سال 74 جزء سالهای طلایی برای حجتالاسلام علی شریفیان به حساب میآید. روحانی که در آن زمان یک نوجوان دبیرستانی بوده و بهدلیل آنکه در یک خانواده ورزشدوست بزرگ شده و پدرش از کوهنوردان سنتی بوده به این ورزش علاقهمند میشود و تلاش میکند حرفهایتر به این ورزش توجه کند. او درباره چگونگی گرایشش به سمت این رشته ورزشی به «صبح نو» میگوید: «من در یک خانواده ورزشی رشد کردم و از همان کودکی به واسطه پدرم که به شکل سنتی اما مداوم و منظم کوهنوردی میکرد طبیعتگردی و کوهپیمایی میکردیم. چون با چنین روحیهای بزرگ شدن از سال 74 زمانی که دبیرستانی بودم تصمیم گرفتم به شکل جدی و حرفهایتر به آن نگاه کنم. سال 81-8٠ نیز وارد حوزه علمیه قم شدم و نه تنها ورزش را رها نکردم بلکه نگاهم به ورزش تغییر پیدا کرد.»
نگاه دینی به ورزش
به عقیده او بسیاری زمانی وارد فضای علمی چه دانشگاه و چه حوزه میشوند ناخودآگاه از فضای ورزشی دور میمانند درصورتی که چنین اتفاقی درست نیست: «چند سال میشود که به ورزش در سطح زندگی اسلامی توجه زیادی میشود. چون در آموزههای دینی هم ورزش جایگاه ویژهای دارد. اگر نگاه یک نوجوان را به ورزش را عوض کنیم میتوانند در آینده از آن به بهترین شکل استفاده کنند. برای همین تصمیم گرفتم در این زمینه ورود جدی و موثری داشته باشم.» شریفیان بعد از آنکه وارد حوزه میشود ورزش کوهنوردی را فراموش نمیکند و از سال 9٠ صعود به قلههای مرتفع کشور را شروع میکند: «سال 9٠ نخستین صعودهایم با لباس روحانیت را شروع کردم. ابتدا صعود از قلههای مرتفع کشور و سپس صعودهای برونمرزی؛ از جمله کلیمانجارو بام قاره آفریقا، بلندترین قله قاره اروپا البروس، قله کازبک که معروف به اورست کوچک است و قله فنی به حساب میآید. قله آرارات ترکیه، چندینبار قله آرارات ارمنستان، القرنه السوداء، بلندترین قله لبنان معروف به بام لبنان و البته بام ایران دماوند را هم ۳۰ مرتبه فتح کردم.»
این روحانی ورزشکار تمام تلاش خود را میکند تا فرهنگ و ورزش را به هم بیامیزد: «سعیمان بر این است تا در کنار ورزش به مقوله فرهنگ هم توجه کنیم به همین دلیل برای هر صعودی که در نظر گرفتیم یک شعار فرهنگی نیز با خود همراه بردیم. بهعنوان مثال سال 9٠ بام لبنان را فتح کردیم آن هم در فضای سیاسی که شهدای مبارزش ناشناخته بودند آنها را شناسایی و معرفی کردیم. چنین فعالیتی از سوی ما بازخورد زیادی در لبنان و شبکههای عربی و ایران داشت. با هر بار صعود به دماوند نیز یک شعار فرهنگی، زیستمحیطی، سیاسی، مذهبی و... را نیز با خود همراه بردیم.»
انسان با ترکیب توجه به روح و جسم کامل میشود
شریفیان از آنجایی که بهعنوان نمایندهای از روحانیت عزم صعود قلهای را جزم میکند با خود لباس روحانیت را نیز به همراه میبرد تا در شرایط مساعد و در زمان صعود به قله آن را بر تن میکند و میگوید: «من به عنوان طلبه تلاشم بر این است تا لباس روحانیت را در زمان صعود از قله کوه به همراه داشته باشم. بهویژه در زمان صعود از قله در آن ارتفاع عمامه را سر میگذارم و به همراه پوستری که به همراه بردهام این عکس میاندازم. در این سالها همین فعالیتها موجب شده تا در فضای شبکههای مجازی من را بهعنوان روحانی ورزشکار بشناسند. مقام معظم رهبری در مورد اهمیت ورزش، عبارات زیبایی دارند و میفرمایند: «اگر بخواهید جسم را به قدرت و زیبایی و توانایی و بروز قدرت و استعدادهای گوناگون برسانید باید ورزش کنید.»
از ایشان نقل شده که میفرمایند: «اگر در یک جمله کوتاه از من بپرسند از جوانها چه میخواهید میگویم تحصیل، تهذیب و ورزش.» با این کار قصد دارم معنویات اسلام را در دنیا منتشر کنم. بارها نماز جماعت ما در ارتفاعات و در شرایط دشواری که آب خوردن هم پیدا نمیشود برای گروههای مختلف کشورهای دیگر جالب بوده و حس کنجکاوی آنها را برانگیخته و به همین بهانه با ما ارتباط میگیرند.»
او ادامه میدهد: «عنوان آسمانی که به ما داده شده خلیفه الله است و خیلیها این موضوع را فراموش کردهاند که انسان ترکیبی از جسم و روح است. مذهبیها تنها به بعد روح توجه کردهاند و عده دیگر فقط به جسم توجه دارند در صورتی که هر دوی این ویژگیها یک انسان کامل را تشکیل میدهد. از طریق ورزش بسیاری از پیامها را میتوان رساند و به همین بهانه با ملیتهای مختلف ارتباط گرفت. این ایده در ابتدا خام بود و با کمک و مشورت از افرادی که تبحر دارند در این زمینه توانستم به مرحله اجرایی شدن برسانم. با مشورت و همفکری متوجه شدیم که چطور میشود از چنین موقعیتهایی به خوبی استفاده کرد.»
طلبههای کوهنورد
سوالی که برایمان بهوجود میآید این است که تا چه حد طلبههای دیگر با دیدن روحانی که کوهنوردی و قلههای بزرگ دنیا را هم فتح میکند الگو قرار داده و او را همراهی میکنند: «من از سال 81-8٠ فعالیت خود را در حوزه شروع کردم و فعالیتم در بخش کوهنوردی هم گروهی بود. در همان سالها گروههای کوهنوردی طلاب شکل گرفت. در حال حاضر بعد از گذشت سالها موسسهای بهنام موسسه فرهنگی ورزشی عالیان مشغول به کار است که مخاطب خاص آن دوستان طلبه و روحانیان هستند و تقریباً هر هفته برنامهای در آن برگزار میشود و حدود ۲۰۰ نفر عضو موسسهاند که به طور رسمی و گردشی روزهای جمعه درگیر برنامههای کوهنوردی و طبیعتگردی هستند.
برنامه 6 ماه نخست سال با توجه به آب و هوای مساعدتر برنامههای طبیعتگردی و کوهپیمایی بیشتر است و در 6 ماه دوم سال به دلیل شرایط جوی علاقهمندان حرفهایتر فعالیت بیشتری دارند. در همین سالها یکی از صعودهایی که در آرارات به ثبت رساندیم از طریق همراهی طلاب صورت گرفت و بهعنوان نخستین صعود برون مرزی شناخته شد. مردادماه امسال نیز سه مرتبه گروه کوهنوردی طلاب که از شهرهای مختلف ایران در قم مشغول تحصیلاند قله دماوند را صعود کردند. قله دیگر علمکوه نام داشت و همچنان نیز این روند صعود طلاب ادامه دارد.»
با مدیریت میشود به همه برنامههای زندگی رسید
از برنامه زندگیاش میگوید که کل هفته مشغول تحصیل و تبلیغ است و آخر هفته فعالیتهای ورزشی انجام میدهد: «شنبه تا چهارشنبه درس و بعد از ظهرها دانشگاه و آخر هفته و پنجشنبه جمعه را پرداختن به ورزش؛ اما در ایام تبلیغ کارمان فرق میکند. کسی برداشت غلط نکند که این طلبه بیکار است یا کار و زندگی ندارد. خیلیها چون نمیتوانند نظم و مدیریت داشته باشند می گویند نمیشود. در کل هفته، صبح و بعدازظهر مشغول کار و تحصیل هستیم و آخر هفته را با مدیریت؛ بخشی را به خانواده اختصاص میدهیم و روزهای دیگر را برنامه کوهنوردی لحاظ میکنیم.
ایام تبلیغ مانند محرم و فاطمیه را هم بهعنوان طلبه وظیفه طلبگی خودمان را انجام میدهیم و از آن طرف هم در بخش ورزشی وجود روحانی و مبلغ ورزشکار لازم است. همانطور که روحانی برای کاروان و حج میفرستند تیمهای ورزشی هم یک طلبه از جنس خودشان را لازم دارد. مقام معظم رهبری فرمایشی دارند که میفرمایند مشکل مردم ما این است که ورزش را حرفه میدانند. ورزش شأنی از شئون زندگی است و همانطور که بدن نیاز به غذا دارد نیاز به ورزش هم دارد. در زمینه ورزش این خلأ را احساس کردم و به این نتیجه رسیدم کسی به آن ورود پیدا نکرده. یعنی طلبه ورزشکاری که با ادبیات جامعه ورزشی آشنا باشد و بتواند با این قشر ارتباط بگیرد.»
تعجبها باعث ارتباط اولیه میشود
واکنشها بعد از دیدن یک طلبه جوان در زمان صعود کلیدیترین و اصلیترین ویژگی است که میتوان به آن اشاره کرد. شریفیان درباره واکنشهای دیگر کوهنوردان بهویژه از کشورهای دیگر میگوید: «بسیاری چه در ایران چه خارج از ایران وقتی کوهنوردی را ملبس میبینند تعجب میکنند و در آنجاست که من از نگاه زیبای اسلام برایشان می گویم. دیدن اشخاصی مانند من برای خیلیها عجیب است.
مخصوصاً وقتی که میخواهم با عمامه عکس بگیرم و پوستر را هم میبینند بیشتر تعجب میکنند و برخوردها متنوع است. شده بعضیها با شوخی و خنده ارتباط برقرار کنند؛ اما در این چند سال هیچ وقت برخورد بدی از اطرافیان ندیدم. یادم میآید زمان صعود از کلیمانجارو زودتر از بقیه به قله رسیدم و از گروه آمریکایی که آن بالا بودن خواستم از من عکس بیندازند و وقتی دیدند من از کولهام عمامه و پوسترم را درآوردم و آماده عکس شدم؛ برایشان عجیب بود و همین موضوع باعث شد بیشتر با هم ارتباط بگیریم. چون آنها افرادی مانند پوشش من را تصور میکردند تنها در عرصه سیاسی فعالیت دارند.»
آمادهسازی برای صعودهای بعدی
این طلبه کوهنورد جوان که 11 سال میشود ازدواج کرده صاحب دو فرزند یک دختر و یک پسر است همچنان راه درازی در پیش دارد و از برنامههای ورزشی و فرهنگیاش در آینده دور و نزدیک میگوید: «در حال حاضر مشغول برنامه ریزی برای دو برنامه هستیم. با توجه به اینکه من مسوول فرهنگی فدراسیون کوهنوردی کشور هستم و در اتاق فکر کارگروه فرهنگ و امور بینالملل وزارت ورزش نیز همکاریهایی دارم؛ قطعاً صعودها را در بخش فنی از قبل با دوستان فدراسیون همفکری کردهایم. همچنین برای بعد فرهنگی آن نیز مشورتهایی صورت گرفته شده. یکی از برنامهها صعود به قله آیلند پیک که از قلل مرتفع هیمالیا در نپال به حساب میآید را برای ۲۵ تا ۲۷ اسفندماه در نظر داریم.
برای مرداد ۹۶ نیز یک قله ۷۱۳۴ هزارمتری است به نام لنین در قرقیزستان را در نظر داریم و دو هفته است که اردوها را شروع کردهایم. در این هفته نیز شبمانی در قله توچال بام تهران را در نظر داریم. آن هم شبمانی در دمای ۲۵ درجه منفی صفر. 6ماه این اردوها ادامه دارد تا بتوانیم در سال ۹۷ نیز صعود قله ۷ هزارمتری دیگری داشته باشیم.» او گله از نبود پشتیبانی مالی دارد و میگوید: «گلهای که دارم بهعنوان طلبه آنطور که باید و شاید حمایتی از ما صورت نمیگیرد و افراد و اشخاص دیگر شاید راحتتر حمایت میشوند و قدرت مانور بیشتری دارند؛ اما ما یکسری محدودیتهایی داریم که کار را سخت میکند.»/1325//102/خ