ابعاد نظریه پردازی اجتماعی از منظر شهید صدر
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از مهر، حجت الاسلام والمسلمین سعید بهمنی عضو هیات علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و عضو شورای توسعه فرهنگ قرآنی شورای عالی انقلاب فرهنگی ابعاد مختلف نظریه پردازی اسلامی از منظر شهید صدر را بررسی کرده است، که این یادداشت از نظرتان می گذرد:
ضرورت نظریهپردازی برای نظام اسلامی به اندازهای است که رهبری معظم انقلاب امکان بقای حکومت و نظام اجتماعی را در گِروِ نظریهپردازی میداند. (بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای پژوهشگاه شهید سید محمدباقر صدر، ۱۳۹۵(
سیدمحمدباقر صدر بر روششناسی تفسیر موضوعی قرآن کریم به منزله رهیافتی برای دستیابی به نظریههای اساسی اسلام و حل مسائل اعتقادی یا اجتماعی یا هستی[شناسانه] تأکید میکند.
او میکوشد روش تفسیر موضوعی را به گونهای بازتبیین کند که به رهیافتهای پربارتر و مؤثرتری برای حل مسائل نظری و کاربردی جدید و در نتیجه به نظریات اساسی اسلامی دست یابد.تفسیر موضوعی پس از وی در سه دهه اخیر، در حوزههای شیعی بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار گرفته است. با این وصف، هیچ یک از مفسران موضوعی به اندازه او بر روش تفسیر موضوعی برای دستیابی به نظریات اساسی قرآنی و اسلامی تأکید نکردهاند و به این ترتیب، مفسر در روش تفسیر موضوعی مورد نظر شهید صدر همه دانشها و مهارتهای مورد نیاز در همه روشهای شناختهشده تفسیر را به کار میگیرد.
مراد شهید صدر از موضوع منحصرا یک مسأله کلان نظری یا عملی در جامعه است و از این رو، تفسیر به روش موضوعی به معنی بررسی دادههای قرآن با هدف حل یک مسأله نظری یا عملی کلان در جامعه است. او میکوشد موضوعاتی معرفتی یا عملی در جامعه را که به یک چالش و مسأله در زندگی اجتماعی انسان تبدیل شده است را به قرآن عرضه کند تا با استفاده از دادههای قرآنی به دیدگاه قرآن کریم در باره آن دست یابد.
البته برخی از این مسائل ویژه دانشمندان یا مدیران جامعه بوده و ممکن است عموم انسانها توجه مستقیمی به آن نداشته باشند؛ ولی مسأله به گونهای است که دیدگاه دانشمندان و مدیران جامعه در باره آن بر زندگی آنان اثراتی جدی دارد.
برای مثال، وقتی شهید صدر در باره نظریه سنتهای تاریخی به بررسی در قرآن کریم میپردازد بدان معنی نیست که سنتهای تاریخی مطالبهای عمومی در جامعه است؛ بلکه سنتهای تاریخی میتواند بر باورهای دانشمندان و نخبگان علمی جامعه اثرگذار باشد، چنانکه میتواند بر تفکر و عمل مدیران اجرایی جامعه نیز اثرگذار باشد. معمولا اثرگذاری بر دانشمندان و مدیران جامعه تغییرات اجتماعی و سیاسی عمیقی در سطوح مختلف جامعه را سبب میشود؛ چنانکه اگر کسی سنتهای تاریخی یا اجتماعی را آنگونه که قرآن بیان میکند بپذیرد در مقابل تصویری که ماتریالیسم یا نظریه پایان تاریخ ارائه میدهد مقاومت کرده و دل به آنها نخواهد بست.
در دیدگاه شهید صدر موضوعی بودن تفسیر وابسته به سه فرایند کلی است؛ اول آغاز کردن از موضوعی از موضوعات کلان در واقعیت زندگی؛ دوم گزینش مجموعهای از آیات که در موضوعی واحد اشتراک دارند و سوم ایجاد یکپارچگی میان مدلولها برای استخراج نظریهای قرآنی در باره موضوع. او تصریح دارد که تفسیر به روش موضوعی آن است که مفسر پژوهش را از واقعیت زندگی آغاز کند و به نظریه برسد. نکته ممتاز در دیدگاه شهید صدر آن است که وی همواره تأکید میکند که موضوع در تفسیر موضوعی از واقعیات زندگی گرفته میشود.
شهید صدر دو امر یادشده را گستره افقی و عمودی روش موضوعی مینامد که در نظر او یافتن موضوع از وقایع زندگی وجه افقی روش موضوعی و دستیابی به نظریات اساسی وجه عمودی روش تفسیر موضوعی است.
لازم است توجه کنیم که تأکید او بر این است که نظریات اساسی باشند و بنابراین، نظریات جزئی در گستره تفسیر به روش موضوعی وی جایی ندارند. چنانکه تفسیر به روش موضوعی را تنها راه دستیابی به نظریات اساسی اسلام و قرآن در مواجهه با موضوعات گوناگون زندگی میداند.
در مجموع، وی روش و تعریفی منحصر به فرد ارائه کرده است. با استفاده از بیانات او میتوان روش تفسیر موضوعی را با ذکر همه قیود توضیحی در این عبارت خلاصه کرد: پژوهشِ قرآنیِ مسألهمحورِ جامعِ اجتهادیِ منتج به نظریه.
بیانات شهید صدر در تبیین تفسیر به روش موضوعی دارای پنج وجه ایجابی و دو ملاحظه قابل توجه است. وجوه ایجابی عبارتاند از: ۱. ساخت یک اصطلاح جدید؛ ۲. بنیانگذاری روش نظریهپردازی قرآنبنیان؛ ۳. توجه به مطالعات مقارن میان دستاوردها و تجارب بشری با دادههای وحیانی؛ ۴. تأکید بر کلنگری؛ و ۵. پیوند میان نظریه و رسالتها (هستها و بایدها).
به طور کلی، شهید صدر تنها عالم تراز اول شیعه است که به طور مستقیم روش تفسیر جزئینگر را نقد و روش جدیدی را متناسب با نیازهای زمانه پیشنهاد کرد و وی در میان دانشمندان اسلامی نیز تنها کسی است که بر نظریهپردازی در تفسیر قرآن کریم تأکید کرد و به ارائه نمونه عملی نظریهپردازی پرداخت.
او در ساخت روش و نیز نظریهپردازی کماکان پیشتاز است و در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مدتی نزدیک به ۴ دهه از مفهوم اسلامیسازی علوم به اسلامیسازی علوم انسانی و سپس به نظامسازی اسلامی و اکنون به نظریهپردازی رسیدیم.
اما او در همان آغازین روزهای پیروزی انقلاب به ساخت روشی برای نظریهپردازی پرداخت و آن را در نظریه سنتهای تاریخی اجرا کرد؛ در حالی که پیش از آن چندین نظریه را در باره چالشهای بشری زمان خود ارائه کرده بود. شهید صدر، با تشخیص خلأها و با استفاده از رویکرد کل نگر خود در حوزه فلسفه و هستیشناختی، فلسفتنا، در حوزه اقتصاد، اقتصادنا و در حوزه مطالعات اجتماعی، نظریه سنتهای تاریخی در قرآن و در باره فلسفه انسان، نظریه استخلاف را سامان داد.
شهید صدر همچنین با بازتعریف تفسیر به ساماندهی روشی در مطالعات قرآنی پرداخت که اصلیترین هدف آن دستیابی به نظریات قرآنی و رسالتهای برآمده از آن بود. شهید صدر به شدت نسبت به جزئینگری در قرآن هشدار میدهد و مصرانه تأکید میکند که تفسیر کلنگرِ موضوعی، ضرورتی اجتنابناپذیر در تعامل با نظریههای رقیب در هر زمان است. همانگونه که گفتیم روش پژوهشی این عالِم جامع برای حل مسائل جهان معاصر مسألهمحور، جامع، اجتهادی و منتج به نظریه در قرآن کریم است. روش نظریهپردازی قرآنبنیان که امروز بیش از هر زمان دیگر به بازخوانی تکمیل و کاربست آن برای برونرفت از چالشهای نظری و عملی بدان نیازمندیم./۱۳۲۵//۱۰۲/خ