۲۱ تير ۱۳۹۶ - ۱۶:۱۵
کد خبر: ۵۱۰۹۷۶
۲۱ تیرماه روز عفاف و حجاب؛

نیازمند قیام اجتماعی در برابر بی‌حجابی هستیم

پروانه نجاتی، شاعر دفاع مقدس، گفت: شاعر به عنوان چشم بیدار جامعه باید واکنش نشان دهد و اگر دغدغه جامعه خود را دارد باید به مسأله بی‌حجابی در جامعه بپردازد.
نجاتی

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از فارس، پروانه نجاتی، شاعر دفاع مقدس با بیان اینکه بی حجابی یکی از معضلاتی است که دچارش شده‌ایم، اظهار کرد: متاسفانه بی حجابی توسط خانم‌ها و به ضرر خودشان رخ می‌دهد و کسانی که به بی‌حجابی دامن می‌زنند، مانند شخصی هستند که بر روی شاخه درختی نشسته و در حال بریدن همان شاخه باشد.

وی همچنین به تاکیدات رهبر معظم انقلاب و نگرانی ایشان نسبت به مسئله عفاف و حجاب اشاره کرد و افزود: شاعر به عنوان چشم بیدار جامعه باید واکنش نشان دهد و اگر دغدغه جامعه خود را دارد باید به این موضوع بپردازد. باید در مقابل این عصیان ایستاد و قیام اجتماعی در برابر این نقض قانون بشری رخ دهد.

نجاتی با بیان اینکه جامعه انقلابی هستیم و نیروهایی سعی می‌کنند این جامعه فرو بپاشد، عنوان کرد: ساده اندیشی برخی از زنان جامعه باعث شده قربانی حرکت‌ها و کمپین‌هایی شوند که دشمنان خارج از مرزها راه اندازی می‌کنند. زنان جامعه ایران کسانی بودند که در مقابل رضا شاه و کشف حجاب ایستادند و ما از همان نسل هستیم؛ اما اتفاقاتی در جامعه رخ داده و تغییراتی رخ داده است. باید به این مسئله فکر کنیم که چرا جامعه ما امروز به چنین حرکت‌هایی دامن می‌زند.

این شاعر کشور همچنین گفت: همه زنان جامعه ما، حتی آن‌هایی که اعتقادی ندارند، مطمئن هستند که بی حجابی هشدار بزرگی است. البته من معتقد نیستم که جریان بی حجابی به طور کامل تحت تاثیر بیرون از مرزها است و تصور می‌کنم ریشه‌های این اتفاق را در درون جامعه باید کنکاش و بررسی کرد. همین مردم پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، به حجاب مقید بودند و از آن صیانت می‌کردند و حال باید دید که چه اتفاقی باعث شده برخی از حجاب روی گردان شوند.

وی با اشاره به شعر مادرانه‌ای که با مضمون حیا، عفاف و حجاب سروده است و در شبکه‌های مجازی و رسانه‌ها نیز بازتاب بسیاری داشته، عنوان کرد: درست است که این اثر به عنوان شعر کودک در کتابی منتشر شد اما در واقع برای مخاطب کودک و نوجوان سروده نشده و حاصل دغدغه‌ای بود که از جامعه خود گرفتم و باید آن را انتقال می‌دادم.

نجاتی خاطرنشان کرد: از این اثر بازتاب‌های منفی و نقد به من نرسیده است؛ اما خیلی مورد محبت جامعه قرار گرفت و پس از آنکه این اثر را در محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی خواندم، انعکاس بیشتری پیدا کرد. بسیاری این شعر را تحسین کردند و گفتند حرف‌هایی که ما می‌خواستیم با بچه‌هایمان بزنیم، شما در قالبی لطیف تر و شاعرانه تر گفتید. دختران کم سن و سال زیادی می شناسم که این شعر را حفظ کرده‌اند و در جشن تکلیف‌ها و در مدارس خوانده می شود. حتی دختری 2 ساله این شعر را حفظ شده است و می‌خواند.

وی در پایان با تاکید بر اینکه بهترین راه برای اطلاع رسانی و مبارزه با بی جابی برای اهالی ادبیات، برگزاری کنگره های ادبی با این موضوع است، گفت: برگزاری کنگره ها باعث می‌شود که شاعران در این حوزه نیز طبع آزمایی کنند و آثار بیشتری خلق شود./۱۳۲۵//۱۰۲/خ

شعر پروانه نجاتی که در محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی خوانده شد به شرح زیر است:

چکی* مامان بیا صمیمی باشیم 

مثل دو تا دوست قدیمی باشیم

 

بیا با هم حرف بزنیم بخندیم  

در رو به روی غصه ها ببندیم

 

درسته دختر خوبه دلبر باشه 

تو خوشگلی از همه کس سر باشه

 

جلوه تو ذات دختره می دونم 

 کار خداست مقدره می دونم

 

همه می گن دخترا برگ گلن  

داداش میگه البته یه کم خلن

 

چسب روی دماغ یعنی که زشتن  

به فکر خط خطی سرنوشتن

 

پشت این رنگ و روغنا دروغه  

پشت اینا یه طرح بی فروغه

 

مردا میگن که خوشگلا نجیبن  

راستش و بخوای دخترا مثل سیبن

 

سیب زمین افتاده بو نداره  

رهگذر هم پا رو دلش می ذاره

 

سیب های روی شاخه چیدن دارن  

از دست باغبون خریدن دارن

 

بهار خانوم دل نگرون توام  

دلواپس روز خزون توام

 

حالا که می خوای بری توی خیابون  

خودتو بگیر چراغ نده تو میدون

 

وقتی که حوا پا گذاشت تو عالم  

به دو می خواست بره به سمت آدم

 

زد تو سرش فرشته گفت: حاج خانوم  

چه میکنی فردا با حرف مردم

 

روتو بگیر با این لپای داغت  

بشین بذار آدم بیاد سراغت

 

آره مامان اینم حرف کمی نیست  

حجب و حیا قصه مبهمی نیست

 

این روسری یعنی که تو نجیبی  

شکوفه معطر یه سیبی

 

این روسری پرچم اعتقاده  

نباشه  گلبرگها اسیر باده

 

زلفاتو از روسری بیرون نذار  

چشمای هیز و سمت زلفات نیار

 

مردای خوب پرده دری نمی خوان  

عشقای لوس سرسری نمی خوان

 

باید بدونی زندگی بازی نیست  

توهم قرص های اکستازی نیست

 

اونهایی که پلاس کافی شاپن  

احساسات دخترارو می قاپن

 

اونی که می ره پارتی های شبونه  

تو کار و بار انگل دیگرونه

 

مردای خوب کاری و اهل دلن  

مردای بد توی خیابون ولن

 

مردای خوب فقط نجابت می خوان  

از زنشون غرور و غیرت می خوان

 

علاف مو فشن که مرد نمیشه  

تا لنگ ظهر به رختخواب سیریشه

 

مردی که قیچی میزنه به ابرو  

از اون نگیر سراغ زور بازو

 

مردی که بند انداخته مرده؟ نه نیست   

برا کسی شریک درده؟ نه نیست

 

جوهر مردی نداره، زغاله  

نه مرده و نه زن؛ تو حس و حاله

 

برق لب و کرم که اومد تو کار  

مردونگی برو خدا نگه دار

 

ابرو کمون خیابونا شلوغن  

پر از فریب حرفای دروغن

 

دوست دارم دیونتم، اسیرم  

یه روز اگه نبینمت میمیرم

 

یکی دو روز بعد تو همین خیابون  

یه لیلی دیگه ست کنار مجنون

 

برا کسی بمیر که راستی مرده  

جر نزنه، نپیچه، برنگرده

 

بله به کسی بگو که عاشق باشه  

تو حرف عاشقونه صادق باشه

 

یعنی باید شیفته روحت باشه  

تشنه چشمه شکوهت باشه

 

آره گلم سرت رو درد نیارم  

این لوده بازی ها رو دوست ندارم

 

گیس طلایی به چشماشون زل نزن  

با فوکلات به دستاشون پل نزن

 

همپای دخترای بد راه نرو  

با چشم باز مامان توی چاه نرو

/۱۳۲۵//۱۰۲/خ

ارسال نظرات