پلیس خوب و پلیس بد
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه «جامجم»، این روزنامه در یادداشتی نوشت:
ویژگیهای اصلی کنش بازیگران در سیاست بینالملل مبتنی بر عقلانیت راهبردی است. شاخص اصلی عقلانیت راهبردی را باید در تعامل بازیگران موثر سیاست بینالملل برای محدودسازی قدرت بازیگرانی دانست که در حوزه پیرامونی و منطقهای قرار دارند. اروپا و آمریکا گرچه دارای دو قالب فرهنگی و الگوی کنش بینالمللی متفاوت در سیاست جهانی هستند، اما آنان اهداف نسبتا مشترک و هماهنگشدهای را پیگیری میکنند.
شکلبندی موجود ساختار نظام جهانی به گونهای است که گرچه ادبیات و الگوی رفتاری آمریکا و اروپا متفاوت به نظر میرسد، اما آنان اهداف نسبتا یکسان و مشترکی را در فضای سیاست بینالملل پیگیری خواهند کرد.
رفتار ایالات متحده نشانههایی از پلیس بد را در دوران دونالد ترامپ به نمایش گذاشته است. ترامپ تلاش دارد اهداف راهبردی آمریکا را در قالب دیپلماسی کازینویی پیگیری کند. محور اصلی دیپلماسی کازینویی را ریسکپذیری، تهدید و ایجاد نگرانی در ذهنیت و ادراک سایر کشورها شکل میدهد، در حالی که اروپاییها را باید در قالب پلیس خوب مورد توجه قرار داد. ادبیات بهکار گرفته شده از سوی موگرینی، کمیساریای اتحادیه اروپا و جانسون، وزیر خارجه بریتانیا نشانههایی از رویکرد انتقالی نسبت به ادبیات تهاجمی و سیاست اجبار آمریکا را منعکس میسازد. اروپا تلاش دارد برجام را به مثابه موافقتنامه قابل قبول مورد پذیرش قرار داده، اما محدودیتهای جدیدی را علیه ایران ایجاد کند. در چنین شرایطی دیپلماسی اروپایی معطوف به ایجاد فضای همکاریهای سازنده و فزاینده خواهد بود.
انتشار خبر سفر مکرون این ذهنیت را بهوجود آورد که امکان اعاده تروئیکای جدید اروپایی برای کنترل قدرت ملی ایران وجود دارد. براساس چنین ذهنیتی است که مقام معظم رهبری در دیدار با نخبگان کشور به این موضوع اشاره داشتند که ایران محور اصلی کنش خود را در قانونگرایی، نهادگرایی و همچنین قدرتسازی قرار داده است. تفکر اصلی سیاست راهبردی ایران معطوف به شرایطی است که قدرت براساس قواعد یکپارچه سیاست بینالملل اجرا شود، نه اینکه الگوهای تبعیضآمیز در دستور کار قرار گیرد. به این ترتیب سیاست موشکی ایران براساس قوانین و قواعدی شکل میگیرد که بتواند زمینههای لازم را برای تضمین حقوق دفاعی ایران فراهم سازد. حقوق دفاعی ایران از این نظر اهمیت دارد که زمینه مشارکت نهادمند ایران را بهوجود آورد. سیاست تهدید و دیپلماسی اجبار، چالشهای خاص خود را برای ایران ایجاد خواهد کرد. تاریخ نشان داده است اگر هر کشوری قدرت ملی خود را واگذار کند با چالشهای بیشتری در آینده روبهرو خواهد شد. بههمین دلیل است که سیاست راهبردی ایران دفاع از حقوق امنیت ملی خود خواهد بود.
قابلیتهای دفاعی ایران را باید بخشی از نیاز ذاتی کشورها برای ایجاد بازدارندگی تلقی کرد. بازدارندگی نیازمند تولید، حفظ و کنترل قدرت خواهد بود. آنچهرا بازیگران اروپایی تلاش دارند به عنوان متمم برجام درباره موضوعات منطقهای و موشکی پیگیری کنند، نهتنها با روح و متن برجام مغایرت دارد بلکه باید آن را براساس شاخصهای مربوط به حقوق امنیت ملی ایران، اقدامی پرمخاطره دانست./۱۳۲۵//۱۰۳/خ