درسهایی از عملیات رمضان
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از دفاع پرس، عملیات رمضان، در ساعت 21:30 دقیقه شامگاه روز 22 تیرماه سال 1361 توسط قرارگاه مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران (قرارگاه مرکزی کربلا) به منظور دور نمودن آتش توپخانه دشمن از شهرهای مرزی، کنترل معابر وصولی شهر استراتژیک بصره و دستیابی به خطوط پدافندی مناسب در امتداد ساحل شرقی شط العرب در خاک عراق طرح ریزی و طی پنج مرحله اجرا شد.
درس اول: عدم استفاده کامل و دقیق از اصل غافلگیری سبب تأخیر یگانهای عملکننده در ورود به منطقه و ناکامی موج اول گردید؛ همچنین عدم الحاق یگانهای عملکننده در زمان و مکان تعیین شده، در نتیجه انهدام بسیاری از قوای خودی در همان نخستین روز نبرد بر اثر پاتک سنگین دشمن را در پی داشت.
درس دوم: عدم شناسایی کامل منطقه توسط واحد اطلاعات-رزمی یگانهای درگیر خودی سبب اجرای تک کور گردید؛ عدم اجرای اقدامات مراقبتی و کنترل دقیق در منطقه، سبب توانایی ارتش بعثی صدام در اجرای طرحهای مهندسی خود به منظور دیکته یک نبرد پر تلفات بر قوای خودی شد؛ در نتیجه، نه تنها نقاط ضعف عمده ای همانند نبردهای پیشین از دشمن به دست نیامد، بلکه روحیه نیروهای خودی –که از مهمترین شاخصهای عوامل اطلاعات ترتیب نیرو است- نیز تضعیف شد.
درس چهارم: عدم طرح ریز عملیات مهندسی مناسب جهت ایجاد جانپناهی هرچند محدود برای یگانهای درگیر خودی در منطقه، سبب تشدید آمار تلفات نیروهای خودی شد.
درس پنجم: آشنایی کامل دشمن به تاکتیکهای عملیاتی قوای خودی با استفاده از تجربیات نبردهای پیشین سبب توانایی قوای بعثی در اجرای پاتکهای مؤثر و انهدام قوای ایران در این نبرد شد.
درس ششم: استفاده بسیار مؤثر رژیم حاکم بر بغداد از تاکتیکهای عملیات روانی علیه جمهوری اسلامی ایران، جلب حمایتهای گسترده کشورهای مرتجع حوزه جنوبی خلیج فارس و کشاندن مردم خود به جبهه های جنگ با استفاده از تحریک احساسات ناسیونالیستی آنان مبنی بر قصد ایران بر تجاوز به خاک عراق و قتل عام مردم بیگناه سبب افزایش استعداد قوای دشمن در سراسر جبهه های نبرد عموما و منطقه عمومی شرق بصره خصوصاً شد.
درس هفتم: بهره برداری بسیار مؤثر از دانش نظامی مستشاران خارجی همچون آمریکا و به خصوص رژیم صهیونیستی در اجرای طرحهای سد و موانع با احداث خاکریزهای مثلثی باعث شد که قوای خودی برای نخستین بار با برخورد به این موانع متوقف شوند و دشمن بتواند در روز با تسلطی که بر منطقه از نظر دید و تیر دارد در انهدام هرچه بیشتر یگانهای خودی موفق باشد.
درس هشتم: اجرای عملیات ضد زره در مرحله سوم این نبرد گسترده توسط قوای خودی به قدری در انهدام ماشین جنگی دشمن مؤثر بود که اکثر فرماندهان عملیات را با دیدن عکسهای هوایی منطقه و بعضاً حضور در خطوط مقدم درگیری با دشمن شگفتزده کرد؛ این عملیات بسیار مؤثر در پی تدبیر سرفرماندهی عملیات مبنی بر عدم استفاده از یگانهای زرهی در آن مقطع زمانی و ایجاد فرصتی مناسب برای یگانهای تک ور جهت گرفتن بیشترین تلفات زرهی از دشمن اتخاذ شد.
درس نهم: عدم هماهنگی در سطوح مختلف تاکتیکی و عملیاتی سبب عدم کنترل دقیق نیرو در شب عملیات و بروز تلفات بیش از حد انتظار شد؛ به بیان دیگر، عدم دقت کامل به اصل وحدت فرماندهی و آغاز جدی زمزمه های اختلافات میان فرماندهان جنگ باعث شد که این نبرد به نتیجه دلخواه جمهوری اسلامی ایران نرسد.
درس دهم: غرور همواره سبب عدم به کارگیری صحیح عقل توسط بشر در هر مقطعی از زمان می شود؛ در آن ایام نیز قوای نظامی جمهوری اسلامی ایران به سبب چشیدن طعم پیروزیهای گسترده بر قوای بعثی و اربابانشان در چهار نبرد ثامن الائمه، طریق القدس، فتح مبین و ألی بیت المقدس دچار نوعی غرور کاذب شدند و با این اندیشه که انهدام رژیم اشغالگر قدص کار آسانی است برخی از یگانهای زبده را از صحنه نبرد خارج کردند و در حد فاصل بازگشت قوای اعزامی به سوریه و لبنان نیز سایر یگانهای خودی اقدامی در جهت بازسازی و انجام سایر اقدامات به منظور آمادگی برای نبرد آینده با این تصور غلط –که جنگ با رژیم صدام تمام شده است- صورت ندادند؛ در نتیجه آنچه نباید می شد، شد و در این نبرد چیزی جز انهدام نیرو و تضعیف روحیه برای قوای خودی به دست نیامد./۱۳۲۵//۱۰۲/خ