۲۸ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۵:۰۹
کد خبر: ۴۸۱۴۴۵
خزایی:

برای تمدن‌سازی باید تغییرساز باشیم نه تغییرپذیر

حسین خزایی در نشست «مدیریت آینده پرداز؛ بسترساز تمدن نوین اسلامی» گفت: برای تمدن سازی باید تغییرساز باشیم نه تغییرپذیر.
خزایی

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از مهر، دومین نشست علمی هفته تمدن نوین اسلامی در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، با حضور حجت الاسلام والمسلمین علی ذوعلم، حسین خزایی پژوهشگر و حسین ظفری ناقد در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.

مدیریت آینده پرداز بسترساز تمدن نوین اسلامی

در ابتدای این نشست، حسین خزایی در خصوص مقاله خود با عنوان «مدیریت آینده پرداز؛ بسترساز تمدن نوین اسلامی» اظهار کرد: درباره مدیریت آینده پرداز، نگاه بلندمدت در زمینه ها وجود دارد و این مدیریت مدعی است که باید تغییرساز باشیم نه تغییرپذیر.

وی ادامه داد: تمدن بالاترین گروه بندی فرهنگ و گستره سطح هویت فرهنگی به شمار می آید و بسیاری از تمدن ها مبنای دینی داشته است.

خزایی به ارتباط فرهنگ با تمدن اشاره کرد و گفت: با وجود ارتباط فرهنگ و تمدن این دو لازم و ملزوم یکدیگر نیستند چرا که جامعه غیر متمدن می تواند برخوردار از فرهنگ باشد. تمدنها سنت هایی دارند که عواملی باعث زایش و عواملی باعث زوال آنها می شود.

به گفته این پژوهشگر، آینده پژوهان بر این باور هستند چهار ویژگی کلیدی جهان را در برگرفته که شامل ناپایداری، عدم قطعیت، پیچیدگی و ابهام هستند. با این حال برنامه ریزی برای ساخت آینده در حد توان، بستری کارآمد برای مدیریت است.

وی توضیح داد: از مدیریت عملیاتی تا مدیریت آینده پرداز می توان چند مرحله را برشمرد: ۱) مدیریت اجرایی یا عملیاتی که سازمان را به سطوح مدیریت عالی میانی، سرپرستی و کارکنان تقسیم می کند که در سطح بالا مهارتهای ادارکی و در سطوح پایین مهارت های فنی و تخصصی مورد نیاز است. ۲) مدیریت استراتژیک، این مدیریت راهبردی یا استراتژیک که اهداف بلندمدت را مدنظر قرار می دهد کلان نگر است اما انتقادی بر این مدیریت وجود دارد که این برنامه ریزی راهبردی تنها برای شرکت های تجاری کاربرد دارد.

این پژوهشگر ادامه داد: ۳) مدیریت آینده پرداز، این مدیریت تغییرات را از ۱۰ سال به بالا هماهنگ می کند که با دیدگاه شیعی ما هم انطباق دارد.

خزایی به مصادیق برنامه ریزی آینده پرداز اشاره کرد و گفت: تمدن نوین اسلامی و الگوی اسلامی ایرانی می بایست دست کم رویکرد بلندمدت داشته باشند و نباید موضوعات و مصادیق در حد برنامه راهبردی تقلیل داد.

وی به تفاوت مدیریت استراتژیک با مدیریت آینده پرداز پرداخت و ابراز کرد: هدف مدیریت راهبردی سازگاری با تغییرات محیطی است که بهره گیری از آن در حوزه های تمدنی ممکن است که به قربانی کردن ارزشها بینجامد. حال آنکه در حکمرانی و به ویژه در حوزه تمدنی نمی تواند و نباید خود را با هر تغییری در جهان هماهنگ کرد زیرا در این صورت ارزش ها از بین خواهند رفت.

خزایی با اشاره به اجزای مدیریت آینده پرداز بیان کرد: مدیریت آینده پرداز به عنوان یک رویکرد تمدن مدیریتی زمینه ساز طراحی و راه اندازی نهادها، تشکل‌ها و سازمان‌های آینده پرداز با محصولاتی از قبیل صنایع تمدنی با ویژگی آینده اندیشی شده خواهد بود که با دو ویژگی نهاد آینده پرداز و نوآوری آینده پرداز (یادگیرنده و خلاق) به امور می پردازد.

وی در پایان توضیحات مقاله خود به الزامات مدیریت آینده پرداز اشاره کرد و گفت: همه باید بتوانند آینده پردازانه اندیشه کنند نه گذشته نگر و نه در پی روزمرگی، به جای تفکر تکرار ماشینی تفکر خلاق داشته باشند. تصویر آینده بلندمدت بیش از ۱۰ سال است و که باید ارزش مدار باشد و با امیدوار بودن به نصرت الهی براساس سنت های الهی می تواند ما را به هدف بزرگ برساند.

عقل در پرتو هدایت الهی کارایی بالایی دارد

حسین ظفری، ناقد در این نشست علمی، اظهار کرد: دو نوع مبحث در این مقاله وجود دارد بحث شکلی و بحث محتوایی. بحث شکلی در منطق و پارادایم موجود این است که در خصوص مدیریت استراتژیک و آینده پردازی بحث های بالایی می شود که در چند سال آینده نتوانیم خط جدایی میان این دو متصور شویم. حتی استراتژیستها معتقدند که ما افقهای خود را بالاتر بردیم.

وی ادامه داد: اما نگاهی که غالب شده است عملا مدیریت استراتژیک و آینده پرداز یکی می شوند و خط مشخصی باید میان این دو برگزید، حتی در خصوص آینده پژوهی ما دیدگاهی متصور می شویم که بتوانیم موضوعات شفاف شود تا گام های بهتری را در آینده برداریم. تا به آینده مطلوب و تمدن مدنظرمان برسیم.

این منتقد ادامه داد: در بحث محتوایی اتفاقی که افتاده است این است که اگر آینده پژوهی را عینا در پارادایم غربی تعریف کنیم در آن زمان مسیری که آنها رفتند ما هم باید برویم زیرا آنها این تمدن را سالیان سال رفته اند اگر بخواهیم تمدن خودمان را برپا کنیم باید براساس موضوعات داخلی خود قدم برداریم که می شود تمدنی اسلامی که می خواهیم یعنی در پارادایم جدید اسلامی گام برداریم و هدفگذاری کنیم.

وی به نقش و جایگاه تمدن اسلامی اشاره کرد و گفت: نقش و جایگاه بعضی مسائل تمدن اسلامی باید در مدیریت آینده پردازی شفاف شود و بگوئیم که مدل ما دارای ابعاد و ویژگی های است که مدل غربی ندارد، اگر بخواهیم تمدن نوین شکل گیرد باید از مدیریت و موقعیت خودمان استفاده کنیم.

ظفری افزود: مدیریت ما در چرخه تمدن اسلامی است که هر تمدنی اجلی و دوره مشخصی دارد. مدیریت آینده پرداز باید به حدی قدرت داشته باشد که بتواند به ما بگوید جایگاه و موقعیت موجود و مطلوب کجاست.

وی در پایان سخنانش گفت: اگر در مدیریت آینده پرداز افق بالایی درنظر بگیریم چاره ای نداریم جز اینکه بیایم سراغ منابع اصیل همانند قرآن، زیرا عقل توانایی و کارآیی این را ندارد تا مدل مناسبی برای تمدن سازی باشد.

عقل در پرتو هدایت الهی کارایی بالایی دارد

در ادامه این نشست حجت الاسلام والمسلمین علی ذوعلم به سخنرانی پرداخت و اظهار کرد: نمی توانم با دکتر ظفری موافق باشم که عقل ظرفیت بالایی ندارد اتفاقا عقل ظرفیت بالایی دارد، عقل در پرتو هدایت حق کارآیی بالایی پیدا خواهد کرد.

وی ادامه داد: مقاله آقای خزایی بسیار مفید است و بنده به چند نکته اشاره می کنم که ایشان به ۴ ویژگی جهان از آینده پژوه اشاره کرد و نقدهایی به این ویژگیها وارد است زیرا برخلاف گفته شان که جهان ناپایدار است اتفاقا باید بگویم که جهان پایدار است زیرا خالق هستی حقیقت ثابت و مطلقی است که از وجود عمیقا پایداری برخوردار است و آن عوامل ناپایدار به دلیل وجود انسان هست و در زمینه پیچیدگی مبهم، هم نقد داریم زیرا خداوند حکایتی آشکار دارد و همه آن ویژگی می تواند به چالش کشیده شود. آن چیزی که بشر را بیش از هر چیزی را رنج می دهد ناپایداری است.

حجت الاسلام ذوعلم تاکید کرد: ما به یک اجتهاد نیاز داریم و در زمانهایی باید تغییرات را بپذیریم، البته در عرصه تمدن سازی باید به اجتهاد تراز تمدن سازی برسیم که خیلی فراتر از اجتهاد عملی مدیریت جامعه است. باید امتداد اندیشه امام(ره) را این گونه بپردازیم که به اجتهاد تراز تمدن سازی برسیم که با وجود این می توانیم تغییرات را بپذیریم یا نپذیریم.

وی در پایان سخنانش گفت: ما به عقلانیتی توام با توکل بر خدا نیاز داریم و این مسئله را نباید از نظر دور بدانیم و انقلاب اسلامی هم یکی از همین رویکرد تلفیقی و تغییرسازی و تغییرپذیری است. از پیروزی انقلاب اسلامی نگاه تمدن سازی شروع شده است و باید بتوانیم با استمرار در این زمینه به موفقیت برسیم./1325//102/خ

ارسال نظرات