۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۲:۵۷
کد خبر: ۴۲۳۵۷۹

قدرت ملي و شكست توهم پسابرجامي امريكا

مواضع و اقدامات اخير امريكايي‌ها در مواجهه با ايران بيانگر اين است كه «برجام» را نه تنها نمي‌توان به عنوان نقطه پايان مواجهه امريكا با ايران بر سر موضوع هسته‌اي قلمداد كرد.
انرژی صلح آمیز هسته ای ایران

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، مواضع و اقدامات اخير امريكايي‌ها در مواجهه با ايران بيانگر اين است كه «برجام» را نه تنها نمي‌توان به عنوان نقطه پايان مواجهه امريكا با ايران بر سر موضوع هسته‌اي قلمداد كرد، بلكه نقطه آغازي براي ورود به عرصه‌هاي ديگر و تبديل آن به الگويي براي جبران شكست‌هاي 37 ساله امريكا از انقلاب اسلامي است. اين امر را اين روزها به كرات مي‌توان در مواضع مسئولان مختلف امريكايي رديابي كرد.

 

اوباما روز يك‌شنبه 14 فروردين‌ماه در يك كنفرانس خبري در حاشيه نشست امنيت هسته‌اي واشنگتن عمل كردن ايران به متن توافق برجام را كافي ندانسته و با اذعان به اينكه ايران تاكنون متن توافق را رعايت كرده است، اما روح توافق مستلزم اين است كه ايران به جامعه جهاني و شركت‌ها سيگنال‌هايي بفرستد مبني بر اينكه اقدام به انجام طيفي از اقدامات تحريك‌آميزي كه شركت‌ها را هراسان مي‌كند، نخواهد كرد»، اين سخنان اوباما در روزهاي اخير توسط بنجامين رودز، دستيار اوباما و معاون مشاور امنيت ملي امريكا با صراحت بيشتري بيان مي‌شود؛ آنگاه كه خواستار خارج كردن پرونده منطقه از دست نيروي قدس و سردار سليماني شده و مي‌گويد خارج كردن مديريت پرونده منطقه در ايران از دست «تندروها» مهم‌ترين اولويت امريكا در قبال ايران است. او مي‌افزايد: امريكا مايل است مسئله منطقه از سوي ايران در چارچوب ظريف- كري قرار بگيرد. وي مي‌‌گويد: براي ما مهم است كه به جاي اينكه اجازه دهيم تندروها در منطقه تسلط يابند، با افرادي در ايران تعامل كنيم كه به دنبال روابط سازنده هستند. پس از اين اظهارات است كه امريكايي‌ها از يك‌سو دور جديد از سفرهاي منطقه‌اي را براي تحريك كشورها و شركت‌هاي اقتصادي براي عدم معامله با ايران آغاز كرده و با حضور در كشورهاي حاشيه خليج فارس و تحريك كشورهاي منطقه عليه ايران، عملاً موج جديدي از ايران‌هراسي را با ادعاي حمايت ايران از تروريسم آغاز كرده‌اند.

 

اين استراتژي امريكايي‌ها اهداف بلندمدت‌تري را نيز دنبال مي‌كند كه در اصل همان استراتژي براندازي نظام اسلامي است. شيرين هانتر، تحليلگر امريكايي در روزهاي اخير در پايگاه تحليلي لوبلاگ مي‌نويسد كه ايالات متحده مي‌خواهد سياست ايران را تا تغيير حكومت تهران يا حتي تجزيه اين كشور بي‌ثبات نگه دارد. علاوه بر اينكه وقتي ايران همچنان به عنوان تهديد مطرح مي‌‌شود، بهانه‌اي براي جلوگيري از رشد و توسعه اقتصادي ايران وجود دارد. او سپس اين مواضع را اينگونه تبيين مي‌كند: در واقع امريكا اعتقاد دارد كه ايران بايد مواضع واشنگتن و متحدانش را دربست قبول كند، به عبارتي همكاري از نظر امريكا به معناي «كاپيتولاسيون» است، اما ايران نمي‌تواند مطمئن باشد كه اين كار امريكا و متحدانش را راضي خواهد كرد.

 

مقام معظم رهبري در آستانه سال جديد با پيش‌بيني اين راهبرد امريكايي‌ها و تلاش آنها براي تعميم برجام به موضوعات ديگر في‌مابين اشاره كردند و يادآور شدند كه: «معناي حقيقي اين تفكر خطرناك اين است كه جمهوري اسلامي ايران به تدريج از مباني قدرت و امنيت خود و از مسائل اساسي كه به حكم اسلام و در چارچوب نظام اسلامي به آنها پايبند است، همچون مسئله حمايت از مقاومت و پشتيباني سياسي از ملت‌هاي فلسطين و يمن و بحرين، صرف نظر و مواضع خود را به خواسته‌هاي امريكا نزديك كند.» آنگاه تأكيد مي‌فرمايند كه «اگر در مقابل امريكا كوتاه بياييم، دشمن گام به گام جلو مي‌آيد و كار به جايي مي‌رسد كه جمهوري اسلامي ايران از محتوا تهي مي‌شود و تنها صورت ظاهري آن محفوظ خواهد ماند.»

 

درك چرايي اينكه امريكايي‌ها از موضع فعال به تأثيرگذاري در فرآيندهاي داخلي ايران اميد بسته‌اند چندان دشوار نيست، زيرا تا زماني كه آنها با ديوار «نه» انقلاب اسلامي مواجه بودند، به‌رغم تأكيد بر تحريم‌ها و اجراي فلج‌كننده‌ترين تحريم‌‌ها، براي گرفتن پاسخ از ايران چاره‌اي جز التماس نداشتند، اما زماني كه توانستند در محيط داخلي ايران به بهانه برجام «سرپل» بگيرند، آنگاه نوع مواجهه آنها تغيير كرد و اكنون به جايي رسيده‌اند كه از جابه‌جايي پرونده منطقه، يعني خلع يد از سپاه و نيروي قدس و واگذاري آن به كانال كري ـ ظريف سخن به ميان مي‌آورند.

 

اكنون به نظر مي‌رسد تداوم اين روند مطالبات آنها را به جايي خواهد رساند كه ما بايد پاسخگوي آن باشيم كه چرا احكام اسلام را اجرا مي‌كنيم و يا چرا شوراي نگهبان، سپاه و بسيج تشكيل داده‌ايم و .... تنها راه تغيير اين مسير و تغيير برآورد آنها نااميد‌سازي از توان اثرگذاري بر محيط داخلي ايران است و اين ميسر نخواهد شد جز اينكه دولتمردان و مسئولان نه تنها گفتمان، بلكه محاسباتي را كه منجر به اين برآورد دشمن شده است، نيز تغيير دهند و با تكيه به توان و قدرت دروني، چه اقتصادمقاومتي و چه جبهه نيروهاي انقلاب، عملاً دشمن را از دوقطبي سازي و دل‌بستن به فشارها و تحريم‌ها نااميد سازند.

 

مقام معظم رهبري در ديدار كارگران رمز پيشرفت كشور در 37 سال گذشته به رغم دشمني امريكا را اين روحيه دانسته و با اشاره به تأكيد مكرر مقامات امريكا به حفظ شاكله تحريم و ايران‌هراسي و ... يادآور شدند كه ما با چنين دشمني طرف هستيم و براي هر فعاليتي كه مي‌خواهيم انجام دهيم، بايد وجود اين دشمن را مفروض بگيريم و آنگاه همه مسئولان سه قوه، دستگاه‌ها و نهادهاي انقلاب و همچنين آحاد مردم را به شناخت قدر و قدرت كشور و توانايي‌هاي آن توصيه كردند و افزودند: ما همانند اميرالمؤمنين علي(ع) مظلوم، اما قوي هستيم و اگر از توانايي‌ها و ظرفيت‌هاي خود به بهترين، انساني‌ترين و اسلامي‌ترين شكل استفاده كنيم، قطعاً بر همه موانع فائق خواهيم آمد./998/102/ب3

 

منبع : روزنامه جوان

ارسال نظرات