"اسلام رحمانی" با وادادگی در مقابل استکبار تفاوت دارد
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از تسنیم، آموزههایی که دین مبین اسلام برای بشریت به ارمغان آورده است حاصل جانفشانیها، رشادتها و مبارزات نظامی و سیاسی پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه معصومین(ع) همراه با یاران بزرگوارشان است. حفظ و تداوم این مسیر که به بهای ریخته شدن خون میلیونها مسلمان حاصل شده است، امری ضروری و واجب است و از سوی دیگر هرگونه طرح مسألهای که باعث تضعیف این عزت و افتخار شود، پا گذاشتن بر خونهای شهدایی است که در مسیر اسلام فدا شدهاند. حال عوامل ایجاد این اختلالات ممکن است از روی جهل و یا از روی غفلت با طرح مباحثی چون «تفسیر و برداشت عصری داشتن از دین» باشد که حاصل آن چیزی جز خارج کردن آموزههای اصیل اسلام مثل جهاد با شعارهایی مثل «صلح پایدار» و «اسلام رحمانی» از مسیر اصلی خود نخواهد بود.
مرز بین صلح پایدار و اسلام رحمانی با اسلام مبارزه و جهاد در مقابل کفار بر اساس قرآن و آموزههای نبوی(ص) اکنون یکی از موضوعات مطرح در جامعه است که سردرمداران آن عدهای روشنفکر هستند که با دستاویز قرار دادن چنین موضوعاتی بنا دارند بسیاری از شرعیاتی که دین اسلام دعوت به آن کرده است مثل اصل امر به معروف و نهی از منکر و جهاد و مبارزه علیه کفر و نفاق را زیر سؤال ببرند.
از این رو به مناسبت ایام نزدیک به ولادت رسول گرامی اسلام(ص) و امام صادق(ع) خدمت حجتالاسلام سید سلمان صفوی، رئیس آکادمی مطالعات ایرانی لندن رسیدیم تا از نظرات وی در این باره استفاده کنیم. وی قرآنپژوه، مولویشناس، کاشف ساختار مثنوی مولوی، برنده جایزه جهانی کتاب سال «ساختار معنایی مثنوی معنوی» و نویسنده کتب متعدد به زبان انگلیسی و فارسی در حوزه فلسفه مقایسهای، قرآنپژوهی و عرفان اسلامی، معاون سابق مرکز اسلامی انگلیس، رئیس فعلی آکادمی مطالعات ایرانی لندن، رئیس مرکز بینالمللی مطالعات صلح لندن و عضو کنگره فیلسوفان اسکولاستیک ایتالیا است.
صفوی که از نوادگان شیخ صفیالدین اردبیلی عارف و شاعر قرن هشتم هجری قمری است که سیادت وی به امام کاظم(ع) میرسد. وی تحصیلکرده حوزه علمیه قم تا مرتبه اجتهاد و مشاور عالی امور بینالملل دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و دارای دکترا و فوق دکترا از دانشگاه لندن است و ازسال 1376 در آنجا زندگی میکند.
_ درباره آکادمی مطالعات ایرانی لندن توضیح بدهید.
آکادمی مطالعات ایرانی لندن مرکز تحقیقات فرهنگ و تمدن ایران و اسلام که به عنوان یک مؤسسه علمی تحقیقاتی در اروپا ثبت شده است. موضوعات تحقیقات این مؤسسه، ادبیات ایرانی، فلسفه اسلامی، عرفان اسلامی، قرآن و هنر اسلامی، تاریخ معنوی و فرهنگی ایران است. دپارتمانهای مختلفی در این مؤسسه وجود دارد که شامل دپارتمان فلسفه و عرفان، دپارتمان هنر ایرانی اسلامی، دپارتمان قرآنشناسی و دپارتمان انتشارات و مجلات است. در این مؤسسه یکسری دروس تدریس میشود که شرح مثنوی مولوی جلالالدین رومی، شرح دیوان شمس، معنویت اسلامی و اخلاق اسلامی، نقد و تحلیل جامع و زندگی امروز در غرب و نیاز به معنویت از آن جملهاند. همچنین برگزاری جلسات و ارتباط با دانشگاهها و رسانههای بریتانیا و اروپا از برنامههای جانبی مؤسسه محسوب میشوند.
این آکادمی پل گفتوگوهای فلسفی میان اسلام و غرب است و صدای آن از طریق مجله Transcendent Philosophy «حکمت متعالیه» منعکس میشود. این مؤسسه از سال 2000 از سوی آیتالله سیدمحمد خامنهای، آیتالله سیدمحمد اراکی و بنده در لندن تأسیس شد و دارای شمارۀ شابک معتبر اروپاست. هیئت تحریریه قوی با نامهای پرفسور ویلیام چیتیک، پرفسور جیمز موریس، پرفسور لندلت داریم. از کشور ایران نیز آیتالله محقق داماد، آیتالله اراکی، آیتالله محمد خامنهای، دکتر داوری، اعوانی و ... در هیئت تحریریه مجله نیز عضو هستند. این مجله، مطالعات مقایسهای فلسفه و عرفان اسلامی و غربی را منتشر میکند و صدایش در سراسر جهان از جمله آمریکا، اروپا، استرالیا، کانادا و ژاپن و ... در بین نخبگان آنها منتشر میشود.
ایران باید در بستر تمدنش شناخته شود نه تاریخ شاهان
از سوی دیگر آکادمی مطالعه ایرانی به مثابه یک حلقه و یا مدرسه فکری نظیر حلقه فرانکفورت است که مؤسس مکتب فکری ایرانشناسی فرهنگی و اسلامی در قلب اروپاست. کوشش ما آن است که ایران را در چارچوب فرهنگ و تمدنش باید شناسایی کرد نه در چارچوب تاریخی شاهان. این نظریه نیز مورد استقبال نخبگان جهانی قرار گرفته است و امروز به عنوان یک جریان فکری در دنیا شناخته میشود.
تجلی تفکر متفکران اسلامی در هنر نهفته شد
بنابراین اگر ایران بخواهد شناخته شود، ایران را باید در بستر سیر تحولات فکری و فرهنگی آن شناسایی کرد و اگر قلههای فکری ایران شناسایی شود، آن موقع هویت ایران به خصوص پس از اسلام معین میشود. فردوسی، سنایی، عطار، مولوی، ابوسعید ابوالخیر، حافظ، سعدی، ملاصدار، ملامحسن فیض کاشانی و علامه طباطبایی، امام خمینی و رهبر معظم انقلاب نمونههای برجستهای از نظام فکری و فرهنگی ایرانند که شناخت ایران باید در چارچوب و پرتو اندیشهها و آرا و سیر کارهای ایشان شناسایی شود و اکنون سیر علملکرد ایشان و تجلیات اندیشهها و رفتارهایشان در هنر انعکاس یافته است.
_ هدف اصلیتان از راهاندازی آکادمی مطالعات ایران در لندن چه بود؟
کوشش ما این است که جریان فکری سلیمی را از ایران به اروپا نشان دهیم و در فضایی که رسانههای امپریالیستی چهره خشنی را از ایران به جهان غرب مخابره میکنند، بتوانیم هویتِ اصیل، عمیق و معنوی و اخلاقی ایران را به جامعه غرب معرفی کنیم. همچنین تلاش داریم تا نشان دهیم ایران نماد صلح، امنیت، عقلانیت، حکمت و تعامل با جهان و تمدنهای مختلف است. ایران یک فرصت برای صلح و امنیت جهانی است. بر اساس تاریخ عمیق فرهنگی ایران و بنا بر شخصیتهای برجستهای که این کشور پس از صدر اسلام دارد، نشان میدهد ایران مهد صدور فرهنگ و هنر اصیل اسلامی به سراسر دنیاست. در حال حاضر خطر امنیت جهانی کشورهایی هستند که بمب اتم و هستهای تولید کردند و آن را بر سر غیر نظامیان بیگناه ریختند و فرهنگ و تمدن و زیرساختهای آنان را مورد تهدید قرار دادند.
ابزارهای گفتوگو با نخبگان جهان غرب؛ عقل، قلب، هنر
بر اساس تحلیلی که به صورت عملی داشتیم، راه گفتوگو با جهان غرب به خصوص با نخبگان، زبان عقل، قلب و هنر است؛ لذا ما از طریق مسائل فلسفی، گفتوگوهای فلسفی انجام میدهیم. قلب نیز در حوزه عرفان است؛ بنابراین از این طریق عرفان اسلام را با انواع عرفانهایی که در آنجا موجود است، مورد مقایسه قرار میدهیم. همچنین در حوزه هنر اسلامی به خصوص هنر بعد از انقلاب اسلامی ایران که شامل شعر، معماری ایرانی، خوشنویسی، نقاشیها و ... گفتمانهایی شکل میدهیم. در مقابل جریانی که به دنبال چالش و جنگ بین تمدنها و فرهنگهاست، ما بر سر نیازهای فطری انسان امروز پافشاری میکنیم که جوامع امروز در خطر کاهش و نابودی اخلاق و معنویت است.
از این رو اخیراً پنج جلد کتاب شعر معاصر فارسی را به انگلیسی ترجمه کردیم که شامل موسوی گرمارودی، طاهره صفرزاده، سلمان هراتی، قیصر امینپور و .. غزوه است تا نشان دهیم سنت شعری ایران که حاوی اخلاق، معنویت، صلح، امنیت و گفتوگوست، زنده است و بعد از انقلاب اسلامی هم به حیات خودش ادامه میدهد و این سنت مبتنی بر اخلاق، معنویت، عدالت و صلح و گفتوگوست. لذا این مؤسسه مرجع شیعهشناسی و ایرانشناسی در انگلستان است.
همچنین برخی کتب منتشر شده ما در لندن به انگلیسی عبارتند: «مقایسه ادراک از دیدگاه ملاصدرا و فلاسفه غرب»، «مقایسه علیت از دیدگاه ملاصدرا و فلاسفه غرب»، «مقایسه فلسفه اسلامی و غرب»، «عرفان عملی»، «گفتمان انقلابی در جهان اسلام»، « رابطه ذهن و بدن از دیدگاه ملاصدرا» و ...
انتشار اولین دانشنامه معاصر قرآن کریم
جدیدترین کار تحقیقاتی که مؤسسه ما در لندن انجام داد، دانشنامه معاصر قرآن کریم است که کار جمع و تدوین آن حدود 7 سال طول کشید. این دانشنامه یک منبع زودیاب برای فهم قرآن به زبان روان با تکیه بر منابع معتبر شیعه و سنی و با نگاه تقریب مذاهبی و در مقابل نگاه مستشرقین ناآگاه به قرآن است که سعی دارند قرآن را در مقابل عقل و علم و هنر قرار دهند. در این دانشنامه چهره ناب قرآن که در پرتو روایات و پرتو سنتهای تفسیری ما دیده میشود، معرفی شده است.
_ تا چه حد در زمینه علمی تبلیغی موفق بودهاید و با چه چالشهایی مواجه شدید؟
به قدری موفق بودیم که تا به حال چندین تز راجع به فعالیتهای مطالعات ایرانی لندن نوشته شده است. در کتابهای مختلفی که به انگلیسی منتشر شده است، نیم صفحه یا یک صفحه درباره فعالیتهای آکادمی و به خصوص مجله ... منتشر شده است. تخصص خودم مثنوی مولوی است که آثارم در دانشگاههای آمریکا و انگلیس تدریس میشود و حتی بی بی سی اعتراف کرده که جدیدترین کاری که در حوزه مثنویشناسی انجام شده است، کار بنده است که « The Structure of Rumi’s Mathnawi» و یا « ساختار معنایی مثنوی معنوی» نام دارد. این کتاب جایزه بینالمللی کتاب سال در ایران را دریافت کرد و به فارسی هم منتشر شده است.
از آنجایی که در آکادمیک ایرانی لندن کار علمی و اجتهادی انجام میدهیم و به دنبال گفتوگوهای فکری هستیم، مورد استقبال مراکز آکادمیک انگلستان و اروپا قرار میگیریم. بنابراین یک نهاد علمی هستیم نه تبلیغی و از دولت ایران هم هیچ مبلغی دریافت نمیکنیم و به صورت خودجوش کار علمی انجام میدهیم. هزینه ما از طریق فروش مجلات، برگزاری سمینارها، برگزاری دورههای علمی در آکادمی، تدریس و ... هزینه مؤسسه را تأمین میکنیم.
_ به نظر میرسد موضوع گفتمان صلح که شما اشاره داشتید، یک حد و حدودی باید داشته باشد و اکنون با همین شعار عدهای روشنفکر موضوع اسلام رحمانی را مطرح میکنند و اذهان عمومی را به این سمت سوق میدهند که اسلام حتی در قبال کفار همواره باید از موضع صلح وارد شود. اما در نگاه قرآن و عترت(ع) شاهدیم تا یک حدی صلح رواست و خداوند متعال در آیات قرآن با لحن عتاب با کفار و مشرکین صحبت میکند و یکی از ویژگیهای پیروان رسولالله(ص) را شدت در مقابل کفار و مهربانی در قبال خودیها معرفی میکند و میفرماید «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُم؛ محمد (ص) پیامبر خداست؛ و کسانى که با اویند، بر کافران، سختگیر [و] با همدیگر مهربانند.» از این رو شاهد نبردهای پیامبر(ص) با کفار و قیام امام حسین (علیهالسلام) بر علیه کفر زمان هستیم، منتها نه به عنوان آغاز کننده جنگ بلکه در مقام دفاع از حریم اسلام. شما به عنوان قرآنپژوه و به عنوانی شخصی که با فرهنگ غرب آشنایی دارید مرز بین اسلام رحمانی با اسلام مقتدر و مایه عذاب و ترس کفار یا به عبارتی امپریالیسم جهانی را چگونه معرفی میکنید؟
ابتدا عرض کنم ما حکومت آمریکا را سردمدار استکبار جهانی و بزرگترین خطر صلح و امنیت جهانی میشناسیم. آمریکا کشوری است که بیشترین تسلیحات و کلاهکهای هستهای را دارد و در عین حال مانع هستهای شدن سایر کشورهاست و کشوری مثل ایران را که خواستار هستهای شدن در راستای ارتقای کیفی و کمّی منابع طبیعی و غیر طبیعی است، متهم به بر هم زدن ثبات منطقه میداند. آمریکا کشوری است که در جنگ ویتنام باعث کشتار وسیع مردم بیگناه و غیرنظامیان شد و باعث ویرانی و کشتار عظیم در هیروشیما و ناکازاکی ژاپن شد و در عصر حاضر جنگهای متعددی را به صورت مستقیم و غیر مستقیم برپا و از سوی دیگر از تروریستها حمایت میکند. بنابراین آمریکا هیچ وقت به فکر صلح نیست بلکه پیوسته به دنبال سلطه بر جهان است و در این مسیر دست به هر اعمال خشونتباری میزند.
اهلبیت(ع) با «مخالفان فکری» با عقلانیت و استدلال برخورد میکردند
ما میخواهیم به جهانیان نشان دهیم که صلحطلب حقیقی ما هستیم و حقوق همه ملتها، فرهنگها و تمدنها را به رسمیت میشناسیم و اندیشه خودمان را در معرض افکار عمومی قرار میدهیم. بنابراین دعوت به اسلام را هیچ گاه با خشونت و زور به کسی تحمیل نکردیم بلکه همواره با دعوت همراه بوده است. کاری که طالبان و داعش و القاعده میکنند، مخالف سنت نبوی و سنت اهلبیت (علیهمالسلام) است. هر کدام از اهلبیت (علیهمالسلام) با روش عقلانی، منطقی و استدلالی همواره با مخالفان خود برخورد میکردند.
ما میگوییم اکنون جریاناتی مثل طالبان و داعش و ... که خود را مسلمان معرفی میکنند، با صهیونیزم جهانی و حکومت آمریکا دو روی یک سکه هستند که هدفشان تخریب اسلام است و خواهان حاکمیت ظلم و جور در جهان هستند. اما در یک طرف،کشوری به نام ایران است که جهان را دعوت به گفتوگو و تعقل، به صلح عادلانه، اخلاق و معنویت میکند و ایران امروز نماد این فرهنگ و تمدن است.
اما اسلام رحمانی متعلق به قرآن و سورههای قرآن است. اساس قرآن بر رحمانیت است؛ تمام سورههای قرآن جز سوره توبه با «بسمالله الرحمن الرحیم» آغاز شده است، چون این سوره اعلان بیزاری از کفار معاندی است که به جنگ مسلحانه علیه مسلمانان قد علم کردهاند و به خیال باطلشان خواهان نابودی اسلام و مسلمانان هستند.
با مخالفان فکری جنگ فیزیکی نداریم
بنابراین همین اسلام رحمانی حاوی جاذبه و دافعه بر اساس ارزشهای قرآنی و سنت نبوی است. یعنی اساس اسلام دعوت به تعقل، تدبر، اندیشه و ارائه حق و حقیقت با برهان استدلال به جهانیان است. ما با هیچ کسی که مخالف اندیشه ما باشد، جنگ فیزیکی نداریم. اما اگر کشور یا گروهی به بلاد مسلمین حمله مسلحانه بکند، اگر کشوری به تفکر اسلامی حمله مسلحانه کند و متفکران اسلامی را ترور کند، اسلام به ما اجازه دفاع داده که این موضوع یک امر بدیهی و اضح است.
اسلام رحمانی به معنای وادادگی در مقابل استکبار نیست
بنابراین مرز ما با رقبا، دشمنان و مخالفان اینگونه است که تا زمانی که مبارزاتمان در سطح فکری، فرهنگی و علمی باشد ما نیز در این حد ورود میکنیم، اما زمانی که حملات به صورت نظامی باشد، ما نیز وظیفه خود میدانیم وارد مبارزه نظامی و فیزیکی شویم. منتها باید از قبل آنچنان از جهت تسلیحات نظامی قدرت پیدا کنیم که جرأت ورود نظامی با کشورمان را نداشته باشند که این را قرآن در آیه «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ؛ و هر چه در توان دارید آماده آماده کنید» به ما آموخته است. بنابراین هم نیاز به تجهیز فکری و هم نظامی داریم. اسلام رحمانی این نیست که از ارزشهای ناب اسلامی و عزت ملتمان عبور کنیم و راه را برای دشمنان هموار کنیم. اگر کسی اسلام را طوری تعریف کند که به معنای وادادگی در مقابل مزدوران باشد، غلطی آشکار و خطری غیر قابل جبران است.
پس ما نباید اسلام رحمانی را از ابتدا منکر شویم بلکه اساس آن در قرآن است و از سوی دیگر نباید اسلام رحمانی را طوری تعریف کنیم که نتیجه آن ذلت و شکستگی در مقابل مزدورانی همچون آمریکا و صهیونیست جهانی باشد. ایادی ابلیس اکنون با سوءاستفاده از جریانات تفکیری و ... سعی دارند اسلام را دین غضب و خشم و نفرت معرفی کنند در حالی که اگر مقداری در سیره و تاریخ رسول گرامی اسلام(ص) مطالعه کنیم، درخواهیم یافت حضرت در اوج اخلاقیات و رفتارهای مثبت قرار داشتند. خداوند در آیاتی از قرآن به همین حقیقت اشاره میکند و میفرماید «وَ إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظیم» و در آیهای دیگر میفرماید: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک؛ پس به [برکتِ] رحمت الهى، با آنان نرمخو [و پُر مِهر] شدى، و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پیرامون تو پراکنده مىشدند.»/۹۶۹//۱۰۲/خ