فقه تمدنی نیاز امروز انقلاب اسلامی/ نقش عاشورا و مهدویت در تشکیل تمدن اصیل
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت الاسلام مصطفی جمالی، استاد حوزه و دانشگاه، شب گذشته در نشست علمی ظرفیت های انقلاب اسلامی در تمدن سازی نوین اسلامی که در مؤسسه امام خمینی(ره) برگزار شد، احصاء ظرفیتهای تمدنی انقلاب اسلامی را از اهداف خود دانست و اظهار داشت: بروز انقلاب اسلامی خط بطلانی بر نظریههایی بود که تئوری ها انقلاب را تحلیل میکردند، زیرا نشانه های هیچ کدام از تئوری های گذشته را در خود نداشت.
وی با بیان این که افق امام خمینی(ره) از انقلاب اسلامی تشکیل تمدن نوین اسلامی در جهان بوده است، افزود: انقلاب اسلامی میخواهد تمدن اسلامی را با تمام لوازم اسلامی محقق کند؛ با فروپاشی قطب تمدنی شرق که انقلاب اسلامی هم در آ ن بی تأثیر نبود با ظهور تمدن اسلامی از انقلاب اسلامی ایران پایانی بود بر نگاه تک ساحتی تمدنی که در غرب شکل گرفته بود و لیبرالیسم را پایان دنیا میپنداشت.
حجت الاسلام جمالی با اشاره به این که دشمنان ما به خوبی متوجه شدند که انقلاب اسلامی قرار است چه ظرفیتی را به وجود آورد، یادآور شد: ما باید خودمان هم ظرفیت های خود را بشناسیم و سخن از این است که انقلاب اسلامی با تجربههایی که داشته ایم این فضا را دارد که به سمت تمدن جهانی اسلامی به پیش برویم و حوزه علمیه هم به عنوان پشتوانه نظری باید در این زمینه تئوری پردازی کند.
وی با اشاره به مدنیتی که در درون آموزه های اسلام وجود دارد که انقلاب اسلامی نماد آن است، خاطرنشان کرد: تمدن لیبرال غربی دیگر رنگ باخته است و لیبرالیسم به این نتیجه رسیده است که اگر نتواند جهانی سازی را شکل دهد خود در این نظم جدید حل خواهد شد؛ بنابراین انقلاب اسلامی هم لاجرم باید نگاه تمدنی داشته باشد و اگر نداشته باشد در طرح کسانی قرار میگیریم که به دنبال جهانی سازی هستند.
حجت الاسلام جمالی با بیان این که تمدن اعم از فرهنگ است؛ ولی فرهنگ را عنصر اصلی تمدن دانست و ابراز داشت: تمدن اعم از بعد سخت افزاری و نرم افزاری است و یک تمدن باید نظام اجتماعی خود را شکل دهد و محصولات خود را ارائه دهد و به پذیرش جامعه برساند.
وی در بیان ارکان تمدن افزود: هر تمدن دارای سه رکن اساسی است که اولاٌ رکن گرایشها و نظام تمایلات و زیبایی شناختی تمدن است و دوم بعد اندیشه و عقلانیت و سومین بعد تمدن هم سبک زندگی و محصولات هر تمدن است و به عقیده من بعد اصلی و اساسی هر تمدن نظام گرایشها و تمایلات هر تمدن است که هسته اولیه تمدن را شکل می دهد و در بستر این هست که ارزشها و عقلانیت شکل میگیرد و به سبک زندگی منجر میشود.
استاد حوزه و دانشگاه یادآور شد: در حوزه گرایش ها نظام تمدنی شکل می گیرد و چون میل محوری، خدا پرستی و یگانه پرستی است باید شامل لایه های اندیشه ای شود و ما نیاز به فقه تمدنی داریم؛ زیرا ما به بعد فلسفی توجه نداریم و به دنبال ولایت حکیم نیستیم بلکه باید جریان حجیت را ببینیم و اندیشه بنیادین را در گام سوم به ارائه سبک زندگی بپردازیم.
وی با بیان این که در تمدن غرب هم ابتدا زیباشناسی و نظام تمایلات آنها عوض میشود که از آن تعبیر به رنسانس میکنند، خاطرنشان کرد: تمدن غرب با تغییر تمایلات، دنیاپرستی و اصالت لذت را شکل داد و در این بستر عقلانیت و دانش ها و سبک زندگی شان دچار تغییر میشود.
حجت الاسلام جمالی با اشاره به اهمیت روحیه توحیدی در تمدن اسلامی ابراز داشت: در جریان تمدن اسلامی ما نیاز به فقه داریم و یک فقه تمدنی میخواهیم و باید تمام شئون تمدنی ما نسبتش با اسلام روشن باشد؛ زیرا ما به دنبال تمدن فلسفی نیستیم و به دنبال ولایت حکیم نیستیم بلکه به دنبال ولایت فقیه هستیم و باید جریان حجیت را در تمام شئون تمدنی خود به صورت روشمند ببینیم.
وی فقه امروزی را فقهی فردی که در حوزه عمل مکلف کار میکند دانست و افزود: باید فقه ما هم تمدنی بشود و ظرفیت تمدنی شدن را هم دارد و یکی از ظرفیتهای انقلاب اسلامی وجود مبانی اصیل در اسلام ناب است که ظرفیت شکل دهی تمدن را دارد زیرا دین خاتم است و از لوازم خاتمیت جامعیت است که در اسلام وجود دارد و ما معتقدبه نظریه دین حداکثری هستیم و با توجه به نگاه توحیدی ما معتقدیم که همه جهان باید حول یک محور حق بچرخد و نگاه فلسفه تاریخی ما هم اقتضا دارد که تمدن بسازیم زیرا اعتقاد به دو جریان حق و باطل داریم که بر اساس سنت الهی شکل گرفته و هر دو تمدن و جامعه دارند که این دو جریان در مسیر شدنشان هم تمدن می سازند و هم اطلاعات و هم تکنولوژی دارند.
استاد حوزه و دانشگاه دومین ظرفیت انقلاب اسلامی برای ایجاد تمدن اسلامی را وجود آرمانهای بلند رهبران ما دانست و یادآور شد: ولایت فقیه به خوبی این اندیشه را رشد دادهاند و نظریه پردازی میکنند ولیمتأسفانه حوزههای علمیه کمتر از این ظرفیت استفاده میکنند که راه را برای ما هموار کرده است.
وی خاطر نشان کرد: سومین ظرفیت، بحث غیریت سازی مهمی است که انقلاب اسلامی با جریان تجدد کرده است و با این که سیطره تمدن غرب را در حوزههای پیرامونی ملاحظه می کنیم ولی نگاه امام به مسأله تمدن و تجدد باعث شد مرز خود را با تجدد مشخص کنیم ولی متأسفانه برخی هنوز هم این ظرفیت را درک نکردهاند؛ انقلاب اسلامی می خواهد از غرب عبور کند و عبور هم کرده است و نامه امام به گورباچف هم به همین نکته توجه دارد که تمدن غربی رو به زوال است و انقلاب اسلامی توانسته یک هماورد تمدنی در عالم ایجاد کند.
حجت الاسلام جمالی یکی از ظرفیت های مهم دیگر را فرهنگ عاشورا دانست و ابراز داشت: فرهنگ عاشورا در راستای تغییر نظام تمدنی، نظام عاطفه و زیباشناسی عالم را عوض می کند و ظرفیت عاشورا را باید در تمدن سازی خوب بشناسیم؛ از ظرفیت ها دیگر تمدن انقلاب اسلامی فرهنگ مهدویت است که نگاهی رو به اینده را به ما نشان میدهد و آخرین ظرفیت هم وجود تاریخ شیعه است و اینکه برخی از کشورهای اسلامی نمیتوانند در رابطه با تمدن حرفی داشته باشند این است که پیشینه ما را ندارند و ایران نقطه کانونی بوده است و این روند تکاملی جامعه شیعه را اگر بررسی کنیم ظرفیت مهمی را برای ما ایجاد کرده است.
در ادامه دکتر معینیپور عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی(ره)در نقد از این مقاله با اشاره به اشکالات روش تحقیقی، گفت: انقلاب اسلامی با توجه به تفاوتهایی که با دیگر انقلابها داشته است می توانستید بر ثقل تقابلی انقلاب تأکید داشته باشید و همچنین در ارائه تعریف از انقلاب و ظرفیتهای انقلاب هم ضعف وجود داشت و بین مفاهیم انقلاب اسلامی با جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی مطلوبو موجود به خوبی تفکیک نشده بود.
وی ظرفیتهای انقلاب که در این تحقیق ذکر شده را دارای گسستگی و عدم همخوانی دانست و افزود: در این تحقیق به ظرفیت مردم در انقلاب و همچنین ظرفیت انقلاب اسلامی در تولید علم و دولت سازی توجهی نشده بود و در همان آرمانهای سال 57 گیر کرده بود.
حجت الاسلام ابوطالبی هم به عنوان منتقد با اشاره به این که در این پژوهش به عناصر نظام که عبارتند از رهبری، مردم و ایدئولوژی اشاره ای نشده بود، اظهار داشت: در بیان ظرفیتها هم اکثر آنها از ظرفیتهای اسلام و تشیع است و اعم از مورد تحقیق که انقلاب اسلامی است میباشد مانند فرهنگ عاشورا و مهدویت که مخصوص شیعیان است اگر چه که جزءتاریخچه انقلاب محسوب میشود.
وی افزودک برخی از ظرفیتهای انقلاب اسلامی مانند ادبیات و شعارهای انقلاب مغفول مانده است و همچنین ویژگی فراملی بودن انقلاب و فرادینی و فرا مذهبی بودن انقلاب است که به تمام جوامع می تواند خط بدهد زیرا مفاهیمی جهان شمول مانند، ظلم ستیزی و عدالت طلبی، استقلال طلبی و نفی بیگانه، عزت طلبی و ذلت ناپذیری دارد که ظرفیت تمدن سازی دارد.
حجت الاسلام جمالی در انتها در جواب نقادان افزود: رویکرد ما در این مقاله ادبیات تمدنی بوده است و رویکرد اجتماعی نداشته ایم و این که انقلاب اسلامی چگونه تبدیل به تمدن می شود را هم در نظریات مقام معظم رهبری آورده ام و در حوزه دین حد اکثری بیان شده است، بحث ما نقلاب نیست و بلکه رویکرد تمدنی انقلاب است./843/پ202/س