۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۹:۳۵
کد خبر: ۵۶۲۹۳۶
یادداشت؛

دیگر حتی از آب‌نبات هم خبری نیست!

بازی پسابرجامی ترامپ كه با نوعی تقسیم‌كار سیاسی با اروپا همراه است، وارد مرحله جدیدی شده است و به نظر می‌رسد سناریویی برای تحمیل تعهدات بیشتر بر ایران با ابزار فشار و تهدید در كار است.
برجام ۵+۱

به گزارش خبرگزاری رسا، بازی پسابرجامی ترامپ كه با نوعی تقسیم‌كار سیاسی با اروپا همراه است، وارد مرحله جدیدی شده است و به نظر می‌رسد سناریویی برای تحمیل تعهدات بیشتر بر ایران با ابزار فشار و تهدید در كار است. البته در پرونده قطور تجربه چندین دهه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران با غرب چیزی كه بیش از همه نمایان است، تلاش طرف غربی برای مهار و تغییر رفتار ایران از طریق مذاكره بوده و در این میان همیشه نقطه هدف در این مذاكرات حذف مؤلفه‌های اقتدار ملی جمهوری اسلامی بوده است.

نكته جالب ماجرا این است كه غربی‌ها در گام‌های پیشین در مقابل این انعطاف‌پذیری، امتیازاتی از جنس اقتصادی و تجاری را روی میز نهاده بودند. برجام نیز روزی قرار بود رفع تحریم‌ها و گشایش اقتصادی در روابط تجاری خارجی را به ارمغان آورد. اكنون دیگر معلوم شده كه چنین انتظاری بیهوده است. برجام تاكنون تقریباً بی‌خاصیت از حیث اقتصادی و البته هزینه‌بر از حیث توانمندی هسته‌ای بوده است. اما اینك دیگر غرب قول و وعده‌ای نمی‌دهد و تنها با ابزار تهدید و ارعاب مایل به امتیازگیری بیشتر است.

اگر در راهبرد نظام سلطه عمیق بیندیشیم و از تجربه‌های تاریخی در تحلیل بهره بگیریم، برجام‌های زنجیره‌ای، قربانی‌های دیگری هم خواهد داشت. قربانی‌های بعدی برجام در واقع همان مطالبات کاخ سفید یا در حقیقت مؤلفه‌های اقتدار ملی ایران است. طرف مقابل، حفظ برجام را مشروط به محدودسازی ایران در موضوع نفوذ و قدرت منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران، توانمندی موشكی و بازدارندگی دفاعی ایران و ... می‌نماید. البته منطقی نیست كه منتظر ما به ازای اقتصادی در برابر این قربانیان آتی برجام باشیم، چراكه برجام در بهارش ثمری نداشت، چه رسد به موسم خزانش. اینك طرف غربی تعارف را به كنار وانهاده و دیگر برای تحمیل برجام‌های آتی، حتی وعده‌ووعید هم نمی‌دهد.

قربانی كردن امنیت ملی كشور و مردم پیش وعده‌های توخالی غرب به‌هیچ‌روی منطقی نیست. مذاكره كردن بر سر مؤلفه‌های بازدارندگی دفاعی، همچون توانمندی موشكی و سلاح‌های راهبردی بدان معناست كه به دست خود وارد فرایند خلع سلاحی شویم كه نه‌تنها هیچ مبنای متعارف بین‌المللی ندارد، بلكه خلاف منطق عقلی نیز است. حتی اگر مذاكره بر سر موشك‌ها به نتیجه هم نرسد، ورود به آن به‌هیچ‌عنوان به صلاح نیست.

ورود به این نوع مذاكرات حداقل ضرر بزرگی كه دارد، باز شدن مشت بسته دفاعی در مقابل طرف مقابل است، امری كه سال‌های سال غربیان برای آن تلاش كرده و ناموفق بوده‌اند. توانمندی موشكی جمهوری اسلامی ایران از نوع متعارف بوده كه خلاف هیچ معاهده بین‌المللی نیست و نباید زیر بار بدعت گفت‌وگو یا حتی «گپ زدن» درباره آن رفت. حوزه دیگر چالش غرب با اقتدار ملی ایران، در حوزه قدرت منطقه‌ای و نفوذ ایران در عرصه غرب آسیا است. غربی‌ها امروز نمی‌توانند ایران را به‌عنوان بازیگر مهم و تعیین‌كننده منطقه‌ای نادیده بگیرند و ما نیز نباید بر سر اصل بازیگری و نیز راهبردها و تاكتیك‌های خود در محیط منطقه با كسی مذاكره كنیم.

قطعاً جمهوری اسلامی ایران همانند گذشته به‌عنوان یك بازیگر منطقه با دیگر اطراف تأثیرگذار در تحولات منطقه به‌صورت دوجانبه بر سر راه‌حل‌های مفید در خصوص بحران‌های منطقه مذاكره خواهد كرد اما به‌هیچ‌عنوان زیر بار مذاكره بر سر اقتدار منطقه‌ای خود و تصمیمات راهبردی خود در این منطقه نخواهد رفت. به همین ترتیب مذاكره به بهانه حقوق بشر، در حكم دخالت طرف غربی در شئون داخلی كشور و نفی استقلال و حاكمیت ملی ایران تلقی شده و قابل‌قبول نیست.

در بازی مهندسی‌شده سردمداران كاخ سفید احتمالاً از پایان كار برجام 1 سخن به میان خواهد آمد تا آنان كه دلشان برای غرب و توافق غنج می‌زند، به دلهره بیفتند و برای حفظ همین كاغذپاره بی‌فرجام، ندای مذاكرات بیشتر را سر دهند. اینجاست كه سناریوی «اختلال محاسباتی» و به‌اشتباه انداختن مسئولان ایرانی پیش خواهد آمد. حتی بعید نیست كه مشابه آنچه در تهاجم محدود به سوریه اجرا شد، با هدف «معتبرسازی تهدید نظامی» و اختلال در نظام محاسباتی راهبردی كشور اقدامات محدودی در برنامه آتی غرب باشد. به‌هرروی لازمه حفظ منافع ملی و فریب نخوردن در این بازی پیچیده، حفظ هوشیاری كامل و پیش‌بینی سناریوی دشمن است كه نخبگان جامعه و نهادهای ذی‌ربط باید در این خصوص حساس‌تر از گذشته باشند./۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: روزنامه جوان

ارسال نظرات