از رد استادی در دانشگاه منچستر تا طراحی دانش «فلسفه حق»
اشاره: حجتالاسلاموالمسلمبن محمدحسین طالبی در سال 1363 به تحصیل علوم اسلامی در حوزه علمیه یزد مشغول گردیده و پس از طی 8 سال، دوره سطح را به پایان رسانده و در مدت اشتغال به تحصیل در حوزه علمیه یزد، علاوه بر تدریس در آن حوزه، در دانشگاههای مختلف استان یزد، از جمله دانشگاه آزاد اسلامی یزد، دانشگاه پیام نور اردکان و تفت نیز به طور پاره وقت تدریس می کرده است. در سال 1371 جهت ادامه تحصیل و شرکت در دروس خارج فقه و اصول فقه به شهر مقدس قم مهاجرت نمود. علاقه به یادگیری مباحث فلسفی از یک سو و سجایای اخلاقی و کمالات علمی آیت الله مصباح از سوی دیگر وی را به تحصیل در رشته فلسفه در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) قم که در آن زمان بنیاد باقرالعلوم نام داشت ترغیب نمود.
از سال 1373 تا سال 1379 به تحصیل علوم فلسفه اسلامی و غرب در آن مؤسسه مبارکه اشتغال داشت و پس از اخذ درجه کارشناسی ارشد فلسفه، جهت تحصیل در رشته فلسفه حقوق به کشور انگلستان مهاجرت نموده و از سال 1381 تا سال 1384 در دانشکده حقوق دانشگاه منچستر در رشته مزبور در مقطع دکترا مشغول به تحصیل بوده و با اخذ مدرک دکترا در تابستان 1384 به میهن اسلامی مراجعت نموده است. وی در رابطه با تحصیلات آکادمیک خود در انگلستان و پایان نامه دکتریاش توضیحاتی داده که در ادامه میآید.
خبرنگار سرویس اندیشه خبرگزاری رسا با حجتالاسلاموالمسلمین محمد حسین طالبی، مدیر گروه حقوق پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفتوگویی ترتبیب داده که در بخش اول آن با چرایی تحصیل وی در دانشگاه حقوق منچستر، تعریف فلسفه حقوق و همچنین چیستی فلسفه حق و مبنای آن بیشتر آشنا خواهیم شد.
متن این گفتوگو در ذیل به خوانندگان عزیز تقدیم میگردد.
رسا ـ در مورد رشته فلسفه حقوق گرایش فلسفه حق و مبانی آن بیشتر توضیح دهید.
فلسفه حقوق يك دانش ناشناختهاي در ايران بوده است، اما در دهههاي گذشته به لطف خدا و به همت برخي از كساني كه به اهميت و ضرورت آن پي بردند اين رشته در مقطع دكتري در دانشگاه باقرالعلوم(ع) برگزار ميشود و امسال چهارمین سالی است که در سدد پذیرش دانشجو در این رشته برآمده است. به نظر میرسد این دانش آرامآرام از ناشناختگي در حال خارج شدن است.
بنده هم همانطور که اشاره کردید سال 1380 مشغول مطالعات اين حوزه از علم در مقطع دكتري در دانشگاه منچستر شدم؛ پاياننامهاي كه آن جا نوشتم بررسي قانون طبيعي از نگاه فلسفه اسلامي بر اساس نظريه قانون طبيعي يعني قانون طبيعي جان فنيس که يكي از نظريهپردازان بسيار مشهور و به روز در غرب است، بود.
اما قانون طبيعي عبارت است از قوانين احكام عقلي عملي درباره رفتارهاي انسانها. اصول رفتارهاي انسانها كه امروزه به آن سبك زندگي میگویند را میتوان در قانون طبيعي و در يك نظريه به نام قانون طبيعي تدوين كرد.
البته در غرب اين كار قرنهاي متمادي انجام شده و برعكس حوزه اسلامي در غرب مشاهده میکنیم كه تحت عنوان دکترین قانون طبیعی دكترين هم شده است. دكترين مجموعهاي از نظريههاي مختلف است که اين از زمان يونان باستان همين طور بوده و توسعه داده شده، برايش تعریفاتی افزوده و نظريههاي گوناگون ارائه شده است.
حدود سيوچهار یا پنج سال پيش، محققی به نام دكتر جان فینيس، كه اکنون دیگر پرفسور شده نظریه قانون طبیعی آكوئيناس را از نو پردازش كرده و مورد اقبال خيلي از غربيها هم قرار گرفته و خيلي مشهور است.
از سال 1380 كه ميشد 2002ـ 2001 تقريباً در دانشگاه منچستر همين نظريه ايشان را بر اساس مباني فلسفه اسلامي ارزيابي كرده و بنده در سال 1384 فارغالتحصيل شدم. از پاياننامهام دفاع كردم که مورد تشويق اساتید هم قرار گرفت به طوري كه حتي آنها تقاضا کردند که عضو هيأت علميشان بشوم ليكن بر اثر تعهدي كه اخلاقاً و شرعاً در حوزه علمیه داشتم بايد برميگشتم.
سپس به دليل اينكه آن وقت هيچ رشته تحصيلي در فلسفه حقوق نبود لازم بود متوني تهيه شود كه در اصل اين حوزه از دانش را توضيح بدهد و به جامعه علمی معرفي كند. برای من اين يك تعهدي بود كه میبایست انجام دهم منتها فلسفه حقوق داستان و ماجراي خاص خودش را دارد.
نظریه قانون طبیعی یک شاهکلید است
فلسفه حقوق يك دانشي است كه بهدليل اينكه متكفل اصليش روشن نبوده در كشور ما فيلسوفان اين را به عهده حقوقدانان ميانداختند و حقوقدانان هم اين را به عهده فيلسوفان لذا هيچ وقت اين توافق حاصل نشد؛ به همین سبب این رشته هميشه مغفول واقع شده است.
بنده به علت اينكه نظريه قانون طبيعي را كار كرده و همين خط سير را ادامه دادم بر این عقیده هستم که نظريه قانون طبيعي يک شاهكليد براي حل بسياري مشكلات علمي و اجتماعي است که هم علمي و هم به لحاظ اجتماعي مفيد است.
قانون طبیعی تقريباً چهار راه برخورد و تضارب آراء فيلسوفان و حقوقدانان، سياستمداران و عالمان علم اخلاق، جامعهشناسان است و همچنین در علوم تربيتي هم نقش بسیار مهمي ايفا ميكند، گفتم شاه كليد! این يعني حل بسياري از معماهايي است كه مربوط مسائل مربوط به حقوق بشر شود قانون طبيعي را عرض ميكنم حقوق حيوانات، حقوق گياهان و... عرض كنم حتي اگر جمادات را قائل بشيم كه حق دارند اين شاه كليدش به وسيله قانون طبيعي است چيز خيلي مهم است.
به اين دليل سال 1390 من پروژهاي را به نام قانون طبیعی به اتمام رساندم و نظريهاي را به نام نظریه اسلامی قانون طبیعی پردازش كردم در این زمینه كتابي هم به نام كتاب قانون طبيعي منتشر شده است.
بعد از آن سراغ مطالبی که بیشتر مورد نیاز در جامعه علمي بوده رفتم، مطالبي درباره فلسفه حق و...؛ چرا که قانون طبيعي مبناي حقوق بشر، حقوق حيوانات، حقوق انسانها، حقوق گياهان و... است.
فلسفه حق
فلسفه حقوق گرايشهاي مختلفي دارد؛ حالا فلسفه حق گرايشي از گرايشهاي فلسفه حقوقي كه امروزه در غرب مورد نظرشان است نيست چون آنها مرادشان از حقوق، حقوق وضعي است، حقوق وضعي يعني حقوقي كه به تصويب جامعه قانونگذار ميرسد اما قبل از او ديگر فسلفه حقوق با آن كاري ندارد اينجاست که فلسفه حق بايد كار كند.
در واقع فلاسفه حق، كارهاي بنیانی را از لحاظ علمي بررسي مي كنند، پايهها و بنيادهاي مسائل حقوقي بشر هم در فلسفه حق بررسي ميشود و در این میان قانون طبيعي بسیار مهم است به همین دليل وارد اين شاخه از علم به نام فلسفه حق شدم. فلسفه حق اهميتش از فلسفه حقوق بسيار بيشتر است چون مبناييتر بوده و كار فلسفي است درباره حق.
فلسفه حق هم كه از اصول و زيربناهاي وضع قانون به شمار میرود يعني حق اخلاقي، زيربناي قانون و حقوق بوده و از فلسفه حقوق پیشتر و مقدمتر و به مباني اسلامي هم یسیاز نزديك است به طوری که برای آن باید از مبانی فلسفی اسلامی استفاده کرد.
درآمدی بر فلسفه حق
اولين كتابي كه درباره فلسفه حق نوشته شده همين كتاب درآمدي بر فلسفه حق است كه سال نودوسه به چاپ رسيد؛ اين كتاب حاوي مسائل مختلفي از دانش فلسفه حق است و در حال حاضر هم بنده از پژوهشكده و دانشگاه همين خط سير را ادامه دادم.
کتاب دیگری كه در این زمینه به چاپ رسيده حقوق طبيعي بشر است به گونهای که ما از قانون طبيعي به فلسفه حق کمک گرفتیم و از اينجا به حقوق طبيعي بشر.
در آینده هم هم ان شاء الله حقوق طبيعي حيوانات و گياهان و بعد از آن هم به حقوق وضعي كه باید در جامعه براي تكامل و مصرف عادي خلقت بشر وضع شود میپردازیم، بايد اينها را در اجتماع تبيين كنيم.
رسا ـ جايگاه اين رشته در مجامع عمومي چگونه است؟
همانطور كه عرض كردم فلسفه حقوق 2 یا 3 سالي است تصويب شده و در دانشگاه باقرالعلوم هم اجرا ميشود و يكي از درسهايش هم فلسفه حق است و بيش از اين ديگر نداريم.
ما رشتهاي هم به عنوان فلسفه حق هنوز نداريم اما به لحاظ آموزشي بنده در سدد اين هستم كه اگر خداي متعال تفضل بفرمايند و همكاران همكاري كنند اينجا در مقطع دکتری گرايش فلسفه حق ايجاد كنيم و آن وقت مبانياش را كه نوشتيم دربارهاش توضيح داديم، فروعاتش بعداً ان شاءالله اضافه ميشود.
بحثهاي مختلفي در مقطع دكتري برگزار ميشود تا اين دانش كه هماهنگ با حوزههاي اسلامی است در جامعه علمي ايجاد شود.
رسا ـ هدف از تحصيلتان در اين رشته چه بود؟
ابتدا اينكه اطلاعات بيشتری كسب كنم و دلیل رفتن به دانشگاه حقوق منچستر هم عدم وجود اطلاعات کافی در رابطه با فلسفه حقوق در کشورمان بود، لذا مجبور به هجرت و فراگیری مبانی آن در غرب شدم.
رسا ـ در مورد کارآمدی رشته تحصیلیتان بیشتر توضیح دهید.
مطالب فلسفي بنيادهاي يك دانش را براي مخاطبان بيان ميكند و فلسفه حق هم همين كار را انجام ميدهد البته فلسفه حقوق غير از فلسفه حق است.
فلسفه حق مقدم بر فلسفه حقوق بوده ولي گيرايي بسیاری دارد و چون با حقوق بشر و با حقوق حيوانات ارتباط مستقيم دارد ایجاد جاذبه میکند.
اين يك امر طبیعی است، انسانها به دنبال این ميگردند كه حقشان استيفا شود و لذا دانش فلسفه حق به این بسیار كمك ميكند اينكه به انسان بشناساند كه چه حقوقي دارد و چه كساني مسئول هستند كه اين حقوق او را استيفا كنند به او بدهند و اين خدمت بزرگي است كه دانش فلسفه حق به جامعه انساني ميكند. به لحاظ كاربردي همين فايده يكي از فوایدش به شمار میرود.
يكي ديگر از فوائد این رشته پرداختن عقلی و اسلامی در مورد احترام به حقوق حيوانات، گياهان، محيط زيست و شناسايي اينكه انسان فقط حق محور نباشد بلكه وظيفه محور هم هست و او بايد حق خدا و انسانهاي ديگر را رعايت كند و بايد نسبت به حيوانات احترام بگذارد چون آنها هم صاحب حق هستند؛ حتي گياهان حتي جمادات هم صاحب حق هستند است.
این به معنای آن است که اسراف كردن در موجوداتي كه به لحاظ ظاهری داراي جان نيستند، مثلاً آب يك حقي دارد. ما بر اساس قوانين فلسفي اثبات ميكنيم كه حق آب چيست؟ با توجه به هدفي كه خدای متعال از خلقت آب در نظر داشته و رعايت حقوق اينها يعني اينكه آن را در همان هدفي كه براي او خلق شده انسان مصرف کند پس اگر در جايي اسرافي در انواع مختلفش صورت گیرد اين خلاف حق عمومي رفتار كردن بوده و هم از لحاظ شرعي كار ناصحيح و هم از لحاظ عقلي زير پا گذاشتن حق آن موجود است. اینکه میگویم موجود مراد اعم از اينكه جاندار باشد يا بيجان؛ اين اجمالی از مبناي نظريه فلسفه حق بر اساس مبانی اسلامی است.
البته اينها ناشناختهاند و بايد ريشهاي تصويب و تدوين شوند، همچنین رشتههايي كه وجود دارد در اين حوزه توسعه داده و كتاب درسي شوند.
الحمدلله حوزه علمیه هم كه با مسائل نوپدید در جامعه اسلامی همراهي دارد. اميدواريم كه ان شاء الله توسط مدیران و مسؤلان كمك شويم و این رشته توسعه پيدا كند. پس به طور کلی غرض من از رفتن به غرب اين بود كه با اين مباني غربي آشنا شوم و این مبانی را اسلامیسازی كنيم و در حوزه اسلامي توسعه دهيم.
البته یکی از فعالیتهای ما با توجه به پیشرفته بودن موضوعات در غرب، شناسایی این موضوعات و ارزیابی آنها بر اساس مبانی اسلامی است آن مقدار كه قابل پذيرش است دلايل فلسفي برايش بازگو ميكنيم يا دلايل شرعي كه شرعاً وجود داشته باشد. آن مقدارش هم که قابل قبول نيست با دلايل عقلي رد ميكنيم.
همچنین آن مقداري كه با آن آشنا هستيم بیشتر توضیح میدهیم آن مقداري هم كه غرب اصلاً نگفته است كشف ميكنيم؛ چرا که در تحقیقها و پژوهشها به مسائلی برمیخوریم و مشاهده میکنیم که مسائل بسیاری در اسلام وجود دارد که مغفول مانده و غربیها هم در موردش کاری انجام ندادهاند. این دسته هم ميشود يك موضوع جديد اسلامي.
رسا ـ فعالیتهای ارزشمندی انجام دادید، موانعی هم بر سر راهتان بوده است؟
خیر، با توجه به اینکه ما متخصصان زیادی در این رشته نداريم در اين حوزه تا کنون فقط كار فردي انجام شده لذا اگر بخواهیم كار اجتماعي انجام شود، اولين كار فعالیت پژوهشی است که به نظر میرسد ما در این زمینه دچار ضعف جدی هستیم و متخصصان زیادی در امر پژوهش نداریم.
بعد از پژوهش آن وقت اولين گام اجتماعي شدنش اين است كه رشتهاي تأسیس گردد البته هنوز به آنجا نرسيدم كه ببينم آيا مانعي ايجاد ميكنند يا خیر؟ به هر حال مسلماً اگر موانعي هم هست بايد با گفتو گو حل بشود. هنوز به آنجا نرسيدم كه بتوانم پاسخی به سؤال شما دهم و اميدوارم كه مانعي پيش نيايد.
/874/402/ر
خدای خود را قاضی خود قرار دهید و فقط نهج البلاغه علی را مطالعه کنید و عمل به معنای واقعی به خداوندی خدا خیر دنیا و آخرت را به ارمغان خواهد آورد و نیازی نیست فلسفه شرق و غرب را کنکاش کنیم وای کاش همه ما به اون چیزی که میگیم به معنای واقعی عمل کنیم
آب در کوزه و ما گرد جهان می کردیم
شعار شاعر ما بر سردر جامعه بین الملل خودنمایی می کند و منویات مقام معظم رهبری بیخ گوش و قرآن جامع و کامل ترین کتاب هدایت بشر در دسترس بعد حوزه و دانشگاه در کشور انگلستان با هزینه کرد بیت المال دنبال چه خدمتی به اسلام و ایران هست خدا می داند به امید روزی که تمامی قدمها و قلم و زبانها برای تعالی راه شهدا و مدافعین حرم و عمل به قانون اساسی که یکی از مترقی ترین قوانین دنیا هست به حرکت دراید و ماحصل ان خدمت به خلق و برافراشتن پرچم اسلام باشد
آب در کوزه و ما گرد جهان می کردیم
شعار شاعر ما بر سردر جامعه بین الملل خودنمایی می کند و منویات مقام معظم رهبری بیخ گوش و قرآن جامع و کامل ترین کتاب هدایت بشر در دسترس بعد حوزه و دانشگاه در کشور انگلستان با هزینه کرد بیت المال دنبال چه خدمتی به اسلام و ایران هست خدا می داند به امید روزی که تمامی قدمها و قلم و زبانها برای تعالی راه شهدا و مدافعین حرم و عمل به قانون اساسی که یکی از مترقی ترین قوانین دنیا هست به حرکت دراید و ماحصل ان خدمت به خلق و برافراشتن پرچم اسلام باشد