از "پز روشنفکری" تا مسابقه اجتماعیِ "دیده شدن"
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، امروز به عنوان زنی که در جامعه حضور دارم و هر روز با زنان بیشماری سر و کار دارم که در معنای زندگی و واژه هایی مانند زندگی مشترک و تفاهم و عشق و دلدادگی درمانده اند این پرسش به ذهنم می آید که این گستردگی واژگان در تعریف زندگی دلیل این جدایی ها است، بله جدایی هایی از جنس غریبگی، در زیر یک سقف زیستن بدون هیچ کلام و سخن محبت آمیزی که بتوان به عهد زناشویی دلخوش شد.
پیامبر اکرم(ص) میفرمایند«از جوانمردی دور است که مردی در شهری که خانواده اش هستند، باشد ولی در غیر خانه خود بخوابد» براساس سخنان اهل بیت(ع) رابطه زناشویی از زیباترین روابطی است که خداوند مهربان نیز نسبت به آن رابطه نگاه مهربانانه دارد تا جایی که در این رابطه به پیروی از اخلاق به جای توجه به حقوق تأکید شده است، اما دوری از این آمیزه های غنی سبب تزلزل بنیان خانواده شده است.
نگرانی امروزمان جدایی های خاموش زن و شوهر است
تا دیروز دغدغه مان شکاف نسل ها بود و امروز در کنار این دغدغه نگرانی مان جدایی های خاموش است که صدایی ندارند اما همانند سم در همه پیکره زندگی به تدریج رسوخ خواهند کرد و حاصل آن زنانی افسرده و یا مردان و زنانی خائن و فرزندانی عقده ای و گوشه گیر است که آسیب های آن به مرور در جامعه نیز فراگیر خواهد شد.
نیازها و خواسته های زنان و مردان امروز متفاوت شده است، تعهدها و علایق و جذابیت ها رنگ و بویی دیگر گرفته اند، دیگر از زنان پستو نشین و پوشیه دار خبری نیست که در آن زمان هر مردی در آرزوی متأهل شدن بود تا طعم شیرین زندگی زناشویی را بچشد امروز به فراخور مدرنیته تنوع و زرق و برق ها فروان شده است و این سرعت فراگیری آنقدر زیاد است که افراد قبل از اینکه به تربیت و کمال خود نائل شوند غرق دراین پیشرفتگی شدند و ناخودآگاه ارزشها را نیز فراموش کردند و این درحالی است که تنها وجه تمایز انسان با حیوان در همین خودکنترلی و مبارزه با نفس است که اگر نباشد انسانیت انسان به زیر سؤال می رود.
شوهرانی که جزو هیچ واجب و مستحبی نبودند
در این آشفته بازار به روز شدن، مردان بنا به اقتضائات شغلی و گستره دامنه ارتباطات با این عصر همسو شدند و در برخی موارد اقدام به گزینش برخی عادتها و یا حتی پس زدن برخی ارزش ها زدند و همه ادعای آنان این بود که زمانه تغییر کرده و نباید عقب مانده بود و در اصطلاح، «روشنفکری» به پز اجتماعی تبدیل شد و در این میان برخی از زنان ما که از دین برداشتی جز نماز و روزه و حجاب نداشتند و به خیال خود در آن سال های قبل از بروز تکنولوژی نوین با مردانی متدین و دیندار ازدواج کرده بودند در این مسیراز به روز شدن همسران خود غافل شدند و آنان همچنان به دنبال انجام واجبات و مستحبات و شرکت در مراسمات روضه و عزاداری اهل بیت(ع) بودند انگار که شوهرشان جزو هیچ واجب و مستحبی نبود.
به همین دلیل متوجه نشدند که همسرانشان دیگر نگاه پستویی نسبت به زن ندارند و دلشان زنانی به روز می خواهند که با آب و رنگ زنانه و آرایش های امروزی، غریبه نباشد و یک روز موی زیتونی داشته باشد و ماه دیگر موی شرابی، گاه لب های صورتی و بعضی وقت ها ابروهای کمانی و گاه ابروهای کوتاه داشته باشند، گاه چشمانی سرمه کشیده و گاه پشت چشمانی رنگین کمانی، گاه لباس هایی با رنگ های جیغ بپوشند و گاه اسپرت باشند و در نهایت در این آشفته بازار تنوع طلبی، برخی زنان ما میدان را باختند و همچنان با همان صورت ساده و با دلی بی پیرایه در همه لحظات در جلوی شوهری بودند که چشمش به هزار رنگ های زنانه در جامعه افتاده بود و دیگر این مادرِ فرزندانش برای همسر رنگ و بویی نداشت.
بی خبری برخی از زنان
مردان و زنان تازه به تکنولوژی رسیده احساس کردند در مسابقه اجتماعی دیده شدن عقب ماندند و محصول این مسابقه ناجوانمردانه، از هم پاشیدگی خاموش زندگی زناشویی بوده است که مردان برای ارضای تنوع طلبی جنسی خود به جایی غیر از خانواده پناه بردند در حالی که خودشان می توانستند شیرین ترین و حلال ترین رابطه ها را تجربه کنند.
اما در برابر زنانی از این دست که محبت و عشق به همسر را نه فقط در خلوت ها بلکه نگاهشان به این رابطه در رسیدگی به فرزندان و تهیه غذای گرم و خوشمزه خلاصه می شد و به اصطلاح آنان فقط کدبانوی آشپزخانه بودند و افسوس که محبت های این مدلی دیگر کهنه و قدیمی شده است و خریدار ندارد.
نمی توان به امن سازی جامعه دلخوش بود
در شرایطی که نمی توان به امن سازی جامعه دلخوش بود بهتر است که زنان ما به روز شوند تا بتوانند در کنار به وجود آمدن آرامشی از جنس نیاز برای دو طرف زن و مرد، کلبه ای از جنس صفا برای بالندگی فرزندان و نسل آینده فراهم کنند اگر چه تا به امروز این زنان در برابر این به روز شدن از خود مقاومت نشان داده اند اما این پافشاری و اصرار می تواند برای آنان قیمتی گران داشته باشد.
از طرفی به روز شدن همراه با حفظ خط و خطوط مرزهای دینی و بایدها و نبایدها، تنها راه نجات آنها از زندگی مرگ وارانه است که منجر به ساختن فضایی شاد برای همه اعضای خانواده می شود چرا که نمی توان منکر رابطه مستقیم برطرف سازی نیازهای جنسی در محیط خانواده با عشق و محبت شد و این دو همانند دوقلوهای درهم تنیده ای هستند که بیماری و ضعف هر یک بر دیگری تأثیر می گذراد./934/ی۷۰۳/س
فاطمه ترزفان