۰۸ آذر ۱۳۹۶ - ۱۸:۴۷
کد خبر: ۵۴۰۸۰۹
کنکاشی در سبک زندگی اسلامی؛

فرهنگ معاشرت در حیات دینی

در معاشرت اجتماعی آدابی وجود دارد که رعایت کردن آن‌ها زمینه جذب و جاذبه و محبت و دوستی را فراهم می‌سازد و رعایت نکردن آن‌ها ممکن است دافعه‌آفرین باشد و انسان را در صحنه مدیریت اجتماعی تنها و بی‌یاور کند.
سبک زندگی اسلامی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان شمالی، امام علی (ع) می‌فرماید: «خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَةً اِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَکوْا عَلَیکمْ وَ اِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا اِلَیکم»[1]

انسان موجودی است مدنی بالطبع، ساختار وجودی او در جمع و اجتماع رویش می‌یابد و رشد می‌کند. به هر نسبت که آدمی با همنوعان و هم‌کیشان خود بیشتر حشر و نشر داشته باشد، از روحیه اجتماعی بیشتری برخوردار است، اصولاً انسانِ جدای از دیگران و گوشه‌نشین و انزواطلب زمینه‌های شکوفایی استعدادهای خویش را از دست می‌دهد و به‌گونه‌ای گرفتار «ظلم به نفس»[2] می‌شود.

ازاین‌رو معاشرت با دیگران و رفت و آمد و گفت و شنود با همنوعان مایه بارور شدن نهال وجود آدمی است که اسلام و فرهنگ دینی بر آن سفارش اکید و توصیه فراوان دارد.

حدیث آغاز این نوشتار از امام علی (ع) به دو نکته اساسی اشاره دارد:

الف: اصل معاشرت با دیگران

ب: کیفیت و چگونگی معاشرت

در این که انسان مسلمان باید با دیگران جوش بخورد و در جمع و جماعت خود را ببیند و از عزلت و دوری گزیدن از جامعه بپرهیزد، شک و تردیدی وجود ندارد.

در فرهنگ دینی «گوشه‌گیری» امری ناپسند معرفی شده و پیامبر اکرم (ص) سیاحت امت را در «جهاد» و تلاش خستگی‌ناپذیر دانسته‌اند. [3]

چگونگی معاشرت

بخش دوم کلام امام (ع) به کیفیت مخالطه و معاشرت اشاره‌ای لطیف دارد. می‌فرماید: زیستی را برگزین که دیگران آرزوی مراوده و برخورد با تو را داشته باشند و در دیدار تو محبت، عشق و مهر را به تماشا بنشینند، نه‌تنها از دیدن و دیدار تو خسته نشوند بلکه حضور در محضر تو را برای خود سرمایه و غنیمت بدانند. مرگی را انتخاب کن که پس از آن سیل اشک‌ها در فراغ تو جاری باشد. سفر کرده‌ای باشی که صدها قافله دل را به همراه خود برده و زبان حسرت و خیر پس از او در جامعه به یادگار بماند.

اشک فراق همراه با احساس خلأ وجودی نشانه شخصیت مثبت و خدوم و سودمند یک انسان پس از مرگ است، چنین باش.

چه باید کرد که چنین شود؟

1- خوش‌رویی

2- خوش‌گویی

3- خوش‌برخوردی

4- انس و الفت

5- اقدام و خدمت

6- گره‌گشایی

7- خیرخواهی

8- انصاف

9- فروتنی

10- احسان

خوش‌رویی

خوش‌رویی، بشاشت و طلاقت وجه داشتن و عبوس نبودن در فرهنگ دینی بسیار تأکید شده است. علی (ع) خوش‌رویی را دام دوستی دانسته‌اند. «الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّة»[4] و در روایات دستور چنین است که با برادران دینی با چهره گشاده برخورد کنید «الق اخان بوجه منسط»[5] انبساط در برخوردها در گام اول در چهره آدمی نمودار می‌شود و جلوه می‌کند. «الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِی وَجْهِه»[6] خوش‌رویی کینه‌زدایی می‌کند. «حسن البشر یذهب بالسخیه»[7] و رسول خدا (ص) فرمود: «من الصّدقة أن تسّلّم علی النّاس و أنت طلق الوجه»[8] و نیز فرمود: «انّ اللّه تعالی یبغض المعبّس فی وجوه اخوانه»[9]

 

خوش‌گویی

قرآن مجید در رابطه با گفتار و شیوه سخن گفتن و خوب سخن گفتن اشارات راهگشایی دارد:

«وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداً»[10]

«قَوْلاً مَعْرُوفا»[11]

«قُلْ لَهُما قَوْلاً کریماً»[12]

«فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیناً»[13]

«وَ قُلْ لَهُمْ فی اَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلیغا»[14]

«فَقُلْ لَهُمْ قَوْلاً مَیسُوراً»[15]

گفتار انسان به‌ویژه آن که در مقام ایراد خطبه و منبر قرار دارد باید استوار و پسندیده، بزرگوارانه، نرم و دل‌نشین، رسا و بی‌تکلف، آسان و دست‌یافتنی باشد.

تکلف و تصنّع در سخن تنفر طبع ایجاد می‌کند و مستمع را می‌گریزاند؛ ازاین‌رو باید هم خوب سخن گفت و هم سخن خوب گفت تا از دل برآید و بر دل بنشیند و در نتیجه فضای ‌تعامل و ارتباط بین گوینده و شنونده ایجاد شود.

رسول خدا (ص) فرمود: «الْکلِمَةُ الطَّیبَةُ صَدَقَة»[16] و نیز فرمود: «علیک بحسن الکلام»[17]

خوش‌برخوردی

در معاشرت اجتماعی آدابی وجود دارد که رعایت کردن آن‌ها زمینه جذب و جاذبه و محبت و دوستی را فراهم می‌سازد و رعایت نکردن آن‌ها ممکن است دافعه‌آفرین باشد و انسان را در صحنه مدیریت اجتماعی تنها و بی‌یاور سازد.

سلام کردن، احوال‌پرسی گرم و صمیمی داشتن، حرمت بزرگ‌ترها را رعایت کردن جا دادن در مجالس، هدیه گرفتن، هدیه دادن، به دیدار دوست از سفر برگشته رفتن، این‌ها و اموری از این قبیل میدان برخورد و معاشرت انسان‌ها است.

اسلام در این زمینه برای بارورسازی فرهنگ عمومی تأکیدات فراوانی دارد:

«اِذا قیلَ لَکمْ تَفَسَّحُوا فِی الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا»[18]

«وَ اِذا حُییتُمْ بِتَحِیةٍ فَحَیوا بِاَحْسَنَ مِنْها اَوْ رُدُّوها»[19]

«فَاِذا دَخَلْتُمْ بُیوتاً فَسَلِّمُوا عَلی اَنْفُسِکمْ تَحِیةً مِنْ عِنْدِ اللّه»[20]

رسول خدا (ص) فرمود: «ردّ جواب الکتاب حقّ کردّ السّلام»[21] و نیز فرمود: «اِنَّ مِنْ مُوجِبَاتِ الْمَغْفِرَةِ بَذْلَ السَّلَامِ وَ حُسْنَ الْکلَام»[22] و نیز از آن حضرت چنین رسیده است که: «صِفَةُ الْعَاقِلِ اَنْ یحْلُمَ عَمَّنْ جَهِلَ عَلَیهِ وَ یتَجَاوَزَ عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ یتَوَاضَعَ لِمَنْ هُوَ دُونَهُ وَ یسَابِقَ مَنْ فَوْقَهُ فِی طَلَبِ الْبِرِّ وَ اِذَا اَرَادَ اَنْ یتَکلَّمَ تَدَبَّرَ فَاِنْ کانَ خَیراً تَکلَّمَ فَغَنِمَ وَ اِنْ کانَ شَرّاً سَکتَ فَسَلِم»[23]

انس و الفت

مؤمن در برخوردهای با همنوعان و هم‌کیشان خویش گرم و صمیمی و مهربان است. خودمانی شدن با دیگران و خود را یک سروگردن بالاتر ندانستن و سوزاندن ریشه‌های «منیت» به انسان روحیه‌ای می‌بخشد که با دیگران زیستن بزرگوارانه و با کرامت و همراه با انس و لطف و الفت داشته باشد. در قرآن از سرمایه «الفت» به عظمت یاد شده است. «وَ اَلَّفَ بَینَ قُلُوبِهِمْ لَوْ اَنْفَقْتَ ما فِی الْاَرْضِ جَمیعاً ما اَلَّفْتَ بَینَ قُلُوبِهِمْ وَ لکنَّ اللّهَ اَلَّفَ بَینَهُم»[24]

رسول خدا (ص) فرمود: «الْمُؤْمِنُ مَاْلُوفٌ وَ لَا خَیرَ فِیمَنْ لَا یاْلَفُ وَ لَا یؤْلَف»[25] علی (ع) فرمود: «بهترین چیزی که مردم به وسیله آن در دل‌های دوستانشان الفت ایجاد می‌کنند و کینه را از دل دشمنان دور می‌سازند، خوش‌برخوردی هنگام دیدار و جویای احوال شدن در غیاب و خوش‌رویی هنگام حضور آن‌هاست.»[26]

گره‌گشایی

اهتمام به امور مسلمانان و داشتن و ادخال سرور و اقدام در جهت غم‌زدایی و گشودن گره‌های مادی و معنوی از زندگی دیگران فضیلتی است که در فرهنگ دینی در ردیف محاسن و مکارم اخلاقی به‌شمار رفته است. آن که بتواند کاری بکند و روزنه امیدی در خانواده‌ای ایجاد نماید و دل مسلمانی به‌ویژه یتیم و بی‌سرپرستی را شاد کند، در ردیف انسان‌های باکرامت و بزرگوار قرار می‌گیرد.

امام علی (ع) می‌فرماید: «یا کمَیلُ مُرْ اَهْلَک اَنْ یرُوحُوا فِی کسْبِ الْمَکارِمِ وَ یدْلِجُوا فِی حَاجَةِ مَنْ هُوَ نَائِمٌ فَوَالَّذِی وَسِعَ سَمْعُهُ الْاَصْوَاتَ مَا مِنْ اَحَدٍ اَوْدَعَ قَلْباً سُرُوراً اِلاَّ وَ خَلَقَ اللَّهُ لَهُ مِنْ ذَلِک السُّرُورِ لُطْفاً فَاِذَا نَزَلَتْ بِهِ نَائِبَةٌ جَرَی اِلَیهَا کالْمَاءِ فِی انْحِدَارِهِ حَتَّی یطْرُدَهَا عَنْهُ کمَا تُطْرَدُ غَرِیبَةُ الْاِبِل»[27]

ای کمیل خانواده‌ات را فرمان ده که روزها در به دست آوردن بزرگواری و شب‌ها در رفع نیاز خفتگان بکوشند. سوگند به خدایی که تمام صداها را می‌شنود، هرکسی دلی را شاد کند، خداوند از آن شادی لطفی برای او قرار دهد که به هنگام مصیبت چون آب زلالی بر او باریدن گرفته و تلخی مصیبت را بزداید چنان‌که شتر غریبه را از چراگاه دور سازد./9314/ی704/ب1

منابع و مآخذ:

1. نهج‌البلاغه، ص 470.

2. توبه، آیه 36.

3. وسائل الشیعه، احیاء التراث، جلد 11، صفحه 10.

4. نهج‌البلاغه، ص 469.

5. همان.

6. نهج‌البلاغه، حکمت 332.

7. نهج‌الفصاحه، حدیث 1370.

8. همان، حدیث 3068.

9. همان، حدیث 740.

10. احزاب، آیه 70.

11. نساء، آیه 5.

12. اسراء، آیه 23.

13. طه، آیه 44.

14. نساء، آیه 63.

15. اسراء، 28.

16. نهج‌الفصاحه، حدیث 2196.

17. همان، حدیث 1968.

18. مجادله، آیه 11.

19. نساء آیه 86.

20. نور، آیه 61.

21. نهج‌الفصاحه، حدیث 1661.

22. بحارالانوار، ج 73، ص 11.

23. بحارالانوار، ج 1، ص 129.

24. انفال، آیه 63.

25. بحارالانوار، ج 68، ص 381.

26. تحف‌العقول، ترجمه صادق حسن‌زاده، صفحه 374.

27. نهج‌البلاغه، حکمت 257.

ارسال نظرات