گزارشی از همایش جامعه شناسی حجاب و بدحجابی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، اولین برنامه سمینار سه روزه «جامعه شناسی حجاب و بدحجابی» با محوریت اقتصاد حجاب و بدحجابی به همت پژوهشکده باقرالعلوم(ع) سازمان تبلیغات اسلامی و با مشارکت مرکز تحقیقات زن و خانواده حوزه علمیه قم و جبهه مردمی حجاب و عفاف ۲۲ مرداد ماه ۹۶ در سالن همایشهای پژوهشکده باقرالعلوم(ع) برگزار شد که در ذیل گزارشی از مباحث ارائه شده در این همایش تقدیم خوانندگان رسا میشود.
این گردهمایی در حالی اولین روز خود را آغاز کرد که حجت الاسلام علی جعفری دبیر علمی همایش، سخنرانان و صاحب نظران دکتر محمدجواد صدق آمیز مدیر مرکز پژوهشهای اتحادیه صنف پوشاک تهران و طاها رمضانی دکترای اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و از فعالان مرکز مطالعات راهبردی دانشگاه جامع امام حسین(ع)، مهندس کامران ذاکری مسئول مؤسسه آموزشی طراحان مد در این همایش حضور داشتند.
در بخش نخست این گردهمایی دکتر صدق آمیز در تبیین مسأله عفاف و حجاب گفت: در مسأله عفاف و حجاب و پوشش با یک مفهوم ایجابی، ایجادی و اصالتی رو به رو هستیم که این موضوع در مقام اجرا و ارائه خدمات خود به کسانی که مقید و معتقد به آن هستند، باید وابستگیهایی به بنیادها و مجموعههایی داشته باشد که از حمایت اقتصادی آنها و استمرار نظاممندی در دل خود برخوردار باشد.
از منظر دیگر در بحث حجاب و پوشش در کنار تمام اصالتهای دینی و فرهنگی باید گفت جامعه ما آسیبها و انفعالاتی را متحمل شده که از زاویه فرهنگ غربی با اهداف اقتصادی و فرهنگی در چارچوب تهاجم گسترده فرهنگ غرب و برای استقرار نظام سلطه آنها که منافع اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و شخصیتی را برای آنها فراهم میکند مواجه شده است.
طبیعتاً موتور محرک و یکی از دلایل مهمی که این فرآیندها را در جریان تهاجم فرهنگی قرار داده، تفکر و سبک پوشش است که در نقطه قوت و اجرا، استمرار حمایتهای اقتصادی را پشتوانه خود قرار داده است. در نظام مقدس جمهوری اسلامی با توجه به دیدگاه های ارزشی که در ماهیت نظام نسبت به موضوعات فرهنگی و عقیدتی و احکام شرعی به خصوص مسأله حجاب و پوشش وجود دارد، طبیعتاً یک سری وظایف دولتی و حاکمیتی نیز هست که اسباب حمایتی اقتصادی را برای اقدامات حاکمیتی و دولتی در این موضوع فراهم کرده است.
بنابراین در حوزه عفاف و حجاب یک موضوع اقتصاد دولتی مطرح است که جایگاه این گفتوگو بیشتر پیشنهادهایی در حوزه استراتژیک و هدایت منابع است و از زاویه دیگر نگاه اقتصادی به این موضوع و به اقتصاد، مجموعههای بخش خصوصی فعال در حوزه پوشش اسلامی و مطابق با هنجارها و ارزشهای ایرانی اسلامی است.
در حوزه اقتصاد بخش خصوصی، مکانیزمها و بسترهایی وجود دارد که میتواند در بستر قانون گذاریها و حمایتهای دولتی شرایط بهینهتری را پیدا کند که ضرورتی را برای مجموعههای دولتی و حاکمیتی به بار دارد که بر اساس آن، وظایف قانونی و منابع و قدرت آن، حمایت نظاممندی را از فعالان بخش خصوصی داشته باشد.
با توجه به تحولات و تغییرات شرایط سیاسی که ممکن است در مجموعههای دولتی و حاکمیتی گاهی پیش بیاید و با نگاه به تجارب سالهای گذشته، ثبات کافی در برنامهریزی و برنامههای اجرایی دیده نشده است و این در حالی است که در بخش خصوصی ثبات و منطق مستمرتری را میتوان دید، بنابراین هر اندازه که بتوان در مسائل و سیاستگذاری های اقتصادی کلان دولتی در جهت حمایت از بنیادها و منطق اجرایی بخش خصوصی پیش برویم در حقیقت تضمین قویتری برای اجرای برنامهها در مدت زمان طولانیتر در اجرا و استمرار میتوانیم داشته باشیم که از محل استمرار به نقطهای برسد که زایشگر اقدامات بزرگتر و مهمتری باشد.
در ادامه بحث دکتر رمضانی با اشاره به موضوع عفاف و حجاب از زوایای مختلف حقوقی و فقهی و جامعه شناسی روانشناسی گفت: برای هر یک از مفاهیم حیا و عفاف و پوشش یا ستر و حجاب تعاریفی مطرح شده است. حیا ترسی است که انسان از فاش شدن عیوب خود دارد و عفاف کنترل احساسات درونی انسان است، همچنین پوشش، ستر بدن و حجاب یک مرحله جلوتر از تمام اینها است که به عنوان حریم است و تنها شامل پوشش نمیشود و برای هر دو جنس مونث و مذکر واجب شده است که خود به نوعی مدل اقتصادی را ایجاد میکند که در آن نه تنها فقط بانوان که آقایان را نیز در بردارد.
اقتصاد در تعریف قدیم آن علم تدبیر منزل بوده و در تعریف جدید علم تولید و توزیع و مصرف است که معمولا در مباحث اقتصادی نیز به همین تعریف اشاره میشود. در اقتصاد حجاب نیز به تولید و توزیع و مصرف آن توجه میشود ولی در جدیدترین بحث ادبیات اقتصاد، علم اقتصاد را علم انتخاب و تصمیمگیری میدانند که صرف مسائل پولی و مالی نیست و موضوع انتخاب دایرهای از تفکرات و احساسات است که از جنبه روانی به آن نظر دارد و در مباحث امروزی نیز به رویکرد سوم اقتصاد توجه ویژهای شده است.
از محورهای اقتصاد میتوان به انتخاب، انگیزهها، تقسیم کار، تخصیص منابع، دادوستد و معامله، بازارهای عرضه و تقاضا و قیمتها، ساختار بازار رقابتی و انحصاری، تورم، نرخ بهره، درآمد، کارآفرینی، نهادهای اقتصادی، رشد اقتصادی، نقش دولت، شکست بازار، شکست دولت، سرمایهگذاری، پس انداز و فناوری اشاره کرد.
در موضوع حجاب قبل از نگاه به مسئله اقتصادی و مالی آن باید گفت اقتصاد در واقع خود یک انتخاب است که بنابر ویژگی اقتصاد در برابر به دست آوردن چیزی باید معادل آن چیز دیگری را از دست داد. در این مقوله ممکن است عدهای سهولت در انجام فعالیتهای اجتماعی را به عنوان یک هزینه فرصت مطرح کنند که با وجود حجاب ممکن است موقعیت اجتماعی و فرصت خاصی را از دست بدهند.
بسیاری از بانوان با تحلیل انتخابی و اقتصادی، حجاب را مانع فعالیت اجتماعی خود مطرح میکنند و این تفکر در نتیجه این است که ما به اندازه کافی تبیین نکردیم که حجاب چه فرصتهایی را ایجاد میکند. حجاب فردی سبب میشود که دستهای از هزینهها که مربوط به زیبایی در نتیجه استفاده از لوازم آرایش، سِت کردن لباسها و پیروی از مد روز است، کنار گذاشته شود. طبیعتاً هزینه کردن برای زیبایی و جلب توجه میلیونها نفر به نسبت هزینه زیبایی برای جلب توجه یک نفر متفاوت است.
نتیجه مد، تلنبار شدن انبوهی از لباسهای نو و تنها چند بار استفاده شده در خانهها است در صورتی که در بحث حجاب بسیاری از این هزینهها به حداقل ممکن کاهش پیدا میکند.
همچنین در بحث حجاب، استفاده از پوشیه علی رغم پوشش فرد را ناشناس میکند و این ناشناس بودن دایره عظیمی از مواضع اقتصادی را با خود دارد. کسی که ناشناس است نیازی به معرفی خود و هزینه کردن برای معرفی خود ندارد و راز بزرگی در خود نهفته دارد و یا بعضاً چادرهایی که به علت پوشانندگی کامل، هزینههایی را کاهش میدهد و در نتیجه آن نه تنها هزینه زیادی در بر ندارد بلکه بسیار به صرفه است.
مضاف بر این تربیت اقتصادی نیز بر نوع پوشش اثر دارد. همانطور که مشاهده میکنیم در کشورهای اروپایی و آمریکایی به دلیل تحلیل اقتصادی که افراد از هزینهها و درآمدهای خود دارند، در مدیریت مخارج فردی و اجتماعی مهارت دارند و بانوانی که درآمدی از محل شغل خود دارند ترجیح دارند که درآمد خود را در سرمایهگذاری به جای هزینه در آرایش و مد به کار بیاندازند، پس یکی از راهکارها آموزش و نهادینه کردن تربیت اقتصادی صحیح است.
به لحاظ اجتماعی نیز بدحجابی در نتیجه سلب آرامش از جامعه، نتایج اقتصادی نامطلوبی به دنبال دارد. به طور مثال کار آفرینی و رشد نیاز به خلاقیت، تفکر و آرامش دارد و حجاب سبب ایجاد آرامش در جامعه است اما در ادامه بدحجابی عرصههای اقتصادی جامعه نابود میشود و جوانانی که تفکر و خلاقیت آنها میتواند در مسیر رشد و تحول جامعه تاثیرگذار باشد به سمت موضوعات انحرافی رفته و زایل میشود.
اتفاقاً بسیاری از افراد و جوانانی که به دنبال مد هستند دیدگاه خلاقانهای به موضوعات دارند ولی در نتیجه انحراف از مسیر درست و هدایت در عرصه اقتصادی و کارآفرینی، این خاص بودن با هدایت در عرصه اقتصادی به کارآفرینی منجر نشده است. که نشان از ضعف تربیت اقتصادی در جامعه امروز است به علت اینکه با تربیت صحیح حتی بدون دیدگاه مذهبی، فقط با تفکر و منطق صحیح انتخابهای اقتصادی درستی به همراه میآورد. موضوع دیگر اینکه باید دید در بحث حجاب و بدحجابی چند متخصص وجود دارد که در حوزه حجاب و حریمشناسی به واقع فعال باشد.
با توجه به اینکه یکی از ابعاد اقتصاد تخصص است و هر فرد باید در حوزه تخصص خود فعالیت کند، باید دید آیا این اتفاق در عرصه حجاب رخ داده است یا خیر، آیا در این حوزه تقسیم کار وجود دارد، آیا در این زمینه خوشه صنعتی که یکی از ابزارهای اقتصادی صحیح است به کار گرفتهایم، در حالی که میبینیم در این عرصه نیز موفقیت چندان قابل توجهی حاصل نشده است.
همچنین با توجه به بازار که محل تلاقی عرضه و تقاضا است باید ببینیم تا چه حد در ایجاد و پیشبرد بازارها مانند بازار چادر ملی، بازار چادر عربی و ... موفق عمل کردهایم و تا چه حد به بازارهای الکترونیک توجه داشتهایم، همچنین باید بررسی کنیم که آیا اقتصاد حجاب باید رقابتی باشد یا تعاونی، آیا تاکنون در زمینه رشد هزینه یک عدد چادر در مقایسه با لوازم آرایشی و مد مقاله و پایاننامهای ارائه شده یا خیر.
باید بدانیم که در اقتصاد قیمتها نسبی است و رشد تورم را نسبی محاسبه کنیم نه به صورت اسمی؛ به طور مثال قیمت چادر در یک سال ۷۰ هزار تومان و در سال آینده به ۱۰۰ هزار تومان افزایش یافته است. این افزایش قیمت را نسبت به لوازم آرایشی در نظر بگیریم.
در ادامه این مبحث مهندس ذاکری با ارائه آمارهایی در زمینه حجاب عنوان کرد: برای اینکه متوجه شویم وضعیت عفاف و حجاب و سلیقه جامعه به چه صورتی است آمارهایی توسط هنرجویان خانه طراحان مد انجام شده که بر اساس مشاهده بوده تا بتوان برای آن برنامه استراتژیکی طراحی کرد که بر حسب آن پوشش جامعه را تغییر داد که متأسفانه آمار بسیار تلخی در این مشاهدات بدست آمده است که اتحادیه و کارگروه ساماندهی مد و لباس میتواند در رابطه با آن برنامهریزیهایی داشته باشد.
تعداد افراد جامعه آماری در نظر گرفته شده یک میلیون نفر بوده که روی ۱۰ هزار نفر انجام شده است که بخشی از آن در شهر تهران و بخش دیگری از آن در شهر ساری انجام شده است.
بر اساس آمار به دست آمده در مشاهدات شهر تهران در محلههای میرداماد، جردن، کامرانیه، تجریش، هفت تیر، شهر ری، رسالت، صادقیه، پیروزی، اتوبان آهنگ، شهریار و اندیشه، استفاده از مانتوی کوتاه (بالای زانو) ۱۲/۳ درصد، مانتو متوسط (روی زانو) ۳۱/۵ درصد، مانتو بلند (پایینتر از زانو) ۴۲/۳ درصد و مانتو بلندِ بلند (روی مچ پا) ۱۴/۳ درصد بوده است.
جالب است که با پرسش از ۵۰ نفر تولید کننده همگی در شناخت مشتری در اشتباه بودند و آماری بر خلاف آمار به دست آمده در اختیار ما گذاشتند، همچنین در تهران مشاهده آماری پوشش مانتوی جلوباز ۷۰/۵ درصد و مانتوی جلو بسته ۲۹/۵ درصد بوده است.
و اما در جامعه آماری ساری با بررسی که بر روی تعداد مغازههایی که هر روز به تعطیلی آنها میانجامید صورت گرفت به این نتیجه منجر شد که سلیقه مردم در ساری ۸۰ درصد گرایش به مانتوی جلوبسته و ۲۰ درصد مانتوی جلوباز است و مغازه دارها متاسفانه با مراجعه به مغازههای هفت تیر تهران، آنها را به شهرهای خود برای فروش میبرند در حالی که تقاضای مردم آن مدلها نیستند و در نهایت مجبور به تعطیلی مغازه و تغییر شغل خود میشوند، در تبریز، اصفهان، بندرعباس، مشهد نیز تقریبا به همین منوال است و جای تامل برای تولیدکنندگان و فروشندگان است./966/ز۵۰۳/س