تیلرسون و سفری سخت به خلیجفارس
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه جوان، «سیدرحیم لاری» در این روزنامه نوشت:
رکس تیلرسون، وزیر خارجه امریکا سفری چهار روزه به خلیجفارس شروع کرده تا در قامت یک میانجی بین شیوخ عربی ظاهر شود تا شاید بتواند گره کور روابط بین قطر و همسایگانش را به نحوی باز کند. او با این هدف بود که اول کویت را برای این سفر انتخاب کرد و بعد هم راهی قطر شد و گفته میشود عربستان و امارات مراحل بعدی سفر او خواهند بود. او در حالی این سفر را شروع کرده که همتای بریتانیایی او، بوریس جانسون در همین چند روز وارد منطقه شد و سفرش آن قدر بیتأثیر بود که حتی شیوخ درگیر در بحران فعلی هم چندان توجهی به آن نکرده و او هم به جز چند اظهارنظر نتوانسته بود کاری بکند و مجبور شد بیسر و صدا سفر خود را تمام کند و به لندن بازگردد. حالا احتمال دارد که همین سرنوشت در کمین تیلرسون باشد و او هم مثل جانسون، چند روزی در منطقه بماند و بعد از رفتن به چند کشور در خلیجفارس و بدون تأثیر قابل توجهی در بحران فعلی، به واشنگتن بازگردد.
این سرنوشت از سه جهت شروع بحران، وضعیت فعلی و گزینههای پیش رو قابل ارزیابی است. تیلرسون در حالی نقش میانجی در این بحران را به عهده گرفته که اصل آن به سفر 1/5 ماه قبل دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا به منطقه بازمیگردد. شاید کمتر کسی در میان ناظران باشد که شکی در این مورد داشته باشد و معتقد نباشد چراغ سبز ترامپ به آلسعود دل و جرئت شروع این بحران را داد و متقاعد کرد که میتواند هجمه خود علیه قطر را شروع کند و شاید هماهنگیهای لازم با سه کشور متحد خود را در زمان حضور ترامپ در ریاض انجام داد.
موضعگیریهای ترامپ علیه قطر در روزهای نخستین بحران این نظر را تأیید میکند. تیلرسون از این جهت درست برعکس رئیس خود عمل میکند که از یک جهت باعث سردرگمی در مورد موضع واشنگتن در قبال این بحران شده و از جهت دیگر، دامنه اختیارات او در نقش میانجی را مشخص نمیکند که این دو مسئله بیشک بر مأموریت و موفقیت او تأثیر منفی میگذارند. علاوه بر این، وضعیت فعلی بحران هیج نشانی از بهبود آن ندارد چراکه شدت بحران تا آنجا پیش رفته که نقش مذاکره به کمترین حد خود طی این یک ماه رسیده و به جای آن حرف از گزینه نظامی جدیتر شده است. از یک سو، گفته میشود آلسعود با حمایت مصر در فکر ایجاد پایگاه نظامی در بحرین است در عین اینکه نیمنگاهی به نیروهای سپر جزیره هم دارد و از سوی دیگر، قطر نسبت به هرگونه تحرک نظامی طرف مقابل هشدار میدهد و محمد بن عبدالرحمان آلثانی، وزیر خارجه قطر میگوید: «هیچ بحرانی را نمیتوان با درگیری و مقابله مستقیم حل کرد بلکه بحرانها با گفتوگو و مذاکره حل میشوند» و «اگر عربستان از احتمال درگیریهای مسلحانه سخن میگوید، باید بداند که تنش نظامی پیامدهای بسیار سنگینی برای منطقه خواهد داشت.»
با توجه به این وضعیت حاد است که باید گفت تیلرسون گزینههای بسیار کمی برای میانجیگری بین آلثانی و آلسعود دارد. به نظر میرسد او میخواهد بحث بر سر برخی از شروط در فهرست سیزده گانه را برای نقش خود در پیش بگیرد، چنان که مشاور ارشد او، آر سی هاموند، میگوید:«برخی موارد در این فهرست وجود دارد که میتوان روی آن کار کرد.» با وجود این گفته، به نظر میرسد او نمیتواند شروط سیزده گانه را روی میز مذاکره بگذارد چراکه این شروط با جدیت تمام از سوی آلثانی رد شد و سخنان انور قرقاش، وزیر خارجه امارات هم به وضوح نشان میدهد زمان مصرف آن شروط تمام شده است. در این میان، اصرار و حتی لجاجت آلسعود در این بحران کار تیلرسون را پیچیده میکند چراکه محمد بن سلمان، ولیعهد آلسعود با این بحران میخواست اقتدار خود را در مقام جدید ولیعهدی به نمایش بگذارد و از این جهت هم نمیتواند حتی با برداشتن کوچکترین گام به عقب، نقطه ضعفی از خود به دیگر شاهزادگان آلسعود نشان داده باشد، حتی اگر تیلرسون در نقش میانجی از او خواسته باشد. در مقابل، قطر هم پذیرش خواستهای آلسعود را نقض حاکمیت ملی خود میداند و پذیرش هر گونه خواسته آن حتی در حک و اصلاحشدهترین شکل آن را هم از همین جهت ارزیابی میکند. همین حد از تقابل دو طرف باعث شده که میانجیگری بعد از یک ماه کمترین شانس را برای موفقیت داشته باشد، حتی اگر تیلرسون باشد و جز سفری سخت به منطقه دستاورد دیگری نداشته باشد./۱۳۲۵//۱۰۲/خ