90 درصد گرایشات به تشیع به خاطر جاذبه های عرفان بوده است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، مجمع عالی حکمت اسلامی با همکاری دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی صبح امروز همایشی باعنوان «نقش عرفان در گسترش تشیع در ایران» با حضور اساتید حوزه و دانشگاه، دانش پژوهان حوزوی و دانشگاهی، طلاب و سایر اقشار علمی در سالن همایش های دفتر تبلیغات اسلامی برگزار کرد.
حجت الاسلام علی رضایی تهرانی در ابتدا، این همایش را آغازی برای بررسی و برگزاری سلسله همایش های نقش عرفان در گسترش تشیع در جهان دانست و گفت: همانگونه که فقه و فقهای شیعی در گسترش تشیع در ایران و جهان تاثیراتی داشته اند به همان مقدار و بلکه بیش از آن عرفان نیز تاثیرگذار بوده است.
مدیر گروه عرفان مجمع عالی حکمت افزود: هر ملت و قومی که پیشینه خود را به درستی نشناخته باشد به مرور از آن تهی می شود و با ید به این نکته توجه داشت که جاذبه هایی که عرفان در گذشته داشته امروز همان ها غنی تر و بهتر است.
حجتالاسلام تهرانی خاطرنشان کرد: طبق آمار 90 درصد گرایشات به سمت تشیع به خاطر جاذبه های عرفان بوده است و این مخزن اسرار باید دیده شود چراکه نادیده گرفتن این بعد مهم از وجود آدمی ضرری بزرگ به خود است.
وی صحبت های خود را با جمله آیت الله سیستانی به پایان برد و گفت: ایشان می فرمایند گسترش تشیع در جهان را وامدار جمهوری اسلامی ایران هستیم.
در ادامه این همایش دکتر فنایی اشکوری در رابطه با عرفان، بعد معنوی و باطنی تشیع و ارتباط ماهوی تشیع و عرفان سخنرانی کرد و اظهار کرد: باید پذیرفت که عالم مشتمل بر دو نوع باطنی و ظاهری است و دین نیز دارای دو ساحت است و از این راه میتوان به باطن دین و عالم فی الجمله راه یافت.
وی افزود: اصل علم کلام را نقد نمی کنیم بلکه فتاوا را مناقشه می کنیم و این یک روش نامناسب است که برای رد دانش به سراغ مواضعی می رویم که در رد آن استفاده شده است.
این مدرس دانشگاه با اشاره به طهارت و تقوا و تهذیب نفس که در قرآن آمده است، تصریح کرد: قرآن هدایت است برای متقین، هدایت و تقوا ارتباطی است و شرط هدایت تقوا است که برای این مهم مجاهده با نفس، هدایت یافتن و به حقیقت رسیدن لازم و تکمیل کننده است.
وی معرفتی که از راه طهارت و اخلاص به دست می آید را با معرفت کسب شده از راه تفکر و تدبر را متمایز دانست و گفت هرکدام از این دو باب را جدا باید بررسی کرد.
عضو مجتمع آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تاکید کرد: قرآن مجید پس از یازده سوگند میفرماید: «سوگند به همه اینها که هرکس نفس خود را تزکیه کند، رستگار است و هرکس نفس خود را آلوده ساخت، [از لطف خدا] محروم گشت». قرآن مجید هدف پیامبران را تزکیه و پرورش نفوس ذکر کرده است، این موضوع به صورت عناوین دیگر مانند تهذیب نفس یا خود سازی در کلمات بزرگان به چشم میخورد.
پس از وی حجت الاسلام وکیلی سخنرانی خود را آغاز کرد و گفت: عرفان معنایی از باطن معنی می شود و تاثیر عرفان در تعمیق اندیشه شیعی است و تولد آن در مکتب اهل بیت است و تمامی بزرگان عرفان از شاگردان اهل بیت بوده اند و به صورت خاص در اصول و فروع از شاگردان حضرت امیرمومنان علی(ع) بوده اند.
وی منظور از شیعه را اندیشه کلامی شیعه بیان کرد و افزود: شیعه در مکتب بغداد تابلویی از معارف داشته است و تنها راه شناخت معارف شیعی فقط و فقط استفاده از عرفان عرفا است.
وکیلی تصریح کرد: افرادی مانند شیخ طوسی و شیخ مفید به واسطه معنویت وارد عرفان و تسیع شده اند و یک معنویت خاص دارند، به کمک عرفان حقیقت مکتب اهل بیت شناسایی شده است.
در ادامه این همایش دکتر غلامرضا جلالی با تقدیر از خدمات محی الدین عربی، وی را دانشمندی ارزشمند نامید و اظهار کرد: مرحوم مجلسی اول وی را بزرگ دانشمندان می داند و در باب وی می گوید ملاصدرا و ... خوشه چین غنائم وی هستند.
وی افزود: عرفان اسلامی (Islamic mysticism) را میتوان به عرصه وسیعی تعبیر کرد که عرفان نظری و عملی و متعارف را دربر میگیرد و با طریقت تصوف همآمیختگی دارد و در مواردی تلقی یکسان یا مختلطی از آندو میشود. با این حال عرفان اسلامی به طور خاص و مصطلح در عرصه علوم اسلامی مانند دیگر دانش های اسلامی چون فلسفه و کلام اسلامی و ... مطرح میباشد. عرفان اسلامی را میتوان معرفت، و دانشی دانست که بدان عنصر عشق، در مطابقت و همراهی با ساختار وحی در اسلام گره خورده است.
جلالی تصریح کرد: حقیقت عرفان اسلامی در صدر اسلام در قالب «شناخت، فهم عمیق و لطیف از خالق هستی و شناسایی حقایق هستی و پیوند و ارتباط انسان با حقیقت» ریشه در متن اسلام و سیره معرفتی معصومین و اصحاب سرّ آنها مانند؛ سلمان، ابوذر، مقداد، اویس، کمیل، عمار، میثم تمار، حذیفهو غیره میباشد؛ و پس از ایشان از سوی عارفانی چون: «سید ابن طاوس»، «ابن فهد حلی»، «مل اصدرای شیرازی»، «مقدس اردبیلی»، «فیض کاشانی»، «شیخ بهایی»، «حکیم محمدرضا قمشهای»، «سید علی قاضی»، «شیخ محمدعلی شاه آبادی»، «میرزا جواد آقا ملکی تبریزی»، «علامه طباطبایی»، «سید روحالله خمینی» و غیره بدون داخل شدن در سلسلههای شناخته شده و توجه به آداب طریقت افزون بر شرع ادامه یافت.
وی در پایان معرفت را تعریف و خاطرنشان کرد: منظور از معرفت حال عارفی است که حضرت الهی وی را به مقام والای شهود، یعنی، رؤیت حق به حق رسانیده باشد. ظهور چنین مقامی برای شخص، بدون توجهات و عنایات الهی میسر نیست، و تنها به کمک حجج و براهین حاصل نمیآید. بهبیان دیگر، گام نهادن در مسیر معرفت، بهطریق مجرد علم و فقط با مدد عقل بدون آنکه از هدایت و راهبری حضرت حق بهرهمند باشیم، جز به گمراهی، حیرت، و سرگردانی نخواهد انجامید./859/202/ب1