۲۵ آبان ۱۳۹۴ - ۲۳:۴۵
کد خبر: ۳۰۲۹۸۴
به مناسبت روز جهانی فلسفه؛

همایش حکمت و معنویت برگزار شد

خبرگزاری رسا ـ همایش حکمت و معنویت به همت مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و به مناسبت روز جهانی فلسفه برگزار شد.
همايش حکمت و معنويت

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، همایش «حکمت و معنویت» به مناسبت روز جهانی فلسفه در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران عصر دوشنبه برگزار شد، در این همایش آقایان داوری، حجت الاسلام والمسلمین محقق داماد، دینانی، حجت الاسلام غفوری، پازوکی و غفاری به سخنرانی پرداختند.

 

رضا داوری در این همایش با اشاره به معنای حکمت، گفت: در کشور ما رسم شده حکیم و فیلسوف را یک نفر تلقی کنند، آیا واقعا چنین است؟ ممکن است فیلسوفی باشد که حکیم باشد ولی غیر این حالت نیز ممکن است، پس از کندی تا عصر حاضر این کار را شرط درک دانستند.

 

وی افزود: منظور از حکمت، حکمت الهی نیز می باشد، حکمت را اگر خداوند آموزش دهد الهی خواهد بود، بسیاری از فیلسوفان به این بیان معترف اند که می توان حکمت را مستقیما از خداوند دریافت کرد، در قرآن 20 بار سخن از حکمت آمده است، توجه شود که حکمت از آن پیامبران نبوده زیراکه لغمان در قرآن حکیم دانسته شده پس به غیر از پیامبران نیز حکیم گفته می شود.

 

اردکانی در ادامه سخنان خود ابراز کرد: حکمت یک اختلاف بزرگ با فلسفه دارد و باید توجه شود فلسفه برای اهل خود است، نظر را نمی توان از فلسفه گرفت ولی می توان آن را از حکمت گرفت و مخاطب حکیم تمامی مردم هستند.

 

استاد دانشگاه با بیان اینکه بیشتر آنچه به نام حکمت بیان شده برای مردم قابل درک است، اظهار کرد: بیانات حکیم به سخنان عوامانه نیز تعبیر می شود، دقت شود که حکمت تعلق به مردم دارد، از زمان افلاطون میان فلسفه و سفس اختلاف وجود داشته است، فیلسوف با سفس تفاوت دارد، آیا سفس همان حکیم است؟ در اینکه سف دانا است حرفی نیست.

 

وی ادامه داد: عارفی گفت که علم شنیدنی است و حکمت کار فهم است، فیلسوف وجودش حب دانایی است، از این جهت مشکل است که بگوییم افلاطون حکمت را نشناخته است، ناصرخسرو کتاب جامع الحکمتین نوشته است.

 

 

اردکانی با بیان اینکه لفظ حکیم در گذشته به جای فیلسوف نیز به کار می رفته است، خاطرنشان کرد: توجه شود که ضرورتا فیسلوفان حکیم نبوده اند، توجه شود که ادغام حکمت و فلسفه از یونان قدیم بیان شده است، ارسطو فضائل اخلاقی را به عفت، شجاعت، عدالت و حکمت تقسیم کرد و حکمت در اینجا یک فضیلت اخلاقی است.

 

وی، گفت: نمی شود که دنیا فقط مملو از فضیلت های نظری باشد، البته انسان زبان هستی را می‌فهمد و حکیم اهل عمل و خردش عمای است.

 

در ادامه این همایش حجت الاسلام والمسلمین محقق داماد با بیان اینکه آیا از منظر الهیات اسلامی مراد از معنویت صرفا تقید به احکام است، گفت: چنانچه اگر شخصی به تمامی احکام عمل کند آیا مصداق یک شخص معنوی است، آیا مراد از معنویت همان اخلاق است و اگر فردی متخلق باشد معنوی است، در پاسخ به هردو سوال باید بگوییم چنین نیست.



وی افزود: معنویت در الهیات اسلامی چیزی است که می توانیم آن را عنصر اصلی دین داری بنامیم، هدف اساسی برای بعثت انبیا نیز چنین است، در قرآن و سایر منابع اسلامی تعابیر زیادی داریم که افرادی انجام دهنده شریعت هستند ولی مورد توبیخ قرار می گیرند، قرآن می فرماید برخی نماز می‌خوانند ولی به راز آن توجه ندارند.

 

 

استاد دانشگاه با اشاره به آیات سوره فرقان، اظهار کرد: بندگان رحمان افرادی هستند که عبادت بدون اهتمام به عنصر اصلی عبادت کورکورانه انجام می دهند، یک عنصری وجود دارد که با فقدان آن عبادت کورانه انجام می‌شود.



وی ادامه داد: قرآن می گوید اگر انسان عنصر مورد مورد نظر را نداشته باشد و وارد دین شود خسارتش روز به روز بیشتر خواهد شد، به صراحت آیات قرآن دین چاقوی دوبر است، زیرا در برخی جوامع بی دین ها فضیلت های خوبی دارند، گاهی افرادی در جامعه بی دین اخلاق مناسبی دارند و در مقابل افراد دین داری هستند که بی اخلاق هستند.

 

حجت الاسلام والمسلمین محقق داماد با اشاره به ایات قرآن تصریح کرد: قرآن می فرماید؛ انسانی که با قلب مریض وارد دین شود زشتی هایش هر روز بیشتر می گردد زیرا دین را صحیح نفهمیده است.



وی تاکید کرد: قرآن حبل الله یا عروة الوثقی است، عروه به دستگیره کوزه گویند و حبل نیز به معنای ریسمان است، پس از آمدن اسلام جنایاتی رخ داده که قبل از اسلام سابقه نداشته است مانند فاجعه کربلا که قبل از اسلام مانند آن وجود نداشته است.

 

استاد موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با اشاره به عنصر اصلی معنویت، ابراز کرد: از نظر الهیات اسلامی و در قرآن راز اصلی معرفت و ایمان به غیب دانسته شده، یک انسان وقتی خود را به صاحت قدسی منبع می ببیند معنوی می شود، وقتی قبول می کند که این عالم یک جهان دیگری دارد به این راز رسیده است، اگر فردی تمام اعمال را انجام دهد و این معرفت را نداشته باشد معنوی نخواهد بود.

 

حجت الاسلام والملسمین محقق داماد با اشاره به راز و تفاوت میان دین دارد و غیر دین دارد، تبیین کرد: مومن به غیب دین دار است و غیر مومن یه غیب ایمان ندارد، این اتصال که در قیام، خواب و بیداری وجود دارد اتصال به غیب است.

 



وی ادامه داد: در کتاب اصول کافی آمده فردی از پیامبر سوال کرد؛ فردی را می شناسم که روزها روزه می گیرد، نماز می خواند، عمره به جا می آورد، صدقه می دهد، در جنگ ها شرکت می کند، به فقرا کمک می کند ولی نمی داند وضعیت آینده اش چیست، پیامبراکرم(ص) در جواب فرمودند؛ پاداشی که خدا به انسان می دهد به اندازه شعور و درک او است، باید توجه شود که راز معرفت اعمال در تعقل آن ها است.

 

استاد دانشگاه با بیان اینکه از آیات قرآن کریم می فهمیم که معنویت در ادبیات اسلامی تعابیر مختلفی دارد، ابراز داشت: گاهی معرفت به بصیرت تعبیر شده است، انسانی که خویش را در مقابل مبدأ خلقت می بیند دارای معنویت است، برخی به احکام عمل می کنند ولی از این معرفت برخوردار نیستند.

 

شهرام پازوکی در این همایش پیرامون موضوع حکمت و معنویت در هنر اسلامی با طرح این سوال که آیا در هنر اسلامی مساله ای با موضوع حکمت وجود دارد یا خیر، برای پاسخ باید بپرسیم آیا در اسلام حکمت هنری وجود دارد.

 

وی افزود: گروهی قائل به نسبیت در امور هستند، می گویند نسبتی میان هنر و دین وجود ندارد، آنان همچنین مدعی هستند چیزی به نام هنر مسیحی نداریم.

 

 

پازوکی با بیان اینکه با توجه به ماهیت دین می توانیم به این سوال پاسخ دهیم، اظهار کرد: آیا هنر صرف بیان احساسات است یا تابع نظر، آیا دین فقط برای انجام احکام است و یا در موضوع عقائدی نیز می باشد.

 

استاد دانشگاه با اشاره به تاریخچه نسبت میان هنر و دین، تصریح کرد: بیان این نام در قرون اخیر شنیده شده است و در گذشته دور چیزی به نام هنر نداشته ایم، در قرون وسطی چنین مفهومی از هنر وجود نداشته و نقل شده فردی در قرن 14 پس از احداث کلیسایی گفت؛ هنر بدون معرفت چیزی نیست.

 

وی ادامه داد: در دوره جدید علم زیبایی شناسی تاسیس شده است، موسسان این علم می گویند؛ معرفت باید از هنر بیرون رود، کانت تاکید می کند هنر اگر بخواهد وابسته به معرفت باشد دیگر هنر نخواهد بود، یکی از میراث های فکری کانت در این است که نه در دین و نه در هنر معرفت نباید وجود داشته باشد، این نگرش مدرن به دین از منظر کاتولیک ها نبوده و از منظر پروتستان است، در نتیجه باید گفت در این تفکر چیزی به نام معرفت هنری وجود ندارد.

 

پازوکی با بیان اینکه فهمی از زیبایی در فلسفه وارد شده، خاطرنشان کرد: این فهم از زیبایی بی سابقه بوده که در فلسفه مدرن غرب دیده می شود، می خواهیم از این فهم بپرسیم، آیا چیزی به نام هنر معرفت اسلامی وجود دارد، باید توجه شود هیچ تناسبی میان این دو وجود ندارد.

 

وی افزود: اگر تفکر و نظری در هنر وجود نداشت آثار موجود در هنر اسلامی مانند مساجد چگونه پیدا شده، یکی از دلایل مخالفان هنر اسلامی این است که در متون اسلامی چنین چیزی نیامده است و چطور می توان گفت اسلام منشأ موضوعی است در صورتی که منبعی برای اثبات آن وجود ندارد.

 

استاد دانشگاه با اشاره به جزئیات این تفکر، تصریح کرد: در این نگرش فقط به ظواهر کتاب توجه می شود و اعلام شده که فقط ظاهر کتاب ملاک است، در این صورت عرفان و حکمت معنا پیدا نمی کند.

 

پازوکی درپاسخ به سوال خود، گفت: باید بگوییم بله هنر اسلامی داریم درصورتی که معرفت را فقط به فقه و دیگر مسائل تقلیل ندهیم، اکنون معرفت هنری جای خود را به نقد هنری داده است و ایدئولوک ها جای عالم و حکیم را گرفته اند، هنر اسلامی با کج نگری به دست نمی آید و اینکه هنر بیانگر مضامین اسلامی باشد کافی نیست./811/503/ب1

ارسال نظرات