ شما را در می‌یابد و لو اینکه در برج‌های محکم باشید.»  النساء /‌ب 78
 
در حدیثی وارد شده ‏«لَوْ لَا ثَلَاثٌ فِی ابْنِ آدَمَ مَا طَأْطَأَ رَأْسَهُ شَیْ‏ءٌ الْمَرَضُ وَ الْفَقْرُ وَ الْمَوْتُ کُلُّهُمْ فِیهِ وَ إِنَّهُ مَعَهُنَّ لَوَثَّابٌ‏؛ اگر سه چیز در فرزند آدم نبود چیزى سرش را خم نمی‌کرد؛ بیمارى، فقر و مرگ؛ با اینکه همه این‌ها را دارد، باز جست و خیز می‌زند.» الخصال/ ج‏1/ ص113
 
امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «النَّاسُ نِیَامٌ‏ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا؛ مردم در خوابند وقتی مردند بیدار می‌شوند.»
 
به امید اینکه قبل از مرگ از خواب غفلت بیدار شویم و مصداق «موتوا قَبْلَ اَنْ تَموتوا» باشیم.
 
بحث پیرامون مرگ زیاد و متنوع است؛ ولی یکی از امور مرتبط با مرگ، سکرات مرگ و لحظات جان دادن است که سختی‌های خاصی دارد. در ادامه مطالبی در این مورد می‌آید.
 
 
 
مرگ در فرهنگ قرآن
در فرهنگ قرآن مرگ به معنای «وفات» است، نه «فوت»؛ زیرا فوت به معنای زوال و نابودی است، ولی وفات به معنای اخذ تامّ و در اختیار گرفتن تمام و کمال یک حقیقت و انتقال آن به سرای دیگر است. معاد در قرآن/ جوادی آملی/جلد 4/صفحه 182
برخلاف تصور اکثر مردم که مرگ را امری عدمی و مساوی با فنا می‌دانند، از نظر قرآن یک امر وجودى است.
در بعضى از آیات، مرگ صریحاً مخلوق خدا شمرده شده است؛ «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ.» ملک/ 2
 
مرگ از منظر روایات
در روایات اسلامى تعبیرات مختلف با مفهومی واحد درباره حقیقت مرگ آمده است.
در حدیثى از  امام سجاد علیه‌السلام سؤال کردند که مرگ چیست؟
حضرت در پاسخ فرمود: «براى مؤمن مانند کندن لباس چرکین و پر شپش، گشودن غل و زنجیرهاى سنگین و تبدیل آن به فاخرترین لباس‌ها و خوشبوترین عطرها و راهوارترین مرکب‌ها و مناسب‌ترین منزل‌ها است.
و براى کافر مانند کندن لباسى فاخر و انتقال از منزل‌هاى مورد علاقه و تبدیل آن به چرک‏ترین و خشن‌ترین لباس‌ها و وحشتناک‌ترین منزل‌ها و بزرگترین عذاب است!» معانی الاخبار/ص289
از امام محمد بن على علیه‌السلام نیز همین سؤال شد، فرمود: «مرگ همان خوابى است که هر شب به سراغ شما مى‏آید، جز اینکه مدتش طولانى است و انسان از آن بیدار نمى‏شود تا روز قیامت... .» همان
امام حسین علیه‌السلام در روز عاشورا و به هنگام شدت گرفتن جنگ، تعبیر لطیفى در مورد حقیقت مرگ براى یارانش ارائه فرمود که «شکیبایى کنید اى فرزندان مردان بزرگوار! مرگ تنها پلى است که شما را از ناراحتی‌ها و رنج‌ها به باغ‌هاى وسیع بهشت و نعمت‌هاى جاودان منتقل مى‏کند؛ کدامیک از شما از انتقال یافتن از زندان به قصر ناراحتید؟!
و اما نسبت به دشمنان شما همانند این است که شخصى را از قصرى به زندان و عذاب منتقل کنند. پدرم از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل فرمود که دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است و مرگ پل آنها به باغ‌هاى بهشت و پل این‌ها به جهنم است.» اعتقادات صدوق/ص52
 
 
سکرات مرگ
 «وَ جاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقّ؛ و سرانجام، سکرات مرگ به حق فرا مى‏رسد.» سوره ق/19
«سکرات» جمع «سکرة» به معنى حالتى است شبیه مستى که بر اثر شدت حادثه‏اى دست مى‏دهد و انسان را سخت مضطرب مى‏سازد، ولى مستى نیست.
درست است که مرگ براى مؤمنان آغاز یک انتقال به جهانى وسیع‌تر و مملو از مواهب الهى است، ولى با این‌همه، این حالت انتقالى براى هیچ انسانى آسان نیست؛ چرا که روح، سالیان دراز با این تن خو گرفته و پیوند داشته است.
لذا هنگامى که از امام صادق علیه‌السلام سؤال مى‏کنند چرا هنگامى که روح از بدن خارج مى‏شود، احساس ناراحتى مى‏کند؛ فرمود: به خاطر اینکه با آن نمو کرده است؛ درست مانند دندان فاسدى است که از دهان بیرون می‌کشند، مسلماً بعدا احساس آرامش مى‏کند، ولى لحظه جدایى دردناک است.
در بعضى از روایات اسلامى مى‏خوانیم که سه روز براى انسان وحشتناک است؛ روزى که متولد مى‏شود و این جهان ناآشنا را مى‏بیند، روزى که مى‏میرد و عالم پس از مرگ را مشاهده مى‏کند و روزى که وارد عرصه محشر مى‏شود و احکامى مى‏بیند که در دار دنیا نبود؛ لذا خداوند متعال درباره «یحیى بن زکریا» مى‏فرماید: «وَ سَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا.»
و از زبان عیسى بن مریم علیه‌السلام نیز شبیه همین سخن را نقل مى‏کند و این دو پیامبر را مشمول عنایت خود در این سه روز قرار مى‏دهد.
ولى مسلّم است آنها که علائق خاصى به این دنیا دارند، انتقالشان از آن بسیار سخت‏تر و دل بریدن از آنچه مورد علاقه آن‌ها است مشکل‌تر خواهد بود و نیز کسانى که مرتکب گناهان بیشترى شده‏اند، سکرات موت براى آنها شدیدتر و دردناک‌تر است. تفسیر نمونه/ ج‏22/ ص 265
 
موارد تخفیف سکرات موت
به طور کلی التزام به تقوا و در مسیر فرامین الهی قدم برداشتن، مرگ را بر انسان راحت می‌کند؛ ولی برخی موارد به طور خاص در روایات وارد شده که باعث تخفیف سکرات مرگ می‌شود که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود.
 
 
صله رحم
 
از امام صادق علیه‌‌السلام نقل شده که فرمود: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ یُخَفِّفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْهُ سَکَرَاتِ‏ الْمَوْتِ فَلْیَکُنْ لِقَرَابَتِهِ وَصُولًا وَ بِوَالِدَیْهِ بَارّاً فَإِذَا کَانَ کَذَلِکَ هَوَّنَ‏ اللَّهُ عَلَیْهِ سَکَرَاتِ الْمَوْتِ وَ لَمْ یُصِبْهُ فِی حَیَاتِهِ فَقْرٌ أَبَداً؛ هر که دوست دارد خدا سختی‌هاى جان‏کندن را بر او آسان کند باید صله رحم کند و به پدر و مادرش نیکى نماید، وقتی چنین شد، خدا جان کندن را بر او آسان می‌کند و در زندگى دچار پریشانى و فقر نشود.» أمالی صدوق/ص389
 
 
بیست و چهار روز روزه در ماه رجب
 
هر کس بیست و چهار روز از رجب را روزه بگیرد، فرشته مرگ به صورت جوانى که حلّه‏اى از دیباى سبز پوشیده و سوار بر اسبى از اسب‌هاى بهشت است بر او نازل مى‏شود، در حالى که در دستش پارچه حریرى سبز رنگ است که با مشک ناب معطر شده و در دست دیگرش قدحى است زرّین که از شراب بهشتى لبریز گردیده است، پس او را هنگام جان دادن سیراب مى‏کند و سختی‌هاى مرگ بر او آسان مى‏گردد، سپس روحش را در آن پارچه حریر مى‏گذارد و چنان بوى‏ خوشى از آن بر مى‏خیزد که ساکنان آسمان‌هاى هفت‏گانه از آن بهره مى‏برند، آن گاه در قبر خود سیراب مى‏آرامد و روز قیامت نیز سیراب زنده مى‏شود تا در کنار کوثر بر پیامبر صلی الله علیه و آله وارد گردد.» ثواب الأعمال و عقاب الأعمال/ ص56 
 
 
حبّ علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام 
 
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «...أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً هَوَّنَ‏ اللَّهُ عَلَیْهِ سَکَرَاتِ‏ الْمَوْتِ وَ جَعَلَ قَبْرَهُ رَوْضَةً مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ...؛ بدانید هر کس على را دوست بدارد، خداوند شدّت و سختى جان دادن را بر او آسان مى‏کند و قبرش را باغى از باغ‌هاى بهشت قرار مى‏دهد.»
فضائل الشیعة/صدوق/ص4
 
 
نماز در شب چاردهم ماه رمضان
و هر که در شب چهاردهم ماه رمضان شش رکعت نماز بخواند که در هر رکعتى یک بار حمد و 30 مرتبه‏ «إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ» باشد، خداوند سختى مردن و [برخورد] نکیر و منکر را بر او آسان گرداند. الأربعون حدیثا/شهید أول/ ص89
 
 
پوشاندن برادر مؤمن
امام صادق علیه‌السلام: هر که لباس زمستانى یا تابستانى به برادرش بپوشاند، بر خدا حق است که او را از جامه‏هاى بهشتى بپوشاند و سختى‏هاى مردن را بر او آسان کند و در قبرش بر او گشایش دهد و چون از قبر درآید فرشتگان با مژدگانى از او ملاقات کنند؛ این است قول خداى عز و جل در کتابش: «وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ هذا یَوْمُکُمُ‏ الَّذِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ؛ و فرشتگان به پیشواز آنها روند که امروز آن روزى است که به شما وعده داده شده.» کافی/ج‏2/ ص204
 
 
روزه ماه رمضان 
 
رسول خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ یک یهودی که فضیلت روزه ماه رمضان را پرسیده بود، فرمود: هیچ مؤمنى نیست که ماه رمضان را به قصد قربت روزه بدارد، مگر آنکه خداى تبارک و تعالى هفت خصلت را بر او واجب می‌سازد؛ نخست آنکه حرام را در بدنش ذوب می‌کند. دوم آنکه او را به رحمت خداى تبارک و تعالى نزدیک می‌سازد. سوم آنکه با این عمل خطاى پدرش آدم را جبران می‌کند. چهارم آنکه سکرات مرگ را بر او آسان می‌کند. من لا یحضره الفقیه/ج2/ص73
 
قرائت بعضی سور قرآن
قرائت سوره یاسین، ق و آیة الکرسی از دیگر مواردی است که سبب آسانی سکرات مرگ می‌شود. به ترتیب: تفسیر صافی/ج4/ص263 - تفسیر نورالقلین/ج5/ص104 - مستدرک الوسائل/ج4/ص335
 
چرایی جان دادن سخت برخی مؤمنین و جان کندن راحت برخی کفار
 
امام رضا علیه‌السلام از پدرش امام کاظم علیه‌السلام نقل فرموده که به امام صادق علیه‌السلام گفته شد مرگ را براى ما وصف کن.
فرمود: براى مؤمن مثل خوشبوترین گل‏ها است که آن را مى‏بوید و از بوى خوش آن، از حال می‌رود و خستگى و درد از او منقطع مى‏شود و براى کافر مانند نیش افعى و عقرب بلکه سخت‏تر است.
 
سؤال شد، بعضى مى‏گویند: مرگ از تکّه تکّه شدن با ارّه و قیچى و کوبیده شدن با سنگ و چرخاندن سنگ آسیاها بر حدقه چشم سخت‏تر است؛ [نظر شما چیست؟]
حضرت فرمودند: براى بعضى از کافرین و فاجرین همین طور است، آیا از این افراد، کسى را که این سختى‏ها را مى‏کشد ندیده‏اید؟ و آن چیزى که از این هم شدیدتر است عذاب آخرت است، زیرا از عذاب دنیا سخت‏تر و شدیدتر است.
 
گفته شد، پس چرا ما مى‏بینیم جان کندن بر کافری آسان است و در حالى که مى‏خندد و سخن مى‏گوید، مى‏میرد؟ و بعضى از مؤمنین هم همین طورند؟ ولى بعضى از مؤمنین و کافرین در هنگام سکرات‏ موت دچار این سختى‏ها مى‏شوند؟
 
حضرت فرمودند: راحتى مؤمن در آن حال ثواب زودرس است و سختى هنگام مرگ براى او باعث پاک شدن از گناه است تا با پاکى و تمیزى به آخرت وارد شود و بدون هیچ مانعى استحقاق ثواب ابدى را داشته باشد؛ امّا راحتى کافر در آن حال، به خاطر آن است که اجر نیکى‏هاى خود را به طور تمام و کمال در دنیا دریافت دارد و وقتى وارد آخرت مى‏شود، جز عذاب نبیند و سختى حال کافر در موقع مرگ، آغاز عذاب او است و این به خاطر آن است که خداوند عادل است و ظلم نمى‏کند.
 
از امام صادق علیه السّلام درباره طاعون سؤال شد، آن حضرت فرمودند: براى عدّه‏اى عذاب و براى عدّه‏اى دیگر رحمت است. گفتند: چگونه ممکن است رحمت، عذاب باشد؟! فرمود: آیا نمى‏دانید آتش جهنّم براى کافرین عذاب است، ولى براى خزنه جهنّم که با کافرین در آنجا هستند، مایه رحمت است؟ عیون أخبار الرضا علیه السلام/ ج‏1/ص274
والحمدلله رب العالمین
/999/704/ر 
ارسال نظرات