حمایت از بنگاههای دولتی یا حمایت از تولید و كارگران!
به گزارش خبرگزاری رسا، سالهاست كه هركس با اصل عرضه و تقاضا آشناست و هركس دغدغه ایرانیآباد را دارد، یك جمله را تكرار میكند: باید از تولید حمایت و سرمایه به بخش تولید را هدایت كرد. اما متأسفانه این شاهكلید توسعه را بهرغم تمام ادعای برنامهریزان در اقتصاد ما نمیتوان یافت كرد و هر بار كه از صنعتگر و تولیدكنندهای در بخش خصوصی درباره وضعیت میپرسیم، میگوید، لذت تولید و فعالیت در صنعت به آن است كه محصولی مولود كار جمعی عدهای كارگر و متخصص تولید میشود و خانوادههایی با آن روزگار میگذرانند. با این حال اگر قرار بود كه دوباره شروع به فعالیت كنند، حتماً تجارت را انتخاب میكردند،چون نه فقط دردسر و بیمهری به تولید را نمیدیدند، بلكه سود و درآمدزایی آن به مراتب بیشتر بود.
امروز باید اذعان داشت، قوانین و مجموعه عواملی چون نرخ سود تسهیلات بالا، عدمكنترل واردات رسمی و غیررسمی طوری كنار هم چیده شدهاند كه صرفه هر فعالیتی اهم از خدمات یا دلالبازی و قاچاق (با احتساب ریسكهایش) بر تولید بیشتر است.
اما این تمام ماجرای تولیدكنندگان نیست، زیرا به غیر از صرفه فعالیت در تجارت در قیاس با فعالیت تولیدی، انحرافات حمایتی وجود دارد كه بیش از همه فضای كسبوكار را بر كارآفرینان و تولیدگران تنگ میكند.
به عبارت بهتر، امروز تولید به نام حمایت از تولید ضربههای پیدرپی و شدیدی میخورد و تولید هر روز نحیفتر و ضعیفتر میشود كه درناكترین و بزرگترین بخش آن حمایت از بنگاههای بزرگ و صنایع بالادستی است كه به نام حمایت از تولید و كارگران شاغل مازاد در این بنگاههای كم بهرهور صورت میگیرد.
كارشناسان بر این باورند، بزرگبودن بنگاههای ناكارآمد و تجمیع كارگران مازاد در این بخشها باعثشده تا بخشهای واقعی تولید بهخصوص در صنایع پاییندستی بنگاههای بزرگ دچار مشكلات جدی شوند و كارگران آنها نیز در خطر اخراج و بیكاری قرار بگیرند، اما دولت هیچگاه برآوردی از این تبعات سنگین به اقتصاد كشور ندارد. به عنوان مثال هماكنون بسیاری از قطعهسازان، صنایعلاستیك و وابسته به صنایعخودرو به دلیل عدمتسویه حساب بدهی خودروسازان بزرگ در مرز ورشكستگی قرار گرفتهاند یا در صنایع پاییندستی پتروشیمی كه اتفاقاً ایجاد شغل در آنها بسیار زیادتر از صنایع بالادستی است، از ركود فراگیر به تهاتر روی آوردهاند كه ادامه مسیر با این روند حتماً برای آنها میسر نخواهد بود.
به عبارت بهتر در سالهایی كه گذشت، همواره اصل حمایت از تولید یا بخش عرضه نقل محافل و شعارهای تبلیغاتی- انتخاباتی تمام انتخابات بوده، اما در عمل آنچه رخ داده ذبح تولید به پای بنگاههای بزرگ وابسته به دولت و نهادهای حاكمیتی بوده و به جای حمایت از تولید و كارگران به شكلی منطقی حمایت از بنگاهها و نگاه امنیتی به كارگران شاغل در این بنگاههای مدنظر قرار گرفته است و این حمایتها آنقدر ادامه یافته كه ناكارآمدی در آنها نهادینه شده و این ناكارآمدی حتی مانع توسعه و فعالیت سایر بخشهای اقتصادی شده است. كما اینكه این روزها بار دیگر بحث واگذاری شركتهای خودروسازی، واگذاری شركتها و داراییهای بانكی و واگذاری شركتهای صندوقهای بازنشستگی مطرح شده، اما با توجه به اینكه منافع برخی در كشور حمایت از بنگاههاست تا حمایت از تولید، بنابراین بعید به نظر میرسد كه همین ادعاهای دوباره مطرحشده به خود جامه عمل بپوشاند./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: روزنامه جوان