فضای علمی کشور کاهش رشد علمی را تجربه میکند
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، «جلوگیری از کاهش سرعت پیشرفت علمی» را باید یکی از مطالبات مهم رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر رؤسای دانشگاهها و مراکز آموزش عالی دانست که بارها طی دو سال اخیر هم تکرار و تأکید شده است.
آن گونه که معظم له در جمع اعضای هیأت دولت در تابستان امسال بیان میکنند: « یکی مسأله حفظ شتاب علمی است… شتاب تنزل کرده. این را من به دوستان دانشگاهی هم گفتم و عرض میکنم که نگذارید شتاب علمی در دهه دوم چشمانداز - الان وارد دهه دوم چشمانداز شدهایم- کم بشود.» این مطالبه جدی معظم له در حالی است که یکی از نقاط قوت دولتهای نهم و دهم رشد و شتاب چشمگیر در حوزه علم و فناوری بود و جایگاه ایران در این حوزه در سطح بینالملل ارتقای خیرهکنندهای پیدا کرد. در این میان سؤال اصلی این است، چه عواملی باعث روند معکوس شتاب علمی کشور شده است و با وجود چه الزامات و اقداماتی میتوان این کاهش محسوس را جبران کرد و به روند سابق بازگرداند، آسیبها و خطرات ناشی از چنین وضعیتی چیست که رهبری خود را ملزم دیدهاند طی 26 ماه بارها چنین مسئلهای را گوشزد کرده و از مسئولان بخواهند از گسترده شدن چنین روندی جلوگیری نمایند.
علم؛ زیربنای پیشرفت کشور
هر چند علتهای بسیاری را میتوان برای تأکیدات ویژه رهبری در این حوزه ذکر کرد اما یکی از مهمترین آن را باید «واکسینه کردن کشور در مقابل تحریمها» دانست. به عنوان اولین نکته باید گفت، میزان اهمیت «علم» به قدرت تأثیرگذاری آن به «حوزههای اثرگذار و مؤلفههای پیشرفت و توسعه» یک کشور برمیگردد؛ آنجایی که بومیسازی بسیاری از صنایع – که تضمینکننده رشد اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی - رابطه مستقیم و غیرقابلانکاری با شاخص «علم» آن هم از نوع بومی آن دارد و برهمین اساس باید از علم به عنوان سنگ زیرین پیشرفت یک کشور یاد کرد و آن را نیروی محرکه مقابله پایاپای جمهوری اسلامی ایران با نظام سلطه دانست. به عبارت بهتر کندشدن حرکت علمی کشور در بلند مدت عقبماندگی اقتصادی کشور را موجب خواهد شد چراکه تضعیف حرکت علمی کشور اقتصاد دانشبنیان را بهعنوان بالاترین منبع ایجاد درآمد اقتصادی پایدار و درونزا در کشور تضعیف خواهد کرد.
رهبری هم اینگونه به جایگاه بیبدیل علم و نقش محوری آن برای توسعه همه جانبه کشور اشاره میکنند: «علم زیرساخت اصلی کشور است. اگر ما در صنعت، در کشاورزی، در نفت، در نیرو، در بهداشت و درمان و در بخشهای دیگر، عنصر علم را داخل کنیم و عنصر علم و ابتکار علمی و پیشرفت علمی و حضور دانشمند، وارد معادلات شد، به کلی اوضاع فرق میکند، جهش بهوجود میآید، ما نباید این را دستکم بگیریم، من اعتقادم این است. من معتقدم در زمینه علم و کار تحقیقی، هرچه هزینه کنیم، سرمایهگذاری است، یعنی اصلاً نترسیم از هزینه کردن.»
در چرایی بهوجود آمدن کاهش شتاب علمی هم میتوان علل بسیاری را به عنوان عامل مورد بررسی قرار داد که مهمترین آن را در «سیاسی کاری مدیران ارشد وزارت علوم و جولان احزاب سیاسی در محیطهای علمی و دانشگاهی»، «تزریق روحیه نا امیدی در محیطهای علمی– پژوهشی و بیانگیزه کردن دانشجویان» و «عدم تشکیل جلسات شورای عتف [شورای عالی علوم، تحقیقات و فناوری] 26ماه گذشته» دانست.
سیاسیکاری مسؤولان ارشد وزارت علوم
«سیاسیکاری مدیران ارشد وزارت علوم و جولان احزاب سیاسی در محیطهای علمی و دانشگاهی» را باید یکی از عوامل مهم چنین وضعی دانست. در واقع زمانی که فضای علمی - دانشجویی به یک محیط صرفاً سیاسی توأم با تنش و درگیری تبدیل شد، احزاب سیاسی در اینگونه محیطها جولان داده و «آرامش و امنیت» به عنوان یکی از اصلیترین نیازهای توسعه و شتاب علمی از میان میرود، اساساً در چنین حالتی اولویت و توان فضای علمی کشور به مسائل فرعی و حاشیهساز متمرکز شده و جایی برای پیگیری اهداف اصلی که همان حرکت در مسیر «رشد علم و تولید علم و پویایی» است، باقی نمیماند. باید توجه داشت که اداره برخی از قسمتهای این وزارتخانه توسط نیروهای افراطی و ایجاد تنش و درگیریهای بیحاصل و مغرضانه سیاسی در این مسیر نباید مورد غفلت قرار بگیرد.
بازی سیاست در وزارت علوم و پرداختن به مسائلی مانند قضیه بورسیهها نتیجه فعالیت همین جماعت در وزارت علوم بود که علاوه بر اینکه باعث ظلم به دههاهزار خانواده مظلوم شد، تمام انرژی و پتانسیل وزارت علوم را در 20 ماه به خود معطوف کرد و اشتباهات فردی دو یا سه نفر در اصلی کردن این داستانهای سیاسی و بیمبنا، کل مجموعه وزارت علوم را به یک فضای سیاسی و جناحی تبدیل کرد. «انتخاب نشدن رؤسای دانشگاهها و اصرار بر افراد وابسته به یک جناح سیاسی برای ریاست به دانشگاهها» را هم باید مصداق دیگر سیاست بازی عدهای در این وزارتخانه دانست؛ موضوعی که باعث شد تا ماهها بسیاری از دانشگاهها با سرپرست اداره شده و از ضعف فقدان رئیس رنج ببرند. وجود چنین رویکردی در وزارت علوم است که مقام معظم رهبری را وادار مینماید، خطاب به دولتمردان تأکید کنند: «محیط علمی کشور را از حاشیهسازیها برکنار نگه دارید... اشتباه نشود، من نمیگویم در دانشگاهها سیاست نباشد... نه، بنده معتقدم محیط دانشگاه، محیط فهم سیاسی، تحلیل سیاسی، دانش سیاسی، آگاهی سیاسی است، این را من مانع نیستم، نه، [بلکه میگویم] سیاستبازی نشود، سیاسیکاری نشود، حاشیهسازی نشود. این حاشیهسازیها به کار اصلی که عبارت است از کار علم و پیشرفت علم با همه خصوصیاتی که این مسئله دارد، لطمه میزند.»
تزریق روحیه ناامیدی در محیطهای علمی و پژوهشی
علمی– پژوهشی و بیانگیزه کردن «دانشجویان» را هم باید یکی از عوامل مهم دیگر دانست؛ هدفی که طی دو سال اخیر به شدت توسط یک جریان خاص داخلی و دشمنان انقلاب اسلامی دنبال شده و رهبری هم در دیدار خود با دانشجویان در تیرماه امسال، بیانگیزه کردن دانشجویان نخبه برای کار علمی و ترغیب آنها برای مهاجرت به خارج از کشور را یکی از راهبردهای غرب برای جلوگیری از رشد علمی در کشور عنوان فرمودند. رهبر انقلاب اسلامی در همین جلسه، ایجاد اعتماد به نفس و امید به آینده در میان جوانان را از دیگر کارهای فرهنگی لازم در دانشگاهها برشمردند و گفتند: در کشور نقاط امیدواری بسیار زیاد است که از جمله آنها ظرفیتهای فراوان و موقعیت و اقتدار کنونی کشور است.
ایشان همچنین خطر زدودن روحیه خودباوری و امید به آینده را اینگونه تشریح میکنند: خودکمبینی بزرگترین خطر است، خودکمبینی و دستکم گرفتن توانایی و قدرت ملت و کشور باعث میشود، در شرایطی که همه به قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه اذعان دارند، فردی در داخل بگوید «ما کسی نیستیم و منزوی هستیم!»
عدم تشکیل جلسات ورای «عتف»
«عدم تشکیل جلسات شورای عتف [شورای عالی علوم، تحقیقات و فناوری] در دو سال اخیر» را هم باید یکی دیگر از عوامل معرفی کرد. ریاست این شورا با رئیسجمهور است و وقتی جلسات این شورا تشکیل نشود عملاً بخش عمدهای از مسائل بین وزارتخانهای مغفول مانده و هدایتگری درستی در مسیر علم و فناوری صورت نمیگیرد. «تضعیف حوزه پژوهش و فناوری» که تحت مدیریت وزارتخانه علوم تحقیقات و فناوری است، مسئله چالشبرانگیز دیگر است.
به عبارت بهتر ضعف مدیریت علمی، تخصیص بودجه علمی و فناوری و تعطیل شدن بسیاری از پروژههای ملی که حدود 40 پروژه است، از دیگر مباحث مهم در این بخش است. برهمین اساس وزارت علوم در بخش مدیریتی علمی و پژوهشی باید تجدیدنظر اساسی کرده و نیروهای توانا، مدیر و افرادی را به کار بگیرد که میتوانند طراوت و پویایی را در این بخش فعال کنند. حال با توجه به گزارههای فوق به نظر میرسد پیگیری مطالبات مقام معظمرهبری در تلاش برای افزایش شتاب علمی کشور با وضعیت موجود در وزارت علوم و عملکرد 26 ماه گذشته آن به هیچ عنوان همخوانی ندارد و هیچ یک از نهادهای مرتبط و دلسوز نیز تاکنون در این زمینه ورود نکردهاند.
در مجموع و با توجه به آنچه عنوان شد، روند رشد علمی کشور با وجود دستاوردها و پیشرفتهای سالهای اخیر با چالشهایی جدی روبهرو است که در صورت اصلاح نشدن برخی فرآیندهای تصمیمسازی، بر نگرانیها در این زمینه خواهد افزود؛ موضوعی که به نظر میرسد در حال تبدیل شدن به یکی از نقاط ضعف جدی دولت موسوم به تدبیر و امید است./998/د101/ف2
منبع : روزنامه جوان