امام خمینی؛ هدفهای بزرگ و همتهای بلند
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان شمالی، رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «شخصیت امام(ره) تا حد بسیار زیادی، به اهمیت و عظمت آرمانهای او مربوط میشد. او با همت بلندی که داشت، هدفهای بسیار عظیمی را انتخاب میکرد.»[1]
شاخص شخصیت امام خمینی (ره) در ترسیم زیبای خلف صالحش، اینگونه تبیین شده است:
1. امام (ره) یک شخصیت شاخص بود.
2. این شخصیت در پرتو آرمانهای او شکل گرفت.
3. آرمانهای او بسیار بزرگ بود.
4. برای رسیدن به آرمانها، همت بلند داشت.
5. با این بلندهمتی، گزینشهای عظیمی داشت.
در طول تاریخ شخصیتهای شخیص دینی، علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی قدم به عرصه اجتماع گذاشتهاند و هر کدام در مقطع تاریخی خویش منشأ اثر و تحولاتی شدهاند؛ اما تاریخ بعد از پیشوایان معصوم (ع)، شخصیتی که بهعنوان «شاخص» و میزان و معیار مورد قبول همگان باشد و وجودش نقطه عطف تاریخی شود، کمتر به خود دیده است.
امام خمینی(ره) در شمار همان اندکهایی است که قرآن میفرماید: «وَ قَليلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُور.»[2] و علی(ع) میفرماید: «أُولَئِكَ الْأَقَلُّونَ عَدَدا.»[3].
اگر شخصیت شاخص امام(ره) را در مقام تنظیر و تشبیه به «قرآن انقلاب» مانند سازیم که هم حرمت او بر ما واجب و لازم بوده و هم فهم و درک او برای ما تکلیف و وظیفه است، باید رهبر معظم انقلاب را «مفسّر آن قرآن»؛ یعنی قرآن ناطق انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) بدانیم که انصافاً مفسر منصف و ژرفنگر ابعاد وجودی و شخصیت جامع الابعاد امام (ره) به شمار میروند.
ایشان آنچه از امام(ره) میگویند و تحلیل میکنند و ترسیم می کنند به «درایت» دریافتهاند، نه آنکه به «روایت» شنیده باشند و میدانیم که شنیدن کی بود مانند دیدن.
رهبری عزیز و فرهیخته ما از آن زمان که خود را شناخت، با خمینی(ره) هم آشنا شد. گام به گام در مسیر و رهبری او همچون سایه به دنبال آن درخت پرثمر و ابر پربار حرکت کرد. در طی سالها، هنرمندانه و در عینحال مدبرانه و ژرفنگرانه گفتار، رفتار، موضعگیریها و فراز و فرودهای زندگی آن مشعلدار بزرگ را دنبال میکرد.
او را متن مقدس و هدیه آسمانی میدانست که زمینی شده بود و تنزل یافته بود، مانند متن وحی که با نزولش در دسترس انسانها قرار گرفت؛ لکن لازم بود که این متن درست تفسیر شود و شرح گردد تا خنّاسان و دنیامحوران آن را «تفسیر به رأی» نکنند و آدرس غلط ندهند.
ازاین رو در هر مناسبتی که به امام(ره) مربوط میشد و یا یادی از امام(ره) به میان میآمد و میآید، گوشههایی از گنجینه فکری و اندوختههای علمی و عملی که از آن یار سفرکرده دارد را با امت امام(ره) در میان میگذارد.
به آنچه در آغاز این نوشته از ایشان در رابطه با امام(ره) نقل کردیم دقت کنیم، رهبر معظم انقلاب در این فراز وجود امام(ره) را با دو شاخص اساسی و بنیادی تفسیر میکند:
الف. آرمان و اهداف بزرگ داشت.
ب. همت والا و بلند برای تحقق آن آرمانها در او موج میزد.
بسیارند آرمانگرایانی که در برج عاج زندگی میکنند و به متن جامعه و واقعیات آن ورود نمیکنند و با همان آرمانها میزیند و میمیرند؛ اما امام(ره) از آرمانگرایانی بود که آرمان خود را با همت بلند عجین ساخت و لباس عینیت و واقعیت پوشاند.
امام(ره) بر این باور بود که «میتوانیم» ولی این توانایی را باید از گوشه مدرسه و دانشگاه به فضای جامعه بهعنوان یک باور منتقل کنیم و خود در عمل چنین کرد و موفق هم شد.
اسلام ناب محمدی(ص)
ولی امر مسلمین، در سخنرانی تاریخی خود در سال 89، به بیان شاخصهای خط امام(ره) پرداختند و فرمودند: «امام منهای خط امام، امام بیهویت است و سلب هویت از امام، خدمت به امام خمینی نیست.» آنگاه به شمارش شاخصهای خط امام(ره) پرداختند که از آن جمله «اسلام ناب محمدی (ص)» در برابر اسلام آمریکایی بود.
«اسلام ناب در اندیشه امام(ره) اسلام ظلمستیز، عدالتخواه، طرفدار محرومان و حقوق پابرهنگان و مستضعفان است. اسلام آمریکایی(مقابل اسلام ناب) همان اسلام تشریفاتی، اسلام بیتفاوتی در برابر(ظلم و زیادهخواهی) و اسلام همراهی و کمک به زورگویان است.»
امام بزرگوار، تحقق این آرمان(اسلام ناب) را در پرتو حاکمیت و حکومت دینی میسر میدانستند و حفظ نظام برخاسته از این آرمان را، از واجبترین واجبات برمیشمردند.
این یادگار پربرکت از امام امت که فرمود: «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد»؛ سوگمندانه در برابر این اندیشه زلال و شفاف و ناب امام (ره)، برخی از کجاندیشان بیگانهپرست و یا خودیهای غافل و مقامپرست، سخنانی بر زبان و قلم جاری میکردند که با روح این شاخص روشن خط امام (ره) ناسازگاری دارد.
عدهای در راهپیمایی روز قدس سال 88 با شعار «جمهوری ایرانی» به میدان آمدند و آرمانهای امام(ره) را آشکارا نادیده و ناشنیده گرفتند و با کمال وقاحت شعار دادند که: «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران». برخی از کسانی که به گمان خویش میخواستند با ادبیات جدید سخن بگویند هم عنوان «مکتب ایرانی» را مطرح کردند که ظاهر آن با اسلام ناب محمدی(ص) ناهمخوانی دارد و به همین دلیل هم دشمنان خارجی و داخلی از آن استقبال کردند و آن را برونافکنی که سالها پنهان بوده است، نامیدند.
به هر حال خط کش اسلام ناب با همین ادبیاتی که امام(ره) مطرح کرده و رهبر معظم انقلاب آن را با «مردمسالاری دینی» تبیین و تفسیر کردند، ملاک و معیار و شاخص خط امام (ره) است، هر گونه تعبیر و نامگذاری دیگر که شبههناک و دارای ایهام و ابهام باشد، از سوی هر کس مطرح شود پذیرفته نیست.
مرزبانان خط امام(ره) با دقت اینگونه امور را رصد میکنند و به موقع، اقدام به موضعگیری از روی تکلیف میکنند؛ احساس حضور، آری اما غفلت و غرور، نه.
از گفتار و رفتار امام(ره) بهخوبی و روشنی معلوم بود که امام(ره) نه اهل غفلت و بیخبری است و نه اهل غرور و خودشگفتی. او عبد صالح پروردگار بود و فانی در حقتعالی و عالم را مظهر تجلی او میدانست و بس.
خود همواره در حضور بود و دیگران را هم به این حضور در محضر الهی فرامیخواند و میفرمود: «عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید». این شاخص که از آن در فرهنگ دینی بهعنوان «تقوا» یاد میشود، به معنای کامل آن در وجود و سخن و سیره امام (ره) عینیت یافته بود.
«امام(ره) در تمام مسائل شخصی و اجتماعی و سیاسی، حتی در قضاوتهای خود درباره دشمنان و مخالفان، از جاده تقوا، ذرهای منحرف نشد و این درسی است برای همه، خصوصاً جوانان انقلابی و مؤمن و عاشق امام (ره) که حتی درباره مخالف و دشمن هم باید کاملاً منطبق بر حق و تقوا و عدالت رفتار کرد.»
این شاخصه وجودی حضرت امام(ره) ریشه در شاخصه دیگری داشت و آن خداباوری و بهرهمندی از امداد و الهامات معنوی پروردگار بود؛ «امام (ره) در تصمیمگیری و تدابیر خود، محاسبات معنوی را در درجه اول قرار میداد و هدف اصلی او از انجام هر کاری، فقط کسب رضای الهی بود.»
آری او در خود و به خود و خودیهای وابسته به خویش نگاه نمیکرد، به خدا نگاه میکرد و بس. مینهای «منیّت» را در سرزمین وجودی خویش خنثی کرده بود و به جای آن، نهال ریشهدار و پرثمر «عبودیت» را کاشته بود؛ از این رو در تمام فراز و فرودهای زندگی پیش و پس از انقلاب، دستگیره اطمینانبخش و پشتوانه قابلاعتماد او «خدا» بود و همواره میفرمود: «ما مأمور به وظیفهایم، نه نتیجه».
«احدی الحسنیین» شعار او بود و عمل به تکلیف مرام او. آن عالم وارسته در پرتو عبودیت و بندگی خداوند از شهامت، شجاعت، صلابت و قاطعیت سطح بالایی برخوردار بود. آنچه در قاموس زندگی او وجود نداشت ترس و طمع بود که شعار مرحوم شهید مدرس هم همین بود.
او پس از آنکه امیر بر هواهای خویش شد، امام دلها شد، امامت او به این عنوان روح و معنای دیگری بخشید، مردم ما از امام مصداق آسمانی در ذهن داشتند که قابل دسترسی نیست؛ اما آن بزرگمرد، در زمین چهره یک انسان کامل و عبد صالح را به نمایش گذاشت.
شاخصهای امام (ره) و راه امام (ره) بهاندازهای گسترده است که اگر بگوییم و بنویسیم مثنوی هفتاد مَن کاغذ شود. در این مجال به نَمی از یَم بسنده کردیم، امیدواریم این نوشتار بتواند یادآوری سودمندی برای فرزندان مکتب امام (ره) باشد./9314/704/ب2
حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم یعقوبی
پینوشتها:
1. بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 16/3/68.
2. قرآن کریم، سوره سبأ، 13.
3. نهجالبلاغه، خطبه 191، ص 284.