۱۶ آذر ۱۳۹۶ - ۱۲:۳۰
کد خبر: ۵۴۲۰۷۱
یادداشت؛

نهضتي به دست دانشجو

ناآرامي‏ و تظاهرات پراكنده‏ در چند نقطه پايتخت از جمله دانشگاه تهران، دستگيري معترضان در دانشگاه و در نهايت همزمان با اين هياهو روز ۱۷ آذر براي ورود نيكسون، معاون ریيس‌جمهور امريكا به تهران تعيين و اعلام شد.
دانشگاه تهران
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه جوان، ناآرامي‏ و تظاهرات پراكنده‏ در چند نقطه پايتخت از جمله دانشگاه تهران، دستگيري معترضان در دانشگاه و در نهايت همزمان با اين هياهو روز 17 آذر براي ورود نيكسون، معاون رئيس‌جمهور امريكا به تهران تعيين و اعلام شد. دانشجويان مبارز، مصرتر و جدي‌تر از ديروز تصميم گرفتند كه در فضاي حكومت نظامي بعد از كودتاي سياه، هنگام ورود نيكسون، نفرت و انزجار خود را به دستگاه كودتا نشان دهند. 
 
رژيم شاهنشاهي، نيروهاي لشكر دو زرهي را به دانشگاه اعزام كرد. صبح 16 آذر، دانشجويان هنگام ورود به دانشگاه با درك و شم سياسي خود هوشيارانه سعي داشتند كمترين بهانه‌اي به دست بهانه‌جويان ندهند، اما به هر حال جو كاملاً ملتهب بود. ساعات ابتدايي آرام‌تر سپري شد، اما كم‌كم حضور نظاميان در صحن دانشكده فني باعث شد كه بين نظاميان و دانشجويان، زد و خورد صورت گيرد. دانشكده فني كاملاً به محاصره در آمده و ظاهراً همه چيز براي آنچه دستور داده شده محيا است تا «دانشجويي را شقه كرد و جلوي در بزرگ دانشگاه آويخت كه عبرت همه شود و هنگام ورود نيکسون صداها خفه گردد و جنبنده‏اي نجنبد. 
 
رگبار گلوله باريد. دانشجويان فرصت فرار نداشتند و به كلي غافلگير شدند. در همان لحظه اول عده زيادي هدف گلوله قرار گرفتند. مصطفي بزرگ‌نيا به ضرب سه گلوله از پا درآمد. مهدي شريعت رضوي كه ابتدا هدف قرار گرفته و به سختي مجروح شده بود، بر زمين مي‏خزيد و ناله مي‏كرد، دوباره هدف گلوله قرار گرفت. احمد قندچي که حتي يك قدم هم به عقب برنداشته و در جاي اوليه خود ايستاده و از گلوله‌باران اول مصون مانده بود،  يكي از جانيان گارد شاهنشاهي با رگبار مسلسل سينه او را شكافت. 
 
دانشجو و دانشگاه در آن دهه كه فضاي سرد و غم‌انگيز با رعب و وحشت آميخته شده بود، به مسئوليت خود در قبال جامعه و آرمان‌هاي عدالتخواهانه، استقلال‌طلبانه مردم خود به صراحت هرچه تمام‌تر عمل كرد و ياد آن روز و آن شهيدان به عنوان روز دانشجو يا همان روز مقاومت و ايستادگي دانشجويان اين سرزمين در برابر استعمار غرب و استبداد و خودكامگي در دفتر تاريخ اين سرزمين به يادگار ثبت شده است. 
 
پس از اين با پيروزي انقلاب اسلامي به‌رغم آنكه شرايط تغيير يافت، اما نه‌تنها مسئوليت يك دانشجو و دانشگاه به پايان نرسيد، بلكه با در نظر گرفتن مقتضيات و نيازهاي زمانه و پيچيدگي دشمني‌ها با مردم كشور (‌چه از داخل و چه از خارج) سه ضرورت استكبار‌ستيزي، مبارزه با استبداد و عدالت‌خواهي جدي‌تر شد. در حقيقت جنبش دانشجويي اگر تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي انرژي خود را صرف‌ مبارزه با نظام‌ سياسي‌ و ايجاد انقلاب‌ كرد، بعد از پيروزي انقلاب و در شرايط برخورداري از نظامي اسلامي، عرصه‌ را براي مشاركت‌ سياسي‌ فراهم ديد. به بيان ساده‌تر هر چند كه چندين دهه از آن روز تلخ مي‌گذرد، اما امروز در دهه چهارم از انقلاب اسلامي رسالت دانشجو بر پايه استقلال‌طلبي، استكبار‌ستيزي و عدالت‌خواهي همچنان ادامه دارد و از طرف ديگر انتظارات از دانشگاه و دانشجو نيز كماكان باقي است. 
 
امروز نيز دانشجو بايد با نگاه نقادانه، منطقي و علمي به دور از جناح‌بندي‌هاي سياسي با چند هدف مهم گام بردارد؛ در گام نخست، آرمان‌هاي ملي و اسلامي را در نظر گيرد و وظيفه دانش‌پژوهي، تعمق، نو‌آوري علمي و تلاش در جهت اعتلاي اقتصادي و فرهنگي كشور را مد‌نظر قرار دهد.  در گام دوم با اتخاذ روش آزادانديشي علاوه بر اينكه كشور را به سمت گفتماني كردن بحث آزاد‌انديشي سوق مي‌دهد، خود نيز بتواند در وهله اول براي رفع دغدغه‌هاي مختلف ذهني به پاسخ درست برسد و هم اينكه با ريل‌گذاري فكري و فرهنگي افكار خود را در مسير حل چالش‌هاي انقلاب پيش ببرد. 
در گام سوم خواسته اصلي جامعه در ابعاد مختلف، سياسي، اجتماعي و فرهنگي را بشناسد و بر همين اساس به عنوان يك محور، خواسته ملت و عموم مردم را فرياد بزند و به هدایت نخبگانی خود قوام و دوام ببخشد./۱۳۲۵//۱۰۳/خ
ارسال نظرات