۱۹ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۶:۲۳
کد خبر: ۴۸۶۳۴۳
در مجله تلویزیونی زاویه مطرح شد؛

تمدن حلقه مغفول دانشگاه ما است

بابایی گفت: تمدن امر بزرگی است و شامل تمام اجزا می شود، لذا گاه با طرح مباحثی جزئی آن را تنزل می دهیم، در جامعه عرب، تمدن را آزادی، صلح و آشتی معنا کرده و در ایران عدالت دانسته اند؛ در مطالعات تمدنی نباید در این مسائل خرد ماند.
زاویه

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از شبستان، مجله تلویزیونی زاویه کاری از گروه معارف و اندیشه دینی شبکه چهار سیما، مطابق معمول هر هفته، چهارشنبه شب، 18 اسفندماه با موضوع «احیای تمدن اسلامی» و با حضور دکتر مصطفی مهرآیین، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور و حجت الاسلام دکتر حبیب الله بابایی، مدیر مرکز مطالعات اجتماعی و تمدنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی روی آنتن رفت.

براساس این گزارش، در ابتدای این مناظره حجت الاسلام دکتر حبیب الله بابایی، مدیر مرکز مطالعات اجتماعی و تمدنی در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به اینکه برای درک و شناخت مفهوم و ماهیت تمدن در جامعه امروزی باید سه نقطه تاریخی را شناخت، اظهار کرد: در گام اول، باید مروری روی شکل گیری واژه تمدن در قرن 18 داشته باشیم و در گام دوم بررسی کنیم، تمدن با چه معنایی توسط ناپلئون وارد دنیای اسلام شد و در گام آخر به بررسی مشروطه بپردازیم تا بتوانیم تبار تاریخی تمدن در انقلاب اسلامی را بیان کنیم.

وی با بیان اینکه از نیمه دوم قرن 18، تمدن ابتدا از فرهنگ، سپس از اخلاق و در نهایت از دین منفک و تبدیل به فرهنگی لیبرال شد، افزود: امروزه در دنیای غرب، متمدن شدن، با مدرن شدن، سکولار شدن و غربی شدن هم معنا شده است.

بابایی با بیان اینکه تمدن در اسلام و در میان اعراب پیش از ورود ناپلئون با عبارت «الهزاره» به معنای ضد بدویت، شناخته می شد و عبارت «الثقافه» نیز به معنای تذهیب و داشتن یک نور به شمار می رفت، گفت: اما با ورود ناپلئون، معانی «الهزاره» به الشهاده و التجدد و همچنین «الثقافه» به علم داشتن تغییر معنا داد.

مدیر مرکز مطالعات اجتماعی و تمدنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه تلقی تمدن به معنای تجدد آن هم سکولار که تهی از فرهنگ و اخلاق است، در دوره قاجار و پهلوی در ذهنیت ایرانیان نقش بست، ابراز کرد: این تعریف تمدن که نوعی توسعه غربی ایران 70 سال پیش است، در ذهنیت مردم شکل گرفت اما همواره از دوره قاجار تا انقلاب اسلامی، مخالفت هایی با غرب، بواسطه همین تعریف وجود داشته است.

وی با بیان اینکه امام خمینی(ره) با دو تمدن غربی و پهلوی مخالف بودند، ادامه داد: هر دو اینها به معنای تجدد غربی بودند که امام راحل در مقابل آنها تمدن جدید را ایجاد کردند و امروز نیز اندیشه امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری و دیگر اندیشمندان در این باب، برای مواجهه و مقابله با غرب، ظرفیتی بی بدیل است که در نهایت با تمدن اسلامی می توان اسلام را به صورت جامع پیاده سازی کرد.

 

احیای تمدن اسلامی یا تمدن نوین اسلامی، بازی با الفاظ است

براساس این گزارش، دکتر مصطفی مهرآیین، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور در ابتدای سخنان خود در این میزگرد با بیان اینکه جهان اسلام در مواجهه با دنیای غرب گرفتار مسئله تاریخیت است، گفت: تصور مسلمانان این است که گذشته تاریخی را باید در آینده خود متجلی کنند اما آنچه ما را تا همین میزان نیز آگاه کرده، رویکرد مدرن غرب است.

وی با اشاره به اینکه پرسش کلیدی امروز این است که چگونه می توانیم، معاصر و به روز باشیم و زمانه جدید را درک کنیم، تصریح کرد: احیای تمدن اسلامی بواسطه جهان مدرن محقق شده است و در این راستا 4 زمینه مترتب است.

مهرآیین ادامه داد: 1- انسانی که می خواهد مدرن باشد و تمدن خود را نیز مدرن کند، باید به روشنی های گذشته یک مرتبه با فاصله نگاه کند و آنها را خوب تلقی نکند، یعنی در تمام آن نورها به دنبال سیاهی باشد،2- تاریخ ما خطی نبوده است و گسست هایی داشته باشد، انسان معاصر باید به آن گسست ها بپردازد 3 –انسان معاصر باید بررسی کند که «اگر گونه دیگری می شد» چه روی می داد و 4-انسان در کودکی حامل سکوت است و در بزرگسالی سخن می گوید، پس اگر تمدنی در گذشته داشته ایم و هم اکنون در شرایط سکوت است، باید در دنیای مدرن، در آن گذشته تامل کنیم.

عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور در پاسخ به سوال مجری برنامه که «احیای تمدن اسلامی صحیح است یا تمدن نوین اسلامی؟»، افزود: الفاظ اهمیتی ندارند بلکه باید روی نوع نگاه ها متمرکز شد.

 

رشته تخصصی تمدن در دانشگاه ها ایجاد شود

این گزارش می  افزایدحجت الاسلام دکتر حبیب الله بابایی، مدیر مرکز مطالعات اجتماعی و تمدنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در پاسخ به سوال مجری برنامه که «برخی تمدن اسلامی را شامل مراحلی مانند تشکیل نظام اسلامی و سپس دولت اسلامی و بعد جامعه اسلامی و در نهایت تحقق آن تمدن می دانند و برخی نیز تحقق آن را نوعی بلندپروازی برای سرپوش گذاشتن روی مشکلات فعلی می دانند، با کدامیک موافقید؟»، اظهار کرد: تمدن امر بزرگی است و شامل تمام اجزا می شود، به همین جهت گاه با طرح مباحثی جزیی آن را تنزل می دهیم، در جامعه عرب، تمدن را آزادی، صلح و آشتی معنا کرده اند و در ایران نیز عدالت دانسته اند که این ها عامل تقلیل مفهوم است و در مطالعات تمدنی نباید در این مسائل خرد ماند.

وی با بیان اینکه تمدن کلان ترین و بزرگترین مناسبات انسانی است و وارد سطوح خرد نمی شود، گفت: تمدن امری در مباحث کلان نظام است که تعریفی از مناسبات انسان با انسان های دیگر و جامعه با جوامع دیگر ارائه می دهد.

بابایی دومین آسیب مطالعات تمدنی امروز را تلقی تمدن به عنوان موضوع و وضعیت دانست و یادآور شد: تمدن اگر وضعیت تعریف شود، یک آرزوست که شاید 10 سال دیگر به آن رسیده شود و به همین جهت، این انتقاد مطرح می شود که به دلیل عدم در دسترس بودن در وضعیت فعلی، نباید انرژی و توان جامعه را صرف آن کرد.

مدیر مرکز مطالعات اجتماعی و تمدنی در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه اگر در دانشگاه رشته تخصصی تمدن ایجاد شود، می توان این موضوعات را مورد بررسی قرار داد، افزود: اگر روی بُعد رویکردی تمدن تاکید کنیم، وارد زندگی روزمره و مسائل خرد می شویم لذا باید بواسطه تمدن، نظام آموزشی، سیاسی، مالی و ... کشو را در سطح کلان مناسبات انسانی بررسی کنیم که با این نگاه رویکردی، دیگر تمدن آرزو نخواهد بود و در درسترس قرار می گیرد.

 

تناسب تمدن اسلامی با تمدن غربی!

علاوه بر این، دکتر مصطفی مهرآیین، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور در ادامه با بیان اینکه تمدن یک منظر است، تصریح کرد: در قرن چهارم، جامعه اسلامی دارای یک نگاه تمدنی بود که می توانست براساس آن سیاست و اقتصاد خود را تعریف کند اما از عصر مشروطه تا امروز ما دچار یک انقطاع نگاه تاریخی شده ایم.

وی با اشاره به نسبت تمدن اسلامی با تمدن غربی، گفت: در تاریخ معاصر، ما آگاه شدیم که گرفتار گذشته هستیم و مهم ترین گرفتاری ما نیز از باب عقل و اندیشه است.

مهرآیین با اشاره به اینکه برای تشریح این نسبت سه پاسخ مطرح است، ادامه داد: پاسخ اول انکار کامل تمدن غربی است، به این معنا که با آن هیچ تناسبی نداریم و دومی غرق شدن در این تمدن است، همان رویکردی که سکولارها و متجددین دارند و پاسخ سوم که نظر امام خمینی(ره)، شریعتی، مطهری و ... است، تناسب تمدن غربی و اسلامی است که این دیدگاه نیز منتقدینی همچون سید جواد طباطبایی دارد.

این عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور اضافه کرد: براساس نظر مخالفین تناسب تمدن غربی و اسلامی، زاویه دید ما نسبت به غرب، معرفت است که دارای بستر تاریخی و سرشار از ایدئولوژی است که معتقدم ما براساس رویکرد امام خمینی(ره)و شریعتی انقلاب کردیم اما براساس رویکرد سیدجواد طباطبایی در حال ادامه راه هستیم.

 

ضرورت شناخت تمدن غرب

براساس این گزارش، حجت الاسلام دکتر حبیب الله بابایی، مدیر مرکز مطالعات اجتماعی و تمدنی در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به تناسب تمدن غربی و تمدن اسلامی، گفت: در رویکرد تمدنی، مطالعات غرب شناختی ما به کف هم نرسیده است و تنها در زمینه فلسفه غرب رشد داشته ایم، در حالی که غرب تنها فلسفه نیست، بلکه دارای سیاست، فرهنگ و اقتصاد هم است که باید شناخته شود.

 

غرب شناسی نیاز است

دکتر مصطفی مهرآیین، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور در تایید این سخنان تصریح کرد: دنیای غرب یک نظام فلسفی دارای مبانی متنوعی است بنابراین نیاز به غرب شناسی، حرف عمیقی است.

همچنین، حجت الاسلام دکتر حبیب الله بابایی، مدیر مرکز مطالعات اجتماعی و تمدنی در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به اینکه اگر شناخت ما از غرب کامل نشده است باید دانست که شناخت غرب نیز از ما ناقص است، افزود: با استفاده از ادبیات غرب، در پروژه های بومی دچهار سرنوشت عدالت خانه و مشروطه خواهیم شد و معتقدم در آینده باید از بار معنایی و لغوی «تمدن» عبور کنیم و عبارت دیگری همچون «امت» جایگزین کنیم زیرا تمدن همواره یادآور امپراطوری است.

وی اضافه کرد: ضرورت غرب شناسی برای تعریف لبه های تیز اختلافی تمدن غرب و تمدن اسلامی است.

دکتر مصطفی مهرآیین، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور نیز در پایان تاکید کرد: همگان دارای دو گونه زندگی و نگاه شده ایم که یکی از جهان دیگر و دیگری از گذشته ما حاصل شده است و باید این دو رویکرد را به رسمیت شناخت و برای آنها تئوری تعریف کرد./1325//102/خ

ارسال نظرات