بررسی دلایل اشتیاق القاعده برای ورود به ادلب
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از دیدبان، منابع اطلاعاتی لبنانی از تمایل القاعده برای تخلیه منطقه مرزی دو کشور سوریه و لبنان و عزیمت به استان ادلب سوریه خبر داده اند.
بنابر این گزارش، «ابومالک التلی» رهبر شبکه القاعده در منطقه مرزی سوریه و لبنان به میانجیهای ارتش لبنان خبر داده است که تنها در صورتی که مجوز همراه داشتن تسلیحات سنگین از القلمون به ادلب برای وی صادر شود حاضر به خروج از منطقه خواهد بود.
این در حالیست که اخیراً سید حسن نصرالله دبیرکل مقاومت اسلامی لبنان "حزب الله" تاکید کرده بود موضوع فعالیت گروههای تروریستی تکفیری تحت هر عنوان در مرز این کشور با سوریه موضوعی پایان یافته تلقی شده و تروریستها تنها میان مرگ در عملیات نیروهای مشترک سوری و لبنانی یا اخراج از منطقه و حرکت به سمت ادلب یکی را انتخاب کنند.
از سوی دیگر منابع میدانی از مذاکرات فشرده گروههای تروریستی تکفیری وابسته به اتاق عملیات مشترک موسوم به "موک مستقر" در شهر امان پایتخت اردن خبر دادند.
در این مذاکرات فرماندهان ارشد گروه جبهه النصره برای خروج از جبهه جنوبی سوریه حضور دارند. این جلسات در اطراف شهر درعا برگزار شده که طی آن فرماندهان گروههای موسوم به «الجبهه الجنوبیه» وابسته به اردن خواستار انحلال جبهه النصره و پیوستن عناصر آن به خود و یا انتقال کامل عناصر این گروه به استان ادلب تحت سیطره سازمان تروریستی القاعده در شمال سوریه شدهاند.
مذاکرات مذکور در راستای یکی از بندهای توافقنامه اخیر روسیه و آمریکا به نمایندگی از دولت سوریه و گروههای تروریستی تکفیری برای ایجاد آرامش و آتشبس در جبهههای جنوبی سوریه صورت گرفته است.
در توافقنامه مذکور، بر ضرورت مبارزه معارضان دولت سوریه با گروههای تروریستی تکفیری بینالمللی همچون داعش و القاعده تاکید شده است. جبهه النصره یکی از چندین گروه وابسته به شبکه القاعده در سوریه است که از ابتدای بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ با اسامی مختلف در بخشهای مختلف این کشور فعال بوده است.
در اینجا موضوع اصلی که متاسفانه مورد غفلت قرار گرفته است و از نظر کشورها و نهادهای حقوقی بینالمللی دور مانده است، بحث "بازی با نام و پرچم" توسط القاعده و سایر گروههای تروریستی است.
چراکه تغییر نام «جبهه النصره» به "جبهه فتحالشام" و پس از آن تاسیس "هیأت تحریرالشام" موضوعی است که متاسفانه تنها از حیث سیاسی و میدانی به آن نگاه میشود و سعی شده تا فقط از جهات میدانی و امنیتی مورد نظر و تحلیل قرار بگیرد.
واقعیت این است که در رسم و رسوم تشکیلات و جرائمهای سازمان یافته ملی و فراملی، پنهانکاری یا ورود به سناریوهای پوششی یکی از اصول اصلی به شمار میرود. به گونهای که از زمان تاسیس مافیا (نه به عنوان سازمان تروریستی بلکه به عنوان یک نهاد خانوادگی منسجم و پنهان) تا به امروز که شاهد تروریسم سازمانیافته جهانی هستیم «اصل فریب» یکی از این راهبردهای اساسی به شمار میرود.
با این تفسیر و با عنایت به اینکه اخباری مبنی بر خروج القاعده یا همان تحریر الشام از مناطق جنوبی به شمال سوریه و خصوصاً ادلب منتشر شده است ضرورری است که شورای امنیت و حتی سوریه و روسیه اقدام به مرور مجدد در فهرست گروههای تروریستی سوریه نماید.
چراکه رژیم حقوقی در نظام بینالملل غفلت جدی در رصد و شناسایی گروهکهای تروریستی را در جنگ سوریه مرتکب شده است و اگر قرار باشد تا شاخه القاعده در سوریه با نام دیگری وارد ادلب و مناطق دیگر سوریه شود بدون تردید مشکلات میدانی و سرایت آن به حوزه مذاکرات و سیاسی محتمل خواهد بود.
از جهتی دیگر با عنایت به اجتماع تروریستها در ادلب، هر لحظه ممکن است شاهد به وقوع پیوستن حلب دیگر باشیم. روز گذشته انفجار خودروی انتحاری در ادلب باعث شده است تا فرماندهان گروههای مختلف تروریستی که در این شهر حضور دارند یکدیگر را مسئول این انفجار بدانند و انگشت اتهام را به سوی یکدیگر نشانه بروند.
مساله دیگر این است که اگر القاعده وارد ادلب شود احتمال طرح سناریوی تاسیس و تشکیل یک گروه منسجم وجود دارد. به گونه ای که پس از فتح حلب شاهد بودیم که هیئت تحریر الشام شکل گرفت که این جریان مرکب از چندین جریان تروریستی بود که همگی تحت فرمان جبهه النصره یا همان شاخه سازمان تروریستی القاعده در سوریه بودند.
از آن تاریخ به بعد شاهد افزایش درگیریها توسط این جریان تروریستی در حماء و اطراف دمشق بودیم. لذا نباید سناریو به شکلی پیش برود که ما شاهد تجدید قوا و تاسیس جریان و تشکیلات دیگری باشیم. چراکه تجدید و اجتماع مجدد آنها زیر پرچم القاعده بدون تردید مخاطراتی را برای شهر تازه آزاد شده حلب و همچنین سایر مناطق خواهد داشت.
این خط سیر میتواند موجب سرایت ویروس تکفیر تا عمق دمشق بشود. بدون تردید بر اساس راهبرد ایدئولوژیک و همچنین سناریوهای مطرح شده از سوی القاعده، میل و اشتیاق گروههای کوچکتر تروریستی برای پیوستن به القاعده بیش از گذشته خواهد بود. ضربهها و تلفات وارد شده به آنها میتواند دلیل خوبی برای طرح مجد و اجماع با القاعده و خلق درگیریهای تازه در محورهای دیگر باشد./۹۶۹/۱۰۲/خ