جدیدترین شماره ماهنامه پوپک راهی بازار نشر شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، دویست و هفتاد و نهمین شماره ماهنامه فرهنگی کودکان ایران پوپک را به مدیر مسؤولی محمد حسنی منتشر کرد.
در ماهنامه این مطالب پیشروی ما قرار گرفته است: شعر آسمان (ممنون)، سرمقاله، حکایت فرشتهها (عزیزم خیلی ممنون)، شعر، مثل آقای محسن، ماجراهای آقای یکدفعه، روزهای نو (من ماه مهر هستم)، در باغ مهربانی (چه مادر بزرگ مهربانی قصههای قدیمی، کبوتر نامهرسان و پیش از خداحافظی( درباره مد و لباس).
«مثل آقا محسن» عنوان داستانی از علی باباجانی درباره شهید مدافع حرم، محسن حججی است، متن این داستان بدین شرح است:
چند روز پیش مراسمی برای شهید محسن حججی گرفته بودند. من او را نمیشناختم. به همین خاطر از پدرم درباره او پرسیدم. وقتی که مراسم تمام شد، با پدر و مادرم به خانه رفتیم. بابا اول عکس شهید حججی را نشانم داد و بعد درباره او خیلی چیزها را گفت. من هم اینها را میخواهم به شما بگویم.
پدرم گفت: آقا محسن خیلی کربلا را دوست داشت و او یک کودک شیرخواره داشت. دلش میخواست وقتی بچهاش بزرگ شد، شبها برایش قصه کربلا را تعریف کند.
قصه امام حسین را که در کربلا جنگید. امام حسین (ع) در کربلا شهید شد؛ ولی هنوز آن طرف جنگ است. بچههای یزید و شمر با بچههای امام حسین (ع) و یاران امام حسین(ع) میجنگند.
آقا محسن خیلی دوشت داشت برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه و مردم مظلوم آنجا به سوریه برود.
پدرم یک عکس از آقا محسن نشان داد که در کنار کتابها بود. گفت: «ببین، آقا محسن کتاب را خیلی دوست داشت. سر و کارش با کتاب بود. او برای دیگران هم کتاب میخواند و نمایشگاه کتاب میزد و به مردم میگفت که برای بچههایشان کتاب بخوانند.»
بعد یک فیلم هم نشانم داد و گفت: «میبینی آقا محسن خیلی به پدر و مادرش احترام میگذاشت و این فیلم موقع رفتن او به سوریه و عراق است که دارد پای پدر و مادرش را میبوسد.»
مادر که چشمهایش پر از اشک بود، گفت: «او خیلی همسر و بچهاش را دوست داشت. میگفت که دلم میخواهد پسرم، یک آدم مفید باشد. کارهایش برای خدا باشد. کاری بکند که خدا دوست داشته باشد و او سینهزنی و مسجد را خیلی دوست داشت. کودکش را به مسجد میبرد. پیشانیبند یا حسین به سرش میبست تا در همان کودکی با مسجد و سینهزنی آشنا شود.»
از پدرم پرسیدم: «چرا هنوز اسم و یاد امام حسین برای ما زنده و زیباست؟»
گفت: «چون امام حسین (ع) همه کارش برای خدا بود و امام حسین (ع)، خدا را خیلی دوست داشت. هر کاری میکرد، میخواست که خدا راضی باشد. به همین خاطر خدا هم نام او را زنده کرد؛ مثل چهارده معصوم (ع) که زنده هستند.»
پرسیدم: «الان که همه از آقا محسن میگویند؛ به همین خاطر است؟»
پدر آهی کشید و جواب داد:بله پسرم. آقا محسن دلش با امام خمینی (ره) بود. او به آنجایی رفت که بچههای امام حسین(ع) میجنگید. او تا پای جان با داعشیها جنگید و شهید مدافع حرم شد و اینطور است که الان عکسش را زیاد میبینیم. خیلیها از او حرف میزنند و میگویند یار با وفای امام حسین (ع) بود.
به آقا محسن فکر کردم. او که امام حسین(ع) را خیلی دوست داشت. خدا را خیلی دوست داشت و او حالا پیش امام حسین (ع) رفته است.
گفتنی است، دویست و هفتاد و نهمین شماره ماهنامه پوپک ویژه مرداد ۹۶، در ۴۸ صفحه، به قیمت ۴۰۰۰ تومان منتشر شده است./۹۹۸/ن ۶۰۲/ش