۲۵ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۷:۱۷
کد خبر: ۵۰۵۰۹۶
واکاوی استعمار نوین فرهنگی؛

انحراف به سبک منطق سالاری

اگر با عینک انصاف به عنوان«آتش به اختیار» بنگریم، قدرت نظام عدالت اسلامی در مقابل نظام سلطه جهانی نمایان می‌شود.
آتش به اختیار

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، «آتش به اختیار» عنوانی است که بیش از نیمی از توان تحلیلی رسانه‌های امپراتوری نظام سلطه را به خود اختصاص داده و در حقیقت حقارت و منهضم بودن آن‌ها را به رخ مکاتب فکری مادی‌گرایی کشانده است، به‌درستی اگر با عینک انصاف به این عنوان بنگریم قدرتی از نظام عدالت اسلامی در مقابل نظام سلطه نمایان می‌شود که اگر تا هزار سال آینده هم نظام سلطه قوی‌ترین سلاح‌های کشتارجمعی بسازد و نظام اسلامی را تهدید به این مدل از گزینه‌های روی میز خود کند همچنان در مقابل این نظام هوشمند مغلوب و شکست‌خورده است.

اگر شما به‌عنوان مخاطب فضای مجازی در حصار قلم‌های نظام سلطه با ادبیاتی دیگر به این حقیقت نگاه می‌کنید بهتر است برای روشن شدن واقعیت و اثبات این مقدمه کوتاه نکات ذیل را مرور کنید.

گام اول: هویت راهبری در نظام توحیدی اسلام در تقابل با کثرت‌گرایی جذاب در نظام مادی سلطه

اشاره کوتاه: در ابتدایی‌ترین گام این یادداشت مختصر لازم است برخی از مبانی زیر بنایی از تقابل دو نظام موردنظر را مورد بازخوانی قرار داده تا منصفانه‌تر با شما به سرای حقیقت نزدیک شویم.

 

 

 قاعده اول؛ در تحلیل الگوی مدیریت و راهبری در نظام ولایت محور اسلامی رهبر معظم انقلاب و معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران دو فقیه جامع‌الشرایطی هستند که به‌عنوان ولی امت اسلام در هیات ولایت مطلقه فقیه با شرایط معین‌شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هدایت این امت را به مسیر تعالی بر عهده دارند؛ بر این اساس باید برمدار قانون اساسی و حقوق مدنی با ادبیاتی واقع‌گرایانه‌تر به این حقیقت بنگریم که «سایر مدیران و دولتمردان چنین نقش و جایگاهی در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نداشته و اگر در خطابه‌های خود را با محور و هویت راهبری ارائه می‌کنند فقط در حدود و ثقور تعیین‌شده در قانون جایگاه اجرایی دارد که هرکدام از قوی سه‌گانه اصالت قضایی، حقوقی و اجرایی را در حوزه رفتارهای آنان محدود کرده است» بر این مدار واژه‌هایی همچون «امام» و «ولیّ» (در این سفر کوتاه ادبی که به رمزگشایی از واقعیات می‌خواهد برسد) تنها عناصر نظام اسلام در الگوی تقابل با نظام سلطه شناخته می‌شوند.

اصول و مبانی؛ حدود و ثغور نظام اسلامی و نظام سلطه از نگاه طرفین

از زمینه آنچه به‌عنوان «اشاره» در این یادداشت موردسنجش قرار گرفت ترسیم هویت و مفهوم حقیقی نظام سلطه از ابتدایی‌ترین اصولی است که با تعیین حدود و ثقور دو نظام حق و باطل موردنظر این تحلیل، نور واقعیات را به روح این متن خواهد دمید؛ بر این مدار بهتر است نظام سلطه را در اولین قدم از منظر رهبر معظم انقلاب که معیار اسلوب تقابل با نظام سلطه است را موردبررسی و کنکاش قرار داده تا با چهارچوب ولایت بتوانیم با شناخت نقطه مقابل نظام ولایت محور اسلام به مفاهیم عالم معنا برای کشف مسأله واقع‌گرایانه‌تر برمدار هویت نظام سلطه با منطقی عقلایی به اصل ماجرا ورود پیدا کنیم.

باید توجه داشت که اساسی‌ترین محور رهنمودهای اخیر رهبر معظم انقلاب در توصیف هویت «نظام سلطه» خلاصه می‌شود، نظامی که در تحلیل‌ها خود پس‌ازاین دیدار سعی کرد این محور را حذف کرده و اذهان عمومی را به سویی دیگر هدایت کند؛ امام خامنه‌ای در این تعریف به‌صراحت فرمودند «نظام سلطه به معنای یک نظام دوقطبی جهانی است که در یک‌قطب آن، سلطه‌گر و در قطب دیگر، زیر سلطه قرار دارد.» برای درک دقیق‌تر این تعریف بازخوانی هویت تعاریف در کلام ولایت امری راهگشاست چراکه تاریخ در ثبت سیره راهبری ولایت مطلقه فقیه گواه داده است که ولیّ امت اسلام از ثبات نظری ویژه‌ای برخوردار است تا جایی که برخی از کلید واژگان در اطلس معیار تحلیل رهبر معظم انقلاب در بستر قلم امام خمینی (ه) قابل‌جست‌وجو و رهگیری است این حقیقتی است که نظام سلطه را وادار کرده است برمدار اضطرار در طول این 28 سال سکان‌داری رهبر معظم انقلاب دست به اقداماتی بزند که پرداختن به مستندات تاریخی این اقدامات می‌تواند دستکش مخملین را از دستان پولادین دشمن برداشته و مقدمه افشای هویت نظام مادی که حقیقت محو نظام سلطه است، رقم بخورد.

 

 

از طرفی برای شناخت نظام اسلامی بر قانون محوری این یادداشت پایبند مانده و نظام اسلامی را برمدار اعتقاد، رفتار و گفتار سردمداران نظام سلطه مورد تعریف و توصیف قرار می‌دهیم چنانکه در اساسی‌ترین راهبردهای نظام مادی (که با ارباب مئابی آمریکا و اسرائیل هدایت می‌شود) در تمام سرمایه‌گذاری‌های مادی خود از پروژه‌های ایران هراسی و اسلام هراسی گرفته تا ایجاد خطوط تروریسم بشری همچون داعش با ظاهری اسلامی شاهد آن هستیم که این نظام از هیچ نیرنگی برای فریب اذهان عمومی و نگه‌داشتن اذهان عمومی جهان بشری در جاهلیت مدرن دریغ نکرده است این در حالی است که همواره برمدار این رفتار به تأمین منابع مالی خود و تقویت گنجینه‌های نظام استکباری خود به قیمت جان و آینده بشریت مبادرت داشته است؛ بنابراین نقاب حقوقی خود را اربابی دوستدار و مدافع حقوق بشر در خانه پوشالی خود توصیف کرده و ایران را نقطه‌ای خطر برای جهانیان تعریف می‌کند.

مواجهه ملت‌ها و امت‌ها با دو نظام؛ تأملی در کارنامه راهبران نظام ماده و نظام معنا

رهبر معظم انقلاب همواره امت اسلام و به‌ویژه جوانان را تشویق به تفکر و تأمل و عمل برمدار این حقیقت کرده‌اند این در حالی است که در سخنان خود خطاب به دانشجویان هویت دوگانه نظام سلطه را کالبدشکافی ادبی کرده و فرمودند «دوگانه‌ی «پیشرفت و توقف»، دوگانه‌ی «ابتکار و تقلید»، دوگانه‌ی «استقلال سیاسی و وابستگی» و دوگانه‌ی «اعتمادبه‌نفس و انفعال»، دوگانه‌هایی هستند که در دو یا سه قرن اخیر به وجود آمدند و کشورهای مسلط با برنامه‌ریزی علمی و دقیق تلاش کردند تا ضمن انتقال جهان‌بینی، فرهنگ و عادات خود به کشورهای زیر سلطه، این حالت را ابدی و دائمی‌کنند.»

باید توجه داشت که ادبیات فطرت به ما می‌آموزد که «هدایت روشن» انسان را به روشنایی محض می‌رساند این در حالی است که نظام سلطه با مزدوران خود همواره به دنبال انحراف اذهان عمومی از حقیقت هستند؛ بر این مدار در این فراز از تحلیل تلاش شده است که تفاوت‌های ماهوی دو الگوی نظام سلطه و امپراتوری عدل الهی با نظر با سبک‌رفتاری سران معنا و سران ماده ترسیم شود.

انحراف به سبک منطق؛ حقیقتی است که سران ماده با سلطه اختاپوستی رسانه‌های خود برمدار آن اذهان عمومی را برای اهداف خود محیا می‌کنند بر این مدار وقتی بخواهد دروغی را به امت اسلام القا کند با بیان اخباری وارد بحث می‌شود که این اخبار حقیقت دروغ هستند.

 

 

حقیقت دروغ چیست؟ این عنوان تکنیکی رسانه‌ای برای القای یک دروغ بزرگ با واقعیتی کم‌ارزش است که البته سران نظام سلطه به این دلیل که آرایش منابع آموزشی رسانه را برمدار مکتب مادی خود ترویج کرده‌اند از بیان صریح این عناوین در این آثار چشم پوشیده و با ادبیاتی قابل‌تأمل از کنار آن عبور کرده‌اند؛ در چنین شرایطی نظام سلطه با تکیه‌بر اخبار منتشرشده خود که بیانی از عملکرد بد یک وزارتخانه دارد مخاطب را وادار می‌کند با مقدماتی ضعیف برای دروغی بزرگ منطق خود را به نرمشی استعماری وادار کند چنانکه از اخبار ضعیفی همچون عملکرد بد یک وزارتخانه قلب خود را برای پذیرش ناکارآمدی نظام اسلامی محیا کند این در حالی است که رهبر معظم انقلاب در این باب به‌صراحت فرموده‌اند که «بزرگ‌ترین دلیل کارآمدی نظام استمرار و بقای آن است و اگر نظام اسلامی ناکارآمد بود، تاکنون بلعیده‌شده بود.» بنابراین باید توجه داشت که دشمن تلاش دارد خود را در چهره دوست به امت اسلام نزدیک و در بین مبانی اعتقادی انسان رخنه‌هایی را ایجاد و پس‌ازآن به ضربه نهایی خود می‌اندیشد این در حالی است که هویت ایران و ایران از منظر رهبر معظم انقلاب دلیل هضم نشدن انقلاب در معادلات نظام سلطه است.

ثبات نظری و عملی برمدار درایت علوی حقیقتی است که ولی امت اسلام همواره را نسبت به مردمش مهربان، دلسوز و سکان‌دار کشتی دریاهای طوفانی کرده است تا جایی که امت به‌صورت متمادی با او تجدید بیعت کرده و با حضور خود او را در راهبری و احیاء امر الهی یاری می‌رسانند؛ این در حالی است که نظام سلطه بدون درکی صحیح از این حقیقت تلاش دارد با پژوهش‌های متفاوت الگوریتم شده با قلب این نظام نفوذ و ضربه‌های مهلک خود را وارد آورد بر این اساس انقلاب زدایی از جمع دانشجویی ازجمله پروژه‌هایی بود که دشمن در بستر نفوذ خود در تلاش بود که نتایج مخرب فرهنگی آن را به جامعه اسلامی ایران تحمیل کند.

این معادله نابرابر از شیوه تعامل نظام‌های متضاد هستی همواره سران نظام مادی را وادار کرده است که با فریبکاری و نفوذ ملت‌ها را به استعمار اهداف تأمین‌کننده منافع خود درآورده و برای حفظ و صیانت از این منافع نظام معنا که اصالت نظام اسلامی است را برای خود خطری می‌پندارد؛ بر این مدار با الگوی خصم به تقابل می‌پردازد این در حالی است که ولایت ازآن‌جهت که خلیفه خدا بر زمین است همواره برمدار رحمانیت با امت خود به خطابه می‌نشیند و آنان را از چاه‌های پر از آتش پیش رویشان باخبر می‌سازد تا جایی که با دشمنان قسم‌خورده خود با رأفت و مهربانی مواجه می‌شود تا شاید آنان نیز برمدار فطرت به‌سوی حقانیت هدایت شوند.

در این میان الگوی مواجهه دانشجو و جوان از منظر نظام سلطه با اصل انقلاب باید برمدار سبکی مخرب استوار شود تا جایی که تجارب فتنه 88 نشان داد که دشمن با نفوذ در اذهان عمومی به دنبال تخریب انقلاب به دست خود مردم است؛ اما این حقیقت در نگاه نظام‌مند ولایت هویتی دیگر دارد چنانکه ولی امر مسلمین همواره جوانان را به‌نقد دلسوزانه دولتمردان و برنامه‌ها درون نظام دعوت کرده درحالی‌که آنان را به تقابل قاطعانه بدون هرگونه نرمشی با نظام سلطه فرامی‌خواند این حقیقتی است که در رهنمودهای رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با دانشجوییان به چشم می‌خورد چنانکه معظم له می‌فرمایند «روحیه‌ی نقادانه و پرسشگرانه‌ی شما در قبال مشکلات درون نظام باید دلسوزانه و علاج‌جویانه باشد، اما برخورد شما در مقابله‌ی با دشمن باید قاطع، صریح و همانند برخورد خصمانه‌ی او، خصمانه باشد.»

 

 

سران نظام ماده برای حفظ ماده ملت‌های خود را نیز به مهلکه‌ها می‌کشانند درحالی‌که نظام اسلامی رأفت برمدار وحدانیت را به دشمن خود عرضه می‌دارد؛ این الگو باعث شده که هرچند نظام سلطه اذهان عمومی را بیشتر با خود در تأمین منافع استعماری همراه کند؛ اما همین ملت‌ها به محض مواجهه با حقانیت به‌سوی این الگوی رفتاری که حقیقت حقوق بشری است گرایش پیدا کنند، بنابراین سلطه رسانه بر ملت‌ها تنها اولویت نظام ماده در تقابل با نظام اسلامی بوده است چیزی که رهبر معظم انقلاب از آن با عناوینی همچون «ناتوی فرهنگی و جنگ نرم» یاد می‌کنند.

«آزادی بیان» در تعریف نظام سلطه و نظام آزاد اسلامی

باید توجه داشت که الگوی مدیریت بازخورد در رسانه‌های سلطه، هویتی قابل‌تأمل دارد تا جایی که bbc پس از دیدار رهبر معظم انقلاب با جمعی از دانشجویان در اقدامی عجیب با ادبیاتی ابعادی این دیدار را سانسور و به مواردی از این دیدار پرداخت که نشان از منهضم شدن تکنیک‌های رسانه‌ای آنان در مقابله با ادبیات هدایتگر ولایت‌فقیه بود بر این مدار لازم است برخی از این ابعاد را با ادبیاتی اختصاری در همین فراز موردبررسی قرار دهیم.

اساساً سبک ارائه گزارش‌های خبری در رسانه‌هایی که مزدور نظام سلطه هستند برمدار مکتب فلسفی مادی‌گرایی که برای آنان تعیین مشی کرده است با ادبیاتی با مخاطب خود مواجه می‌شود که اختلال در تشخیص مسأله اصلی از فرعی را در آنان به وجود می‌آورد این در حالی است که این اختلال می‌تواند تا سطح مدیران کلان نظام مقابل ادامه داشته باشد چنانکه رهبر معظم انقلاب صراحتاً فرمودند «گاهی دستگاه‌های مرکزیِ فکر، فرهنگ و سیاست، دچار اختلال و تعطیلی می‌شوند.» بر این مدار bbc در تلاش است که با انتشار گزارش‌هایی از قبیل «اعلام جنگ آیت‌الله خامنه‌ای به روحانی در میانه ترقه‌بازی» به نفوذ خود در بدنه مردم و دولت ادامه داده تا بتواند با این ادبیات به جنگ‌افروزی بین امت و نظام مشغول شود.

 

 

با توجه به توصیفی که از الگوی رسانه نظام سلطه گفته شد رسانه در نظام اسلامی هویتی معنوی دارد تا جایی که در اسلوب انتشار محتوای خود علاوه بر حفظ حدود انتحال به هدایتگری می‌اندیشد حال بخواهد این هدایتگری نیاز به مقدماتی حقیقی داشته باشد برای مثال نظام اسلامی اگر در انتشار محتوای خود با نقص اختلال زمینه مواجه بود با قواعد محفوظه خود به ولیّ اجازه می‌دهد به میدان آمده و با ایجاد زمینه مناسب فکری برمدار هویت عقیدتی خود به روشنگری بپردازد.

این الگوی رفتار نظام اسلامی داری سیکل تعیین‌شده از نظم زمان و مکان نیست؛ بنابراین اسلوبی است که تاریخ گواه داده است نظام ماده که هویت اصیل نظام سلطه است در برابر آن زانو می‌زند؛ بر این مدار معتقد هستم که در دیدار رهبر معظم انقلاب با جمعی از دانشجویان این حقیقت رقم خورد و فصلی دیگر به روی راه سعادتمندی امت اسلام باز شد؛ چراکه رفتار منهضم مئابانه دشمن تا این لحظه نشان از آن است که ستون‌های اصلی دفاعی خود را دچار تزلزل می‌بیند و توان مقابله با این الگو از رفتار سیاسی که از هویتی اصیل اعتقادی نشأت گرفته ندارد چراکه خطاب حقیقت «آتش به اختیار» امت اسلام هستند.

گام دوم: چیستی «آتش به اختیار»

تا اینجای سفر خود با شما با ادبیاتی اختصاری و در توان نسبی یادداشت سعی شد تفاوت اصولی دو نظام اصلی متقابل در جهان امروزی موردبحث قرار گیرد؛ اما آنچه مقدمه این سفر شد بهتر است در گام دوم همدم سفر ما باشد تا با بیان مبانی اولیه از این موضوع در دومین گام حدودی از حقیقت برای شما روشن شود این در حالی است که معتقدم همراهی شما در مراحل پنج گنه این یادداشت می‌تواند با محور یک موضع شاخصی برای مواجهه با سایر مسائل پیش روی باشد.

گفته شد که هویت زمانی و مکانی «آتش به اختیار» خبر از الگویی دارد که درماندگی نظام سلطه را در طول تاریخ به اثبات درک دقیق‌تر این مبنای تاریخی در تاریخ انقلاب می‌تواند برای حرکت به سومین گام این سفر مؤثر باشد.

مسأله اول: منطق «آتش به اختیار» اجتهاد است یا نص!

باید توجه داشت که فتوا ولیّ در ادامه اجتهاد است درحالی‌که حکم در ادامه نص می‌آید بر این مدار ماهیت راهبرد بودن یا حکم بودن «آتش به اختیار» برای رسانه‌های نظام سلطه در تشخیص مسأله و تعیین نقطه تقابل موضوعی حیاتی است؛ بر این اساس از الگوی انتشار محتوا در این رسانه‌ها می‌توان دریافت که این رسانه‌ها در الگوی مواجهه خود با این سبک از سکان‌داری ولایت‌فقیه غریبه هستند و نمی‌توانند حقیقت قدرت اسلام را برمدار ولایت درک کرده تا برمدار این فهم بتواند به تقابل برخیزند.

چیستی «آتش به اختیار» از چند جهت دارای اهمیت است؛ اولین جهت هویت پدافندی است که این فرمان عمومی در اسلوب نظام فرهنگی و اجتماعی ایجاد می‌کند برای درک دقیق‌تر این هویت بهتر است متمسک به قصص قرآنی شد تا بتوان بهتر مقصود ولی خدا را در این راهبرد دریافت.

 

 

برای ترسیم هویت حقیقی رهنمودهای رهبر معظم انقلاب که الگویی متفاوت از ادبیات سیاسی را به امت اسلام معرفی کرد می‌توان از اسلوی ادبی آیه 171 سره اعراف بهره برد چنانکه خداوند متعال در این آیه مبارکه می‌فرماید «وَ إِذْ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ کَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَ ظَنُّوا أَنَّهُ واقِعٌ بِهِمْ خُذُوا ما آتَيْناکُمْ بِقُوَّةٍ وَ اذْکُرُوا ما فيهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ؛ و آنگاه‌که کوه طور را از جای برکندیم و مانند قطعه ابری بر فراز سر آن‌ها برآوردیم که پنداشتند بر آن‌ها فرو خواهد افتاد (و امر کردیم) دستور توراتی که به شما آمد باقوت (ایمان و عقیده محکم) اخذ کنید و آنچه در آن مذکور است متذکر شوید، باشد که پرهیزکار شوید

قبل از اقامه هر برهانی از اسالیب منطق روشنگری لازم است در باب این آیه به چند نکته مهم توجه شود چراکه از منظر ادبیات عرب کلمه «نتق» به معناى از بیخ و بن کندن چیزى است؛ بر این اساس در تفسیر قمى جلد اول صفحه 246 در تبیین معناى «وَ إِذْ نَتَقْنَا الْجَبَلَ» مفسر به حدیثی متمسک شده است که اینجا نیز می‌تواند راهگشا باشد چنانکه آمده است امام صادق (ع) فرموده است «وقتى تورات بر بنی‌اسرائیل نازل شد بنی‌اسرائیل زیر بار آن نرفتند، خداوند کوه طور را از جاى کند و بر بالاى سرشان نگهداشت و فرمود: اگر قبول نکنید کوه را بر سرتان مى‏کوبم، بنی‌اسرائیل درحالی‌که سرهایشان را از ترس دزدیده بودند ناگزیر تورات را پذیرفتند.»

همچنین علامه طباطبائی در ذیل تفسیر این موضوع آورده است که «از ابى بصیر روایت شده است که گفته است: روزى مولانا ابوجعفر محمد بن على (ع) در حرم نشسته بود و جماعتى از دوستانش دورش حلقه‌زده بودند، در این میان طاووس‌یمانى با یک دسته از اصحابش نزدیک شد و به حضرت عرض کرد: اجازه مى‏دهى سؤالى بکنم؟ حضرت فرمود: اذنت دادیم بپرس، طاووس یکى پس از دیگرى سؤالاتى مى‏کرد و جواب خود را مى‏گرفت، ازجمله سؤالاتى که کرد یکى این بود که مرا خبرده از طائرى که بالا رفت و قبل از آن و بعد از آن چنین طائرى بالا نرفت و قرآن هم آن را ذکر کرده؟ حضرت فرمود: کوه طور سینا بود که خداوند آن را بر بالاى سر بنی‌اسرائیل نگاه داشت و آن کوه با همه اطراف خود بر سر ایشان سایه افکند و بنی‌اسرائیل از سایه افکندنش عذاب‏هاى گوناگونى دیدند تا سرانجام تورات را قبول کردند و اینکه گفتى قرآن نیز از آن خبر داده آیه «وَ إِذْ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ کَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَ ظَنُّوا أَنَّهُ واقِعٌ بِهِمْ» است.»

 

 

نقش آیه در تشخیص نص یا حکم بودن «آتش به اختیار»

در آیه مستند به‌صراحت آمده است که خداوند متعال برای پذیرش مبانی تورات کوه تور را به‌صورت ابری بر بالای سرشان معلق ساخت تا از حول و وحشت فروافتادن آن بنی‌اسرائیل به عمل به موازین مهذب بمانند؛ گذشته از این‌که این الگوی دین جبر است یا اختیار (که در این مجال فرصت تبیین آن نیست) اصل موضوع برای امت‌ها و گروه‌های خاص از سوی قرآن به‌عنوان یک راهبرد دلسوزانه مطرح‌شده است.

در اعتقادات شیعه به‌صراحت آمده است که ولایت برای دین قران ناطق است همچنان که این حقیقت در حدیث مشهور ثقلین مورد تأکید قرارگرفته است؛ اما هویت و اصالت ولایت‌فقیه در دوران غیبت با شرایطی تعیین‌شده همین حکم را بر مؤمن مکلف معتقد به دین مبین اسلام بار کرده است در این میان همان‌گونه که در الگوی راهبری نظام سلطه و تفاوت آن با نظام عدل الهی با محوریت ولایت بررسی شد ولایت با تکیه‌بر علوم قرآن و سنت و برمدار علم غیب خود می‌تواند اشاعه این مبانی را در زمان‌های مختلف با ادبیاتی گوناگون بر امت خود روشن سازد از منظر ادبیات معیار دین این رفتار ولایت در سطحی از مدار عقلانیت قرار دارد که ظالمان از آن جز خسارت چیزی دریافت نخواهند کرد چنانکه در سوره اسراء به‌صراحت آمده است «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا؛ و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل می‌کنیم ولى ستمگران را جز زيان نمی‌افزاید.»

در ادبیات حماسی اسلام همواره امت‌ها و انسان‌های مؤمن به کوه‌های عظیم ستوده شده‌اند، کوه‌هایی که در مقابل هیچ طوفانی صدمه ندیده و در هویت، اصالت و مقاومتشان هیچ تغییری ایجاد نمی‌شود بر این مدار «آتش بر اختیار» با تکیه‌بر مبانی قرآنی مطرح در آیه 171 سوره اعراف حقیقتی است که در ذیل مبانی خود خبرهای خوشی برای امت اسلام دارد چنانکه می‌توان از وجود افسرانی در جنگ نرم خبر داد که امام امت بر حقیقت آنان تکیه و با نظام سلطه به مقابله پرداخته است همچنین که خود معظم له در سخنان خود تصریح دارند «مجموع مطالبی که بیان شد، حاکی از رشد سطح فکر مجموعه‌های دانشجویی نسبت به سال‌های اول انقلاب و حتی سال‌های گذشته است و این، همان چیزی است که به آن احتیاج داریم.»

 

 

سربازان امام خمینی (ره) در گهواره‌های برای ثبت حماسه‌ای به بلندای دفاع مقدس پرورش یافتند این در حالی است که در طول 28 سال اخیر سربازان در گهواره امام خامنه‌ای (مدظله) در این مدت پرورش‌یافته و برای جنگی نرم اما طاقت‌فرسا آماده‌اند و این خبر خوشی برای امت اسلام است که این افسران امروز آماده‌به‌خدمت برای صیانت از حریم ارزش‌های اسلام به صف‌های خط مقدم جنگ نرم و ناتوی فرهنگی پیوسته‌اند.

ناکامی دشمن در این بستر فرهنگی و اجتماعی نشان از صحت خبری است که رهبر معظم انقلاب از کارآمدی نظام اسلامی دارند؛ اما قبل از بیان دومین خبر در سایه این فرمان لازم است از فتنه‌ای ممکن شیفتگان ولایت را باخبر سازیم چراکه نظام سلطه در این چند روز هرلحظه ادبیات انتشار محتوای خود را تغییر داده است علاوه این‌که این ایدئولوژی مواجه خبر از منهضم شدن نظام ارتباطات رسانه‌ای در مقابل استراتژی‌های دینی می‌دهد، باید گفت دشمن از وحشت افسران جنگ نرم به دنبال گل‌آلود کردن آب است تا بتواند همچون تجارب تاریخی شیعه از آن به نفع خود بهره بگیرد تا جایی که عملکردهای بد ادبیات دیپلماسی اخیر را می‌توان زمینه‌های این خبر بد دانست. چنانکه رهبر معظم انقلاب نیز صراحتاً به آن اشاره فرموده و امت اسلام را از آن بر حذر فرمودند چنانکه شاهد بودیم معظم له فرمودند «گاهی اوقات احساس می‌شود دستگاه‌های مرکزی دچار اختلال‌اند و تعطیل‌اند؛ اینکه در وضعیتی که این‌همه مسائل مهم فرهنگی در کشور داریم، فلان آهنگ قبل افطار پخش بشود یا نشود، این می‌شود مسئله‌ی اصلی، نامه‌نگاری می‌کنند؛ پیداست این دستگاه اختلال پیداکرده، مسئله‌ی اصلی را تشخیص نمی‌دهند.»

در استراتژی انقلابی اخیر رهبر معظم انقلاب که عنوان آن از فرمولی نظامی به امانت‌گرفته شده برمی‌آید که سربازان حاضر درصحنه از منظر معظم له همان هراسی را در دل دشمن ایجاد می‌کند که کوه معلق قرآنی بر سر بنی‌اسرائیل ایجاد کرده بود این در حالی است که دشمن اخیراً در معادلات نفوذ خود (که بیشتر در گام بعد به آن پرداخته می‌شود) شرایط ازنظر جغرافیای دیپلماسی سیاسی ایجاد کرده بود که رهروان ولایت در بین خود زمزمه انتظار بر راهبردی داشتند که برخلاف انتظارشان حکمی مشی شد که برمدار آن می‌بایست برمدار صبر و بصیرت به ترسیم راهبردها پرداخت.

نتیجه

نظام سلطه آن‌قدر برمدار منافع خود به ایدئولوژی نفوذ امیدوار است که همواره در سال‌های اخیر بیشترین ردیف جداول بودجه‌های خود را به این موضوع اختصاص داده بود این در حالی بود که همواره با راهبردهایی از جنس رأفت اسلامی ولایت مواجه می‌شد راهبردهایی که امام امت اسلام برای امت واحده از خطرها می‌گفت و آنان را به تأمل وحدت فرامی‌خواند تا جایی که معظم له اعتماد خود را به دیپلماسی مذاکره اعلام فرمود؛ سران نظام سلطه در غفلت هوشمندانه خود توانستند زمینه‌های لازم را برای حکمی الهی فراهم آورند تا جایی که از این رفتار ولیّ خدا تحلیل‌های غلطی برای جورچین‌های درهم‌شکسته خود ارائه دادند که نتیجه چنین کاری روند حقارت آمیز دیپلماسی دروغ آمریکایی شد که برخی از ابعاد آن را می‌توان در برخی دولتمردان به‌ظاهر دلسوز شاهد بود.

سان دیدن امت اسلام آنان را با سیلی محکم از این غفلت بیدار کرده است و همچون انسانی که هنوز از حالت بیهوشی نتوانسته محیط اطرافش را به‌درستی تحلیل کند به دنبال الگویی تدافعی هستند بر این اساس فتنه‌هایی پیش‌بینی می‌شود که در بخش بعدی در گام‌های سوم تا پنجم به بررسی ابعاد آن پرداخته می‌شود./837/ی۷۰۲/س

پایان بخش اول

محمد جعفری، طلبه حوزه علمیه قم و فعال رسانه ای

ارسال نظرات