روشنفكران جا مانده از مردم
شبهات و سؤالات و ايراد و اشكالاتي را كه به پيادهروي اربعين يا كل مراسم عزاداري ايام محرم و صفر وارد ميشود، ميتوان پاسخ داد و...
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه جوان، شبهات و سؤالات و ايراد و اشكالاتي را كه به پيادهروي اربعين يا كل مراسم عزاداري ايام محرم و صفر وارد ميشود، ميتوان پاسخ داد و حتي اگر سطحي و مبتذل نباشد و با انگيزه رسيدن به دانايي طرح شده باشد، ميتوان در موردش بحث و گفتوگو كرد.
اما جدا از چنين واكنشي در قبال شبهات هر ساله، گاه تحليلها و تخطئهها از سوي كساني است كه آدمهاي بي اطلاعي به شمار نميروند و انتظار نيست كه با مسئلهاي كه ميتوان گفت عميقترين باور ديني مردم ايران است، اينگونه سطحي روبهرو شوند. شما يك استاد دانشكده علوم سياسي دانشگاه تهران با شهرت صادق زيباكلام را در نظر بگيريد، او در بدرقه دخترش براي حضور در پيادهروي اربعين ميگويد: «انشاءالله زيارتت مقبول، اما در بين راه اين پرسش را هم از خودت بكن كه چه شد بعد از ۱۴۰۰ سال، ما ايرانيها سه، چهارسال است كه دفعتاً به فكر راهپيمايي اربعين افتادهايم. »
يعني ما بايد قبول كنيم اين استاد دانشگاه كه از قضا علوم سياسي هم تدريس ميكند اطلاعي ندارد كه در طول حدود 25 سال حاكميت صدام بر عراق برگزاري چنين مراسمهايي ممنوع بوده است؟ و پس از آن هم جنگ و حضور نيروهاي امريكايي اجازه برگزاري چنين مراسمي را به لحاظ امنيتي نميداد؟ و قبل از صدام هم، در ايران حكومت پهلوي بر سر كار بود و ... اما حاكماني هم در ايران بودند كه مردم را تشويق به پياده روي اربعين ميكردند و خود هم پيش قدم ميشدند و انشاءالله جناب استاد در مطالعه دوران آل بويه و صفويه نمونههاي آن را ديدهاند.
روشن است البته كه وضعيت زندگي مردم در قديم جوري نبوده كه همه بتوانند به سفر كربلا بروند و ... آيا همه اينها را ما بايد براي استاد علوم سياسي شرح دهيم؟ قسمت بعدي توئيت او ميگويد: «البته با تشويق و حمايت تمام و كمال نظام. » متعجب ميشويم كه امثال ايشان مگر چه مشكلي با مناسك ديني و مذهبي مردم دارند كه با حمايت نظام از آن مخالفت ميكنند؟! حكومت اسلامي تشكيل شد تا مردم براي اعمال دينيشان دست بازتري داشته باشند و حكومت حامي اجرا و اعمال مناسك مذهبي باشد، وگرنه شاهنشاهي 2500 ساله بود ديگر! يعني ميشود يك استاد علوم سياسي اين موارد را نداند؟! و بدتر آنكه چرا روشنفكري از مردم جا مانده است؟ شايد فكر ميكند مترقي تر است و پيش روتر، اما واقعيت آن است كه مردم پيش ميروند و روشنفكرها زيادي در عقب ماندهاند.
مشكل فقط صادق زيباكلام نيست؛ جلاييپور هم فعال سياسي ديگري است كه زخم طعنهاش به وضعيت مالي زائران ايراني اباعبدالله عليه السلام و كنايههاي نازيبايش به مردمي كه براي پيادهروي اربعين رفتند، هميشه تازه خواهد ماند. طعنه شهيندخت مولاوردي هم به ريخته شدن زباله در جايي كه سطلي در كار نبود، جنجال ديگري برپا كرد. اين شبههها را هم همچون توئيت زيباكلام ميتوان جواب داد، اما آيا جالب نيست كه اين هر سه در يك طيف سياسي قرار دارند؟ رسانههاي همسو با همين طيف هم كه بعضاً براي يك تجمع 20 نفره هياهو به پا ميكنند، اين تجمع چند ميليوني را ساده و بدون آنكه رويداد خاصي تلقي شود، بازتاب دادند؛ تازه اگر سانسور نكرده باشند! و همه اين موارد در كنار هم، اين سؤال را ايجاد ميكند كه چرا زير سؤال بردن و تخطئه مناسك محرم و به ويژه در سالهاي اخير پياده روي اربعين، يا ناديده گرفتن حضور مردم فقط در رسانههاي اين طيف خاص ديده ميشود؟
آنها خود را از اين جمع جدا ميبينند و همين سؤال است كه چرا بايد ميان خود و مردمي كه مقيد به مناسك مذهبي هستند، فاصله ببينند و با غيريتسازي از طريق طعنهها و تخطئهها و نقدهاي نابجا اين فاصله را بيشتر كنند؟ عزاداري امام حسين عليه السلام يا پياده روي اربعين متعلق به هيچ جناح سياسياي نيست و صاحب آن مردم هستند، چرا اصرار دارند ميان خود و مردم ديوار بكشند؟ چطور پاي كنسرت و سينما كه وسط ميآيد، اين افراد هيچ نقدي ندارند و تمام قد و بي قيد و شرط حمايت ميكنند، اما مقابل زائران اباعبدالله حس روشنفكريشان گل ميكند؟ اين مردمي كه امروز طعنه ميشنوند و ارزش زيارتشان زير سؤال ميرود، هم آناني هستند كه در روزهاي منتهي به انتخابات، امثال زيباكلام شهر به شهر براي تشويقشان به حضور در پاي صندوق رأي و خصوصاً رأي دادن به كانديداي مورد حمايت خودشان سفر ميكنند.
مردم خوب و مردم بد هم مگر داريم؟ و بعد اينكه چطور اگر تشويقهاي حكومتي براي شركت در انتخابات باشد، خوب است و اگر پوشش پيادهروي ميليوني اربعين باشد، زير سؤال است؟ حكومت اسلامي اگر هم حامي و مشوق حضور مردم در مراسمهاي ديني است، طبق اصل سوم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران فقط طبق وظيفهاش عمل كرده است و لاغير. يقيناً خيلي از مردمي كه به پياده روي اربعين رفتهاند، ارديبهشت امسال به حسن روحاني رأي دادهاند، اما بسياري افراد در ميان اصلاحطلبان هستند كه ميخواهند با حكومتي جلوه دادن مناسك ديني، اين عده را محصور در يك نگاه سياسي خاص ببينند و نگذارند وحدت در سايه دين، تفرقههايي را كه سياسي كاري اهل سياست ايجاد كرده، كمرنگ كند. هويتسازي از راه جداسازي خود از ديگران و تخطئه باورهاي عمومي، مسير خوبي براي گرفتن ژست روشنفكري نيست. كاش اهل سياست اجازه دهند اين باورهاي ديني براي مردم باقي بماند و مخلوط جدلهاي سياسي بر مبناي منافع حزبي و اداهاي روشنفكري نشود./۱۳۲۵//۱۰۳/خ
ارسال نظرات